|
|
خط ۲: |
خط ۲: |
|
| |
|
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| ابراهیم بن هلال ثقفی کیست؟
| | چگونه امامزمان تا الان عمر کردهاند؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
|
| |
|
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی اصفهانی، تاریخ نگار، راوی حدیث، مفسر قرآن و دانای به فقه و احکام، از علمای نام آور و شیعی در قرن سوم هجری و دوران غیبت صغری است. از اهالی کوفه بود که به اصفهان منتقل شد و همانجا تا پایان عمر ماندگار شد. مهمترین اثر وی که پابرجا مانده است کتاب الغارات است که به حوادث پس از جنگ نهروان تا کشته شدن علی بن ابی طالب و هجومهای متعدد سرداران معاویه به سرزمینهای تحت کنترل خلیفه چهارم و غارت و کشتار مردم میپردازد.
| | طولاني بودن عمر امام زمان(عج)، همواره در طول تاريخ مورد سؤال بوده است. اما عمري كه از قرنها فراتر رود از ديدگاههاي گوناگون، امري شدني و ممكن است. |
| | در اينجا به بررسي امكان تحقق چنين امري مي پردازيم : |
|
| |
|
| == زندگینامه == | | == امکان عقلی == |
| نیای اعلای ابواسحاق [[سعد بن مسعود ثقفی]]، عموی [[مختار ثقفی]] و از [[یاران امام علی(ع)]] بود که آن حضرت وی را والی [[مداین]] کرد. از جد او، سعید بن هلال، نیز در شمار [[اصحاب امام صادق(ع)]] یاد شده است. تاریخ ولادت ثقفی در دست نیست، اما بنا بر روایت وی از [[ابان بن عثمان بجلی|اَبان بن عثمان بَجَلی]] و دیگر مشایخی که در دهه دوم قرن سوم درگذشتهاند، احتمالاً در حدود ۲۰۰ق یا اواخر سده دوم به دنیا آمده است. ابنهلال از نوادگان سعد بن مسعود، عموی مختار ثقفی، میباشد. نسب وی با چهار واسطه به سعد بن مسعود ثقفی میرسد. شیخ طوسی در این مورد میگوید:
| | مقصوداز اين امكان، محال نبودن عمر طولاني از نظر عقل است از نظر عقل ، درازي عمر نيز با تناقض همراه نميباشد. و مانعي براي تحقق آن وجود ندارد، زيرا در مفهوم زندگي، مرگ زودرس نهفته نيست. همانند عدد 3 نميباشد كه فرد است و زوج نشود. چون در اين مورد تناقض لازم ميآيد. بر اين اساس، ممكن است كه براي انسان شرائط و محيطي پديد آيد كه سلولهاي بدن پيوسته بازسازي شود. و اندامهاي پشين كه دچار پيري و فرسودگي شدهاند به تدريج در جريان خون حل و دفع شوند. لذا، از نظر عقل سالها زنده ماندن محال نميباشد. [1] |
|
| |
|
| ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی اصالتاً اهل کوفه است و سعد بن مسعود جد اعلای او، برادر سعد بن مسعود یکی از یاران و کارگزاران باوفای امیرالمومنین علی (ع) و امام حسن مجتبی (ع) محسوب میشود. علی (ع) وی را به خاطر امانت داری و تقوا در به حکومت مدائن برگزیده بود. حضرت امیرالمومنین (ع) ضمن نگارش نامه ای، کارهای سعد را ستوده از وی اعلام رضایت کرده و در مورد امانت داری و کمال ایمان وی، میفرماید:
| | == امکان علمی == |
|
| |
|
| ای سعد! تو حقوق مسلمانان را تمام و کمال به آنان ادا کردی؛ اطاعت پروردگارت را بجای آوردی، امام خود را با روشی زیبا و دور از غرض ورزی، خیر خواهی نمودی. کار تو را میستایم و از رفتارت خشنودم؛ خیر خواهی و ارشاد تو ادامه داشته باشد. خداوند تو را ببخشاید. والسلام.
| |
|
| |
|
| سعد بن مسعود بعد از شهادت امیر المومنین علی (ع) در کنار امام مجتبی (ع) قرار گرفت و در مقام کاگزاری، با جان و دل فرامین حضرتش را لبیک میگفت. در تاریخ آمده است:
| | مكان علمي بدين معناست كه از نظر علم، سفر انسان به سيارات منظومه شمسي و ديگر منظومهها مردود نيست و نظريههاي علمي امكان زندگي دراز مدت را براي انسان نيز محال نميداند. امروزه در كيهانشناسي، روانشناسي و ساير رشتههاي علمي هر روز نظريات استواري پديد ميآيد كه با دلايل وشواهد بيشتر همراه ميباشد. از اين رو به لحاظ علمي در امكان زيست طولاني نيز ترديد نميتوان كرد. كه در اينجا به آن اشاره ميگردد: |
| | الف) برخي از محققان ميگويند، ژنهايي را كشف كردهاند كه عامل جاويدانگي سلولهاست. اين ژنها ميتوانند سلولهاي آسيب ديده را ترميم كنند. آزمايشها بر حشراتي كه اين ژنها در آنها فعال شده بود نشان داد كه اين جانداران بر اثر مرگ سلولي نميميرند، بلكه تحليل فيزيكي اندامها به مرگ آنها ميانجامد. اميد است با شناخت مكانيسم پيري، كيفيت زندگي سالمندان بهبود يافته و روند پيري كاهش پيدا كند.[2] |
| | ب) پژوهشگران با آزمايش به روشياز ژن درماني دست يافتهاند كه از تحليل رفتن ماهيچههاي بدن در اثر پيري پيشگيري ميكند. و با اين روش ميتوان حجم و قدرت ماهيچهها را در زمان پيري و يا در بيماريهاي خاص،دوباره بدست آورد.[3] |
| | ج) تاكنون تصور ميشد كه نقص در سيستم اعصاب برگشت ناپذير است و بافتهاي عصبي را نميتوان ترميم كرد. ليكن محققان دريافتهاند كه سلولهاي مغز بيشتر نيز ميتوانند با حضور خود را بازسازي كنند ولي اين كار پيوسته در طول زندگي يك فرد انجام گيرد.[4] |
| | د) تحقيق نشان داده است كه مرگها در 90 و 100 سالگي بيشتر به خاطر كهولت نيست، بدلايل مشخص و عوارضهائي همانند سكته مغزي، عفونت ريه، پوكي استخوان و ... رخ ميدهد. |
| | و همچنين، نا اميدي در سالمندان احتمال مرگ زودرس را در آنها افزايش ميدهد. و تحقيق روي 795 مرد و زنِ 64 تا 75 ساله نشان دادند كه 29 درصد آنهايي كه حالت يأس داشته نسبت به ديگران مرگ زودرس داشتهاند.[5] |
|
| |
|
| هنگامی که جراح بن سنان در مسیر مدائن، ضمن اعتراض به امام مجتبی (ع) در یک عمل منافقانه به آن حضرت حمله کرده و با شمشیر امام را مجروح نمود؛ حضرت از شدت جراحت وارده از اسب خود به زمین فرود آمد. سعد بن مسعود، یار باوفا و کارگذار امین اهل بیت، آن بزرگوار را به منزل برده و در معالجه حضرتش نهایت تلاش را به عمل آورد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲.</ref>
| | == امکان عملی == |
| | امكان عملي آن است كه پديدة روزافزون علمي و تحقيقي همانند: سفينه هاي فضايي، دريايي، ژن شناسيها، اندامهاي مصنوعي، رشد جانواران، بيرون از رحيم، و... زندگي اجتماعي را سازمان ميدهد، كه يك نوع از پيشرفت علمي است، در پرتو آن ميتوانيم در باره عمر مهدي (عج) به بررسي بنشينيم... ديگر هيچ انگيزهاي براي شگفتيها باقي نميماند، مگر اينكه در دانش امام مهدي(عج) شك كنيم و پيشي گرفتن علم او را بر كاروان دانش بشر بعيد بشماريم... اگر همه اينها را باور داريم، چگونه براي خداوند بلند مرتبه دشوار ميشماريم كه مهدي(عج) را بر دانش زمان پيشي دهد؟چگونه است كه طول عمري كه خداوند به موعود منتظر(عج) بخشيده، شگفتي ميآورد، اما دگرگون كردن جهان و بناي از نوساختن بر مبناي تمدن بزرگ كه به عهده آن حضرت گذاشته شده است را چگونه بايد نظر داشت؟[6] |
|
| |
|
| علاوه بر سعد بن مسعود ـ که در خدمت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بوده است ـ سعید بن هلال، پدر بزرگ صاحب الغارات نیز از یاران امام صادق ـ علیه السلام ـ محسوب میشود. همچنان که شیخ طوسی وی را با عنوان سعید بن هلال ثقفی، در ردیف اصحاب پیشوای ششم ـ علیه السلام ـ ثبت کرده است.<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، باب اصحاب الصادق (علیه السلام ) .</ref>
| | == منابع دینی == |
| | الف : منابع اماميه، امام سجاد ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: سنتهائي از انبياء گذشته در قائم به يادگار مانده است. از آدم و نوح ـ عليه السلام ـ طول عمر، از ابراهيم ـ عليه السلام ـ تولد پنهاني، از عيسي ـ عليه السلام ـ غيبت .... [7] و امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداي تعالي عمر بنده صالح خويش، خضر، را طولاني نكرد جز براي اينكه دليلي بر طول عمر قائم (عج) باشد. و از اين رهگذر بهانه دشمنان را خنثي و حجت ايشانرا قطع كند.[8] |
| | ب : اهل سنت: 1. ابن جوزي كه از علماي معروف اهل تسنن و حنفي مذهب است، پس از بحث در حالت حضرت مهدي(عج) و نقل روايات رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ درباره آن حضرت ميگويد: اين اعتقاد اماميه صحيح است كه حضرت مهدي موجود زنده است و براي افرادي استدلال ميكند كه از عمر طولاني برخوردار بودهاند. مانند: خضر، الياس، و همچنين (ذوالقرنين) كه در تورات آمده است. 3000 سال عمر كرد. و همچنين معمّريني در شمار عمرهاي 900، 800، 700 سال نيز در تاريخ آمده است.[9] 2. عبدالوّهاب شعراني، پس از آنكه از تولد آن حضرت در نيمه شعبان 255، صحبت دارد،ميگويد: او باقي است تا آنكه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از آسمان نزول كند ديدار نمايد. و عمر او تا زمان ما كه 958 هجري باشد 706 سال است...[10] |
|
| |
|
| ابن هلال ثقفی در اوایل به مذهب زیدیه تمایل داشت اما در اثر بررسیها و تحقیقاتی که انجام داد، حقیقت را یافته و به مذهب امامیه روی آورد و یکی از شیعیان خالص، پرتلاش و از عاشقان بی قرار و طرفدار غیرتمند اهل بیت (ع) گردید.
| | == کتب آسمانی == |
| | |
| == اساتید == | |
| | |
| | |
| وی در اوایل قرن سوم در شهر کوفه چشم به جهان گشود، بر اثر اشتیاق به تحصیل علوم اسلامی، به حضور اساتید عصر خود شتافته، و از محضر آنان علم حدیث و تاریخ را فرا گرفت. از قرائن تاریخی برمیآید که او در سالهای (۲۰۰ تا ۲۶۰) عصر امام جواد و امام هادی و امام عسکری (ع) در کوفه و در اصفهان میزیسته؛ اما بنا به عللی که بر ما معلوم نیست، نتوانسته است به حضور آن بزرگواران رسیده و از آنان مستقیما بهره مند شود. اما حضور وی در محضر اساتید فراوان، نشانگر اشتیاق و تلاش وی در این زمینه میباشد. عده ای از اساتید و مشایخ وی عبارتند از:<ref>ابن هلال ثقفی در کتابهایش از جمله «الغارات»، نام دیگر اساتیدش را بیان داشته است.</ref>
| |
| {{ستون|۳}}
| |
| * ابراهیم بن عباس بصری
| |
| * ابراهیم بن عمر
| |
| * ابراهیم بن مبارک
| |
| * ابراهیم بن محمد
| |
| * ابراهیم بن یحیی الدوری
| |
| * احمد بن عمران انصاری
| |
| * احمد بن معمر اسدی
| |
| * اسماعیل بن ابان ازدی
| |
| * بشیر بن خیثمه
| |
| * بکر بن بکار قیسی
| |
