فعالیت‌های سیاسی امام صادق علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برخلاف تصور عمومی، حركت امام‌صادق(ع) تنها در زمينه‌‏های علمی خلاصه نمی‌‏شد، بلكه امام فعاليت سياسی نيز داشت، ولی اين بُعد حركت امام، بر بسياری از گويندگان و نويسندگان پوشيده مانده است. در اينجا برای اينكه سستی اين تصور«كه امام صادق(ع) بنا به ملاحظه اوضاع و احوال آن زمان هرگز در امر سياست مداخله نمي‏كرد و هيچ‌گونه ابتكار عمل سياسی نداشت، بلكه در جهت سياست خلفای وقت حركت می‌كرد» روشن گردد، نمونه‌ه‏ايی از فعاليت‌های سياسی امام را ذکر می‌شود.
برخلاف تصور عمومی، حركت [[امام‌صادق(ع)]] تنها در زمينه‌‏های علمی خلاصه نمی‌‏شد، بلكه امام فعاليت سياسی نيز داشت، ولی اين بُعد حركت [[امام]]، بر بسياری از گويندگان و نويسندگان پوشيده مانده است. در اينجا برای اينكه سستی اين تصور«كه امام صادق(ع) بنا به ملاحظه اوضاع و احوال آن زمان هرگز در امر سياست مداخله نمي‏كرد و هيچ‌گونه ابتكار عمل سياسی نداشت، بلكه در جهت سياست خلفای وقت حركت می‌كرد» روشن گردد، نمونه‌ه‏ايی از فعاليت‌های سياسی امام را ذکر می‌شود.


== اعزام نمايندگان به منظور تبليغ امامت‏ ==
== اعزام نمايندگان به منظور تبليغ امامت‏ ==
امام به منظور تبليغ جريان امامت، نمايندگانی به مناطق مختلف می‌‏فرستاد. شخصی به نمايندگی از امام به خراسان رفت و مردم را به ولايت او دعوت كرد. جمعی اطاعت كردند و گروهی نپذیرفتند، و افرادی به عنوان احتياط و پرهيز از فتنه دست نگه‌داشتند. سپس به نمايندگی از هر گروه، يک‌نفر به ديدار امام صادق(ع) رفت. نماينده گروه سوم در جريان اين سفر با كنيز يكی‌ از همسفران، كار زشتی انجام داد و كسی از آن آگاهی نيافت. هنگامی كه اين چند نفر به حضور امام رسيدند، همان شخص گفت: «شخصی از اهل كوفه به منطقه ما آمد و مردم را به اطاعت و ولايت تو دعوت كرد؛ گروهی پذيرفتند، گروهی مخالفت كردند، و گروهی نيز از روی پرهيزگاری و احتياط دست نگه‌داشتند.»<ref>رک: اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تهران، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق، ص۴۰-۴۱.</ref>
امام به منظور تبليغ جريان امامت، نمايندگانی به مناطق مختلف می‌‏فرستاد. شخصی به نمايندگی از امام به [[خراسان]] رفت و مردم را به ولايت او دعوت كرد. جمعی اطاعت كردند و گروهی نپذیرفتند، و افرادی به عنوان احتياط و پرهيز از فتنه دست نگه‌داشتند. سپس به نمايندگی از هر گروه، يک‌نفر به ديدار امام صادق(ع) رفت. نماينده گروه سوم در جريان اين سفر با كنيز يكی‌ از همسفران، كار زشتی انجام داد و كسی از آن آگاهی نيافت. هنگامی كه اين چند نفر به حضور امام رسيدند، همان شخص گفت: «شخصی از اهل كوفه به منطقه ما آمد و مردم را به اطاعت و ولايت تو دعوت كرد؛ گروهی پذيرفتند، گروهی مخالفت كردند، و گروهی نيز از روی پرهيزگاری و احتياط دست نگه‌داشتند».<ref>رک: اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، تهران، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق، ص۴۰-۴۱.</ref>


