نقش امام باقر(ع) در نقل سیره نبوی(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
نمونه‌هایی از اخبار سیره نبوی(ص) در منابع کهن شیعه نقل شده است؛ از جمله:
نمونه‌هایی از اخبار سیره نبوی(ص) در منابع کهن شیعه نقل شده است؛ از جمله:


* {{متن عربی|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِي مَرَضِهِ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ ادْعُوا لِي خَلِيلِي فَأَرْسَلَتْ عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ إِلَى أَبَوَيْهِمَا فَلَمَّا جَاءَا غَطَّى رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَجْهَهُ وَ رَأْسَهُ فَانْصَرَفَا فَكَشَفَ رَأْسَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) ثُمَّ قَالَ ادْعُوا لِي خَلِيلِي فَأَرْسَلَتْ حَفْصَةُ إِلَى أَبِيهَا وَ عَائِشَةُ إِلَى أَبِيهَا فَلَمَّا جَاءَا غَطَّى رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَجْهَهُ فَانْطَلَقَا وَ قَالا مَا نَرَى رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَرَادَنَا قَالَتَا أَجَلْ إِنَّمَا قَالَ ادْعُوا لِي خَلِيلِي أَوْ قَالَ حَبِيبِي فَرَجَوْنَا أَنْ تَكُونَا أَنْتُمَا هُمَا فَجَاءَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ أَلْزَقَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) صَدْرَهُ بِصَدْرِهِ وَ أَوْمَأَ إِلَى أُذُنِهِ فَحَدَّثَهُ بِأَلْفِ حَدِيثٍ لِكُلِّ حَدِيثٍ أَلْفُ بَابٍ.|ترجمه=رسول خدا(ص) در آن مرضى كه وفات يافت فرمود دوست من را نزد من بخوانيد. عايشه و حفصه فرستادند پدرانشان آمد چون چشم رسول(ص) خدا به آنها افتاد سر و روى خود را پوشيد تا برگشتند و رسول خدا(ص) سر خود را بيرون آورد سپس فرمود دوست مرا نزد من بخوانيد. دوباره حفصه و عايشه فرستادند پدران خود را خواستند چون آمدند باز رسول خدا(ص) روى خود را پوشانيد، برگشتند و گفتند ما گمان نداريم ما را خواسته باشد. دخترانشان گفتند: آرى، همانا گفت دوست مرا بخوانيد؛ ما اميد داشتيم كه مقصودش شما باشد. در اين ميان امير مؤمنان(ع) نزد آن حضرت آمد چون او را ديد در آغوش كشيد و سر به‌گوشش گذاشت و هزار حديث به‌او گفت كه هر حديثش هزار باب داشت.}}
* {{متن عربی|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِي مَرَضِهِ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ ادْعُوا لِي خَلِيلِي فَأَرْسَلَتْ عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ إِلَى أَبَوَيْهِمَا فَلَمَّا جَاءَا غَطَّى رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَجْهَهُ وَ رَأْسَهُ فَانْصَرَفَا فَكَشَفَ رَأْسَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) ثُمَّ قَالَ ادْعُوا لِي خَلِيلِي فَأَرْسَلَتْ حَفْصَةُ إِلَى أَبِيهَا وَ عَائِشَةُ إِلَى أَبِيهَا فَلَمَّا جَاءَا غَطَّى رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَجْهَهُ فَانْطَلَقَا وَ قَالا مَا نَرَى رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَرَادَنَا قَالَتَا أَجَلْ إِنَّمَا قَالَ ادْعُوا لِي خَلِيلِي أَوْ قَالَ حَبِيبِي فَرَجَوْنَا أَنْ تَكُونَا أَنْتُمَا هُمَا فَجَاءَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ أَلْزَقَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) صَدْرَهُ بِصَدْرِهِ وَ أَوْمَأَ إِلَى أُذُنِهِ فَحَدَّثَهُ بِأَلْفِ حَدِيثٍ لِكُلِّ حَدِيثٍ أَلْفُ بَابٍ.|ترجمه=رسول خدا(ص) در آن مرضى كه وفات يافت فرمود دوست من را نزد من بخوانيد. عايشه و حفصه فرستادند پدرانشان آمد چون چشم رسول(ص) خدا به آنها افتاد سر و روى خود را پوشيد تا برگشتند و رسول خدا(ص) سر خود را بيرون آورد سپس فرمود دوست مرا نزد من بخوانيد. دوباره حفصه و عايشه فرستادند پدران خود را خواستند چون آمدند باز رسول خدا(ص) روى خود را پوشانيد، برگشتند و گفتند ما گمان نداريم ما را خواسته باشد. دخترانشان گفتند: آرى، همانا گفت دوست مرا بخوانيد؛ ما اميد داشتيم كه مقصودش شما باشد. در اين ميان امير مؤمنان(ع) نزد آن حضرت آمد چون او را ديد در آغوش كشيد و سر به‌گوشش گذاشت و هزار حديث به‌او گفت كه هر حديثش هزار باب داشت}}.<ref>صدوق، محمد بن علی، الخصال، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسه نشر اسلامی، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۶۵۱.</ref>


== نمونه‌هایی از منابع اهل‌سنت ==
== نمونه‌هایی از منابع اهل‌سنت ==
trustworthy
۷٬۳۴۶

ویرایش