تفاوت درجات عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۰۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ه‌است' به 'ه است'
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه‌است' به 'ه است')
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا درجه عصمت معصومین به یک اندازه است؟ و اگر تفاوت ندارد، چرا پیامبران اولوا العزم داریم و اگر تفاوت دارد چرا می‌گویند همه آن‌ها معصومند و تفاوتی با یکدیگر ندارند؟ و آیا این شامل پیامبرانی که فقط برای خودشان نبی بودند نیز می‌شود؟
آیا انبیا در عصمت مساوی هستند؟ دلیل اولوا العزم بودن برخی چیست؟ در مورد انبیائی که مبلغ نبوده اند چگونه است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
همه معصومان در برخی از مراتب [[عصمت]] که مربوط به دریافت، ابلاغ و تبیین شریعت می‌باشد، با هم برابرند. مراتب [[معصومان]] در سایر مقام‌ها با یکدیگر برابر نیست. [[قرآن]] برخی از پیامبران را بر دیگر پیامبران برتری داده است. روایات [[رسول خدا(ص)]] را برتر از تمامی انبیای گذشته معرفی کرده‌‌اند. در بسیاری از احادیث [[امیرمؤمنان]] علی بن ابی طالب(ع) پس از رسول خدا(ص) از همه آدمیان بالاتر دانسته شده است.
== تفاوت درجات معصومان ==
پیامبران به مراتب گوناگونی از قرب و کمال دست یافته‌اند و هرکدام به جایگاه ویژه‌ای رسیده اند. وجود پیامبرانی که قرآن کریم آنان را «[[اولوا العزم]]» می‌خواند، یکی از دلایلی است که برتری برخی از انبیا بر بعضی دیگر را نشان می‌دهد.<ref>گفتنى است كه برخى از مفسران، همه ى پيامبران را اولوا العزم دانسته، آيه‌اى را كه اين واژه در آن به كار رفته است (احقاف،۳۵) نيز بيان گر همين معنا مى شمارند (ر. ك: التفسير الكبير، ج۲۸، ص۳۱). روشن است كه بر اين اساس، آيه ياد شده دلیل مدعای ما نخواهد بود.</ref> افزون بر این، در دو [[آیه]] به صراحت از چنین تفاوتی سخن به میان آمده است. در سوره اسراء می‌خوانیم: {{قرآن|وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَیٰ بَعْضٍ|ترجمه=و به یقین برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم|سوره=اسراء|آیه=۵۵}}. همچنین در سوره بقره آمده است: {{قرآن| تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَات|ترجمه=از آن فرستادگان برخی را بر برخی برتری بخشیدیم. از آنان کسی است که خدا با او سخن گفت، و برخی از آنان را درجات و مراتبی بالا برد|سوره=بقره|آیه=۲۵۳}}


==تفاوت درجات معصومان==
برتری پیامبر اسلام(ص) بر دیگر معصومان، به گواهی روایات فراوان، انکارناپذیر است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۲۳۶ و ج۳۶، ص۲۲۳.</ref> در میان امامان نیز برخی از آنان درخشش ویژه‌ای یافته‌اند؛ چنان‌که در بسیاری از احادیث، [[امیرمؤمنان]] علی بن ابی طالب(ع) پس از رسول خدا(ص) سرآمد همه مردمان به شمار آمده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۶۱و ج۳۶، ص۱۴۴.</ref> با این همه، سفارش شده تا در این زمنیه از کنجکاوی در اینباره بپرهیزیم و دانش آن را به خدا واگذاریم. امام صادق(ع) در این خصوص فرمودند: «اوّلُنا مُحَمّد وَ أوسَطُنا مُحَمّد وَ آخرنا مُحَمّد».<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶.</ref>
پیامبران به مراتب گوناگونی از قرب و کمال دست یافته‌اند و هرکدام به جایگاه ویژه‌ای دست یافته‌اند. وجود پیامبرانی که قرآن کریم آنان را «اولوا العزم» می‌خواند، یکی از دلایلی است که برتری برخی از انبیا بر بعضی دیگر را نشان می‌دهد. افزون بر این، در دو آیه به صراحت از چنین تفاوتی سخن به میان آمده‌است. در سوره اسراء می‌خوانیم: {{قرآن|وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ|ترجمه=و به یقین برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم|سوره=اسراء|آیه=۵۵}}


برتری پیامبر اسلام(ص) بر دیگر معصومان، به گواهی روایات فراوان، انکارناپذیر است. در میان امامان نیز برخی از آنان درخشش ویژه‌ای یافته‌اند؛ چنانکه در بسیاری از احادیث، [[امیرمؤمنان]] علی بن ابی طالب(ع) پس از رسول خدا(ص) سرآمد همه مردمان به شمار آمده‌است. با این همه، سفارش شده تا در این زمنیه از کنجکاوی در اینباره بپرهیزیم و دانش آن را به خدا واگذاریم. امام صادق(ع) در این خصوص فرمودند: «اوّلُنا مُحَمّد وَ أوسَطُنا مُحَمّد وَ آخرنا مُحَمّد».
== برابری در عصمت ==
 
همه پیامبران الهی در چهار گونه عصمت با یگدیگر برابرند:
==برابری در عصمت==
همه پیامبران الهی در چهار گونه عصمت با یگدیگر برابرند:  
* عصمت در دریافت وحی و ابلاغ آن.
* عصمت در دریافت وحی و ابلاغ آن.
* عصمت در اعتقادات
* عصمت در اعتقادات
* عصمت از گناهان.
* عصمت از گناهان.
* عصمت از خطا و نسیان.  
* عصمت از خطا و نسیان.
عصمت امامان نیز تفاوت چندانی با عصمت پیامبران ندارد؛ جز این که در این‌جا به جای دریافت و ابلاغ وحی، از تبیین و توضیح معارف وحیانی سخن می‌رود. نکته در خور توجه این است که مقصود از گناهانی که هیچ پیامبر و امامی به گِرد آن نمی‌گردد، سرپیچی از مقرّراتی است که در شریعتی آسمانی، به صورت تکلیفی همگانی درآمده است. با این حال، بسیاری از کارها که بر همگان روا است، شایستهٔ مقرّبان درگاه الهی نیست؛ چرا که «حَسَناتُ الابرار سَیِّئاتُ المُقرَّبین». در این‌جا است که گاه معصومان نیز دچار لغزش می‌گردند و عملی از آنان سر می‌زند که هر چند حرام شرعی نیست، امّا در خور مقام والای معصومان نبوده، در اصطلاح «ترک اولی» خوانده می‌شود. شمار ترک اولای یک معصوم، یکی از معیارهایی است که می‌تواند مقدار قرب و کمالش را مشخص سازد.
عصمت امامان نیز تفاوتی با عصمت پیامبران ندارد؛ جز این که در اینجا به جای دریافت و ابلاغ وحی، از تبیین و توضیح معارف وحیانی سخن می‌رود. نکته درخور توجه این است که مقصود از گناهانی که هیچ پیامبر و امامی به گِرد آن نمی‌گردد، سرپیچی از مقرراتی است که در شریعتی آسمانی، به صورت تکلیفی همگانی درآمده است. با این حال، بسیاری از کارها که بر همگان روا است، شایسته مقرّبان درگاه الهی نیست. ممکن است عملی از آنان سر بزند که هر چند [[حرام]] شرعی نیست، اما در خور مقام والای ایشان نباشد که در اصطلاح «ترک اولی» خوانده می‌شود. شمار ترک اولای یک معصوم، یکی از معیارهایی است که می‌تواند مقدار قرب و کمالش را مشخص سازد.
از سوی دیگر، پرهیز از گناه و ترک اولی، یگانه معیار فضیلت نیست؛ میزان راز و نیاز و عبادت و چگونگی بردباری در برابر مشکلات از عوامل دیگری است که می‌تواند معصومان را در درجات متفاوتی جای دهد. از این رو است که گاه امامی معصوم، عبادات خود را در برابر حالات معنوی معصومی دیگر ناچیز می‌شمارد و حسرت آن را در دل می‌پروراند.
 
کوتاه سخن آن که، نردبان معرفت الهی، دارای پلّه‌های نامتناهی است و معصومان اگر چه از خطّ قرمزی که مرز سقوط به دامن گناهان شرعی را مشخص می‌سازد، فروتر نمی‌آیند، اما چنین نیست که همگی به یک سان درجات تعالی را بپیمایند؛ چنان‌که آیات قرآن، با وجود آن که در معجزه بودن هم‌سان یک دیگرند، در رسایی و شیوایی با یک دیگر تفاوت دارند؛ به گونه ای که شاعر می‌گوید:
پرهیز از گناه و ترک اولی، یگانه معیار فضیلت نیست. میزان راز و نیاز، عبادت و چگونگی بردباری در برابر مشکلات از عوامل دیگری است که می‌تواند معصومان را در درجات متفاوتی جای دهد. از این رو است که گاه امامی معصوم، عبادات خود را در برابر حالات معنوی معصومی دیگر ناچیز می‌شمارد و حسرت آن را در دل می‌پروراند.
در بیان و در فصاحت کی بود یک سان سخن***گر چه گوینده بود چون جاحظ و چون اصمعی
 
در کلام ایزد بی چون که وحی مُنزل است***کی بود «تَبّت یَدا» مانند «یا ارضُ ابْلَعی»
== عصمت انبیای نامبلغ ==
۳. عصمت انبیای نامبلّغ
در روایتی، به گروهی از پیامبران اشاره شده است که معارف وحیانی تنها به کار خود آنان می‌آمده و هدایت هیچ‌کس بر عهده آنان نبوده است.<ref>کلینی، الكافى، ج۱، ص۱۷۴ (ك الحجة، ب طبقات الانبياء، ح ۱).</ref> این روایت هر چند در منبع معتبری هم چون اصول کافی آمده، اما افزون بر اشکالی که در سند آن به چشم می‌خورد،<ref>در سند اين روايت، شخصى به نام سهيل بن زياد واسطى قرار گرفته است، كه به گفته ى برخى از رجال شناسان، به احاديث او چندان نمى توان اعتماد نمود. ر.ك: قاموس الرجال، ج۵، ص۳۶۹.</ref> از نظر محتوا نیز دارای ابهاماتی است و به باور برخی از اندیشمندان، با ظاهر آیات قرآن ناسازگار است.<ref>مفاهيم القرآن، ج۴، ص۳۶۱.</ref> درباره چگونگی عصمت این انبیا همچون وجود خارجی‌شان نمی‌توان چندان قاطعانه سخن گفت. بسیاری از دلایل عصمت، لزوم مصونیت پیامبران را به گونه‌ای با جنبه هدایتگری آنان پیوند می‌زند؛ از این رو، چنین وحی آموختگان نامبلّغی را در بر نمی‌گیرد. در هر حال، آنچه تردیدی را برنمی‌تابد، لزوم عصمت اینان در دریافت وحی است؛ زیرا اگر در این قلمرو خطایی رخ دهد، وحی الهی که مایه هدایت و یگانه ابزار دستیابی به سعادت است، خود موجب گمراهی خواهد شد و این با حکمت الهی سازگار نیست.
در یکی از روایات، در بیان انواع گوناگون پیامبران، به گروهی اشاره شده است که معارف وحیانی تنها به کار خود آنان می‌آمده و هدایت هیچ‌کس بر عهدهٔ آنان نبوده است. این روایت هر چند در منبع معتبری هم چون اصول کافی آمده، اما افزون بر اشکالی که در سند آن به چشم می‌خورد، از نظر محتوا نیز دارای ابهاماتی است و به باور برخی از اندیشمندان، با ظاهر آیات قرآن ناسازگار است. در بارهٔ چگونگی عصمت این گونه از انبیا هم چون وجود خارجی شان نمی‌توان چندان قاطعانه سخن گفت. بسیاری از دلایل عصمت، لزوم مصونیّت پیامبران را به گونه ای با جنبهٔ هدایت گری آنان پیوند می‌زند؛ از این رو، چنین وحی آموختگان نامبلّغی را در بر نمی‌گیرد. در هر حال، آنچه تردیدی را برنمی‌تابد، لزوم عصمت اینان در دریافت وحی است؛ زیرا اگر در این قلمرو خطایی رخ دهد، وحی الهی که مایهٔ هدایت و یگانه ابزار دست یابی به سعادت است، خود موجب گم راهی خواهد شد و این با حکمت الهی سازگار نیست


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۳۰: خط ۲۹:
متن برگرفته شده از کتاب ''پرسمان عصمت''، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش.
متن برگرفته شده از کتاب ''پرسمان عصمت''، یوسفیان، حسن، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، قم، ۱۳۸۰ش.
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{کلام}}


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
  |شاخه فرعی۱ = عصمت
  | شاخه فرعی۱ = عصمت
  |شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:عصمت پیامبران]]