حقانیت امام علی(ع) در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


امام علی در خطبه ششم نهج البلاغه، بعد از اینکه [[طلحه]] و [[زبیر]] نقض بیعت کردند، در اعتراض به برخی از افراد اینطور فرمودند که به خدا سوگند بعد از فوات رسول خدا تا امروز پیوسته از حق خودم محروم و ممنوع بودم. در خطبه دوم نیز حضرت ولایت و وصایت پیامبر گرامی اسلام را حق اهل بیت می‌دانند. در خطبه معروف به [[خطبه شقشقیه|شقشقیه]]، امام علی(ع) با نقد بر رفتارهای صورت گرفته توسط عده ای بعد از وفات پیامبر(ص)، اینطور می‌فرمایند که ابوبکر خلافت را مانند پیراهنی پوشید، در حالیکه می‌دانست من برای خلافت احق هستم. همچنین امام علی در نامه ای که به مردم مصر توسط [[مالک اشتر]] ارسال کردند، اینطور می‌فرمایند که به خدا تصور نمی‌کردم که مردم ولایت را از اهل بیت جدا کنند و من را از این حق دور کنند.
امام علی(ع) در خطبه ششم نهج البلاغه، بعد از اینکه [[طلحه]] و [[زبیر]] نقض بیعت کردند، در اعتراض به برخی از افراد اینطور فرمودند که به خدا سوگند بعد از وفات رسول خدا(ص) تا امروز پیوسته از حق خودم محروم و ممنوع بودم. در خطبه دوم نیز حضرت ولایت و وصایت پیامبر گرامی اسلام را حق اهل بیت(ع) می‌دانند. در خطبه معروف به [[خطبه شقشقیه|شقشقیه]]، امام علی(ع) با نقد بر رفتارهای صورت گرفته توسط عده ای بعد از وفات پیامبر(ص)، اینطور می‌فرمایند که ابوبکر خلافت را مانند پیراهنی پوشید، در حالیکه می‌دانست من برای خلافت اَحق هستم. همچنین امام علی در نامه ای که به مردم مصر توسط [[مالک اشتر]] ارسال کردند، اینطور می‌فرمایند که به خدا تصور نمی‌کردم که مردم، ولایت را از اهل بیت(ع) جدا کنند و من را از این حق دور کنند.


== خطبه ششم ==
== خطبه ششم ==
خط ۲۱: خط ۲۱:
حضرت علی(ع) این خطبه را در جواب [[ابن عباس]] فرموده‌اند: آگاه باش! سوگند به خدا که پسر ابی قحافه ([[ابوبکر]]) خلافت را مانند پیراهنی پوشید و حال آنکه می‌دانست من برای خلافت مانند قطب آسیاب هستم (این نوعی تشبیه است یعنی همان‌طور که قطب آسیاب محور سنگ آسیاب است من هم مرکز ثقل خلافت هستم)... دیدم صبر کردن خردمندانه است، صبر کردم در حالی که چشمم را خاشاک و گلویم را استخوان گرفته بود…
حضرت علی(ع) این خطبه را در جواب [[ابن عباس]] فرموده‌اند: آگاه باش! سوگند به خدا که پسر ابی قحافه ([[ابوبکر]]) خلافت را مانند پیراهنی پوشید و حال آنکه می‌دانست من برای خلافت مانند قطب آسیاب هستم (این نوعی تشبیه است یعنی همان‌طور که قطب آسیاب محور سنگ آسیاب است من هم مرکز ثقل خلافت هستم)... دیدم صبر کردن خردمندانه است، صبر کردم در حالی که چشمم را خاشاک و گلویم را استخوان گرفته بود…


«أما و الله لقد تقمّصها ابن ابی فحافه، و انّه لیعم انّ محلّی منها محلّ القطب من الرّحی…»<ref>فیض الاسلام، ص۴۶، صبحی صالح، ص۴۸.</ref>
«اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ وَ اِنَّهُ لَیعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی…»<ref>فیض الاسلام، ص۴۶، صبحی صالح، ص۴۸.</ref>


