automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==عصمت در یهودیّت== | ==اعتقاد به عصمت در ادیان دیگر== | ||
برخی از مراتب عصمت، یعنی عصمت پیامبران در دریافت وحی و ابلاغ آن، هیچگاه از نبوّت جدایی نمیپذیرد و همان دلیلی که ضرورت بعثت انبیا را به اثبات میرساند، دست کم این جنبه از عصمت آنان را نیز مسلّم میسازد. از این رو، حتّی در ادیانی چون یهودیت و مسیحیّت، که به عقیده مسلمانان و به گواهی شواهد تاریخی، دستخوش تحریفات فراوانی بودهاند، رد پایی از این مسئله به جا مانده است. | |||
پیروان مکاتب انحرافی و بشر ساخته نیز به این نکته پی بردهاند که بدون پناه بردن به قرارگاهی تزلزل ناپذیر، نمیتوانند دیگران را به سوی خود بخوانند و از استواری مکتب شان جانب داری نمایند. از این رو، مکتبی الحادی هم چون مارکسیسم نیز چاره ای جز این ندارد که رهبران فکری خود را، بر خلاف دیگر مردم، ایمن از فریب دوران بخواند. برخی از عارف نمایان صوفی نیز پیشوایان خود را «محفوظ» از گناه میشمارند؛ هر چند «حفظ» را اندکی پایینتر از «عصمت» مینشانند. | |||
===عصمت در یهودیّت=== | |||
از دیدگاه یهودیان «نبی دهان خدا است و سخن و کلام او سخن خدا». موسی بن میمون (۱۲۰۴–۱۱۳۵. م)، یکی از بزرگترین اندیشمندان یهودی، اعتقاد به عصمت پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی را یکی از ارکان اساسی یهودیّت میشمارد؛ به گونه ای که پس از بررسی مبانی فکری این مکتب، سیزده اصل کلّی را به دست میدهد که از جملهٔ آنها این است: «تمامی سخنان انبیا درست است» و «کتاب تورات که در دست ما است، همانی است که به حضرت موسی (علیه السلام) وحی شده است». | از دیدگاه یهودیان «نبی دهان خدا است و سخن و کلام او سخن خدا». موسی بن میمون (۱۲۰۴–۱۱۳۵. م)، یکی از بزرگترین اندیشمندان یهودی، اعتقاد به عصمت پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی را یکی از ارکان اساسی یهودیّت میشمارد؛ به گونه ای که پس از بررسی مبانی فکری این مکتب، سیزده اصل کلّی را به دست میدهد که از جملهٔ آنها این است: «تمامی سخنان انبیا درست است» و «کتاب تورات که در دست ما است، همانی است که به حضرت موسی (علیه السلام) وحی شده است». | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
با این همه، کتاب مقدس یهودیان، پیامبران را در امور شخصی خود، پیراسته از گناه و خطا نمیداند و کارهای ناپسند فراوانی برای آنان رقم میزند. هر چند گاه در برخی از منابع دینیِ آنان به صراحت اعلام میشود که انحراف اخلاقی پیامبران، به گونه ای موقّت یا برای همیشه، نبوّت را از آنان میستاند: «اگر پیغمبر تکبر کند، نبوت از وی دور میشود، و اگر او عصبانی و خشم گین شود نیز نبوت او را ترک میگوید». | با این همه، کتاب مقدس یهودیان، پیامبران را در امور شخصی خود، پیراسته از گناه و خطا نمیداند و کارهای ناپسند فراوانی برای آنان رقم میزند. هر چند گاه در برخی از منابع دینیِ آنان به صراحت اعلام میشود که انحراف اخلاقی پیامبران، به گونه ای موقّت یا برای همیشه، نبوّت را از آنان میستاند: «اگر پیغمبر تکبر کند، نبوت از وی دور میشود، و اگر او عصبانی و خشم گین شود نیز نبوت او را ترک میگوید». | ||
==عصمت در مسیحیّت== | ===عصمت در مسیحیّت=== | ||
آیین مسیحیّت، افزون بر آن که مسیح (علیه السلام) را معصوم و بدون نقص میداند، عصمت افراد دیگری چون نویسندگان کتاب مقدّس را نیز میپذیرد. مسیحیان، عیسی (علیه السلام) را در جای گاهٔ فراتر از پیامبران مینشانند و او را پسر خدا میخوانند؛ از این رو، انجیل و دیگر کتابهای عهد جدید را نوشتهٔ کسانی میدانند که چند دهه پس از به صلیب کشیده شدن مسیح و با استناد به سنّتهای شفاهی به جا مانده، سرگذشت و سخنان این خدای جسمیّت یافته را به قلم آوردهاند. از دیدگاه مسیحیان، نویسندگان این کتابها هر چند در زندگی شخصی خود از آلودگی به گناه و خطا ایمنی نداشتهاند، امّا در نگارش کتاب مقدّس، تأییدات روح القدس را به همراه داشته و معصوم از خطا بودهاند. | آیین مسیحیّت، افزون بر آن که مسیح (علیه السلام) را معصوم و بدون نقص میداند، عصمت افراد دیگری چون نویسندگان کتاب مقدّس را نیز میپذیرد. مسیحیان، عیسی (علیه السلام) را در جای گاهٔ فراتر از پیامبران مینشانند و او را پسر خدا میخوانند؛ از این رو، انجیل و دیگر کتابهای عهد جدید را نوشتهٔ کسانی میدانند که چند دهه پس از به صلیب کشیده شدن مسیح و با استناد به سنّتهای شفاهی به جا مانده، سرگذشت و سخنان این خدای جسمیّت یافته را به قلم آوردهاند. از دیدگاه مسیحیان، نویسندگان این کتابها هر چند در زندگی شخصی خود از آلودگی به گناه و خطا ایمنی نداشتهاند، امّا در نگارش کتاب مقدّس، تأییدات روح القدس را به همراه داشته و معصوم از خطا بودهاند. |