Alisobhanfr

‏۵ مهٔ ۲۰۲۴ عضو شد
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
[[پرونده:شهید اندرزگو.gif|بندانگشتی]]
[[پرونده:شهید اندرزگو.gif|بندانگشتی]]
'''«ما نیمی از انقلاب را از این شهید داریم.»'''<ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_118210/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%A2%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C_%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C_%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1_%D8%A7%D9%88%D9%84_/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A8%D8%A7_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%B2%DA%AF%D9%88</ref> این تعبیری‌ست مشهور، در توصیف عظمت و جایگاه شهید سید علی اندرزگو که [[امام خمینی|حضرت امام (ره)]] به عنوان رهبر انقلاب اسلامی برای او به کار برده است. این عظمت از یکسو، و ابعاد پنهان و فراوانی که در زندگی مبارزاتی او وجود داشته، از سوی دیگر سبب شده تا پرداختن به این شهید دشوارتر شود.
'''«ما نیمی از انقلاب را از این شهید داریم.»''' این تعبیری‌ست مشهور، در توصیف عظمت و جایگاه شهید سید علی اندرزگو که [[امام خمینی|حضرت امام (ره)]] به عنوان رهبر انقلاب اسلامی برای او به کار برده است. این عظمت از یکسو، و ابعاد پنهان و فراوانی که در زندگی مبارزاتی او وجود داشته، از سوی دیگر سبب شده تا پرداختن به این شهید دشوارتر شود.


==زندگینامه==
==زندگینامه==
خط ۲۵: خط ۲۵:




==بازگشت از عراق و عزیمت مجدد به قم==
== بازگشت از عراق و عزیمت مجدد به قم==
[[پرونده:شهید اندرزگو ۲.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:شهید اندرزگو ۲.jpg|بندانگشتی]]
پس از بازگشت از عراق دوباره در [[حوزه علمیه قم]] مشغول به تحصیل شد. وی در مدت حضور در قم، نزد [[آیت‌الله مشکینی]] و [[آیت الله مکارم شیرازی]] از درس تفسیر و اخلاق بهره برد و نزد [[آیت الله حاج میرزا یدالله دوزدوزانی]]، قوانین و لمعه  را آموخت. سید علی اندرزگو که با نام '''شیخ عباس تهرانی''' در حوزه علمیه قم رحل اقامت افکنده بود، به علت فعالیت‌هایی که داشت مورد شناسایی قرار گرفت و از لباس روحانیت خارج شد.
پس از بازگشت از عراق دوباره در [[حوزه علمیه قم]] مشغول به تحصیل شد. وی در مدت حضور در قم، نزد [[آیت‌الله مشکینی]] و [[آیت الله مکارم شیرازی]] از درس تفسیر و اخلاق بهره برد و نزد [[آیت الله حاج میرزا یدالله دوزدوزانی]]، قوانین و لمعه  را آموخت. سید علی اندرزگو که با نام '''شیخ عباس تهرانی''' در حوزه علمیه قم رحل اقامت افکنده بود، به علت فعالیت‌هایی که داشت مورد شناسایی قرار گرفت و از لباس روحانیت خارج شد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
شهید اندرزگو، شهید نیک نژاد و شهید هرندی، پس از مشاهده اوضاع طبق قرار با شهید امانی به میدان شوش رفته و اسلحه‌ها را تحویل می‌دهند و مقرر می‌شود تا یک هفته هیچ یک از افراد به خانه نروند و زندگی مخفی داشته باشند. فتوای قتل منصور از جانب [[آیت الله سید محمد هادی میلانی]] در مشهد صادر شده بود.
شهید اندرزگو، شهید نیک نژاد و شهید هرندی، پس از مشاهده اوضاع طبق قرار با شهید امانی به میدان شوش رفته و اسلحه‌ها را تحویل می‌دهند و مقرر می‌شود تا یک هفته هیچ یک از افراد به خانه نروند و زندگی مخفی داشته باشند. فتوای قتل منصور از جانب [[آیت الله سید محمد هادی میلانی]] در مشهد صادر شده بود.


==آغاز زندگی مخفی==
==آغاز زندگی مخفی ==


با دستگیری [[شهید محمد بخارایی]] سایر مجریان طرح اعدام حسنعلی منصور جز سید علی اندرزگو توسط ساواک شناسایی شده و دستگیر شدند. همچنین ماهیت سازمان جدید هیئت‌های موتلفه نیز بر آنان مکشوف شد و شهید اندرزگو آغاز زندگی مخفی را تجربه کرد.
با دستگیری [[شهید محمد بخارایی]] سایر مجریان طرح اعدام حسنعلی منصور جز سید علی اندرزگو توسط ساواک شناسایی شده و دستگیر شدند. همچنین ماهیت سازمان جدید هیئت‌های موتلفه نیز بر آنان مکشوف شد و شهید اندرزگو آغاز زندگی مخفی را تجربه کرد.
خط ۹۸: خط ۹۸:
یاد دارم زمانی که در تهران و مدرسهٔ رفاه خدمت امام (ره) رسیدیم، ایشان دو برادر کوچک‌تر من را  یکی هفت‌ماهه و دیگری دو ساله روی پاهای خودشان نشاندند و ما را مورد تفقد و مهربانی قراردادند. ایشان پس از کمی مقدمه‌چینی خبر شهادت پدر را به ما دادند. بعد از شنیدن خبر شهادت پدر، مادرم طبیعتاً بسیار دگرگون و ناراحت شدند. امام خمینی (ره) هم برای مادر ما از حضرت زینب (س) و صبر ایشان مثال زدند و او را به صبر و بردباری نصیحت فرمودند. سپس برای ما دعا کردند و من هنوز هم که هنوز است، تأثیرات دعای امام (ره) را در زندگی خودم می‌بینم.
یاد دارم زمانی که در تهران و مدرسهٔ رفاه خدمت امام (ره) رسیدیم، ایشان دو برادر کوچک‌تر من را  یکی هفت‌ماهه و دیگری دو ساله روی پاهای خودشان نشاندند و ما را مورد تفقد و مهربانی قراردادند. ایشان پس از کمی مقدمه‌چینی خبر شهادت پدر را به ما دادند. بعد از شنیدن خبر شهادت پدر، مادرم طبیعتاً بسیار دگرگون و ناراحت شدند. امام خمینی (ره) هم برای مادر ما از حضرت زینب (س) و صبر ایشان مثال زدند و او را به صبر و بردباری نصیحت فرمودند. سپس برای ما دعا کردند و من هنوز هم که هنوز است، تأثیرات دعای امام (ره) را در زندگی خودم می‌بینم.
امام (ره) فرمودند: «همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من به شدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم از نعمت بزرگی مانند شهید اندرزگو که تجربه‌های گران‌بهایی در مبارزات داشت.»»
امام (ره) فرمودند: «همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من به شدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم از نعمت بزرگی مانند شهید اندرزگو که تجربه‌های گران‌بهایی در مبارزات داشت.»»
==منابع ==


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۲۱

ویرایش