چرا خدا را عبادت می‌کنیم: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
...
...
==حقیقت عبادات: شناخت خداوند==
 
محققان گفته‌اند بر اساس مبانی فلسفی ابن سینا حقیقت عبادت، ادراک و شناخت خداوند است؛ به گونه‌ای که تأملات فلسفی فی نفسه گونه‌ای عبادت به شمار می رود. ابن سینا در خصوص رابطه لذت و عبادت از نوعی ملازمت میان این دو سخن می͏‌گوید. او لذت را مانند ادراک، دارای مراتب چهارگانه حسی، تخیلی، وهمی و عقلی می داند که کامل ترین آن ادراک عقلی است و لذت عقلی بر لذت حسی رجحان دارد؛ زیرا متلذذ عقلی بر متلذذ حسی رجحان دارد. اوج ادراک عقلی، مرتبه ادراک و معرفت حق تعالی است و التذاذ در این مرتبه با طاعت و عبودیت حق تعالی و تفکر در اوصاف الهی حاصل می شود.<ref>علیپور، فاطمه، «فلسفه عبادت انسان از منظر ابن سینا»، حکمت سینوی (مشکوه النور) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۲ش، شماره ۴۹، ص۲.</ref>
== حقیقت عبادات: شناخت خداوند ==
محققان گفته‌اند بر اساس مبانی فلسفی ابن سینا حقیقت عبادت، ادراک و شناخت خداوند است؛ به گونه‌ای که تأملات فلسفی فی نفسه گونه‌ای عبادت به‌شمار می‌رود. ابن سینا در خصوص رابطه لذت و عبادت از نوعی ملازمت میان این دو سخن می͏‌گوید. او لذت را مانند ادراک، دارای مراتب چهارگانه حسی، تخیلی، وهمی و عقلی می‌داند که کامل‌ترین آن ادراک عقلی است و لذت عقلی بر لذت حسی رجحان دارد؛ زیرا متلذذ عقلی بر متلذذ حسی رجحان دارد. اوج ادراک عقلی، مرتبه ادراک و معرفت حق تعالی است و التذاذ در این مرتبه با طاعت و عبودیت حق تعالی و تفکر در اوصاف الهی حاصل می‌شود.<ref>علیپور، فاطمه، «فلسفه عبادت انسان از منظر ابن سینا»، حکمت سینوی (مشکوه النور) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۲ش، شماره ۴۹، ص۲.</ref>


== دلایل عبادت ==
== دلایل عبادت ==
محسن قرائتی مفسر معاصر قرآن، پاسخ به احساسات، پاسخ به استمداد و نياز، پاسخ به عشق و انس. نياز به آرامش و راه خودسازي را از دلایل عبادت ذکر می کند.<ref>محسن قرائتی، درس هایی از قرآن، ج۱، ص۱۹۷۱.</ref>
محسن قرائتی مفسر معاصر قرآن، پاسخ به احساسات، پاسخ به استمداد و نیاز، پاسخ به عشق و انس. نیاز به آرامش و راه خودسازی را از دلایل عبادت ذکر می‌کند.<ref>محسن قرائتی، درس‌هایی از قرآن، ج۱، ص۱۹۷۱.</ref>


همه عبادات يك اثر مشترك دارند و هر كدام يك تأثير ويژه، اثر مشترك همه آنها پرورش روح خضوع و اخلاص و تسليم در مقابل حق، و بيدارى و هوشيارى و ترك غفلت است. اثر ويژه هر كدام متناسب آن عبادت است؛ نماز نهى از فحشاء و منكر مى‌كند، و روزه اراده را قوى و هواى نفس را تحت كنترل نيروى عقل در مى‌آورد؛ حج، انسان را از تمام رزق و برق‌هاى زندگى و تعلّقات حيات دور مى‌سازد، و زكات، بخل و حرص و دنيا پرستى را كم مى‌كند. ذكر خدا مايه آرامش دل است؛ و هر يك از اذكار، انسان را متوجّه يكى از صفات جلال و جمال خدا مى‌كند، و او را به هماهنگى با حق تشويق مى‌نمايد. به اين ترتيب، كسى كه همه اين عبادات را به جا مى‌آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره مى‌گيرد و هم از تأثيرات ويژه آنها استفاده مى‌كند؛ و مى‌تواند فضايل اخلاقى را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد؛ بنابراين، عبادت و نيايش ما در برابر پروردگار، يكى از گامهاى مؤثّر خود سازى ماست، مشروط بر اين كه با روح و فلسفه عبادت آشنا باشيم و تنها به جسم آن قناعت نكنيم.<ref>مكارم شيرازى، ناصر،‌  اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref>
همه عبادات یک اثر مشترک دارند و هر کدام یک تأثیر ویژه، اثر مشترک همه آنها پرورش روح خضوع و اخلاص و تسلیم در مقابل حق، و بیداری و هوشیاری و ترک غفلت است. اثر ویژه هر کدام متناسب آن عبادت است؛ نماز نهی از فحشاء و منکر می‌کند، و روزه اراده را قوی و هوای نفس را تحت کنترل نیروی عقل درمی‌آورد؛ حج، انسان را از تمام رزق و برق‌های زندگی و تعلّقات حیات دور می‌سازد، و زکات، بخل و حرص و دنیا پرستی را کم می‌کند. ذکر خدا مایه آرامش دل است؛ و هر یک از اذکار، انسان را متوجّه یکی از صفات جلال و جمال خدا می‌کند، و او را به هماهنگی با حق تشویق می‌نماید. به این ترتیب، کسی که همه این عبادات را به جا می‌آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره می‌گیرد و هم از تأثیرات ویژه آنها استفاده می‌کند؛ و می‌تواند فضایل اخلاقی را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد؛ بنابراین، عبادت و نیایش ما در برابر پروردگار، یکی از گامهای مؤثّر خود سازی ماست، مشروط بر این که با روح و فلسفه عبادت آشنا باشیم و تنها به جسم آن قناعت نکنیم.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref>


«عبادت» و «عبوديت خدا» يعنى در مسير خواست او گام برداشتن، و روح و جان را به او سپردن، عشق او را در دل جاى دادن، و خود را به اخلاق او آراستن. و اگر در آيات فوق، «عبادت» به عنوان هدف نهائى آفرينش معرفى شده، مفهومش همين است، كه به تعبير ديگر به عنوان «تكامل انسانى» از آن ياد مى‌شود. آرى، انسان كامل، همان بنده راستين خدا است!<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج۲۲، ص۴۰۸.</ref>
«عبادت» و «عبودیت خدا» یعنی در مسیر خواست او گام برداشتن، و روح و جان را به او سپردن، عشق او را در دل جای دادن، و خود را به اخلاق او آراستن. و اگر در آیات فوق، «عبادت» به عنوان هدف نهائی آفرینش معرفی شده، مفهومش همین است، که به تعبیر دیگر به عنوان «تکامل انسانی» از آن یاد می‌شود. آری، انسان کامل، همان بنده راستین خدا است!<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۰۸.</ref>


== تیتر ==
== تیتر ==
بى‌شك، خداوند بزرگ از عبادت ما و فرشتگان بى‌نياز است و اگر تمام جهانيان، راه ايمان يا كفر را پيش گيرند چيزى بر جلال او افزوده يا از آن كاسته نمى‌شود. فلسفه و فايده احكام عموما و عبادات خصوصا به خود انسانها بازمى‌گردد. <ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران،‌ دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۱.</ref>
بی‌شک، خداوند بزرگ از عبادت ما و فرشتگان بی‌نیاز است و اگر تمام جهانیان، راه ایمان یا کفر را پیش گیرند چیزی بر جلال او افزوده یا از آن کاسته نمی‌شود. فلسفه و فایده احکام عموماً و عبادات خصوصاً به خود انسانها بازمی‌گردد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۱.</ref>


عبادات، فلسفه مشترك و فلسفه خاص دارد؛ فلسفه مشترك عبادات، خضوع و تواضع در پيشگاه خدا و شكستن بت كبر و غرور و سركشى و طغيان است. افزون بر اين، عبادات انسان را به ياد خدا مى‌اندازد و قلب و روح را زنده نگاه مى‌دارد و آثار غفلت و بى‌خبرى را مى‌زدايد و بدين ترتيب عبادات انسان را هميشه در مسير عبوديت و بندگى حق نگاه مى‌دارد.
عبادات، فلسفه مشترک و فلسفه خاص دارد؛ فلسفه مشترک عبادات، خضوع و تواضع در پیشگاه خدا و شکستن بت کبر و غرور و سرکشی و طغیان است. افزون بر این، عبادات انسان را به یاد خدا می‌اندازد و قلب و روح را زنده نگاه می‌دارد و آثار غفلت و بی‌خبری را می‌زداید و بدین ترتیب عبادات انسان را همیشه در مسیر عبودیت و بندگی حق نگاه می‌دارد.
اضافه بر اين، هريك از عبادات، فلسفه ويژه خود را نيز دارد؛ نماز نهى از فحشا و منكر مى‌كند و روزه مبارزه با هواى نفس را تقويت مى‌نمايد و زكات، اختلاف طبقاتى را از بين مى‌برد يا كاهش مى‌دهد، حج باعث اتحاد صفوف مسلمانان و قوت و قدرت اسلام مى‌گردد و در روايات اسلامى كه در باب فلسفه احكام آمده به همه اين امور اشاره شده است.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران،‌ دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۲.</ref>
اضافه بر این، هریک از عبادات، فلسفه ویژه خود را نیز دارد؛ نماز نهی از فحشا و منکر می‌کند و روزه مبارزه با هوای نفس را تقویت می‌نماید و زکات، اختلاف طبقاتی را از بین می‌برد یا کاهش می‌دهد، حج باعث اتحاد صفوف مسلمانان و قوت و قدرت اسلام می‌گردد و در روایات اسلامی که در باب فلسفه احکام آمده به همه این امور اشاره شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۴۲.</ref>


فلسفه عبادت چیست؟ فلسفه عبادت این است که انسان خدا را بیابد تا خودش را بیابد. فلسفه عبادت، بازیابی خود و خودآگاهی واقعی به آن معنایی است که قرآن میگوید و بشر هنوز نتوانسته است خودش را برساند، مگر کسانی که از مکتب اسلام الهام گرفتهاند. شما اگر میبینید محیی الدین عربی پیدا میشود و خودآگاهی انسان را تفسیر میکند و بعد از او شاگردهای او از قبیل مولوی رومی و امثال او به وجود میآیند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۳۱۴.</ref>
فلسفه عبادت چیست؟ فلسفه عبادت این است که انسان خدا را بیابد تا خودش را بیابد. فلسفه عبادت، بازیابی خود و خودآگاهی واقعی به آن معنایی است که قرآن می‌گوید و بشر هنوز نتوانسته است خودش را برساند، مگر کسانی که از مکتب اسلام الهام گرفتهاند. شما اگر می‌بینید محیی الدین عربی پیدا می‌شود و خودآگاهی انسان را تفسیر می‌کند و بعد از او شاگردهای او از قبیل مولوی رومی و امثال او به وجود می‌آیند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۳۱۴.</ref>


اصل فلسفه عبادت نيز همين است كه انسان در آخرين مرحله ذلت و خوارى، با خضوع وخشوع تمام در برابر عظمت موجود لايتناهى تسليم باشد. علم، قدرت و عظمت خدا لايتناهى است. چرا انسان در مقابل چنين موجود لايتناهى تسليم نباشد؟ و چرا در مخالفت با او برخيزد؟<ref>محسنى، شيخ محمد آصف، انوار هدايت، کابل، رسالات. مركز حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمى محسنى، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۲۵۹.</ref>
اصل فلسفه عبادت نیز همین است که انسان در آخرین مرحله ذلت و خواری، با خضوع وخشوع تمام در برابر عظمت موجود لایتناهی تسلیم باشد. علم، قدرت و عظمت خدا لایتناهی است. چرا انسان در مقابل چنین موجود لایتناهی تسلیم نباشد؟ و چرا در مخالفت با او برخیزد؟<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، انوار هدایت، کابل، رسالات. مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی محسنی، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۲۵۹.</ref>


عبادت به حکم آنکه روحش تذکر است، شعور و آگاهی نفس را نسبت به ذات حق به عنوان چشمی بینا و ناظر و مراقبی حاضر بیدار میکند. فلسفه عبادت این است که همواره انسان در یادش باشد که بنده است و مکلّف است و چشم بینایی در فوق وجود دارد، و از این نظر تجدید عهد است با خدا و مقام ربوبیت او و انسان و عبودیت انسان.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۵ش، ج۶، ص۱۸۷.</ref>
عبادت به حکم آنکه روحش تذکر است، شعور و آگاهی نفس را نسبت به ذات حق به عنوان چشمی بینا و ناظر و مراقبی حاضر بیدار می‌کند. فلسفه عبادت این است که همواره انسان در یادش باشد که بنده است و مکلّف است و چشم بینایی در فوق وجود دارد، و از این نظر تجدید عهد است با خدا و مقام ربوبیت او و انسان و عبودیت انسان.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۵ش، ج۶، ص۱۸۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۲: خط ۳۳:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش