automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==تاریخچه تجربه دینی== | |||
گوهر دین، احساس و توجه باطنی به بینهایت است و اساساً دین از مقولهٔ احساس و شور و شوق به موجود | تجربهٔ دینی اصطلاح جدیدی است و از پیدایش آن بیش از دو قرن نمیگذرد، اما محتوای آن، که تقریباً برابر با الهام و شهوداست، پیشینهای دیرینه دارد و با تاریخ بشر آمیختهاست. در جهان غرب پس از آن که براهین عقلی اثبات وجود خدا، با اشکالاتی جدی روبه رو شد و تلاش نظامهای فلسفی برای دفاع عقلانی از دین به شکست انجامید، مسئله تجربه دینی مورد توجه قرار گرفت و پناهگاهی برای حراست از ایمان مذهبی به شمار آمد. شلایر ماخر (۱۸۳۴م)، فیلسوف و متکلم آلمانی و اولین کسی که این اصطلاح را به کار گرفت، بر این باور بود که مبنای دیانت، نه تعالیم وحیانی است و نه عقل معرفت آموز، بلکه آگاهی دینی (تجربهٔ دینی) است. وی از یک سو برخی از آموزههای کتاب مقدس مسیحیان را در تضاد با عقل و فهم بشری مییافت و از سوی دیگر، بی اعتنایی به دین را نمیپسندید، از این رو مکتب خود را بر پایهٔ تجربهٔ دینی بنا نهاد و چنین ادعا کرد: | ||
:گوهر دین، احساس و توجه باطنی به بینهایت است و اساساً دین از مقولهٔ احساس و شور و شوق به موجود نامتناهیاست و افکار، عقاید و اعمال دینی جنبهٔ ثانوی داشته و در واقع، چیزی جز تجلی احساسات دینی نیستند. … هویت دین عقاید و مناسک دینی نیست، بلکه احساس درونی و امری قلبی است. | |||
پس از شلایر ماخر، مسئلهٔ تجربهٔ دینی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان غربی قرار گرفت و امروزه در غرب یکی از رایجترین برهانهای اثبات وجود خدا به شمار میرود. بهطور ساده میتوان گفت مقصود از تجربهٔ دینی آن است که همهٔ انسانها کم و بیش به «امری متعالی» آگاهی دارند و در تجربههای درونی خود، آن را مییابند؛ هر چند در تفسیر آن امر متعالی یک سان عمل نمیکنند. | پس از شلایر ماخر، مسئلهٔ تجربهٔ دینی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان غربی قرار گرفت و امروزه در غرب یکی از رایجترین برهانهای اثبات وجود خدا به شمار میرود. بهطور ساده میتوان گفت مقصود از تجربهٔ دینی آن است که همهٔ انسانها کم و بیش به «امری متعالی» آگاهی دارند و در تجربههای درونی خود، آن را مییابند؛ هر چند در تفسیر آن امر متعالی یک سان عمل نمیکنند. | ||
به هر حال، برخی از اندیشمندان جهان اسلام نیز از این روی کرد جانب داری نموده، بر این باورند که باید الگوهای سنّتی را کنار بگذاریم و به همهٔ امور دینی، هم چون وحی، از چشمانداز تجربه نظر اندازیم. | به هر حال، برخی از اندیشمندان جهان اسلام نیز از این روی کرد جانب داری نموده، بر این باورند که باید الگوهای سنّتی را کنار بگذاریم و به همهٔ امور دینی، هم چون وحی، از چشمانداز تجربه نظر اندازیم. |