trustworthy
۲٬۴۶۳
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (اصلاح الگو) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
در قرآن کریم دلیلی بر حلیّت و جواز متعه وجود ندارد و خداوند متعال ارتباط مشروع زن و مرد را محصور به دو طریق نموده است، الف: ازدواج دائم. ب: ارتباط بین مرد و کنیزش و غیر از این دو نوع ارتباط، طبق آیات قرآن حرام میباشد. | در قرآن کریم دلیلی بر حلیّت و جواز متعه وجود ندارد و خداوند متعال ارتباط مشروع زن و مرد را محصور به دو طریق نموده است، الف: ازدواج دائم. ب: ارتباط بین مرد و کنیزش و غیر از این دو نوع ارتباط، طبق آیات قرآن حرام میباشد. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}'''متعه'''(ازدواج موقت)، براساس آیه ۲۴ [[سوره نساء]] جایز و حلال است. عالمان شیعه بر این موضوع اجماع داشته و اعتقاد دارند متعه در زمان [[پیامبر(ص)]] امری رایج و حلال بوده و [[عمر بن خطاب]] آن را حرام کرده است. مفسران اذعان دارند، این آیه درباره ازدواج دائم نیست و عبارت | {{پاسخ}} | ||
'''متعه'''(ازدواج موقت)، براساس آیه ۲۴ [[سوره نساء]] جایز و حلال است. عالمان شیعه بر این موضوع اجماع داشته و اعتقاد دارند متعه در زمان [[پیامبر(ص)]] امری رایج و حلال بوده و [[عمر بن خطاب]] آن را حرام کرده است. مفسران اذعان دارند، این آیه درباره ازدواج دائم نیست و عبارت {{قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ}} درباره ازدواج موقت است. | |||
== متن آیه == | == متن آیه == | ||
خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
== ساختار ادبی آیه == | == ساختار ادبی آیه == | ||
تعبیر | تعبیر {{قرآن|مَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً}} در آیه ۲۴ [[سوره نساء]] بر حلال بودن متعه دلالت میکند. ضمیر (به) به مدلول {{قرآن|وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ|سوره=نساء|آیه=۲۴}} یعنی رسیدن به مطلوب، یا مانند آن، برمیگردد. بنابراین «ما» برای بیان وقت بوده و «مِنْهُنَّ» متعلق به کلمه «اسْتَمْتَعْتُمْ» میشود، یعنی: هر موقع از وصل آن زنان برخوردار شدید، واجب است، اجرتشان را بپردازید. اگر (ما) موصول باشد و (اسْتَمْتَعْتُمْ) صله آن و ضمیر به موصول برگردد و کلمه (منهن) بیان برای موصول باشد، معنا آیه این میشود: «و از هر کس از زنان برخوردار شدید..».<ref>طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ پنچم، ۱۴۰۳ه. ق، ج۴، ص۲۷۱.</ref>جمله (فما استمتعتم) به دلیل عاطفه بودن، نتیجهای برای کلام قبل است؛ زیرا این قسمت یا جزیی از مطالب گذشته است، یا مصداقی برای آن؛ چون آیه {{قرآن|أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ}}، شامل نکاح و خرید کنیز هر دو میشود، پس تفریع «مَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ» به آن آیه، یا تفریع جزء و کل است، یا جزیی و کلی. این قبیل تفریع در قرآن مجید بسیار است.<ref>سوره بقره، آیه۱۸۴، ۱۹۶، ۲۵۶.</ref> | ||
بدون شک مقصود از استمتاع (برخورداری) در آیه مبارکه هم، ازدواج موقت و متعه، میباشد، زیرا این آیه در [[سوره نساء]] و در مدینه نازل شده و آنطوری که بیشتر آیات آن نشان میدهد، در نیمه اوّل دوران پس از هجرت حضرت رسول (ص) میباشد. در نتیجه اینگونه نکاح (یعنی متعه) در آن وقت تا مدتی بین مسلمین رواج داشته و اخبار در این معنا متفق هستند. چه بگوئیم اسلام آن را آورده یا آنکه قبلاً وجود داشته است. به هرحال این عمل در مقابل دیدگان [[پیغمبر(ص)]] و به اطلّاع وی بوده و همین نام، نامیده میشده است. پس مانعی ندارد که «مَا اسْتَمْتَعْتُمْ» هم حمل بر این معنا شود، همانطور که در سایر آداب و سنتی که در موقع نزول آیات رایج بوده، وقتی آیهای نازل میشد و حکمی بر آن ـ رد یا قبول و امضاء ـ میآورده است، چارهای بجز حمل آن اسماء به معنی متداول روز نبود و هیچگاه آن کلمات قرآن را به مبانی لغوی آن حمل نمیکردهاند. مانند حج، بیع، ربا، غنیمت و امثال آنها، که کسی نمیتواند مدعی شود معنی مقصود از حج (قصد) است و همینطور در عناوینی که پیغمبر(ص) از موضوعات شرعی بیان فرموده و کمکم به آن اسامی معروف شدهاند، مثل صلاه، صوم، زکات، و حج تمتع، جا ندارد که پس از آنکه این الفاظ حقیقت شرعیه یا متشرّعه شده باشند در قرآن آنها را حمل بر معنای لغوی اصلی بکنیم.<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، پیشین.</ref> | بدون شک مقصود از استمتاع (برخورداری) در آیه مبارکه هم، ازدواج موقت و متعه، میباشد، زیرا این آیه در [[سوره نساء]] و در مدینه نازل شده و آنطوری که بیشتر آیات آن نشان میدهد، در نیمه اوّل دوران پس از هجرت حضرت رسول (ص) میباشد. در نتیجه اینگونه نکاح (یعنی متعه) در آن وقت تا مدتی بین مسلمین رواج داشته و اخبار در این معنا متفق هستند. چه بگوئیم اسلام آن را آورده یا آنکه قبلاً وجود داشته است. به هرحال این عمل در مقابل دیدگان [[پیغمبر(ص)]] و به اطلّاع وی بوده و همین نام، نامیده میشده است. پس مانعی ندارد که «مَا اسْتَمْتَعْتُمْ» هم حمل بر این معنا شود، همانطور که در سایر آداب و سنتی که در موقع نزول آیات رایج بوده، وقتی آیهای نازل میشد و حکمی بر آن ـ رد یا قبول و امضاء ـ میآورده است، چارهای بجز حمل آن اسماء به معنی متداول روز نبود و هیچگاه آن کلمات قرآن را به مبانی لغوی آن حمل نمیکردهاند. مانند حج، بیع، ربا، غنیمت و امثال آنها، که کسی نمیتواند مدعی شود معنی مقصود از حج (قصد) است و همینطور در عناوینی که پیغمبر(ص) از موضوعات شرعی بیان فرموده و کمکم به آن اسامی معروف شدهاند، مثل صلاه، صوم، زکات، و حج تمتع، جا ندارد که پس از آنکه این الفاظ حقیقت شرعیه یا متشرّعه شده باشند در قرآن آنها را حمل بر معنای لغوی اصلی بکنیم.<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، پیشین.</ref> |