نماز از نگاه مولانا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== تیتر ==
== تیتر ==
واژۀ نماز بیش از شصت بار در دیوان شمس و بیش از صد و بیست بار در مثنوی شریف به کار رفته است؛ ازاین‌رو می‌توان واژۀ نماز را یکی از واژه‌های مهم در اشعارِ مولانا به شمار آورد.
واژۀ نماز بیش از شصت بار در دیوان شمس و بیش از صد و بیست بار در مثنوی شریف به کار رفته است؛ ازاین‌رو می‌توان واژۀ نماز را یکی از واژه‌های مهم در اشعارِ مولانا به شمار آورد.<ref>«[https://irajshahbazi.ir/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7/ نماز از نگاه مولانا]»، سایت ایرج شهبازی،‌ بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.</ref>


از نظرِ مولانا، «معنا» نمی‌تواند بدون «صورت» در عالم مادّه حضور یابد؛ به دیگر سخن، صورت جوازِ ورودِ معنا به عالم مادّه است. از این جهت به نظرِ مولانا، نماز، روزه و سایر عبادات گواهِ ایمان و اعتقادِ درونی هستند.
از نظرِ مولانا، «معنا» نمی‌تواند بدون «صورت» در عالم مادّه حضور یابد؛ به دیگر سخن، صورت جوازِ ورودِ معنا به عالم مادّه است. از این جهت به نظرِ مولانا، نماز، روزه و سایر عبادات گواهِ ایمان و اعتقادِ درونی هستند.
خط ۱۷: خط ۱۷:
از نگاه مولانا نماز در فضیلت‌مند شدنِ آدمی نیز تأثیر فراوانی دارد. ارتباط با خدا، باعث می‌شود که انسان مانند کوه، با وقار و متین شود و بادِ هوا و هوس او را از جا نجنباند. آنکه نماز می‌خواند و همچنان دستخوشِ هر هیجانی قرار می‌گیرد و هر محرّک و انگیزه‌ای او را بازیچۀ خود می‌سازد، درواقع نماز نمی‌خواند. نمازِ راستین لزوماً باید آدمی را از خشم و شهوت رهایی ببخشد.
از نگاه مولانا نماز در فضیلت‌مند شدنِ آدمی نیز تأثیر فراوانی دارد. ارتباط با خدا، باعث می‌شود که انسان مانند کوه، با وقار و متین شود و بادِ هوا و هوس او را از جا نجنباند. آنکه نماز می‌خواند و همچنان دستخوشِ هر هیجانی قرار می‌گیرد و هر محرّک و انگیزه‌ای او را بازیچۀ خود می‌سازد، درواقع نماز نمی‌خواند. نمازِ راستین لزوماً باید آدمی را از خشم و شهوت رهایی ببخشد.


نماز مجموعه‌ای از کارهای قالبی و ظاهری نیست و نباید نماز را در همین آداب و شکل‌ها خلاصه کرد. حقیقتِ نماز رهایی یافتن از نفس و کنار گذاشتنِ همۀ وابستگی‌ها و مستقیماً به محضرِ خدا بار یافتن است (مثنوی، د ۵/ ص ۸۱)؛ ازاین‌رو نمازگزار باید مراقب باشد که در ظواهرِ نماز گرفتار نشود و شکلِ نماز او را از توجه به خدا باز ندارد. از نظرِ فقهی، رعایتِ آدابِ ظاهری شرطِ درستیِ نماز است، ولی از نظرِ عاشق، «یادِ خدا» و عشق‌ورزی با او شرطِ درستیِ نماز است و رسیدن به چنین مرحله‌ای در گرو قربانی کردنِ خود در برابر خداست. به همین سبب مولانا «تکبیر» آغاز نماز را نشانۀ «ذبحِ نفس» می‌داند. نمی‌توان نماز خواند و نفسی فربه و نیرومند داشت.
نماز مجموعه‌ای از کارهای قالبی و ظاهری نیست و نباید نماز را در همین آداب و شکل‌ها خلاصه کرد. حقیقتِ نماز رهایی یافتن از نفس و کنار گذاشتنِ همۀ وابستگی‌ها و مستقیماً به محضرِ خدا بار یافتن است (مثنوی، د ۵/ ص ۸۱)؛ ازاین‌رو نمازگزار باید مراقب باشد که در ظواهرِ نماز گرفتار نشود و شکلِ نماز او را از توجه به خدا باز ندارد. از نظرِ فقهی، رعایتِ آدابِ ظاهری شرطِ درستیِ نماز است، ولی از نظرِ عاشق، «یادِ خدا» و عشق‌ورزی با او شرطِ درستیِ نماز است و رسیدن به چنین مرحله‌ای در گرو قربانی کردنِ خود در برابر خداست. به همین سبب مولانا «تکبیر» آغاز نماز را نشانۀ «ذبحِ نفس» می‌داند. نمی‌توان نماز خواند و نفسی فربه و نیرومند داشت.<ref>«[https://irajshahbazi.ir/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7/ نماز از نگاه مولانا]»، سایت ایرج شهبازی،‌ بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.</ref>


نماز، گذشته از جنبۀ شعائری و مناسکیِ خود، یک رابطۀ شورانگیزِ عاشقانۀ مستانه بین انسانِ ناتوانِ خوارِ بیچاره از سویی و خدای بی‌نهایت والای نیرومندِ بزرگ از سوی دیگر است. کسانی که رابطۀ عاشقانه‌ای با خدا دارند و نماز را نه یک وظیفۀ خشکِ خشن، بلکه یک وصالِ دل‌انگیز با حضرت محبوب می‌دانند، از نماز سیر نمی‌شوند و خمارِ آنان نه با پنج بار نماز، بلکه با پانصدهزار رکعت نماز هم تسکین نمی‌یابد.  
نماز، گذشته از جنبۀ شعائری و مناسکیِ خود، یک رابطۀ شورانگیزِ عاشقانۀ مستانه بین انسانِ ناتوانِ خوارِ بیچاره از سویی و خدای بی‌نهایت والای نیرومندِ بزرگ از سوی دیگر است. کسانی که رابطۀ عاشقانه‌ای با خدا دارند و نماز را نه یک وظیفۀ خشکِ خشن، بلکه یک وصالِ دل‌انگیز با حضرت محبوب می‌دانند، از نماز سیر نمی‌شوند و خمارِ آنان نه با پنج بار نماز، بلکه با پانصدهزار رکعت نماز هم تسکین نمی‌یابد.  
خط ۲۶: خط ۲۶:


== تیتر ==
== تیتر ==
مولوی بخش قابل توجهی از آثار خود را به توضیح و تبیین نماز اختصاص داده است. وی نماز را مانند سایر اعمال دینی دارای کالبد(صورت)و‌ جان(معنا)می‌داند؛کالبد‌ نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اذکار، و جان نماز هـمان حـضور قلب و خلوص نیت و صفای دل است.از این رو، مولوی نماز را استغراق بی‌هوش‌ عارف‌ می‌داند‌ که از همه 1 صورت‌ها‌ فراتر‌ رفته،‌ در آنها نمی‌گنجد(مولوی، فیه ما فیه، 11).از همین منظر، وی میان نماز عوام و خواص فـرق مـی‌گذارد و می‌گوید:«نماز عوام قالبی‌ باشد‌ بی‌جان،‌ چه جان نماز حضور دل است که گفته‌اند:لاصلوة‌ الا‌ بحضور القلب»
مولوی بخش قابل توجهی از آثار خود را به توضیح و تبیین نماز اختصاص داده است. وی نماز را مانند سایر اعمال دینی دارای کالبد(صورت)و‌ جان(معنا)می‌داند؛کالبد‌ نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اذکار، و جان نماز هـمان حـضور قلب و خلوص نیت و صفای دل است.از این رو، مولوی نماز را استغراق بی‌هوش‌ عارف‌ می‌داند‌ که از همه 1 صورت‌ها‌ فراتر‌ رفته،‌ در آنها نمی‌گنجد(مولوی، فیه ما فیه، 11).از همین منظر، وی میان نماز عوام و خواص فـرق مـی‌گذارد و می‌گوید:«نماز عوام قالبی‌ باشد‌ بی‌جان،‌ چه جان نماز حضور دل است که گفته‌اند:لاصلوة‌ الا‌ بحضور القلب»<ref>قنبری،بخشعلی، «[https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=1855 درک حضور، نماز در نگاه مولوی]»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.</ref>


مولوی البته نمازی را زمینه ساز دستیابی به وصال و وحدت می‌داند که‌ مؤمنانه‌ و از سر نیاز باشد.
مولوی البته نمازی را زمینه ساز دستیابی به وصال و وحدت می‌داند که‌ مؤمنانه‌ و از سر نیاز باشد.
خط ۵۵: خط ۵۵:
مولانا در این بیت به قنوت اشاره میکند،و فلسفه آن را بیان می کند.در شریعت فرض است که در قنوت هم دعا خوانده شود،هم خواسته طرح گردد و هم نماز گزار با خدا مناجات کند که قنوت و دعا در نماز جایگاه ویژه ای دارد و مولانا از آن به عنوان پناهگاه سالک و عارف یاد می کند و می گوید:خداوندا از همگان نومید شده ام.اول و آخر و مرجع و پناهگاه همه تویی.
مولانا در این بیت به قنوت اشاره میکند،و فلسفه آن را بیان می کند.در شریعت فرض است که در قنوت هم دعا خوانده شود،هم خواسته طرح گردد و هم نماز گزار با خدا مناجات کند که قنوت و دعا در نماز جایگاه ویژه ای دارد و مولانا از آن به عنوان پناهگاه سالک و عارف یاد می کند و می گوید:خداوندا از همگان نومید شده ام.اول و آخر و مرجع و پناهگاه همه تویی.


مولانا در این بیت به لزوم رعایت آداب ظاهری نماز اشاره می کند وتوصیه می کند مبادا مانند مرغ،بی نظم و ترتیب فقط سرت را بالا و پایین کنی.
مولانا در این بیت به لزوم رعایت آداب ظاهری نماز اشاره می کند وتوصیه می کند مبادا مانند مرغ،بی نظم و ترتیب فقط سرت را بالا و پایین کنی.<ref>نظم‌ده، شیدا، «[https://iranianstudies.org/fa/1398/06/01/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C/ نماز از منظر مولوی]»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.</ref>


مولانا نیز همچون دیگر عارفان ربّانی معتقد است که جمیع عبادات از جمله نماز،کالبدی دارد و جانی،صورتی دارد و معنایی.کالبد نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اوراد و اذکار نماز است.اما جان نماز،حضور قلب و خلوص نیّت و صفای دل و آراستگی به اخلاق فاضله است.
مولانا نیز همچون دیگر عارفان ربّانی معتقد است که جمیع عبادات از جمله نماز،کالبدی دارد و جانی،صورتی دارد و معنایی.کالبد نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اوراد و اذکار نماز است.اما جان نماز،حضور قلب و خلوص نیّت و صفای دل و آراستگی به اخلاق فاضله است.
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش