۵۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
اگر گفته شود دین زرتشت در قرنهای گذشته دین فارسیزبانها و ایرانیها بوده است، این سخن برای گرایش به دین زرتشت کافی نیست؛ زیرا در مسئله حقانیت یا بطلان دین، مسئله زبان و قوم و نژاد کمترین نقشی ندارد؛ دین یا حق است یا باطل حالا میخواهد در هر منطقه جغرافیایی باشد و از میان هر قوم و زبانی برخاسته باشد. و لذا امروز غیر عرب که شامل اقوام مختلف میشود بیشتر از عرباند که به دین اسلام که پیامبر و امامان آن از منطقه عربزبان برای هدایت بشر برانگیختهشدهاند، ایماندارند و برای آن فداکاری و خدمات بسیار نمودهاند. | اگر گفته شود دین زرتشت در قرنهای گذشته دین فارسیزبانها و ایرانیها بوده است، این سخن برای گرایش به دین زرتشت کافی نیست؛ زیرا در مسئله حقانیت یا بطلان دین، مسئله زبان و قوم و نژاد کمترین نقشی ندارد؛ دین یا حق است یا باطل حالا میخواهد در هر منطقه جغرافیایی باشد و از میان هر قوم و زبانی برخاسته باشد. و لذا امروز غیر عرب که شامل اقوام مختلف میشود بیشتر از عرباند که به دین اسلام که پیامبر و امامان آن از منطقه عربزبان برای هدایت بشر برانگیختهشدهاند، ایماندارند و برای آن فداکاری و خدمات بسیار نمودهاند. | ||
بنابراین فارسیزبان و سایر غیر عربها نمیتوانند با این بهانه که چون پیامبر دین اسلام، عرب بوده یا کتاب آن به زبان عربی است، از اسلام رویگردان شده و هرکدام به جستجوی دینی باشد که از نژاد یا زبان خودشان برخاسته | بنابراین فارسیزبان و سایر غیر عربها نمیتوانند با این بهانه که چون پیامبر دین اسلام، عرب بوده یا کتاب آن به زبان عربی است، از اسلام رویگردان شده و هرکدام به جستجوی دینی باشد که از نژاد یا زبان خودشان برخاسته است. | ||
== برخی عقاید عقل ستیز دین زرتشت == | == برخی عقاید عقل ستیز دین زرتشت == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
=== ازدواج با محارم === | === ازدواج با محارم === | ||
یکی از بدعتهای بسیار معروفی که در ایران باستان رواج داشت و موبدان آن را به اصل دین زردشت نسبت میدادند، [[خویدوده]] یا ازدواج با محارم بود. تقریباً همه متون مفصل پهلوی که ناظر به احکام دینی دوره [[ساسانی]] هستند، خویدوده را تحسین کرده و از ثواب زیاد آن و اینکه کمر اهریمن را میشکند، سخن گفتهاند. در کتاب دینکرد، بهتفصیل علل دینی، عقلی و طبیعی آن توضیح داده | یکی از بدعتهای بسیار معروفی که در ایران باستان رواج داشت و موبدان آن را به اصل دین زردشت نسبت میدادند، [[خویدوده]] یا ازدواج با محارم بود. تقریباً همه متون مفصل پهلوی که ناظر به احکام دینی دوره [[ساسانی]] هستند، خویدوده را تحسین کرده و از ثواب زیاد آن و اینکه کمر اهریمن را میشکند، سخن گفتهاند. در کتاب دینکرد، بهتفصیل علل دینی، عقلی و طبیعی آن توضیح داده شده و در اوستا هم به این نوع ازدواج اشارهشده است.<ref>ویسپرد، کردهٔ 3 بند 3؛ یسنا 12 بند 9.</ref> | ||
در دوره [[هخامنشیان]]، کمبوجیه یکی از پادشاهان متهم به این بدعتگذاری است. در کتیبههای مربوط به دورههای اشکانی و ساسانی، برخی شاهان اشاره میکنند که ملکه آنها خواهر آنها نیز هست.<ref>کریستین سن، آرتور، ایران در زمان [[ساسانیان]]، ص234، ترجمهٔ رشید یاسمی، تهران، نشر صدای معاصر، 1378ش.</ref> | در دوره [[هخامنشیان]]، کمبوجیه یکی از پادشاهان متهم به این بدعتگذاری است. در کتیبههای مربوط به دورههای اشکانی و ساسانی، برخی شاهان اشاره میکنند که ملکه آنها خواهر آنها نیز هست.<ref>کریستین سن، آرتور، ایران در زمان [[ساسانیان]]، ص234، ترجمهٔ رشید یاسمی، تهران، نشر صدای معاصر، 1378ش.</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
۴. از آنجاکه در آیین زردشت زن جزو اموال مرد محسوب میشد، گاهی مرد میتوانست زن خود را به مردی دیگر عاریه دهد.<ref>بارتلمه، کریستیان، زن در حقوق ساسانی، ترجمهٔ ناصر صاحب الزمانی، تهران، نشر بنگاه مطبوعاتی عطائی، 1337ش، ص 56-57.</ref> | ۴. از آنجاکه در آیین زردشت زن جزو اموال مرد محسوب میشد، گاهی مرد میتوانست زن خود را به مردی دیگر عاریه دهد.<ref>بارتلمه، کریستیان، زن در حقوق ساسانی، ترجمهٔ ناصر صاحب الزمانی، تهران، نشر بنگاه مطبوعاتی عطائی، 1337ش، ص 56-57.</ref> | ||
۵. در آیین زردشت، مجازات کسانی که بیزن و فرزند و خانه و خواسته هستند این است که بدنشان با کاردهای آهنین بریده شود. | ۵. در آیین زردشت، مجازات کسانی که بیزن و فرزند و خانه و خواسته هستند این است که بدنشان با کاردهای آهنین بریده شود.<ref>فرگرد۴، بند۵۰.</ref> در تفسیر این فراز گفتهاند منظور آن است که بندبند اعضای بدن چنین افرادی را از مفاصل، بهتدریج بریده و قطع میکردند و این قساوت در حالی انجام میشد که فرد محکوم زنده بود و خود شاهد و ناظر بود که چگونه اعضایش را بندبند از استخوان جدا میکنند.<ref>هاشم، رضی، وندیداد، ج1، ص304.</ref> | ||
۶. در وندیداد، تعداد زیادی ضربات شلاق برای کارهای معمولی که در این دین گناه محسوب میشوند در نظر گرفتهشده است؛ مثلاً کسی که به زمینی که لاشه سگ در آن است آب جاری سازد باید دویست ضربه شلاق بخورد، با شلاقی که مخصوص اسب است و دویست ضربه شلاق دیگر هم دارد که میتواند بهجای آن جریمه بپردازد. یا کسی که سگمردهای را روی زمین رها بکند و چربی بدن آن سگ روی زمین تراوش کند، باید دو هزار ضربه شلاق به عامل این کار زده شود.<ref>وندیداد، فرگرد 6، بند24.</ref> | ۶. در وندیداد، تعداد زیادی ضربات شلاق برای کارهای معمولی که در این دین گناه محسوب میشوند در نظر گرفتهشده است؛ مثلاً کسی که به زمینی که لاشه سگ در آن است آب جاری سازد باید دویست ضربه شلاق بخورد، با شلاقی که مخصوص اسب است و دویست ضربه شلاق دیگر هم دارد که میتواند بهجای آن جریمه بپردازد. یا کسی که سگمردهای را روی زمین رها بکند و چربی بدن آن سگ روی زمین تراوش کند، باید دو هزار ضربه شلاق به عامل این کار زده شود.<ref>وندیداد، فرگرد 6، بند24.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
