پرش به محتوا

مذهب مولوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
او پس از رحلت ميرزاي شيرازي به همراه استاد ديگر خويش سيد اسماعيل صدر راهي كربلا شد و در جوار مرقد امام حسين ـ عليه السلام ـ از اين استاد عزيز سود جست و اقامتش در آن شهر دو سال به طول انجاميد و سپس با اندوخته‎اي ارزشمند و كوله‎باري گرانسنگ در سال 1316 ق راهي نجف شد و در آنجا اقامت گزيد.<ref>اعيان الشيعه، ج 6، ص 54؛ نقباء البشر، آقا بزرگ تهراني، ج 2، ص 593.</ref>
او پس از رحلت ميرزاي شيرازي به همراه استاد ديگر خويش سيد اسماعيل صدر راهي كربلا شد و در جوار مرقد امام حسين ـ عليه السلام ـ از اين استاد عزيز سود جست و اقامتش در آن شهر دو سال به طول انجاميد و سپس با اندوخته‎اي ارزشمند و كوله‎باري گرانسنگ در سال 1316 ق راهي نجف شد و در آنجا اقامت گزيد.<ref>اعيان الشيعه، ج 6، ص 54؛ نقباء البشر، آقا بزرگ تهراني، ج 2، ص 593.</ref>


او در كنار تدريس، در جلسة علمي آخوند خراساني حاضر مي‎شد و در كمترين زمان از ياران و محرمان اسرار او گرديد.[6]
او در كنار تدريس، در جلسة علمي آخوند خراساني حاضر مي‎شد و در كمترين زمان از ياران و محرمان اسرار او گرديد.<ref>تشيّع و مشروطيت در ايران، عبدالهادي حائري، ص 156.
 
آقا بزرگ تهراني مي‎نويسد: «ميرزاي ناييني در جلسه درس عمومي آخوند شركت نمي‎كرد. چون او غني از آن بود. و اگر هم شركت مي‎نمود به خاطر احترام و ادب شركت مي‎كرد نه براي تعليم و تلمّذ». (ر.ك: نقباء البشر، ج 2، 594).</ref>


== پرورش يافتگان مكتب ميرزا ==
== پرورش يافتگان مكتب ميرزا ==
خط ۴۸: خط ۵۰:
* سيد ابوالقاسم خويي (1317 - 1413 ق.)
* سيد ابوالقاسم خويي (1317 - 1413 ق.)
* سيدمحمد حسين طباطبايي (1321 - 1402 ق.)
* سيدمحمد حسين طباطبايي (1321 - 1402 ق.)
* ميرزا هاشم آملي (1322 - 1413 ق.) [7]
* ميرزا هاشم آملي (1322 - 1413 ق.)<ref>اعيان الشيعه، ج 6، ص 55؛ مجله حوزه، شماره 30، ص 42؛ مجله نورعلم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، شماره 10، ص 89، شماره 11 و شماره 52 - 53.</ref>
* شيخ محمّد رضا طبسي نجفي (1322 - 1405 ق.)
* شيخ محمّد رضا طبسي نجفي (1322 - 1405 ق.)
* سيد محمد حسيني همداني (متولد 1322 ق.)
* سيد محمد حسيني همداني (متولد 1322 ق.)
خط ۵۸: خط ۶۰:


=== مناجات با خدا ===
=== مناجات با خدا ===
ميرزا هنگام مناجات چنان گريه مي‎كرد كه قطرات اشك بر محاسن شريفشان جاري مي‎شد و در قنوت نماز شب دعاي ابوحمزه ثمالي را مي‎خواند و در موقع نماز آشكارا رنگ رخسارش زرد مي‎شد و لرزه بر اندامش مي‎افتاد.[8]
ميرزا هنگام مناجات چنان گريه مي‎كرد كه قطرات اشك بر محاسن شريفشان جاري مي‎شد و در قنوت نماز شب دعاي ابوحمزه ثمالي را مي‎خواند و در موقع نماز آشكارا رنگ رخسارش زرد مي‎شد و لرزه بر اندامش مي‎افتاد.<ref>فقهاي نامدار شيعه، عبدالرحيم عقيقي بخشايشي، ص 406.</ref>


آقاي حسيني همداني - شاگرد ميرزا‌ - به نقل از پدر ارجمندش مي‎گويد: گاهي يك ساعت به اذان صبح مانده مي‎رفتيم به حرم، هنوز در حرم را باز نكرده بودند مرحوم ناييني در شب مشغول نماز و دعا بود. بعد از نماز و دعا به منزل برمي‎گشت تا به درس و بحث خود برسد.[9]
آقاي حسيني همداني - شاگرد ميرزا‌ - به نقل از پدر ارجمندش مي‎گويد: گاهي يك ساعت به اذان صبح مانده مي‎رفتيم به حرم، هنوز در حرم را باز نكرده بودند مرحوم ناييني در شب مشغول نماز و دعا بود. بعد از نماز و دعا به منزل برمي‎گشت تا به درس و بحث خود برسد.<ref>مجله حوزه، ش 30.</ref>


=== شرط شركت در درس ===
=== شرط شركت در درس ===
خط ۶۶: خط ۶۸:


=== نوآوري در اصول ===
=== نوآوري در اصول ===
علم دانش اصول فقه كه شيوه صحيح استنباط از منابع فقه را به ما مي‎آموزد در طول تاريخ حوزه‎هاي علمي شيعه تحول، گسترش و نوآوريهاي بسياري داشته است از جمله دانشمنداني كه در رونق و جلو رفتن اصول زحمت فوق العاده كشيد،‌ آية الله ناييني است، بدان حد كه نوآور و مجدّدالاصول نام گرفت و به مقامي در اين علم رسيد كه اكثر معاصران از نظريات وي پيروي مي‎كنند و آن را هم سنگ با نظريات آخوند خراساني در اصول به حساب مي‎آورند.[10] اين مهم را مي‎توان از تقريرات نوشته شده از سوي شاگردان ممتاز درس او به دست آورد.
علم دانش اصول فقه كه شيوه صحيح استنباط از منابع فقه را به ما مي‎آموزد در طول تاريخ حوزه‎هاي علمي شيعه تحول، گسترش و نوآوريهاي بسياري داشته است از جمله دانشمنداني كه در رونق و جلو رفتن اصول زحمت فوق العاده كشيد،‌ آية الله ناييني است، بدان حد كه نوآور و مجدّدالاصول نام گرفت و به مقامي در اين علم رسيد كه اكثر معاصران از نظريات وي پيروي مي‎كنند و آن را هم سنگ با نظريات آخوند خراساني در اصول به حساب مي‎آورند.<ref>اعيان الشيعه، ج 6، ص 54.</ref> اين مهم را مي‎توان از تقريرات نوشته شده از سوي شاگردان ممتاز درس او به دست آورد.


== نقش ميرزا در نهضت مشروطيت ==
== نقش ميرزا در نهضت مشروطيت ==
خط ۸۲: خط ۸۴:
اكثر علماي بزرگ نجف اشرف به اين اميد كه خواهند توانست به آن نهضت محتوايي اسلامي ببخشند از آن پشتيباني كردند؛ كه در اين ميان نام آخوند خراساني و ميرزا محمدحسين ناييني نيز به چشم مي‎خورد. مخالفان مشروطه براي مقابله با نهضت تلاش كرده، حتي ميرزا را نيز هدف قرار دادند. در مقابل، روزنامه حبل المتين در دفاع از مشروطه و آية الله ناييني چنين مي‎نويسد:
اكثر علماي بزرگ نجف اشرف به اين اميد كه خواهند توانست به آن نهضت محتوايي اسلامي ببخشند از آن پشتيباني كردند؛ كه در اين ميان نام آخوند خراساني و ميرزا محمدحسين ناييني نيز به چشم مي‎خورد. مخالفان مشروطه براي مقابله با نهضت تلاش كرده، حتي ميرزا را نيز هدف قرار دادند. در مقابل، روزنامه حبل المتين در دفاع از مشروطه و آية الله ناييني چنين مي‎نويسد:


«مردم نبايد تحت تأثير اين بدگوييهاي دشمنان مشروطه، نسبت به ناييني كه خدمات او به مشروطه و اسلام فراموش ناشدني است قرار گيرند.»[11]
«مردم نبايد تحت تأثير اين بدگوييهاي دشمنان مشروطه، نسبت به ناييني كه خدمات او به مشروطه و اسلام فراموش ناشدني است قرار گيرند.»<ref>تشيع و مشروطيت در ايران، ص 157.</ref>


آية الله ناييني در كنار آخوند خراساني، در رهبري نهضت از اعتمادي كامل برخوردار بود و از نزديكترين افراد به وي به شمار مي‎رفت كه در اين باره يكي از نويسندگان مي‎گويد:
آية الله ناييني در كنار آخوند خراساني، در رهبري نهضت از اعتمادي كامل برخوردار بود و از نزديكترين افراد به وي به شمار مي‎رفت كه در اين باره يكي از نويسندگان مي‎گويد:


«آشنايان به زندگي ناييني را باور بر آن است كه نامبرده حتي متن تلگرافها و بيانيه‎هاي عمومي آخوند خراساني (و ديگر رهبران نهضت) را پيرامون انقلاب مشروطيت انشا مي‎كرده است».[12]
«آشنايان به زندگي ناييني را باور بر آن است كه نامبرده حتي متن تلگرافها و بيانيه‎هاي عمومي آخوند خراساني (و ديگر رهبران نهضت) را پيرامون انقلاب مشروطيت انشا مي‎كرده است».<ref>تشيع و مشروطيت در ايران، ص 157.</ref>


پس از آنكه آخوند خراساني حكم به وجوب مبارزه با ديكتاتوري و خلع محمدعلي شاه داد، مردم مهيّاي جهاد همراه با علما شدند آخوند نيز همگام با مردم و ديگر علما عازم حركت به ايران گرديد ولي در بامداد همان روزي كه عازم ايران بود (1329 ق.) به مرگ ناگهاني و مرموز درگذشت و با در گذشت ايشان نهضت مشروطه، رو به ضعف گذارد.[13]
پس از آنكه آخوند خراساني حكم به وجوب مبارزه با ديكتاتوري و خلع محمدعلي شاه داد، مردم مهيّاي جهاد همراه با علما شدند آخوند نيز همگام با مردم و ديگر علما عازم حركت به ايران گرديد ولي در بامداد همان روزي كه عازم ايران بود (1329 ق.) به مرگ ناگهاني و مرموز درگذشت و با در گذشت ايشان نهضت مشروطه، رو به ضعف گذارد.<ref>نقش مجتهد فارس، محمدرضا رحمتي، ص 104؛ تاريخ نهضتهاي ديني سياسي معاصر، علي اصغر حلبي، ص 298.</ref>


البته رحلت آخوند خراساني حركت علما را به ايران تعطيل نكرد بلكه آنان بعد از توقف، چند هفته‎اي بعد در محرم 1330 ق به سوي كاظمين حركت كردند؛ كه يكي از آنها آية الله ناييني بود. رهبران روحاني در شهر كاظمين هيأتي تشكيل دادند تا در اجراي هدف جنبش علما فعاليت كنند سرانجام فعاليت‎هاي انان باعث شد كه آرامش به كشور ايران بازگردد.[14]
البته رحلت آخوند خراساني حركت علما را به ايران تعطيل نكرد بلكه آنان بعد از توقف، چند هفته‎اي بعد در محرم 1330 ق به سوي كاظمين حركت كردند؛ كه يكي از آنها آية الله ناييني بود. رهبران روحاني در شهر كاظمين هيأتي تشكيل دادند تا در اجراي هدف جنبش علما فعاليت كنند سرانجام فعاليت‎هاي انان باعث شد كه آرامش به كشور ايران بازگردد.<ref>تشيع و مشروطيت در ايران، ص 160.</ref>


=== كتاب «تنبيه الامة» ===
=== كتاب «تنبيه الامة» ===
آية الله ناييني اين كتاب را در بحران انقلاب مشروطه در سال 1327 ق. به زبان فارسي نوشت[15] و از سوي آية الله آخوند خراساني و آية الله شيخ عبدالله مازندراني مورد تأييد و تقريظ قرار گرفت.
آية الله ناييني اين كتاب را در بحران انقلاب مشروطه در سال 1327 ق. به زبان فارسي نوشت<ref>ريحانه الادب، محمدعلي مدرس تبريزي، ج 4.</ref> و از سوي آية الله آخوند خراساني و آية الله شيخ عبدالله مازندراني مورد تأييد و تقريظ قرار گرفت.


ميرزا در اين كتاب حاكميت اسلام ناب محمدي ـ صلي الله عليه و آله ـ را با دليل و برهان قاطع اثبات كرده و پرده از چهرة حكومتهاي استبدادي برداشته است او زندگي در زير سلطه استبداد را مساوي با برده بودن مي‎داند و در اين باره چنين مي‎نويسد:
ميرزا در اين كتاب حاكميت اسلام ناب محمدي ـ صلي الله عليه و آله ـ را با دليل و برهان قاطع اثبات كرده و پرده از چهرة حكومتهاي استبدادي برداشته است او زندگي در زير سلطه استبداد را مساوي با برده بودن مي‎داند و در اين باره چنين مي‎نويسد:


«خداوند متعال در قرآن مجيد و ائمه معصومين عليهم السلام در مواقع عديده،‌ زندگي همراه با پذيرش سلطة حكمرانان استبدادگر را نوعي بردگي و ضد آزادي مي‎دانند.»[16]
«خداوند متعال در قرآن مجيد و ائمه معصومين عليهم السلام در مواقع عديده،‌ زندگي همراه با پذيرش سلطة حكمرانان استبدادگر را نوعي بردگي و ضد آزادي مي‎دانند.»<ref>تنبيه الأمة، ميرزا محمدحسين ناييني، ص 18.</ref>


ايشان از قائلين به ولايت مطلقه فقيه است كه در اين كتاب تمام مناصب و شؤون اعتباري امام معصوم ـ عليه السلام ـ را براي فقيه جامع الشرايط ثابت مي‎داند.[17] بنابر نظريه او، بدون شك علما شرعاً مسؤول دستگاه حكومتي هستند و جلوگيري از بي‎نظمي و بي‎عدالتي در جامعه از مسائل پراهميتي است كه از وظايف و مسؤوليتهاي آنهاست و در غيبت امام عصر (عج) - همانند زمان ما - رهبري جامعه به عهده آنان مي‎باشد.
ايشان از قائلين به ولايت مطلقه فقيه است كه در اين كتاب تمام مناصب و شؤون اعتباري امام معصوم ـ عليه السلام ـ را براي فقيه جامع الشرايط ثابت مي‎داند.<ref>براي آگاهي بيشتر: همان مدرك.</ref> بنابر نظريه او، بدون شك علما شرعاً مسؤول دستگاه حكومتي هستند و جلوگيري از بي‎نظمي و بي‎عدالتي در جامعه از مسائل پراهميتي است كه از وظايف و مسؤوليتهاي آنهاست و در غيبت امام عصر (عج) - همانند زمان ما - رهبري جامعه به عهده آنان مي‎باشد.


آية الله طالقاني - كه به همت او اين كتاب با ارزش همراه با توضيح و شرح عبارات مشكل به چاپ رسيد - در مقدمه كتاب فوق چنين مي‎نويسد:
آية الله طالقاني - كه به همت او اين كتاب با ارزش همراه با توضيح و شرح عبارات مشكل به چاپ رسيد - در مقدمه كتاب فوق چنين مي‎نويسد:


«دقت و توجه به اين كتاب براي هر كس مفيد است، آنهايي كه خواهان دانستن نظر اسلام و شيعه درباره حكومت‎اند، در اين كتاب نظر نهايي و عالي اسلامي - عموماً و شيعه را بخصوص - با مدرك و ريشه خواهند يافت. براي علما و مجتهدين كتاب استدلالي و اجتهادي و براي عوام رسالة تقليدي راجع به وظايف اجتماعي است.»[18]
«دقت و توجه به اين كتاب براي هر كس مفيد است، آنهايي كه خواهان دانستن نظر اسلام و شيعه درباره حكومت‎اند، در اين كتاب نظر نهايي و عالي اسلامي - عموماً و شيعه را بخصوص - با مدرك و ريشه خواهند يافت. براي علما و مجتهدين كتاب استدلالي و اجتهادي و براي عوام رسالة تقليدي راجع به وظايف اجتماعي است.»<ref>تنبيه الامه (مقدمه)، ص 15.</ref>


شهيد بزرگوار آية الله مرتضي مطهري پيرامون اين كتاب با ارزش مي‎فرمايد:
شهيد بزرگوار آية الله مرتضي مطهري پيرامون اين كتاب با ارزش مي‎فرمايد:


«انصاف اين است كه تفسير دقيق از توحيد عملي، اجتماعي و سياسي اسلام را هيچ كس به خوبي علامه بزرگ و مجتهد سترگ مرحوم ميرزا محمد حسين ناييني - قدس سره - توأم با استدلالها و استشهادهاي متقن از قرآن و نهج‎البلاغه، در كتاب ذيقيمت «تنبيه الامه» بيان نكرده است ... ولي افسوس كه جّو عوام زادة محيط ما، كاري كرد كه آن مرحوم پس از نشر آن كتاب، بكباره مهر سكوت بر لب زده، دم فرو بست.»[19]
«انصاف اين است كه تفسير دقيق از توحيد عملي، اجتماعي و سياسي اسلام را هيچ كس به خوبي علامه بزرگ و مجتهد سترگ مرحوم ميرزا محمد حسين ناييني - قدس سره - توأم با استدلالها و استشهادهاي متقن از قرآن و نهج‎البلاغه، در كتاب ذيقيمت «تنبيه الامه» بيان نكرده است ... ولي افسوس كه جّو عوام زادة محيط ما، كاري كرد كه آن مرحوم پس از نشر آن كتاب، بكباره مهر سكوت بر لب زده، دم فرو بست.»<ref>نهضتهاي اسلامي در يكصد ساله اخير، مرتضي مطهري، ص 46.</ref>


== مبارزه با استعمارگران ==
== مبارزه با استعمارگران ==
پس از شروع جنگ جهاني اول (1914 م) بخش وسيعي از خاك كشور عراق به دست نيروهاي انگليسي اشغال شد. در پي اين امر علماي شيعه وارد صحنه شده، عليه آنان حكم جهاد دادند. در اين ميان آية الله ناييني نقش خويش را به طور فعال ايفا كرد و همگام با ديگر علما عليه قواي خارجي دست به قيام زدند.[20]
پس از شروع جنگ جهاني اول (1914 م) بخش وسيعي از خاك كشور عراق به دست نيروهاي انگليسي اشغال شد. در پي اين امر علماي شيعه وارد صحنه شده، عليه آنان حكم جهاد دادند. در اين ميان آية الله ناييني نقش خويش را به طور فعال ايفا كرد و همگام با ديگر علما عليه قواي خارجي دست به قيام زدند.<ref>ر.ك: تشيع و مشروطيت در ايران، ص 169.</ref>


بعد از شكست دولت عثماني، دولت انگليس در صدد روي كار آوردن حكومتي دست نشانده و انگليسي بر عراق برآمد و از مردم عراق دعوت شد تا در يك انتخابات عمومي براي تعيين يك حاكم انگليسي براي خود شكرت جويند. علما و روحانيان طراز اول عراق نيز مجدداً به مخالفت با انگليسيان برخاسته، با صدور فتوا، انتخاب فردي كافر را براي حكومت بر مسلمانان حرام دانستند. دولت انگليس كه خود را در مخمصه ديد قراردادي با ملك فيصل بست و او را در سال 1340 قمري پادشاه عراق گردانيد.[21]
بعد از شكست دولت عثماني، دولت انگليس در صدد روي كار آوردن حكومتي دست نشانده و انگليسي بر عراق برآمد و از مردم عراق دعوت شد تا در يك انتخابات عمومي براي تعيين يك حاكم انگليسي براي خود شكرت جويند. علما و روحانيان طراز اول عراق نيز مجدداً به مخالفت با انگليسيان برخاسته، با صدور فتوا، انتخاب فردي كافر را براي حكومت بر مسلمانان حرام دانستند. دولت انگليس كه خود را در مخمصه ديد قراردادي با ملك فيصل بست و او را در سال 1340 قمري پادشاه عراق گردانيد.<ref>ر.ك: تشيع و مشروطيت در ايران، ص 173.</ref>


فتواي علما چنان تأثيري در مردم گذاشت كه امكان انتخابات را در شهرهايي چون نجف و كوفه سلب كرد. بعد از اين رخدادها بود كه استعمار پير زمينه تبعيد مراجع ديني را تدارك ديد و آية الله ناييني و آية الله سيد ابوالحسن اصفهاني را به ايران تبعيد كرد.[22]
فتواي علما چنان تأثيري در مردم گذاشت كه امكان انتخابات را در شهرهايي چون نجف و كوفه سلب كرد. بعد از اين رخدادها بود كه استعمار پير زمينه تبعيد مراجع ديني را تدارك ديد و آية الله ناييني و آية الله سيد ابوالحسن اصفهاني را به ايران تبعيد كرد.<ref>ر.ك: تشيع و مشروطيت در ايران، ص 175؛ اعيان الشيعه، ج 6، ص 55؛ فقهاي نامدار شيعه، ص 409.</ref>


آن دو مرجع بزرگوار با استقبال پرشور مردم مذهبي ايران و علما و روحانيون شهرهاي مختلف مخصوصاً علماي قم قرار گرفتند و سپس به برپايي جلسه درس و اقامه نماز جماعت پرداختند.
آن دو مرجع بزرگوار با استقبال پرشور مردم مذهبي ايران و علما و روحانيون شهرهاي مختلف مخصوصاً علماي قم قرار گرفتند و سپس به برپايي جلسه درس و اقامه نماز جماعت پرداختند.
خط ۱۳۳: خط ۱۳۵:
* معاني حرفيه
* معاني حرفيه
* تزاحم و ترتّب (در اصول)
* تزاحم و ترتّب (در اصول)
* تنبيه الامّة و تنزيه الملّة و ...[23]
* تنبيه الامّة و تنزيه الملّة و ...<ref>نقباء البشر، ج 2، ص 594 - 596؛ اعيان الشيعه، ج 6، ص 55.</ref>


== وفات ==
== وفات ==
خط ۱۴۰: خط ۱۴۲:
پيكر مطهر او در نجف اشرف با شكوه خاصي تشيع گرديد و پس از اقامه نماز به وسيله آية الله سيد ابوالحسن اصفهاني، در كنار حرم مطهر حضرت علي ـ عليه السلام ـ به خاك سپرده شد.
پيكر مطهر او در نجف اشرف با شكوه خاصي تشيع گرديد و پس از اقامه نماز به وسيله آية الله سيد ابوالحسن اصفهاني، در كنار حرم مطهر حضرت علي ـ عليه السلام ـ به خاك سپرده شد.


«رحمت بي‎منتهاي حق ارزاني روح پاكش»
«رحمت بی‌منتهای حق ارزاني روح پاكش»




trustworthy
۵۹۴

ویرایش