| * حسین بن هاشم
| |
| * حکم بن سلیمان کندی
| |
| * عبدالله بن بلج بصری
| |
| * عبدالله بن محمد عبسی
| |
| * عبدالله بن محمد ثقفی
| |
| * عبید بن سلیمان نخعی
| |
| * علی بن قادم خزاعی
| |
| * علی بن هلال احمسی
| |
| * عمر بن حماد بن طلحه قناد
| |
| * فضل بن دکین
| |
| * مالک بن اسماعیل نهدی
| |
| * محمد بن سعید کوفی ملقب به حمدان
| |
| * محمد بن هشام مرادی
| |
| * یحیی بن صالح حریری
| |
| * یوسف بن بهلول سعدی
| |
| * یوسف بن کلیب مسعودی.{{پایان}}
| |
| | |
| == اقدامات سیاسی ==
| |
| وی کتابی به نام «المعرفه» تألیف کرده و در آن، مناقب اهل بیت (ع) و ستمها و نیرنگهای دشمنان آنان را شرح داد. و در آن کتاب، عشق بی پایان خود به خاندان عصمت و طهارت و بیزاری از دشمنانشان را به طور واضح بیان نمود.
| |
| | |
| برخی از دانشمندان مصلح اندیش، از انتشار آن در شهر کوفه ممانعت به عمل آورده و او را به مخفی کردن آن کتاب توصیه نمودند. اما چون ابن هلال از روی اعتقادات و اخلاص، آن کتاب را نوشته و به مطالب آن ایمان عمیق داشت، با خود عهد کرد که نه تنها آن اثر را منتشر میکنم بلکه قدمی هم فراتر گذاشته و آن را در جایی که مخالفین اهل بیت بیشتر باشد، به مخاطبین خود عرضه نماید.
| |
| | |
| برای این منظور، وی شهر اصفهان را ـ که در آن زمان دورترین نقطه از عقاید شیعه و مخالفترین مکان با آیین تشیع بود ـ انتخاب نمود و سپس به آن جا هجرت کرد. او در اصفهان کتاب «المعرفه» را نشر داده و احادیث آن را به مردم عرضه نمود.<ref>احمد بن علی نجاشی، رجال نجاشی، ص ۱۶ و ۱۷.</ref> و تأثیر به سزایی در گرایش مردم اصفهان به سوی مکتب اهل بیت به جا گذاشت.
| |
| | |
| با انتشار خبر هجرت ابن هلال به اصفهان، علمای بزرگ قم شادمان شده و گروهی از آنان ـ که احمد بن ابی عبدالله برقی، صاحب کتاب ارزشمند «المحاسن» در رأس آنان بود ـ به محضر وی شتافته و از او تقاضا کردند که به همراه آنان به قم برود. تا از نزدیک، از حضور وی بهره مند شوند. اما این عالم وارسته که با خود عهد کرده بود: «در جایی که مخالفین اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بیشتر هستند، احادیث ائمه ـ علیهم السلام ـ را منتشر کند و علوم و اهل بیت را در مناطق نیازمند، تبلیغ نموده و در افزایش شیعیان اهل بیت تلاش نمایند از پذیرفتن تقاضای علمای قم خود داری نموده و همچنان تا آخر عمر در اصفهان اقامت گزید.
| |
| | |
| او علاوه بر نشر آثار خود، حوزه درس تشکیل داده و افراد مستعد و علاقه مند را گرد آورد و عده ای از راویان و محدثان را تربیت نمود و همانند: عبدالله بن کوشید اصفهانی، حسن زعفرانی اصفهانی و احمد بن علویه اصفهانی که دانشمندی زبانشناس، ادیب، نویسنده، شاعر اهل بیت ـ علیهم السلام ـ راوی حدیث و دارای تألیف متعدد میباشد.<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، باب «من لم یرو عن واحد من الأئمه» ص ۴۱۲ و معجم رجال الحدیث، ج۱، ص ۲۵۴ ـ ۲۵۸.</ref>
| |
| | |
| == ویژگیهای علمی ==
| |
| این دانشمند پرتلاش، در عصر مظلومیت اهل بیت و زمانی که شیعیان از سوی زمامداران مستبد عباسی در محدودیت شدیدی قرار گرفته بودند، پرچم معارف علوی را به دوش کشیده و با مخالفان فرهنگی عترت به مقابله برخاسته است. او با جهاد فرهنگی و انتشار افکار و اندیشههای شیعه توانسته است سخنان حق را به گوش حقیقت جویان تاریخ برساند.
| |
| | |
| در این جا به برخی از ویژگیهای وی میپردازیم:
| |
| | |
| === ۱. محدث روشن بین ===
| |
| ابن هلال که عاشق جمع آوری، تدوین و نشر فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ـ بویژه تاریخ حکومت امیر المومنین ـ علیه السلام ـ ـ بوده است، در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و او نه تنها به منابع و شخصیتهای شیعی برای یافتن مطالب و احادیث مورد نیاز خود رجوع مینمود بلکه به محدثین و دانشمندان مورد اعتماد اهل سنت و سایر فرقهها نیز توجه نموده و از حضور آنان کسب علم میکرد.
| |
| | |
| علت مهم این امر، احتجاج بر مخالفین با دلایل قابل قبول آنان بوده است.
| |
| | |
| === ۲. مورد اعتماد ===
| |
| نوشتهها و روایات ابراهیم بن هلال ثقفی، مورد اعتماد برجستهترین عالمان و محدثین شیعه قرار گرفته است و آنان در کتابهای خود به طور گسترده از روایات وی استافده کردهاند. همانند: احمد بن خالد برقی در کتاب «المحاسن» محمد بن حسن صفار در «بصائر الدرجات»، کلینی در «الکافی»، صدوق در «من لا یحضره الفقیه»، مفید در «امالی» شیخ طوسی در «تهذیب»، سید مرتضی در «الشافی»، علی بن ابراهیم قمی در «تفسیر قمی»، ابن قولویه در «کامل الزیارات»، ابن شهر آشوب در «المناقب»، طبرسی در «اعلام الوری»، سید علی بن طاووس در «الیقین» و «اقبال الاعمال»، سید عبدالکریم بن طاووس در «فرحه الغری»، ابی جعفر طبری در «بشاره المصطفی»، قطب راوندی در «الخرائج و الجرائح»، مجلسی در «بحار الانوار»، حر عاملی در «وسائل الشیعه» و «اثبات الهدی»، محدث قمی در «سفینه البحار»، و سایر بزرگان شیعه. | | نوشتهها و روایات ابراهیم بن هلال ثقفی، مورد اعتماد برجستهترین عالمان و محدثین شیعه قرار گرفته است و آنان در کتابهای خود به طور گسترده از روایات وی استافده کردهاند. همانند: احمد بن خالد برقی در کتاب «المحاسن» محمد بن حسن صفار در «بصائر الدرجات»، کلینی در «الکافی»، صدوق در «من لا یحضره الفقیه»، مفید در «امالی» شیخ طوسی در «تهذیب»، سید مرتضی در «الشافی»، علی بن ابراهیم قمی در «تفسیر قمی»، ابن قولویه در «کامل الزیارات»، ابن شهر آشوب در «المناقب»، طبرسی در «اعلام الوری»، سید علی بن طاووس در «الیقین» و «اقبال الاعمال»، سید عبدالکریم بن طاووس در «فرحه الغری»، ابی جعفر طبری در «بشاره المصطفی»، قطب راوندی در «الخرائج و الجرائح»، مجلسی در «بحار الانوار»، حر عاملی در «وسائل الشیعه» و «اثبات الهدی»، محدث قمی در «سفینه البحار»، و سایر بزرگان شیعه. |
|
| |
|
| === ۳. پرورش راویان و محدثان === | | == تاریخ == |
| بسیاری از چهرههای درخشان و راویان بزرگ شیعه، در قرن سوم هجری، در کوفه و اصفهان از وی بهره برده و توشهها اندوختهاند که در آثار و تألیفات آنان دیده میشود. نام عده ای از آنان عبارتند از:<ref>علیرضا پناهیان، الغارات، مقدمه.</ref>
| | كهنسالترين، انسانها آنچه در تاريخ آمده زياد بودهاند كه بالا ي500 سال داشتهاند.[15] و نمونههاي ديگر اينكه «فيروازاي» يكي از پادشاهان 537، «ابوهبل ،قس،اسقم» هر كدام 670 سال، «مصرايم نوه نوح، ملك نوه ادريس هر كدام» 700 سال و .... داشتهاند.[16] هم چنين« ضحاك» 1200، «مهركان» 2500، «عاد و لقمان» هر كدام 3500 سال عمر كردهاند و ... [17] |
| | | نتيجه: آنچه كه به عنوان نمونه و اختصار اشاره گرديد، عمر طولاني نه از نظر عقل محال بود، و نه از نظر علمي آن را نفي ميكند، تاريخ، سنت و اديان آسماني نيز بر آن است كه انسانهايي بودهاند كه فوق عادت و عمر طبيعي همگان، عمر داشته و زندگي كردهاند، فلذا طولاني بودن عمر امام زمان(عج) از ديدگاه مسلمين از جهات مختلف امري كاملا ممكن بوده و محال نميباشد. |
| {{ستون|۲}}
| |
| # ابراهیم ابن هاشمی قمی
| |
| # احمد بن علویه اصفهانی
| |
| # احمد بن محمد بن خالد برقی
| |
| # حسن بن علی بن عبدالکریم زعفرانی
| |
| # سعد بن عبدالله اشعری قمی
| |
| # سلمه بن خطاب
| |
| # عباس بن سری (السندی)
| |
| # عبدالرحمن بن ابراهیم المستعلی
| |
| # علی بن ابراهیم
| |
| # علی بن عبدالله بن کوشید اصفهانی
| |
| # محمد بن حسن الصفار
| |
| # محمد بن زید الرطاب
| |
| {{پایان}}
| |
| | |
| === ۴. تألیفات ===
| |
| تألیفات فراوان و آثار متعددی که از ابراهیم بن هلال به جای مانده است، نشان گر روحیه قوی، اطلاعات گسترده روایی و تاریخی، و اراده خلل ناپذیر او در راه احیای معارف شیعی و سیره علوی است.
| |
| | |
| در اکثر منابع شیعه و سنی بیش از ۵۰ مورد از کتابهای وی یاد شده است؛ گرچه در زمان ما به غیر از کتاب «الغارات» آثار دیگر وی در دسترس نمیباشد و در اثر حوادث روزگار و تلاش دشمنان و سایر عوامل، بقیه تألیفات وی مفقود شده است! ولی برخی از مطالب کتابهای او در لابلای آثار دانشمندان یافت میشود که بعداً اشاره خواهد شد.
| |
| | |
| مناطق تحت نفوذ کارگزاران علی ـ علیه السلام ـ بنگارد و به این وسیله مظلومیت علی ـ علیه السلام ـ و یارانش را نمایان سازد. به همین جهت، نام کتاب خود را با الهام از مقتدای خویش، «الغارات» انتخاب کرده است؛ آن جا که علی ـ علیه السلام ـ از نافرمانی کوفیان نکوهش کرده و میفرماید:
| |
| | |
| «فتوا کلتم و تخاذلتم حتی شنت علیکم الغارات، و ملکت علیکم الاوصان؛<ref>«نهج البلاغه»، خطبه ۲۷.</ref>
| |
| | |
| پس شما وظیفه خود را به یکدیگر حواله نمودید و همدیگر را خوار ساختید تا این که دشمن از هر طرف غالب شده و اموال شما غارت گردید و دیار شما از تصرفتان بیرون رفت».
| |
| | |
| این کتاب در برخی منابع، به نام «الستنفار و الغارات» و در بعضی دیگر، به نام «الاسفار و الغارات» ثبت شده، اما در میان علما و محافل علمی، به «الغارات» معروف است.<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص ۳۵.</ref>
| |
| | |
| گرچه غرض اصلی نگارنده از تألیف این کتاب، تشریخ غارتها و چپاولگریهای معاویه بوده، اما تألیف و نگارش، موجب شده تا لابه لای مطالب کتاب، گفتارهای بسیار ارزنده ای گنجانده شود به طوری که خواننده مشتاق دانش از مطالب فرعی آن بیشتر بهره مند میشود.
| |
| | |
| این کتاب یکی از بهترین منابع در زمینه حکومت و سیره کشور داری علی ـ علیه السلام ـ است که میتواند در این مورد پاسخگوی نیاز محققان و مؤلفان باشد. سیره سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و سطح زندگی حاکم اسلام، نامههای حکومتی، رفتار گزاران حکومت اسلامی، ریزشها و رویشها در حکومت علوی تحلیل و بررسی بازتاب رفتارهای مثبت و منفی کارگزاران و ... در این کتاب، در دسترس خواننده قرار گرفته است.
| |
| | |
| مؤلف به عنوان پیش گفتار، مقدمه و زمینه سازی برای ورود در موضوع اصلی، این شیوه را برگزیده و در معرض دید مخاطب قرار داده که علاوه بر نکات فوق، درسهایی آموزنده، عبرت انگیز و حتی مسائل تربیتی را به مخاطب خویش القا کند.
| |
| | |
| مهمترین عناوین این کتاب عبارتند از: سخنرانیهای علی ـ علیه السلام ـ بعد از جنگ نهروان، روش آن حضرت در استفاده از بیت المال، شیوه ارتباط با کارگزاران و و عوامل حکومتی، ولایت سعد بن قیس بر مصر، ولایت محمد بن ابی بکر و مالک بر مصر، شهادت آن دو بزرگوار، آمدن عقیل در کوفه با حضور علی ـ علیه السلام ـ، گزارشهایی از زندگی خصوصی امام علی ـ علیه السلام ـ و خوراک و پوشاک و مسکن آن حضرت در ایام زمامداری، علی ـ علیه السلام ـ و اصول امر به معروف و نهی از منکر، مکاتبات با معاویه و دهها عنوان دیگر که در دوران حکومت آن حضرت رخ داده است.
| |
| | |
| ==== سایر تألیفات ====
| |
| ابن هلال ثقفی از آن جایی که در رشتههای مختلف علوم اسلامی از جمله: علوم قرآن، فقه و احکام، تاریخ و سیره، کلام و اعتقادات، حدیث و روایات و شخصیت نگاری مهارت تامی داشته است. دست به تألیف آثار ارزشمندی زده و کتابهای قابل توجهی را پدیدآورده و در اختیار مشتاقان قرار داده است که بالغ بر ۵۰ مورد میشود؛ نام برخی از آنان به شرح زیل میباشد؛<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص ۳۴۸.</ref>
| |
| | |
| {{ستون|۲}}
| |
| # المعرفه فی المناقب و المثالب
| |
| # المبتداء
| |
| # السیره
| |
| # معرفه فضل الافضل
| |
| # اخبار مختار ابی عبیده الثقفی
| |
| # المغازی
| |
| # السقیفه
| |
| # الرده
| |
| # مقتل عثمان
| |
| # الشوری
| |
| # بیعه امیر المومنین ـ علیه السلام ـ
| |
| # الجمل
| |
| # الصفین
| |
| # الحکمین
| |
| # النهروان
| |
| # مقتل امیر المومنین ـ علیه السلام ـ
| |
| # رسائل و اخبار امیر المومنین ـ علیه السلام ـ
| |
| # قیام الحسن بن علی ـ علیه السلام ـ
| |
| # مقتل الحسین ـ علیه السلام ـ
| |
| # التوابین و عین الورده
| |
| # فدک
| |
| | |
| {{پایان}}
| |
| | |
| == رحلت ==
| |
| این عالم پرتلاش؛ نویسنده مجاهد و احیاگر معارف اهل بیت، در قرن سوم هجری و عصر خفقان، بعد از پرورش عده ای از دانشمندان و حدیث شناسان ممتاز و تعلیم دین و نشر احکام شریعت ناب محمدی (ص) و با به جای گذاردن دهها اثر نفیس، در سال ۲۸۳ ق. در شهر اصفهان رحلت نمود.<ref>شهید صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص ۱۰۸.</ref>
| |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
|
| |
|