۷. از دیگر احکام عجیب [[وندیداد]] یکی این است که کسی که به علتی مانند انداختن جسد در آب، محکوم به مرگ (مرگ ارزانی) میشد، پوستش را زندهزنده میکندند یا اعضای بدنش را تکهتکه میبریدند یا استخوانهایش را خرد میکردند.<ref>رضی، وندیداد، جلد 1، ص376.</ref> | ۷. از دیگر احکام عجیب [[وندیداد]] یکی این است که کسی که به علتی مانند انداختن جسد در آب، محکوم به مرگ (مرگ ارزانی) میشد، پوستش را زندهزنده میکندند یا اعضای بدنش را تکهتکه میبریدند یا استخوانهایش را خرد میکردند.<ref>رضی، وندیداد، جلد 1، ص376.</ref> | ||
۸. در ایران باستان همانند مسیحیت قرونوسطی، افراد ثروتمند میتوانستند جرائم خود را بخرند و شلاق را به جریمهٔ نقدی تبدیل نمایند. [[موبدان]] با تبدیل حدود شرعی و ضربات شلاق به پول نقد، سودهای کلانی برای خود و آتشکدهها فراهم آورده بودند. بسیاری از محققین دلیل وجود ثروت فراوان در آتشکدهها را که هرچند وقت بهیکباره توسط فاتحان به غارت میرفت، همین نوع از انباشت ثروت میدانند.<ref>رضی، وندیداد، ج1، ص373.</ref> در هیچ منبعی ذکر نشده که جامعه موبدان از این ثروتها جهت استفاده در امور عامالمنفعه استفاده کرده باشند. پس این ثروتها را فقط درراه بسط و گسترش حیطهٔ اجرای شرایع و تقویت مقام و منزلت دینی خویش مورداستفاده قرار میدادند.<ref>کرساسب چوکسی، جمشید، ستیز و سازش، میرسعیدی، نادر، ققنوس، چ3، 1386ش، ص31.</ref> | ۸. در ایران باستان همانند [[مسیحیت]] قرونوسطی، افراد ثروتمند میتوانستند جرائم خود را بخرند و شلاق را به جریمهٔ نقدی تبدیل نمایند. [[موبدان]] با تبدیل حدود شرعی و ضربات شلاق به پول نقد، سودهای کلانی برای خود و آتشکدهها فراهم آورده بودند. بسیاری از محققین دلیل وجود ثروت فراوان در آتشکدهها را که هرچند وقت بهیکباره توسط فاتحان به غارت میرفت، همین نوع از انباشت ثروت میدانند.<ref>رضی، وندیداد، ج1، ص373.</ref> در هیچ منبعی ذکر نشده که جامعه موبدان از این ثروتها جهت استفاده در امور عامالمنفعه استفاده کرده باشند. پس این ثروتها را فقط درراه بسط و گسترش حیطهٔ اجرای شرایع و تقویت مقام و منزلت دینی خویش مورداستفاده قرار میدادند.<ref>کرساسب چوکسی، جمشید، ستیز و سازش، میرسعیدی، نادر، ققنوس، چ3، 1386ش، ص31.</ref> | ||
۹. از دیگر احکام عجیب وندیداد، احترام افراطی به عناصر اربعه است. بهطوریکه برخی مورخان، مانند مسعودی اشاره میکنند که مجوسان گرمابه ندارند؛ زیرا آب را محترم میشمارند، با گومیز (ادرار گاو)، یا آب آمیخته به ادرار گاو و آب گیاهان، یا شراب رقیق و نوعی روغن خود را میشویند یا ازاله نجاست میکنند.<ref>رضی، وندیداد، ج1، ص 378.</ref> | ۹. از دیگر احکام عجیب وندیداد، احترام افراطی به عناصر اربعه است. بهطوریکه برخی مورخان، مانند مسعودی اشاره میکنند که مجوسان گرمابه ندارند؛ زیرا آب را محترم میشمارند، با گومیز (ادرار گاو)، یا آب آمیخته به ادرار گاو و آب گیاهان، یا شراب رقیق و نوعی روغن خود را میشویند یا ازاله نجاست میکنند.<ref>رضی، وندیداد، ج1، ص 378.</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = الف | ||
| کیفیت = | | کیفیت = الف | ||
}} | }} |
ویرایش