ابن ابی الحدید که از علمای اهل سنت و معتزلی است در ذیل خطبه شقشقیّه می‌گوید: کلماتی مانند جملات بالا از علی علیه السلام مبنی بر شکایت از دیگران و اینکه حق مسلم او به زور گرفته شده به حد تواتر نقل شده و مؤید نظریه امامیه است که می‌گویند علی علیه السلام با نصّ مسلم تعیین شده و هیچ‌کس حق نداشت به هیچ عنوان بر مسند خلافت قرار گیرد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تهران، انتشارات اسماعیلیان، ج۹، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref>
ابن ابی الحدید که از علمای اهل سنت و معتزلی است در ذیل خطبه شقشقیّه می‌گوید: کلماتی مانند جملات بالا از علی علیه السلام مبنی بر شکایت از دیگران و اینکه حق مسلم او به زور گرفته شده به حد تواتر نقل شده و مؤید نظریه امامیه است که می‌گویند علی علیه السلام با نصّ مسلم تعیین شده و هیچ‌کس حق نداشت به هیچ عنوان بر مسند خلافت قرار گیرد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تهران، انتشارات اسماعیلیان، ج۹، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref>


== نامه ۶۲ ==
== نامه ۶۲ ==
امام علی(ع) این نامه را با مالک اشتر هنگامی که او را والی حکومت مصر قرار داده بودند، خطاب به مردم مصر فرستادند، در این نامه امام علی(ع) به ذکر وقایع اتفاق افتاده بعد از پیامبر اکرم(ص) می‌پردازد و می‌فرماید: مسلمانان بعد از [[پیامبر(ص)]] در امر خلافت به نزاع پرداختند. به خدا سوگند، هرگز در خاطرم نمی‌گذشت که عرب پس از رحلت محمد (صلی الله علیه و آله) خلافت را از [[اهل بیت]] او به دیگری واگذارد، یا مرا پس از او از جانشینی بازدارد و آن را از من دور کند، و شگفت زده شدم وقتی شتافتن مردم به سوی فلان [ابوبکر] و بیعت کردن با او را دیدم…
امام علی(ع) این نامه را با مالک اشتر هنگامی که او را والی حکومت مصر قرار داده بودند، خطاب به مردم مصر فرستادند، در این نامه امام علی(ع) به ذکر وقایع اتفاق افتاده بعد از پیامبر اکرم(ص) می‌پردازد و می‌فرماید: مسلمانان بعد از [[پیامبر(ص)]] در امر خلافت به نزاع پرداختند. به خدا سوگند، هرگز از خاطرم نمی‌گذشت که عرب پس از رحلت محمد (صلی الله علیه و آله) خلافت را از [[اهل بیت]] او به دیگری واگذارد، یا مرا پس از او از جانشینی بازدارد و آن را از من دور کند، و شگفت زده شدم وقتی شتافتن مردم به سوی فلان [ابوبکر] و بیعت کردن با او را دیدم…


«فَلَمَّا مَضَی، تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ. فَوَاللَّهِ مَا کَانَ یُلْقَی فِی رُوعِی وَ لَا یَخْطُرُ بِبَالِی أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ (صلی الله علیه وآله) عَنْ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّی مِنْ بَعْدِهِ؛ فَمَا رَاعَنِی إِلَّا انْثِیَالُ النَّاسِ عَلَی فُلَانٍ یُبَایِعُونَهُ»<ref>فیض الاسلام، ص۱۰۴۸، صبحی صالح، ص۴۵۱.</ref>
«فَلَمَّا مَضَی، تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ. فَوَاللَّهِ مَا کَانَ یُلْقَی فِی رُوعِی وَ لَا یَخْطُرُ بِبَالِی أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ (صلی الله علیه وآله) عَنْ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّی مِنْ بَعْدِهِ؛ فَمَا رَاعَنِی إِلَّا انْثِیَالُ النَّاسِ عَلَی فُلَانٍ یُبَایِعُونَهُ»<ref>فیض الاسلام، ص۱۰۴۸، صبحی صالح، ص۴۵۱.</ref>
خط ۴۶: خط ۴۶:
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =  
خط ۵۵: خط ۵۵:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:امام علی(ع) و خلفا]]
[[رده:امام علی(ع)]]
[[رده:نهج البلاغه]]
automoderated
۵۴۳

ویرایش