trustworthy
۷۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==شخصیت ابن تیمیه== | ==شخصیت ابن تیمیه== | ||
احمدبن عبدالحلیم حرانی معروف به ابن تیمیه در سال (۶۶۱ ق) در شهر حران یكی از شهرهای عراق متولد گردید.<ref>كثیری، سید محمد، السلفیه بین السنه و الامامیه، بیروت انتشارات غدیر، چ۱، ۱۴۱۸ ق، ص۲۱۱.</ref> | احمدبن عبدالحلیم حرانی معروف به ابن تیمیه در سال (۶۶۱ ق) در شهر حران یكی از شهرهای عراق متولد گردید.<ref>كثیری، سید محمد، السلفیه بین السنه و الامامیه، بیروت انتشارات غدیر، چ۱، ۱۴۱۸ ق، ص۲۱۱.</ref>، حران در دوران خلیفه دوم و به دست «عیاض بن غنم» فتح شد. مردم حران پس از اسلام آوردن، تحت تأثیر حاکمان اموی، به شدت به بنی امیه گرایش یافتند، تا آنجا که بر اثر تبلیغات بنی امیه، نماز جمعه را بدون لعن امام علی(علیه السلام) تمام نمیدانستند و هنگامی که در دوره ی «عمر بن عبدالعزیز»، دستور منع سب اهل بیت پیامبر(ص) به حران رسید، مردم نپذیرفتند و گفتند: نماز بدون لعنت ابوتراب درست نیست، و این وضعیت تا زمان ابن تیمیه ادامه داشت.<ref>کثیری، سید محمد، السلفیه بین اهل السنه و الامامیه، الغدیر للطباعه والنشر و التوزیع، بیروت، لبنان، چ۱، ۱۴۱۸ق، ص ۲۱۲.</ref> با توجه به اینکه این تیمیه در این فضا رشد کرده،عقاید او بیشتر در ضدیت با اهلبیت میباشد. | ||
== عقاید ابن تیمیه== | == عقاید ابن تیمیه== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
۴. شوكانی یكی دیگر از علمای بزرگ اهل سنت میگوید: «محمد بخاری حنفی متوفای سال ۸۴۱ ق از بدعتگذاری و كفر ابن تیمیه سخن گفته است تا آنجا كه در مجلس خود تصریح كرده كه اگر كسی به ابن تیمیه «شیخ الاسلام» بگوید، كافر است.<ref>شوکانی، محمد بن علی ، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفه. بیتا، ج۲، ص۲۶۰.</ref> | ۴. شوكانی یكی دیگر از علمای بزرگ اهل سنت میگوید: «محمد بخاری حنفی متوفای سال ۸۴۱ ق از بدعتگذاری و كفر ابن تیمیه سخن گفته است تا آنجا كه در مجلس خود تصریح كرده كه اگر كسی به ابن تیمیه «شیخ الاسلام» بگوید، كافر است.<ref>شوکانی، محمد بن علی ، البدر الطالع، بیروت، دارالمعرفه. بیتا، ج۲، ص۲۶۰.</ref> | ||
و نیز در جای دیگر میگوید: «طبق فتوای قاضی مالكی دمشق كه حكم به كفر او داده بود، در دمشق ندا در دادند كه هركس معقتد به عقاید ابن تیمیه باشد، خون و مالش حلال است «من اعتقد عقیده ابن تیمیه، حلّ دمه و ماله».<ref>ابن حجرعسقلانی، احمد بن علی،الدرر الكامنه، فی آعیان | و نیز در جای دیگر میگوید: «طبق فتوای قاضی مالكی دمشق كه حكم به كفر او داده بود، در دمشق ندا در دادند كه هركس معقتد به عقاید ابن تیمیه باشد، خون و مالش حلال است «من اعتقد عقیده ابن تیمیه، حلّ دمه و ماله».<ref>ابن حجرعسقلانی، احمد بن علی،الدرر الكامنه، فی آعیان المائة الثامنة، بیروت، دارالجیل، ج۱، ص۱۴۷ ؛ البدر الطالع، ج۱، ص۶۷.</ref> | ||
۵. ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامه خود (رحله ابن بطوطه) در باره ابن تیمیه مینویسد: «و كان فی عقله شیء» ؛ در عقل او چیزی بود.<ref>ابن بطوطه، أبی عبد الله محمد بن ابراهیم، رحله ابن بطوطه، بیروت، داربیروت، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۳۱۶.</ref> به این معنا که او مشکل عقلی داشته است. | ۵. ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامه خود (رحله ابن بطوطه) در باره ابن تیمیه مینویسد: «و كان فی عقله شیء» ؛ در عقل او چیزی بود.<ref>ابن بطوطه، أبی عبد الله محمد بن ابراهیم، رحله ابن بطوطه، بیروت، داربیروت، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۳۱۶.</ref> به این معنا که او مشکل عقلی داشته است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ای بیچاره! آنان كه از تو متابعت میكنند، در پرتگاه زندقه و كفر و نابودی قرار دارند، نه این است كه عمده¬ پیروان تو عقب مانده، گوشهگیر و سبك عقل و یا عوام، دروغگو و كودن، و یا بیگانه، فرومایه و مكّار، و یا خشك، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر چنانچه سخن مرا قبول نداری، آنان را امتحان كن و با مقیاس عدالت بسنج آیا وقت آن نرسیده است كه از جهل و نادانی دست برداری و توبه كنی؟ بدان كه مرگت نزدیك شده، به خدا قسم گمان نمیكنم تو به یاد مرگ باشی؛ بلكه كسانی را كه به یاد مرگ هستند، تحقیر میكنی!... تو با من كه دوستت هستم، این چنین برخورد (تند و دور از ادب اسلامی) میكنی؛ پس با دشمنانت چه خواهی كرد. به خدا سوگند در میان دشمنانت، افراد صالح، شایسته، عاقل و دانشور فراوان هستند؛ چنانكه در بین دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بیعار زیاد به چشم میخورند.<ref>محمد کوثری مصری، تكمله السیف الصیقل، بیتا، بینا، بیجا، ص۱۹۰.</ref> | ای بیچاره! آنان كه از تو متابعت میكنند، در پرتگاه زندقه و كفر و نابودی قرار دارند، نه این است كه عمده¬ پیروان تو عقب مانده، گوشهگیر و سبك عقل و یا عوام، دروغگو و كودن، و یا بیگانه، فرومایه و مكّار، و یا خشك، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر چنانچه سخن مرا قبول نداری، آنان را امتحان كن و با مقیاس عدالت بسنج آیا وقت آن نرسیده است كه از جهل و نادانی دست برداری و توبه كنی؟ بدان كه مرگت نزدیك شده، به خدا قسم گمان نمیكنم تو به یاد مرگ باشی؛ بلكه كسانی را كه به یاد مرگ هستند، تحقیر میكنی!... تو با من كه دوستت هستم، این چنین برخورد (تند و دور از ادب اسلامی) میكنی؛ پس با دشمنانت چه خواهی كرد. به خدا سوگند در میان دشمنانت، افراد صالح، شایسته، عاقل و دانشور فراوان هستند؛ چنانكه در بین دوستان تو افراد آلوده، دروغگو، نادان و بیعار زیاد به چشم میخورند.<ref>محمد کوثری مصری، تكمله السیف الصیقل، بیتا، بینا، بیجا، ص۱۹۰.</ref> | ||
و در | و در نامهای دیگری او را این گونه نصیحت میكند: | ||
ای مرد! قسم به خدا، ما باید جلوی افكار تو را بگیریم. تو بحث كنندهای هستی زبان دان كه نه آرام هستی و نه فروكش میكنی. بپرهیز از این لغزشهایی كه در دین داری كه پیامبر تو آن [نوع] مسائل [را كه مطرح میكنی] كراهت و عیب میدارد و [پیامبر] از كثرت سؤال نهی فرمود... سخن زیاد ـ آن هم بدون لغزش ـ اگر در مورد حلال و حرام باشد، باعث قساوت قلب میشود. حال اگر آن سخنان كفر گویی باشد، قلبها را كور میكند و پیامد خوبی نخواهد داشت. | ای مرد! قسم به خدا، ما باید جلوی افكار تو را بگیریم. تو بحث كنندهای هستی زبان دان كه نه آرام هستی و نه فروكش میكنی. بپرهیز از این لغزشهایی كه در دین داری كه پیامبر تو آن [نوع] مسائل [را كه مطرح میكنی] كراهت و عیب میدارد و [پیامبر] از كثرت سؤال نهی فرمود... سخن زیاد ـ آن هم بدون لغزش ـ اگر در مورد حلال و حرام باشد، باعث قساوت قلب میشود. حال اگر آن سخنان كفر گویی باشد، قلبها را كور میكند و پیامد خوبی نخواهد داشت. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ای فرومایه! كسی كه از تو پیروی میكند، اگر علم و دینش كم باشد، خودش را در معرض انكار خداوند و نابودی دینش قرار داده است. پیروان تو نیستند؛ مگر عدهای دست و پا بسته و كم عقل؛ یا بیسواد و دروغگو و ابله؛ یا بیگانهای ساكت كه مكرش قوی است، و یا فردی صالح اما خشك و بیفهم. | ای فرومایه! كسی كه از تو پیروی میكند، اگر علم و دینش كم باشد، خودش را در معرض انكار خداوند و نابودی دینش قرار داده است. پیروان تو نیستند؛ مگر عدهای دست و پا بسته و كم عقل؛ یا بیسواد و دروغگو و ابله؛ یا بیگانهای ساكت كه مكرش قوی است، و یا فردی صالح اما خشك و بیفهم. | ||
ای مسلمان! مركب شهوتت را برای مدح خودت پیش بیاور تا چه اندازه نَفْس خود را تصدیق میكنی و نیكان را خوار میشماری؟! تا چه اندازه خود را بزرگ میشماری و عابدان را كوچك مینگری؟! تا كی با نَفْست دوستانه برخورد میكنی و كار زاهدان را زشت میشماری؟! تا كی میخواهی كلامت را به گونهای ستایش كنی كه به همان صورت ـ به خدا قسم ـ احادیث صحیحین را مدح | ای مسلمان! مركب شهوتت را برای مدح خودت پیش بیاور تا چه اندازه نَفْس خود را تصدیق میكنی و نیكان را خوار میشماری؟! تا چه اندازه خود را بزرگ میشماری و عابدان را كوچك مینگری؟! تا كی با نَفْست دوستانه برخورد میكنی و كار زاهدان را زشت میشماری؟! تا كی میخواهی كلامت را به گونهای ستایش كنی كه به همان صورت ـ به خدا قسم ـ احادیث صحیحین را مدح نمیكنی! ای كاش احادیث صحیحین از دست تو سالم میماند؛ بلكه هر وقت خواستی، آنها را با برچسپ تضعیف و موهوم بودن یا با تأویل و انكار تغییر دادهای.<ref>محمد کوثری مصری، تكمله السیف الصیقل، بیتا، بینا، بیجا، ص۱۹۰.</ref> | ||
۷. افكار باطل ابن تیمیه، به ویژه در شامات كه مهد علم و دانش بود، با انتقادات شدید و اعتراضات گستردۀ علمای مذاهب مختلف مواجه شد؛ تا جایی كه گروهی از علما بر علیه او قیام كردند و جلال الدین حنفی قاضی وقت، محاكمه وی را خواستار شد؛ اما وی از حضور در دادگاه امتناع كرد، تا اینكه در هشتم رجب سال ۷۰۵ قضات شهر همراه با وی در قصر نائب السلطنه حاضر شدند و كتاب «الواسطیه» وی را قرائت كردند و پس از دو جلسه مناظره با كمال الدین زملكانی و اثبات انحراف فكری و عقیدتی ابن تیمیه به مصر تبعید شد و در آنجا نیز به خاطر نشر اندیشههای انحرافی، به وسیلۀ ابن محلوف مالكی قاضی وقت به زندان محكوم شد. او با قضاوت علماء اهل سنت به خصوص علماء شافعی و مالکی چندین بار زندانی | ۷. افكار باطل ابن تیمیه، به ویژه در شامات كه مهد علم و دانش بود، با انتقادات شدید و اعتراضات گستردۀ علمای مذاهب مختلف مواجه شد؛ تا جایی كه گروهی از علما بر علیه او قیام كردند و جلال الدین حنفی قاضی وقت، محاكمه وی را خواستار شد؛ اما وی از حضور در دادگاه امتناع كرد، تا اینكه در هشتم رجب سال ۷۰۵ قضات شهر همراه با وی در قصر نائب السلطنه حاضر شدند و كتاب «الواسطیه» وی را قرائت كردند و پس از دو جلسه مناظره با كمال الدین زملكانی و اثبات انحراف فكری و عقیدتی ابن تیمیه به مصر تبعید شد و در آنجا نیز به خاطر نشر اندیشههای انحرافی، به وسیلۀ ابن محلوف مالكی قاضی وقت به زندان محكوم شد. او با قضاوت علماء اهل سنت به خصوص علماء شافعی و مالکی چندین بار زندانی میشود و بالاخره در سال (۷۲۸ق) در زندان میمیرد.<ref>فقیهی، علی اصغر، وهابیان، اسماعلیان، چ۲، ۱۳۶۴ش، ص۴۶.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
<references /> | <references /> | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی = ادیان و مذاهب | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = وهابیت | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = الف | ||
| کیفیت = | | کیفیت = الف | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |