automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←اساتید) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←تیتر) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== احیای فقه شیعه == | == احیای فقه شیعه == | ||
در کتابهای تاریخ فقه شیعه از دوره صد ساله پس از شیخ طوسی تا عهد مرحوم ابن ادریس حلی، به دوره رکود فقه شیعه یا دوره مقلّدین شیخ طوسی یاد میشود. این مطلب، در بسیاری از کتب تراجمی که به زندگانی این ادریس پرداختهاند نیز تکرار شده است.<ref>گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها ص۲۳۲ و۳۲۹–۳۳۰. به نقل از: «[https://malekian.kateban.com/post/4811 دوره رکود وتقلید یا دوره تبیین واستحکام]»، سایت روایت و درایت، محمدباقر ملکیان، تاریخ درج مطلب: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | |||
با ظهور ابن ادریس دورهٔ تمسک مطلق به نصوص روایات به سرآمد. او فقهاء را به استناد به دلیل عقلی فراخواند و همو بود که دروازههای استدلال را به روی بحثهای فقهی گشود.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref> | با ظهور ابن ادریس دورهٔ تمسک مطلق به نصوص روایات به سرآمد. او فقهاء را به استناد به دلیل عقلی فراخواند و همو بود که دروازههای استدلال را به روی بحثهای فقهی گشود.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۲: | ||
ابن ادریس فقیه نوپردازی بود که فقه را حیات تازهای بخشید، و به گونه بیسابقهای در فروع فقهی به بحث استدلالی پرداخت. دوره استدلالی فقه از زمان ابن ادریس حلی شروع میشود، و تا زمان مرحوم محقق حلی ادامه مییابد. و در مجموع بیش از یک صد سال به طول انجامید. شیوهٔ علمی فقها در این دوره، همان روش ابن ادریس بود و همه آن را مورد قبول قرار داده و پذیرفتند. با پیروی از این روش، فقه از جهت استدلال در بحث و فروع علمی رشد چشمگیری یافت.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹.</ref> | ابن ادریس فقیه نوپردازی بود که فقه را حیات تازهای بخشید، و به گونه بیسابقهای در فروع فقهی به بحث استدلالی پرداخت. دوره استدلالی فقه از زمان ابن ادریس حلی شروع میشود، و تا زمان مرحوم محقق حلی ادامه مییابد. و در مجموع بیش از یک صد سال به طول انجامید. شیوهٔ علمی فقها در این دوره، همان روش ابن ادریس بود و همه آن را مورد قبول قرار داده و پذیرفتند. با پیروی از این روش، فقه از جهت استدلال در بحث و فروع علمی رشد چشمگیری یافت.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹.</ref> | ||
برخی گفتهاند انتقادات ابن إدریس در آن دوره چندان موفق نبود و هواداری نیافت اما چون حرکت و جنبشی، در راه خارج ساختن فقه شیعی از جمود و تحجر بود به نوبه خود خدمتی شایسته به اجتهاد و سیر تکاملی فقه نمود. مشخصه اصلی روش او همان روح نقد و ایراد، و اعتقاد به تفکر آزاد، و آسیبپذیر دانستن اجتهادات و اندیشههاست که در دیباچه و خاتمه کتاب سرائر خود بدان اشاره کرده و گویای آزاداندیشی و روح نقد علمی اوست.<ref>مدرسی، سید حسین، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش، ص۵۱.</ref> | |||
=== نقد به فقه شیخ طوسی === | === نقد به فقه شیخ طوسی === | ||
ابن ادریس روحی نقاد داشت و با آراء و انظار شیخ طوسی سخت به مقابله برخاست و روش وی را در فقه به شدت مورد انتقاد قرار داد به طوری که خشونت أو در این مورد، در مآخذ متأخرتر نوعی تجاوز از حد و سنت شکنی تلقی گردیده است.<ref>مدرسی، سید حسین، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمه محمد آصف فکرت، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸ش، ص۵۱.</ref> | |||
ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشوده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> وی که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفت و باب نقد آرای شیخطوسی را گشود. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. آرای فقهی ابنادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابنادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref> | ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشوده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> وی که به ضرورت استقلال فکری فقیه سخت پایبند بود، به تقلید از آرا و افکار گذشتگان خرده گرفت و باب نقد آرای شیخطوسی را گشود. این شیوه بر فقهای ادوار بعد تأثیر گذاشت و به حرکت اجتهادی در فقه شیعه جانی دوباره بخشید. آرای فقهی ابنادریس در منابع فقهی بعدی همواره مورد توجه قرار گرفته است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابنادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۸۳: | ||
ابن ادریس درباره کتاب السرائر میگوید: «به نظر من این کتاب بهترین تألیفی است که در این فنّ صورت پذیرفته است، و این روش رساترین شیوه در بیان و گویاترین راه از جهت طرح بحث و ارائه دلیل میباشد که در آن هرگز راهی برای روایات و اخبار ضعیف نیست. من در این کتاب تحقیق خود را بر پایه سبکی تازه بنا نهادم، چه، کشف احکام تنها به یکی از راههای ذیل ممکن است: یا از راه کتاب خدا، یا سنت متواتر پیامبر، یا اجماع و اتفاق علما، یا دلیل عقل. در صورتی که از سه راه اول امکان دسترسی به حکم شرعی نبود، آنگاه محققین دینی در مسائل شرعی به دلیل عقل تکیه میکنند، و از آن راه به همهٔ احکام شرعی و مسائل فقهی آگاهی مییابند. پس باید بدان اعتماد و تکیه کرد، و هر کس حجیت آن را انکار کند به گمراهی رفته و راه در تاریکی پیموده و گفتاری بیرون از محدوده زبان آورده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> | ابن ادریس درباره کتاب السرائر میگوید: «به نظر من این کتاب بهترین تألیفی است که در این فنّ صورت پذیرفته است، و این روش رساترین شیوه در بیان و گویاترین راه از جهت طرح بحث و ارائه دلیل میباشد که در آن هرگز راهی برای روایات و اخبار ضعیف نیست. من در این کتاب تحقیق خود را بر پایه سبکی تازه بنا نهادم، چه، کشف احکام تنها به یکی از راههای ذیل ممکن است: یا از راه کتاب خدا، یا سنت متواتر پیامبر، یا اجماع و اتفاق علما، یا دلیل عقل. در صورتی که از سه راه اول امکان دسترسی به حکم شرعی نبود، آنگاه محققین دینی در مسائل شرعی به دلیل عقل تکیه میکنند، و از آن راه به همهٔ احکام شرعی و مسائل فقهی آگاهی مییابند. پس باید بدان اعتماد و تکیه کرد، و هر کس حجیت آن را انکار کند به گمراهی رفته و راه در تاریکی پیموده و گفتاری بیرون از محدوده زبان آورده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref> | ||
== دیگر آثار == | == دیگر آثار == |