امام فرمود: «تو از كدام دسته هستی؟»گفت: «من از دسته احتياط كار هستم.» امام فرمود: «تو كه اهل پرهيزگاری و احتياط بودی، پس چرا در فلان شب احتياط نكردی و آن عمل زشت را انجام دادی؟!» چنان‌که مشاهده می‌شود، در اين قضيه، فرستاده امام اهل كوفه، و منطقه مأموريت، خراسان بوده در حالی كه امام در مدينه اقامت داشته است، و اين وسعت حوزه فعاليت سياسی امام را نشان می‌دهد.<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، تهران، ۱۳۹۷ش، ص۳۳۷.</ref>
امام فرمود: «تو از كدام دسته هستی؟» گفت: «من از دسته احتياط كار هستم». امام فرمود: «تو كه اهل پرهيزگاری و احتياط بودی، پس چرا در فلان شب احتياط نكردی و آن عمل زشت را انجام دادی؟!» چنان‌که مشاهده می‌شود، در اين قضيه، فرستاده امام اهل كوفه، و منطقه مأموريت، خراسان بوده در حالی كه امام در مدينه اقامت داشته است، و اين وسعت حوزه فعاليت سياسی امام را نشان می‌دهد.<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، تهران، ۱۳۹۷ش، ص۳۳۷.</ref>


== امام صادق و روياروی عباسيان ==
== امام صادق و روياروی عباسيان ==
خط ۲۱: خط ۲۱:
زيد بن علی، برادر امام باقر(ع) بود و با توجه به اهميت زيادی كه امام باقر از لحاظ علمی در جامعه داشت، موقعيت چشم‌گيری برای زيد و حركت انقلابی او به وجود نيامد، گرچه در شمار محدثان بود و به سبب علوی بودنش مورد توجه فراوان مردم عراق قرار داشت.<ref>خزار قمی، ابوالقاسم، کفایه الاثر، قم، موسسه بعثت، ۱۴۰۱ق، ص۳۲۷.</ref>  
زيد بن علی، برادر امام باقر(ع) بود و با توجه به اهميت زيادی كه امام باقر از لحاظ علمی در جامعه داشت، موقعيت چشم‌گيری برای زيد و حركت انقلابی او به وجود نيامد، گرچه در شمار محدثان بود و به سبب علوی بودنش مورد توجه فراوان مردم عراق قرار داشت.<ref>خزار قمی، ابوالقاسم، کفایه الاثر، قم، موسسه بعثت، ۱۴۰۱ق، ص۳۲۷.</ref>  


مسأله برخورد امام صادق(ع) با خروج زيد و با فرقه‌ای به نام زيديه می‌باشد. در برخی از روايات شيعه آمده است كه زيد از معتقدان به امامت امامان شيعه از جمله امام باقر و صادق(ع) بوده است، چنان‌كه از او نقل شده كه می‌گفت: «جعفر امامنا في الحلال و الحرام.»<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، تهران، ۱۳۹۷ش، ص ۳۶۱، ۳۵۶؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق، ص ۱۳۰؛ خزار قمی، ابوالقاسم، کفایه الاثر، قم، موسسه بعثت، ۱۴۰۱ق، ص ۳۲۷؛ کریمان، حسین، سيره و قيام زيد بن علی، ص ۴۹ به بعد.</ref>
مسأله برخورد امام صادق(ع) با خروج زيد و با فرقه‌ای به نام زيديه می‌باشد. در برخی از روايات شيعه آمده است كه زيد از معتقدان به امامت امامان شيعه از جمله امام باقر و صادق(ع) بوده است، چنان‌كه از او نقل شده كه می‌گفت: «جعفر امامنا في الحلال و الحرام». «جعفر، امام ما در حلال و حرام است».<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، تهران، ۱۳۹۷ش، ص ۳۶۱، ۳۵۶؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق، ص ۱۳۰؛ خزار قمی، ابوالقاسم، کفایه الاثر، قم، موسسه بعثت، ۱۴۰۱ق، ص ۳۲۷؛ کریمان، حسین، سيره و قيام زيد بن علی، ص ۴۹ به بعد.</ref> در روايتی از امام صادق(ع) درباره زيد چنين آمده است: «رحمه الله، اما أنَّه كان مؤمناً و كان عالما و كان صدوقاً، اما أنّه لو ظفر لوفي، اما أنَّه لو ملك يعرف كيف‌ يُضَعْها». «خدا او را رحمت كند، مرد مؤمن و عارف و عالم و راست گویی بود، كه اگر پيروز می‌شد وفا می‌كرد و اگر زمام امور را به دست می‌گرفت، می‌دانست آن را به دست چه‌كسی بسپارد».<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، تهران، ۱۳۹۷ش، ص۳۸۵.</ref>
 
