automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←تیتر) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←تیتر) |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابنادریس را نیز نادرست شمردهاند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت میدانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی میکرده است. برخی علمای پیش از او، مانند سیدِمرتضی علمالهدی (متوفی ۴۳۶ق) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابنشهر آشوب، طَبْرِسی، و ابنزهره هم بدان قائل بودهاند و پذیرش این نظر به هیچوجه نمیتواند موجب طعن و ضعف ابنادریس باشد. هرچند ابنادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده و آن را علمآور ندانسته است، آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست؛ زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است. از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابنادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابنادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> | نسبت کنار نهادن تمامی روایات به ابنادریس را نیز نادرست شمردهاند، زیرا وی خبر متواتر و خبر مقرون به قراین قطعی را حجت میدانسته و فقط عمل کردن به خبر واحد را نفی میکرده است. برخی علمای پیش از او، مانند سیدِمرتضی علمالهدی (متوفی ۴۳۶ق) و نیز برخی از علمای دیگر قرن ششم، مانند ابنشهر آشوب، طَبْرِسی، و ابنزهره هم بدان قائل بودهاند و پذیرش این نظر به هیچوجه نمیتواند موجب طعن و ضعف ابنادریس باشد. هرچند ابنادریس در بسیاری موارد به خبر واحد استناد نکرده و آن را علمآور ندانسته است، آثار وی مملو از احادیث، همراه با استناد به آنهاست؛ زیرا وی علاوه بر اخبار متواتر، استناد به اخبار آحادی را که با ادله دیگر مانند کتاب، سنّت یا اجماع تأیید شود، جایز شمرده است. از جمله پیامدهای انکار حجیت خبر واحد از جانب ابنادریس، توجه بیشترِ او به ظواهر قرآن و سنّت، اتفاق فقها و اصول عملیه است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابنادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
اعتقاد به عدم حجیت ''خبر واحد'' از مهمترین مبانی ''ابن ادریس'' است. ابن ادریس عمل به خبر واحد را شدیداً تقبیح کرده و آن را موجب نابودی اسلام میداند. انکار خبر واحد از مشهورترین مبانی فقهی ابن ادریس است و بهطور صریح در موارد متعدد در سرائر آن را غیرمعتبر دانسته است. ابن ادریس معتقد بود عمل به خبر واحد هرچند راویش هم ثقه باشد جایز نیست. ابن ادریس علت عدم عمل به خبر واحد را مفید علم نبودن اخبار میداند. او در عمل نکردن به اخبار آحاد به آیه و لاقف ما لیس لک به علم (اسرا ۳۹) استناد کرده است.<ref>غفوری سدهی، مریم، و دیگران، «بررسی مبانی آرای شاذ ومتفردات ابن ادریس حلی»، مجله پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی، دوره | اعتقاد به عدم حجیت ''خبر واحد'' از مهمترین مبانی ''ابن ادریس'' است. ابن ادریس عمل به خبر واحد را شدیداً تقبیح کرده و آن را موجب نابودی اسلام میداند. انکار خبر واحد از مشهورترین مبانی فقهی ابن ادریس است و بهطور صریح در موارد متعدد در سرائر آن را غیرمعتبر دانسته است. ابن ادریس معتقد بود عمل به خبر واحد هرچند راویش هم ثقه باشد جایز نیست. ابن ادریس علت عدم عمل به خبر واحد را مفید علم نبودن اخبار میداند. او در عمل نکردن به اخبار آحاد به آیه و لاقف ما لیس لک به علم (اسرا ۳۹) استناد کرده است.<ref>غفوری سدهی، مریم، و دیگران، «بررسی مبانی آرای شاذ ومتفردات ابن ادریس حلی»، مجله پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی، دوره ۱۶، شماره ۶۰، شهریور ۱۳۹۹ش، ص۱۱۳. و ۱۱۶ و ۱۱۷ و ۱۱۸.</ref> | ||
ابنادریس حلّی (م ۵۹۸ ق)، از یک سو، خبر واحد را حجّت نمیدانست، مگر این که اصحاب به آن عمل کرده باشند. از سوی دیگر، بیشتر اخبار کتب اربعه را خبر واحد محفوف به قرائن نمیدانست و از این رو، آنها را طرد میکرد و سراغ حکم عقل و اصالت برائت میرفت.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ص۶۰.</ref> | ابنادریس حلّی (م ۵۹۸ ق)، از یک سو، خبر واحد را حجّت نمیدانست، مگر این که اصحاب به آن عمل کرده باشند. از سوی دیگر، بیشتر اخبار کتب اربعه را خبر واحد محفوف به قرائن نمیدانست و از این رو، آنها را طرد میکرد و سراغ حکم عقل و اصالت برائت میرفت.<ref>بهشتی، ابراهیم، اخباریگری، تاریخ و عقاید، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش، ص۶۰.</ref> | ||
رجالی دانشمند مشهور، شیخ ابو علی حائری در کتاب «منتهی المقال» بعد از نقل عبارت مزبور، میگوید: | رجالی دانشمند مشهور، شیخ ابو علی حائری در کتاب «منتهی المقال» بعد از نقل عبارت مزبور، میگوید: «گزافگویی ابن داود و عدم رعایت جهت انصاف او، بر کسی! پوشیده نیست، چه که نگوهش از این دانشمند بزرگ، مخصوصاً با این علتی که ذکر کرده (که چون خبر واحد را معتبر نمیدانسته، به کلی از اخبار اهل بیت(ع) دوری جسته است) چندان بی پایه است که حد ندارد، زیرا: اولا: عمل کردن ابن ادریس و اعتماد وی به بسیاری از اخبار-مخصوصا که او در آخر سرائر از کتب قدما آورده است-چیزی نیست که بر اهل دانش پوشیده باشد. ثانیا:در میان فقهای ما تنها ابن ادریس نیست که عمل به خبر واحد نکرده است، بلکه جمعی از بزرگان علما، مانند سید مرتضی، ابو المکارم ابن زهره، ابن قبه و دیگران نیز عمل به خبرواحد را معتبر نمیدانند. پس اگر عمل نکردن به خبر واحد، موجب تضعیف ابن ادریس باشد، باید این بزرگان را هم تضعیف کرد، در صورتی که هیچکس آنها را ضعیف ندانسته است.»<ref>عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲ش، ص۶۱.</ref>[[پرونده:کتاب-السرائر.jpg|بندانگشتی|296x296پیکسل]] | ||
== السرائر == | == السرائر == | ||
مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ابنادریس، کتاب | مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ابنادریس، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، معروف به السرائر، شامل تمام ابواب فقه (عبادات، عقود، ایقاعات و احکام) است که آن را در ۵۸۷ و ۵۸۸ق تألیف کرد. این کتاب از نظر تعداد ابواب و فصول جامعترین کتابی است که تا عصر ابنادریس نگارش یافته است. در پایان کتاب فصلی با نام زیادات آمده که به مُستَطرَفات السرائر شهرت یافته و در آن احادیث جالب توجهی از آثار متقدمان گردآوری شده است و در میان آنها، احادیث نادر و منحصر به فردی نیز دیده میشود.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابنادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
ابنادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاههای خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانآ نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است. هرچند | ابنادریس حلّی هدف از تألیف سرائر را نگارش کتابی مستند به دلایل و براهین صحیح و به دور از تقلید دیگران و بدون پیروی از اخبار آحاد ذکر کرده است. وی در این کتاب، علاوه بر بیان دیدگاههای خود، آرای فقهای معاصرش را نیز ذکر و احیانآ نقد کرده که گاه واکنش آنها را برانگیخته است. هرچند ابن ادریس در سرائر اقوال فقهای بسیاری را نقل و احیانآ نقد کرده، اما عمدتآ به نقد و بررسی آرای فقهی و احیاناً اصولی شیخطوسی پرداخته و با ذکر ادله و مستندات، برخی از آنها را پذیرفته و شماری دیگر را نپذیرفته است، بهطوری که میتوان سرائر را کتابی در نقد آثار شیخ بهشمار آورد. تألیف این کتاب و نیز کتاب غنیةالنزوع (اثر ابنزهره) در چند سال پیشتر، که به نقد آرای اصولی شیخطوسی در عدةالاصول پرداخته بود، بیانگر پیشرفت علم فقه و اصول تا مرحله مناقشهجویی و نقادی در آرای شیخ بود. کتابِ سرائر را در بهکارگیری قواعد اصولی و تکیه بر مبانی استنباط و نیز بهرهگیری از استدلال، برتر از کتاب المبسوط شیخ طوسی دانستهاند. بهرهگیری از اصول فقه در استنباط مسائل فقهی در سرائر بسیار چشمگیر است. در سرائر فتاوای نادری نیز دیده میشود، از جمله شرط نبودن فقر در استحقاق یتیم هاشمی برای دریافت خمس و جواز شستن دست و صورت از پایین در وضو.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابنادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
ابن ادریس یک فقیهی است که به خبر واحد عمل نمیکند، بر عکس جمهور فقهاء که اگر خبر واحد مورد وثوق و اعتماد باشد عمل میکنند. ولی در عین حال در آخر کتاب [( سرائر )] خودش که از کتب فقهی بسیار ارجمند و با ارزش ما است یک خاتمهای دارد که معروف است به [( مستطرفات سرائر )]. در آنجا در یک قسمت، این آدم بدبین که به اخبار واحد عمل نمیکند، یک سلسله اخبار و احادیث دارد که آنها را غیرقابل تردید میداند و واحد نمیشمارد، بلکه متواتر یا نزدیک به متواتر میداند.<ref>مطهری، مرتضی، خاتمیت، بیتا، تهران، بینا، ص۱۳۳.</ref> | ابن ادریس یک فقیهی است که به خبر واحد عمل نمیکند، بر عکس جمهور فقهاء که اگر خبر واحد مورد وثوق و اعتماد باشد عمل میکنند. ولی در عین حال در آخر کتاب [( سرائر )] خودش که از کتب فقهی بسیار ارجمند و با ارزش ما است یک خاتمهای دارد که معروف است به [( مستطرفات سرائر )]. در آنجا در یک قسمت، این آدم بدبین که به اخبار واحد عمل نمیکند، یک سلسله اخبار و احادیث دارد که آنها را غیرقابل تردید میداند و واحد نمیشمارد، بلکه متواتر یا نزدیک به متواتر میداند.<ref>مطهری، مرتضی، خاتمیت، بیتا، تهران، بینا، ص۱۳۳.</ref> |