استدلال امام علی(ع) بر حجیت خلافتش برای معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
به اعتقاد شیعیان، رهبری جامعه مسلمانان امری است که از طرف [[خداوند]] تعیین می شود، تا جامعه را در مسیر درست راهنمایی کرده و از مسیرش خارج نشود. با اینحال امام علی(ع) در مقابل معاویه مشروعیت خلافتش را انتخاب از سوی شورای انصار و مهاجر معرفی نموده است. در مرحله اول به نظر می رسد میان این دو دیدگاه اختلافی هست و آن اینکه اعتقاد شیعیان با آنچه امام بیان کرده است، همسو نیست. برخی به این روش استدلال امام در مقابل معاویه اینگونه پاسخ داده‌اند:
به اعتقاد شیعیان، رهبری جامعه مسلمانان امری است که از طرف [[خداوند]] تعیین می شود، تا جامعه را در مسیر درست راهنمایی کرده و از مسیرش خارج نشود. با اینحال امام علی(ع) در مقابل معاویه مشروعیت خلافتش را انتخاب از سوی شورای انصار و مهاجر معرفی نموده است. در مرحله اول به نظر می رسد میان این دو دیدگاه اختلافی هست و آن اینکه اعتقاد شیعیان با آنچه امام بیان کرده است، همسو نیست. برخی به این روش استدلال امام در مقابل معاویه اینگونه پاسخ داده‌اند:


===پاسخی در خور باور های معاویه===
===پاسخی در خور باورهای معاویه===
با توجه به اینکه معاویه به ولایت و امامت امام علی و نصب الهی و ابلاغ رسول خدا (ص) اعتقادی نداشت و قصد سرکشی و طغیان از حکومت علی(ع) را داشت و خود را خلیفه و زمامدار مسلمین می‌دانست لذا علی(ع) در نامه‌ای که به معاویه می‌نویسد درصدد نفی ادعاهای او می‌باشد به گونه‌ای که تمام راه‌های عذر و بهانه تراشی و سرکشی را بر او ببندد بدین سبب در برابر معاویه که خود را پایبند استدلال و برهان نمی‌داند و با عوام‌فریبی مردم، طریق حکومت‌داری را می‌گذراند می‌بایست از باب جدال احسن وارد شده و او را مغلوب نمود بدین شکل که با همان معتقدات و مقبولاتی که مورد قبول اوست یا با توجه به عوامل و دلایل مختلف که توان انکار آن را ندارد بر علیه او استدلال نمود، علی(ع) نیز از همین طریق استفاده نموده‌اند زیرا امام در استدلال با معاویه با معیارهای مورد قبول او، او را محکوم می‌نماید بدین صورت که اگر بیعت را قبول داری مردم با من بیعت کردند و اگر شورا را قبول داری شورای مهاجرین وانصار مرا برگزیدند دیگر چه بهانه‌ای می‌توانی داشته باشی؟
با توجه به اینکه معاویه به ولایت و امامت امام علی و نصب الهی و ابلاغ رسول خدا (ص) اعتقادی نداشت و قصد سرکشی و طغیان از حکومت علی(ع) را داشت و خود را خلیفه و زمامدار مسلمین می‌دانست لذا علی(ع) در نامه‌ای که به معاویه می‌نویسد درصدد نفی ادعاهای او می‌باشد به گونه‌ای که تمام راه‌های عذر و بهانه تراشی و سرکشی را بر او ببندد بدین سبب در برابر معاویه که خود را پایبند استدلال و برهان نمی‌داند و با عوام‌فریبی مردم، طریق حکومت‌داری را می‌گذراند می‌بایست از باب جدال احسن وارد شده و او را مغلوب نمود بدین شکل که با همان معتقدات و مقبولاتی که مورد قبول اوست یا با توجه به عوامل و دلایل مختلف که توان انکار آن را ندارد بر علیه او استدلال نمود، علی(ع) نیز از همین طریق استفاده نموده‌اند زیرا امام در استدلال با معاویه با معیارهای مورد قبول او، او را محکوم می‌نماید بدین صورت که اگر بیعت را قبول داری مردم با من بیعت کردند و اگر شورا را قبول داری شورای مهاجرین وانصار مرا برگزیدند دیگر چه بهانه‌ای می‌توانی داشته باشی؟


trustworthy
۴۷۰

ویرایش