trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
(←نقدها) |
|||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
برای تاریخ طبری نسبت به تاریخهای دیگر امتیازاتی برشمرده شده است: | برای تاریخ طبری نسبت به تاریخهای دیگر امتیازاتی برشمرده شده است: | ||
* مهمترین امتیاز تاریخ طبری را این دانستهاند که بسياری از مکتوبات تاریخی رایج یا غیر رایج عصر مؤلف را، که امروزه در دست نیستند، در نقلهای خود حفظ کرده است؛ از جمله مقتل الحسین ابومخنف و قسمت مغازی [[سیره ابناسحاق]].<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۸.</ref> | * مهمترین امتیاز تاریخ طبری را این دانستهاند که بسياری از مکتوبات تاریخی رایج یا غیر رایج عصر مؤلف را، که امروزه در دست نیستند، در نقلهای خود حفظ کرده است؛ از جمله مقتل الحسین ابومخنف (درگذشته ۱۵۷ق) و قسمت مغازی [[سیره ابناسحاق]].<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۸.</ref> | ||
* گفته شده که نقل روایات مختلف از یک واقعه با سلسله اسناد مختلف در تاریخ طبری امکان لازم را در اختیار محققان قرار داده تا دیدگاههای معارض درباره آن واقعه را با روشهای علمی مورد پژوهش قرار دهند.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷.</ref> | * گفته شده که نقل روایات مختلف از یک واقعه با سلسله اسناد مختلف در تاریخ طبری امکان لازم را در اختیار محققان قرار داده تا دیدگاههای معارض درباره آن واقعه را با روشهای علمی مورد پژوهش قرار دهند.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷.</ref> | ||
*تاریخ طبری از نظر سبک نقل تاریخ بهصورت سالشمار بهعنوان یک اثر نمونه و جامع سرمشق کار کسانی واقع شد که بعدها نگارش تاریخ بهصورت سالشمار را بهعنوان روش در تاریخنگاری برگزیدند.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۴۵.</ref> | *تاریخ طبری از نظر سبک نقل تاریخ بهصورت سالشمار بهعنوان یک اثر نمونه و جامع سرمشق کار کسانی واقع شد که بعدها نگارش تاریخ بهصورت سالشمار را بهعنوان روش در تاریخنگاری برگزیدند.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۴۵.</ref> | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
* طبری در استفاده از مآخذ تاریخی، برخلاف رویهٔ خود در استفاده از اصول اهل حدیث، از رجال ضعیف و جاعل نقل روایت کرده است؛ مانند روایات او از [[کعب الاحبار]] و سیف بن عمر.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶؛ آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | * طبری در استفاده از مآخذ تاریخی، برخلاف رویهٔ خود در استفاده از اصول اهل حدیث، از رجال ضعیف و جاعل نقل روایت کرده است؛ مانند روایات او از [[کعب الاحبار]] و سیف بن عمر.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶؛ آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | ||
* در تاریخ طبری نقلهای یکی از حساسترین مقاطع تاریخ اسلام برای مذاهب مختلف اسلامی، یعنی از جنگهای رِدَّه تا [[جنگ جمل]]، با نقلهای کذب [[سیف بن عمر]] آلوده شده است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶.</ref> | * در تاریخ طبری نقلهای یکی از حساسترین مقاطع تاریخ اسلام برای مذاهب مختلف اسلامی، یعنی از جنگهای رِدَّه تا [[جنگ جمل]]، با نقلهای کذب [[سیف بن عمر]] آلوده شده است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶.</ref> | ||
* در تاریخ طبری از نقد تاریخی اجتناب شده و به راویان اعتماد بیاندازه شده است. این موضوع باعث | * در تاریخ طبری از نقد تاریخی اجتناب شده و به راویان اعتماد بیاندازه شده است. این موضوع باعث شده تا مورخانی چون ابناثیر (۵۵۵-۶۳۰ق) و ابنخلدون (۷۲۳-۸۰۸ق) بر کار طبری ایراد وارد کنند و از اینکه او مانند محدثان به توثیق و جرح راویان نپرداخته خرده بگیرند.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | ||
* قسمت نخست تاریخ طبری را، که مربوط به تاریخ جهان از آفرینش تا مبعث است، سرشار از اسرائیلیات دانستهاند. اکثر این اخبار از طریق وهب بن مُنَبِّه نقل شده که بیش از هر کسی در اواخر قرن اول هجری این قبیل اخبار را میان مسلمانان منتشر کرد.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶؛ آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | * قسمت نخست تاریخ طبری را، که مربوط به تاریخ جهان از آفرینش تا [[مبعث]] است، سرشار از [[اسرائیلیات در تفسیر قرآن|اسرائیلیات]] دانستهاند. اکثر این اخبار از طریق وهب بن مُنَبِّه نقل شده که بیش از هر کسی در اواخر قرن اول هجری این قبیل اخبار را میان مسلمانان منتشر کرد.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶؛ آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | ||
* در تاریخ طبری منبع نقلها به درستی معرفی نشده است؛ برای نمونه، وقتی از مطلبی از مدائنی نقل میشود، روشن | * در تاریخ طبری منبع نقلها به درستی معرفی نشده است؛ برای نمونه، وقتی از مطلبی از مدائنی (۱۳۵-۲۲۵ق) نقل میشود، روشن نمیشود که این نقل از کدام یک از ۲۴۰ کتاب او نقل شده است.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | ||
* شیوه روایی تاریخنگاری طبری موجب شده که تاریخ طبری خالی از آگاهیهای اجتماعی باشد. در تاریخ طبری | * شیوه روایی تاریخنگاری طبری موجب شده که تاریخ طبری خالی از آگاهیهای اجتماعی باشد. در تاریخ طبری نقلها صرفاً مربوط به تاریخ سیاسی هستند و یافتن آگاهیهای تمدنی و فرهنگی، آنچنان که مثلاً در آثار [[مسعودی]] (درگذشته ۳۴۵ یا ۳۴۶ق) دیده میشود، ممکن نیست.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷-۲۵۸.</ref> در نقلهای سیاسی هم در تاریخ طبری توجه به مشکلات داخلی حکومت معطوف شده است؛ بنابراین توجهی به فتوح و ارتباط خارجی دولتها و سرزمینهایی همانند، اندلس، بیزانس، فرنگ و رخدادهای داخلی آنها نشده است.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۱.</ref> | ||
* فهم و دریافت طبری از تاریخ جهان کمتر از پیشینیان مورخ خود، همانند یعقوبی و ابنقتیبه | * فهم و دریافت طبری از تاریخ جهان کمتر از پیشینیان مورخ خود، همانند [[یعقوبی]] (درگذشته ۲۸۴ یا ۲۹۲ق) و ابنقتیبه دینوری (۲۱۳-۲۷۶ق)، است.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۱.</ref> | ||
* موضع دینی نویسنده تاریخ طبری در | * موضع دینی نویسنده تاریخ طبری در تاریخنگاری او و گزینش اخبار آشکار است. در این کتاب، نویسنده در مواردی از جمله اخبار مربوط به [[قتل عثمان]] با خودداری از نقل آن اخبار موضع دینی خود را نشان داده است.<ref>جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۸-۲۵۹.</ref> | ||
*در تاریخ طبری به اسناد گذشته تکیه بیش از حد شده است. این موضوع عملاً موجب عدم توجه در این کتاب به عصر و زمان مورخ شده و چهره عصر و حوادث آن مبهم روایت شده است.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | *در تاریخ طبری به اسناد گذشته تکیه بیش از حد شده است. این موضوع عملاً موجب عدم توجه در این کتاب به عصر و زمان مورخ شده و چهره عصر و حوادث آن مبهم روایت شده است.<ref>آیینهوند، «مکتب تاریخنگاری طبری»، ص۳۵۰.</ref> | ||