«جعفر، امام ما در حلال و حرام است.» در روايتی از امام صادق(ع) درباره زيد چنين آمده است: «رحمه الله، اما أنَّه كان مؤمناً و كان عالما و كان صدوقاً، اما أنّه لو ظفر لوفي، اما أنَّه لو ملك يعرف كيف‌ يُضَعْها.»<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، تهران، ۱۳۹۷ش، ص۳۸۵.</ref>
 
«خدا او را رحمت كند، مرد مؤمن و عارف و عالم و راست گویی بود، كه اگر پيروز می‌شد وفا می‌كرد و اگر زمام امور را به دست می‌گرفت، می‌دانست آن را به دست چه‌كسی بسپارد.»


پس از قيام زيد و به خصوص به دنبال روی كار آمدن بنی‌عباس، بنی‌الحسن از بنی‌الحسين جدا شدند<ref>المقریزی، قی‌الدین احمد بن علی، خطط مقريزی، بیروت، ۱۹۹۸میلادی، ج ۴، ص ۳۰۷؛ گروهی از نویسندگان، نامه دانشوران،تهران، شرکت چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،۱۳۷۸ش، ج ۵، ص ۹۲؛ کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفيات، بیروت، دار صادر، ۱۹۷۳میلادی، ج ۱؛ ص ۲۱۰.</ref> و به بهانه زيد و فرزندش يحیی، روی كار آوردن يكی از بنی‌الحسن به نام محمد بن عبدالله بن الحسين بن حسن بن علی(ع) را مورد توجه خود قرار دادند.<ref>قتیبه دینوری، عيون اخبار الرضا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، باب ۲۵؛ شیخ صدوق، امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۰.</ref>  
پس از قيام زيد و به خصوص به دنبال روی كار آمدن بنی‌عباس، بنی‌الحسن از بنی‌الحسين جدا شدند<ref>المقریزی، قی‌الدین احمد بن علی، خطط مقريزی، بیروت، ۱۹۹۸میلادی، ج ۴، ص ۳۰۷؛ گروهی از نویسندگان، نامه دانشوران،تهران، شرکت چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،۱۳۷۸ش، ج ۵، ص ۹۲؛ کتبی، محمد بن شاکر، فوات الوفيات، بیروت، دار صادر، ۱۹۷۳میلادی، ج ۱؛ ص ۲۱۰.</ref> و به بهانه زيد و فرزندش يحیی، روی كار آوردن يكی از بنی‌الحسن به نام محمد بن عبدالله بن الحسين بن حسن بن علی(ع) را مورد توجه خود قرار دادند.<ref>قتیبه دینوری، عيون اخبار الرضا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، ج ۱، باب ۲۵؛ شیخ صدوق، امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۰.</ref>  


اين‌ها به تدريج گروهی از شيعيان را نيز به دور خويش جمع كردند كه عنوان زيديه بر آنان نام نهاده شد .<ref>خلیل‌اللهیان، عبدالرحمن، سيره و قيام زيد بن علی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۶۴ش، ص ۱۶۸.</ref>
اين‌ها به تدريج گروهی از شيعيان را نيز به دور خويش جمع كردند كه عنوان زيديه بر آنان نام نهاده شد.<ref>خلیل‌اللهیان، عبدالرحمن، سيره و قيام زيد بن علی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۶۴ش، ص ۱۶۸.</ref>


در حديثی آمده است: «زيديان امام صادق را متهم مي‌كردند كه ايشان اعتقاد به جهاد در راه خدا ندارد.» <ref>قمی، شیخ عباس، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۳۲.</ref>امام اين اتهام را از خود رد كرده، فرمود: «ولكنّي أكْره أن أدع علمي الي جهلهم.»
در حديثی آمده است: «زيديان امام صادق را متهم مي‌كردند كه ايشان اعتقاد به جهاد در راه خدا ندارد». <ref>قمی، شیخ عباس، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۳۲.</ref>امام اين اتهام را از خود رد كرده، فرمود: «ولكنّي أكْره أن أدع علمي الي جهلهم».  


«ولی من نمی‌خواهم علم خود را در كنار جهل آنان بگذارم».<ref>تنقيح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۴۶۸.</ref>
«ولی من نمی‌خواهم علم خود را در كنار جهل آنان بگذارم».<ref>تنقيح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۴۶۸.</ref>
trustworthy
۹۳۵

ویرایش