automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
نماز چه جایگاه و فضیلتی از نگاه مولوی دارد؟ | نماز چه جایگاه و فضیلتی از نگاه مولوی دارد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}نماز یکی از | {{پاسخ}} | ||
نماز یکی از مشخصههای مهم آثار مولاناست. در جاهایی از مثنوی وی جنبههای مختلف نماز عبادی یومیه را وصف میکند. ص۱۷۸.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰ش،</ref> | |||
مولانا | مولانا میخواهد به بگوید به نماز ایستادن یعنی خود را به تمامی و بی هیچ قید و شرطی به خدا تسلیم کردن. ص۱۷۹.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۴۰۰ش،</ref> | ||
== تیتر == | == تیتر == | ||
واژهٔ نماز بیش از شصت بار در دیوان شمس و بیش از صد و بیست بار در مثنوی شریف به کار رفته است؛ ازاینرو میتوان واژهٔ نماز را یکی از واژههای مهم در اشعارِ مولانا بهشمار آورد.<ref>«[https://irajshahbazi.ir/نماز-از-نگاه-مولانا/ نماز از نگاه مولانا]»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.</ref> | |||
از نظرِ مولانا، «معنا» نمیتواند بدون «صورت» در عالم مادّه حضور یابد؛ به دیگر سخن، صورت جوازِ ورودِ معنا به عالم مادّه است. از این جهت به نظرِ مولانا، نماز، روزه و سایر عبادات گواهِ ایمان و اعتقادِ درونی هستند. | از نظرِ مولانا، «معنا» نمیتواند بدون «صورت» در عالم مادّه حضور یابد؛ به دیگر سخن، صورت جوازِ ورودِ معنا به عالم مادّه است. از این جهت به نظرِ مولانا، نماز، روزه و سایر عبادات گواهِ ایمان و اعتقادِ درونی هستند. | ||
به نظرِ مولانا اصلِ دین «روزن ساختن» است. معنای این سخنِ ژرف آن است که در و دیوارِ وجودِ ما، از همه سوی، بسته و مسدود است. هریک از ما مانند کسی هستیم که در درونِ زندانی بس مخوف و تاریک و تنگ گرفتار آمدهایم و هیچ خبری از بیرون نداریم. اولین | به نظرِ مولانا اصلِ دین «روزن ساختن» است. معنای این سخنِ ژرف آن است که در و دیوارِ وجودِ ما، از همه سوی، بسته و مسدود است. هریک از ما مانند کسی هستیم که در درونِ زندانی بس مخوف و تاریک و تنگ گرفتار آمدهایم و هیچ خبری از بیرون نداریم. اولین وظیفهٔ ما آن است که با ایجاد رخنهها و روزنههایی در دیوارِ زندان، نور را به محل زندگی خود مهمان کنیم و بیرون را ببینیم. به نظر مولانا، نمازِ واقعی باید چنین کاری را برای ما انجام دهد. ما از طریق نماز، دیوارهای میان خود و خدا را از بین میبریم و به سوی او گشوده میشویم، تا آنجاکه بتوانیم بهطور مستقیم و بیواسطه با خدا به راز و نیاز بنشینیم؛ پس نمازِ راستین برای آدمی بسطِ وجود و فتحِ بابِ دل را به ارمغانی میآورد. | ||
از نگاه مولانا نماز در فضیلتمند شدنِ آدمی نیز تأثیر فراوانی دارد. ارتباط با خدا، باعث میشود که انسان مانند کوه، با وقار و متین شود و بادِ هوا و هوس او را از جا نجنباند. آنکه نماز میخواند و همچنان دستخوشِ هر هیجانی قرار میگیرد و هر محرّک و انگیزهای او را | از نگاه مولانا نماز در فضیلتمند شدنِ آدمی نیز تأثیر فراوانی دارد. ارتباط با خدا، باعث میشود که انسان مانند کوه، با وقار و متین شود و بادِ هوا و هوس او را از جا نجنباند. آنکه نماز میخواند و همچنان دستخوشِ هر هیجانی قرار میگیرد و هر محرّک و انگیزهای او را بازیچهٔ خود میسازد، درواقع نماز نمیخواند. نمازِ راستین لزوماً باید آدمی را از خشم و شهوت رهایی ببخشد. | ||
نماز مجموعهای از کارهای قالبی و ظاهری نیست و نباید نماز را در همین آداب و شکلها خلاصه کرد. حقیقتِ نماز رهایی یافتن از نفس و کنار گذاشتنِ | نماز مجموعهای از کارهای قالبی و ظاهری نیست و نباید نماز را در همین آداب و شکلها خلاصه کرد. حقیقتِ نماز رهایی یافتن از نفس و کنار گذاشتنِ همهٔ وابستگیها و مستقیماً به محضرِ خدا بار یافتن است (مثنوی، د ۵/ ص ۸۱)؛ ازاینرو نمازگزار باید مراقب باشد که در ظواهرِ نماز گرفتار نشود و شکلِ نماز او را از توجه به خدا بازندارد. از نظرِ فقهی، رعایتِ آدابِ ظاهری شرطِ درستیِ نماز است، ولی از نظرِ عاشق، «یادِ خدا» و عشقورزی با او شرطِ درستیِ نماز است و رسیدن به چنین مرحلهای در گرو قربانی کردنِ خود در برابر خداست. به همین سبب مولانا «تکبیر» آغاز نماز را نشانهٔ «ذبحِ نفس» میداند. نمیتوان نماز خواند و نفسی فربه و نیرومند داشت.<ref>«[https://irajshahbazi.ir/نماز-از-نگاه-مولانا/ نماز از نگاه مولانا]»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.</ref> | ||
نماز، گذشته از | نماز، گذشته از جنبهٔ شعائری و مناسکیِ خود، یک رابطهٔ شورانگیزِ عاشقانهٔ مستانه بین انسانِ ناتوانِ خوارِ بیچاره از سویی و خدای بینهایت والای نیرومندِ بزرگ از سوی دیگر است. کسانی که رابطهٔ عاشقانهای با خدا دارند و نماز را نه یک وظیفهٔ خشکِ خشن، بلکه یک وصالِ دلانگیز با حضرت محبوب میدانند، از نماز سیر نمیشوند و خمارِ آنان نه با پنج بار نماز، بلکه با پانصدهزار رکعت نماز هم تسکین نمییابد. | ||
مولانا، عاشقانِ خدا را «نمازباره» | مولانا، عاشقانِ خدا را «نمازباره» میداند و به سببِ انسی که با خدا دارند، از مناجات و راز و نیاز با او خسته نمیشوند. نماز آنها را به کلّی مستغرقِ حضور میسازد و آنها زمان و زمین را به کلّی فراموش میکنند و همهٔ وجود خود را به عشقِ حق میسپارند. مولانا، خود نیز حقیقتاً اینگونه بوده است.<ref>«[https://irajshahbazi.ir/نماز-از-نگاه-مولانا/ نماز از نگاه مولانا]»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.</ref> | ||
در | در رسالهٔ فریدونِ سپهسالار که از قدیمیترین مقاماتهای مولانا و خاندانِ اوست، میخوانیم: «و اما صورتِ نماز ایشان، آنچه به دیدهٔ ظاهر مشاهده میرفت، بدین وجه بود که چون وقت صلات رسیدی و متوجه قبله شدندی، چهرهٔ مبارک ایشان رنگ به رنگ گشتی … و به استغراق و خشوعی بیحد، و نیاز و خضوعی بیعد، به نماز مستغرق میشدند و به کلّی به صفات بیچون متصل گشتندی … و به کرّات مختلف مشاهده رفت که از اول عشا قیام کردی و تکبیر بستی، تا اول صبح به دو رکعت نماز مستغرق بودی و همچنان در رکوع و سجود، یک روز تمام و یک شب مشاهده رفت که مستغرق میبودند؛ چنانکه میفرماید، قدَّسَ اللهُ روحَه العزیز: چو نمازِ شام هرکس بنهد چراغ و خوانی // منم و خیال یاری، غم و نوحه و فغانی»<ref>سپهسالار، فریدون بن احمد، رساله سپهسالار، تهران، سخن، بیتا، ص۳۵.</ref> | ||
== تیتر == | == تیتر == | ||
مولوی بخش قابل توجهی از آثار خود را به توضیح و تبیین نماز اختصاص داده است. وی نماز را مانند سایر اعمال دینی دارای کالبد(صورت) | مولوی بخش قابل توجهی از آثار خود را به توضیح و تبیین نماز اختصاص داده است. وی نماز را مانند سایر اعمال دینی دارای کالبد (صورت) و جان (معنا) میداند؛ کالبد نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اذکار، و جان نماز همان حضور قلب و خلوص نیت و صفای دل است. از این رو، مولوی نماز را استغراق بیهوش عارف میداند که از همه ۱ صورتها فراتر رفته، در آنها نمیگنجد (مولوی، فیه ما فیه، ۱۱). از همین منظر، وی میان نماز عوام و خواص فرق میگذارد و میگوید: «نماز عوام قالبی باشد بیجان، چه جان نماز حضور دل است که گفتهاند:لاصلوة الا بحضور القلب»<ref>قنبری، بخشعلی، «[https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=1855 درک حضور، نماز در نگاه مولوی]»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.</ref> | ||
مولوی البته نمازی را | مولوی البته نمازی را زمینهساز دستیابی به وصال و وحدت میداند که مؤمنانه و از سر نیاز باشد. | ||
در نظر مولوی نماز | در نظر مولوی نماز ایستادن آدمی در روز رستاخیز در حضور حق است (ر.ک. کاشفی، ۱۸). همان گونه که در روز رستاخیز پردهها کنار میروند و غیبها آشکار میسود، نماز راستین هم همین تجربه را به نمازگزار میدهد. مولوی همچنین نماز را سفری روحانی-معنوی میداند که نمازگزار در طی آن میتواند نقبی به عالم غیب بزند. | ||
در عرفان مولوی، نمازگزار | در عرفان مولوی، نمازگزار باید از طهارت ظاهری (وضو و غسل) به طهارت باطنی برسد. | ||
چون شدی آماده غسل و وضو | چون شدی آماده غسل و وضو | ||
از | از مععاصی دست و دل هم رو بشو. | ||
از نظر مولوی محل | از نظر مولوی محل نماز قربانگاهی است که در آن نمازگزار نفس خود را به پای خدا قربانی میکند. پاداش این قربانی، وصال با خدا یا وحدت با اوست و معنای تکبیر هم اعلام آمادگی نمازگزار برای ورود به چنین معرکهای است. | ||
معنی | معنی تکیبر این است ای امام | ||
کای خدا ما پیش تو ما قربان شدیم | کای خدا ما پیش تو ما قربان شدیم | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
همچنین در ذبح نفس کشتنی | همچنین در ذبح نفس کشتنی | ||
نماز از | نماز از نظر مولوی مهمترین راهی است برای دستیابی به وصال وحدت پروردگار | ||
اگر | اگر نگرش عرفانی به نماز مورد توجه و تأکید قرار گیرد نماز خوانان رغبت بیشتری به آن پیدا کرده، انجام آن را از حد وظیفه فراتر خواهند برد و آن را در عمق جان خود قرار خواهند داد و بیاختیار به سوی آن کشیده خواهند شد زیرا در این نگرش نماز پیش از آن که به عنوان یک وظیفه دینی در نظر گرفته شود امری جذاب و زیبا جلوه میکند و شخص آن را به سوی خود فرا میخواند. نگاه مولانا به نماز دقیقاً عرفانی است و بر این نگرش تأکید کرده است. ضمن آنکه مولوی هرگز از جنبههای فقهی نماز غفلت نکرده، بلکه بر حفظ آن تأکید کرده است.<ref>قنبری، بخشعلی، «[https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=1855 درک حضور، نماز در نگاه مولوی]»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.</ref> | ||
