نسبت گناه به پیامبران در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==گستره معنایی گناه==
==گستره معنایی گناه==
آیاتی از قرآن که به ظاهر از نافرمانی پیامبران خبر می‌دهند و به نکوهش از برخی از اعمال آنان می‌پردازند، به صورتی گسترده در کتاب‌های روایی، تفسیری و کلامی به بحث گذاشته شده و معنای حقیقی آن‌ها مورد موشکافی قرار گرفته است:
آیاتی از قرآن که به ظاهر از نافرمانی پیامبران خبر می‌دهند و به نکوهش از برخی از اعمال آنان می‌پردازند، به صورتی گسترده در کتاب‌های روایی، تفسیری و کلامی به بحث گذاشته شده و معنای حقیقی آن‌ها مورد موشکافی قرار گرفته است:<ref>ر.ك: عيون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۶۲ـ۱۵۳; تنزيه الانبياء و تنزيه انبياء از آدم تا خاتم.</ref>


واژه‌هایی هم چون عصیان، [[استغفار]]، [[توبه]] و ذنب در مورد پیامبران، فقط دارای معنای عرفی نیست بلکه گستره وسیعی دارد و تنها در قلمرو محرمات شرعی محدود نمی‌گردد. برای مثال، سرپیچی از فرمان‌های استحبابی و ارشادی نیز نوعی عصیان است؛ هر چند کار حرامی را برای کسی که عصیان کرده، رقم نمی‌زند. استغفار و توبه نیز، بسته به میزان قرب و منزلت آدمی معنای متفاوتی می‌یابد به گونه‌ای که نه تنها در مورد حرام‌های شرعی بلکه درباره اعمال پسندیده‌ای که برای مقربان درگاه الهی ناپسند است نیز می‌توان از توبه و [[مغفرت]] سخن گفت. هم چنین «ذنب» به معنای کاری است که پی آمدی ناگوار دارد و بر این اساس، مبارزات پیامبر اکرم با بت‌پرستی را نیز می‌توان از زبان مشرکان، ذنبی نابخشودنی به شمار آورد، که به گفته قرآن، خداوند با فتح مکه این گناه را می‌بخشاید و پیامبرش را از پی آمدهای ناگوار آن ایمن سازد: {{قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا|۱|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا|۲|ترجمه=به راستی ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم آوردیم. تا خداوند از گناه گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدايت كند|سوره=فتح|آیه=۱-۲}}.
واژه‌هایی هم چون عصیان، [[استغفار]]، [[توبه]] و ذنب در مورد پیامبران، فقط دارای معنای عرفی نیست بلکه گستره وسیعی دارد و تنها در قلمرو محرمات شرعی محدود نمی‌گردد.<ref>المواقف، ص 361; الميزان، ج۱، ص۱۳۷ و پژوهشى در عصمت معصومان، ص۱۸۷.</ref> برای مثال، سرپیچی از فرمان‌های استحبابی و ارشادی نیز نوعی عصیان است؛ هر چند کار حرامی را برای کسی که عصیان کرده، رقم نمی‌زند. استغفار و توبه نیز، بسته به میزان قرب و منزلت آدمی معنای متفاوتی می‌یابد به گونه‌ای که نه تنها در مورد حرام‌های شرعی بلکه درباره اعمال پسندیده‌ای که برای مقربان درگاه الهی ناپسند است نیز می‌توان از توبه و [[مغفرت]] سخن گفت. هم چنین «ذنب» به معنای کاری است که پی آمدی ناگوار دارد و بر این اساس، مبارزات پیامبر اکرم با بت‌پرستی را نیز می‌توان از زبان مشرکان، ذنبی نابخشودنی به شمار آورد،<ref>عيون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۶۰; تفسير نورالثقلين، ج۵، ص۵۶; مجمع البيان، ج۹، ص۱۴۲; و الميزان، ج۱۸، ص۲۵۳</ref> که به گفته قرآن، خداوند با فتح مکه این گناه را می‌بخشاید و پیامبرش را از پی آمدهای ناگوار آن ایمن سازد: {{قرآن|إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا|۱|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا|۲|ترجمه=به راستی ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم آوردیم. تا خداوند از گناه گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدايت كند|سوره=فتح|آیه=۱-۲}}.


==انتساب مجازی گناه به انبیا==
==انتساب مجازی گناه به انبیا==
از نکاتی که در زبان‌شناسی قرآن کریم مورد توجه قرار می‌گیرد، این است که برخی از آیات به شیوهٔ «ایّاکَ اعنی وَ اسمَعی یا جاره» نازل شده‌اند. این جمله در زبان عربی تقریبا برابر با ضرب‌المثلی فارسی است که می‌گوید: «در، به تو می‌گویم، دیوار، تو بشنو». برخی از آیاتی که به پیامبر چنین خطاب های دارند چنین است:
از نکاتی که در زبان‌شناسی قرآن کریم مورد توجه قرار می‌گیرد، این است که برخی از آیات به شیوهٔ «ایّاکَ اعنی وَ اسمَعی یا جاره»<ref>ر.ك: مجمع البحرين، ج۳، ص۲۵۲، ماده ى جور.</ref> نازل شده‌اند. این جمله در زبان عربی تقریبا برابر با ضرب‌المثلی فارسی است که می‌گوید: «در، به تو می‌گویم، دیوار، تو بشنو». برخی از آیاتی که به پیامبر چنین خطاب های دارند چنین است:


* [[پیامبر اکرم(ص)]] تردیدی در الهی بودن وحی ندارد، ولی در [[قرآن]] با جملاتی از این دست مورد خطاب قرار می‌گیرد: {{قرآن|فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ ۚ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ|ترجمه=و [به فرض محال] اگر از آنچه بر تو نازل کردیم در شک و تردیدی، از آنان که پیش از تو کتاب [آسمانی] می خواندند بپرس [کتابی که نزول قرآن را از سوی خدا خبر داده] تا روشن شود که حق از سوی پروردگارت به سوی تو آمده؛ بنابراین از تردیدکنندگان مباش|سوره=یونس|آیه=۹۴}}. این آیه نشانگر دو دلی پیامبر نیست؛ بلکه راهی برای تحقیق و جستجو فرا روی مخاطبان قرآن قرار می‌دهد و از آنان می‌خواهد که برای برطرف ساختن شک و تردید خود، از دانشمندان یهودی و مسیحی که ویژگی‌های پیامبر خاتم را می‌دانند، پرسش نمایند.
* [[پیامبر اکرم(ص)]] تردیدی در الهی بودن وحی ندارد، ولی در [[قرآن]] با جملاتی از این دست مورد خطاب قرار می‌گیرد: {{قرآن|فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ ۚ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ|ترجمه=و [به فرض محال] اگر از آنچه بر تو نازل کردیم در شک و تردیدی، از آنان که پیش از تو کتاب [آسمانی] می خواندند بپرس [کتابی که نزول قرآن را از سوی خدا خبر داده] تا روشن شود که حق از سوی پروردگارت به سوی تو آمده؛ بنابراین از تردیدکنندگان مباش|سوره=یونس|آیه=۹۴}}. این آیه نشانگر دو دلی پیامبر نیست؛ بلکه راهی برای تحقیق و جستجو فرا روی مخاطبان قرآن قرار می‌دهد و از آنان می‌خواهد که برای برطرف ساختن شک و تردید خود، از دانشمندان یهودی و مسیحی که ویژگی‌های پیامبر خاتم را می‌دانند، پرسش نمایند.
۷٬۲۳۰

ویرایش