== تیتر == | == تیتر == | ||
مولانا در این بیت به قنوت اشاره | مولانا در این بیت به قنوت اشاره میکند، و فلسفه آن را بیان میکند. در شریعت فرض است که در قنوت هم دعا خوانده شود، هم خواسته طرح گردد و هم نماز گزار با خدا مناجات کند که قنوت و دعا در نماز جایگاه ویژه ای دارد و مولانا از آن به عنوان پناهگاه سالک و عارف یاد میکند و میگوید:خداوندا از همگان نومید شدهام. اول و آخر و مرجع و پناهگاه همه تویی. | ||
مولانا در این بیت به لزوم رعایت آداب ظاهری نماز اشاره | مولانا در این بیت به لزوم رعایت آداب ظاهری نماز اشاره میکند وتوصیه میکند مبادا مانند مرغ، بی نظم و ترتیب فقط سرت را بالا و پایین کنی.<ref>نظمده، شیدا، «[https://iranianstudies.org/fa/1398/06/01/نماز-از-منظر-مولوی/ نماز از منظر مولوی]»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.</ref> | ||
مولانا نیز همچون دیگر عارفان ربّانی معتقد است که جمیع عبادات از جمله | مولانا نیز همچون دیگر عارفان ربّانی معتقد است که جمیع عبادات از جمله نماز، کالبدی دارد و جانی، صورتی دارد و معنایی. کالبد نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اوراد و اذکار نماز است. اما جان نماز، حضور قلب و خلوص نیّت و صفای دل و آراستگی به اخلاق فاضله است. | ||
از آداب باطنی این سلوک روحانی که یک نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت کند عبارتند از: | از آداب باطنی این سلوک روحانی که یک نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت کند عبارتند از: | ||
'''نماز باید از سر ذوق باشد'''.حضرت مولانا هر چند بر حفظ آداب و رسوم شرع | '''نماز باید از سر ذوق باشد'''. حضرت مولانا هر چند بر حفظ آداب و رسوم شرع تأکید دارد، ولی در عین حال میگوید:اگر فرایض شرع، فاقد روح و عاری از ذوق و حال معنوی باشد، چیزی جز رنج و مشقّت به ارمغان نمیآورد. ذوق و حال لازم است تا طاعات و عبادات، محصول دهدومغز لازم است تا از هسته درخت پدیدار شود. | ||
'''خشوع در نماز:'''خشوع در واقع حقیقت و جوهر نماز | '''خشوع در نماز:'''خشوع در واقع حقیقت و جوهر نماز است، خشوع یعنی ایستادن به نماز با حضور قلب و با فروتنی و تسلیم بودن در پیشگاه خداوند و تأمل در آیات و ادعیه و اذکاری که گفته میشود. | ||
'''حضور قلب:'''مهمترین ادب از آداب نماز حضور قلب نماز گزار است.مقصود از حضور قلب آنست که نماز گزار در تمام حالات نماز با دل و جان به خداوند توجه داشته باشد و به هیچ چیز غیراز خدا نیندیشد. | '''حضور قلب:'''مهمترین ادب از آداب نماز حضور قلب نماز گزار است. مقصود از حضور قلب آنست که نماز گزار در تمام حالات نماز با دل و جان به خداوند توجه داشته باشد و به هیچ چیز غیراز خدا نیندیشد. | ||
مولانا با تکیه بر مفاهیم | مولانا با تکیه بر مفاهیم قرآنی، معتقد است که نماز موجب صیانت نفس از آلودگی به گناه و زشتی میشود. از دیدگاه او، اقامه نماز به منزله چوپانی است که انسان را از گزند گرگها در امان میدارد.<ref>نظمده، شیدا، «[https://iranianstudies.org/fa/1398/06/01/نماز-از-منظر-مولوی/ نماز از منظر مولوی]»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |