automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (←منابع) |
جز (اصلاح) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
بر خلاف تصور اینکه عصمت در تضاد با اختیار و اراده انسان بر گناه کردن دانسته میشود، گفته میشود که عصمت انسان با طبیعت انسانی سازگار است و انبیا و امامان معصوم از جنس انسان هستند و نه غیر از او، انسان معصوم، برتر و فراتر از انسان نیست بلکه با عصمت میتواند انسان برتر باشد. معصوم توانایی انجام گناه را دارد اما خود را به گناه آلوده نمیکند او قوای نفسانی و شهوانی خود را سرکوب نکرده بلکه از راه حلال به تعدیل شهوت و نیاز خود می پردازد. | بر خلاف تصور اینکه [[عصمت]] در تضاد با اختیار و اراده انسان بر گناه کردن دانسته میشود، گفته میشود که عصمت [[انسان]] با طبیعت انسانی سازگار است و [[انبیا]] و [[امامان معصوم]] از جنس انسان هستند و نه غیر از او، انسان معصوم، برتر و فراتر از انسان نیست بلکه با عصمت میتواند انسان برتر باشد. معصوم توانایی انجام گناه را دارد اما خود را به [[گناه]] آلوده نمیکند او قوای نفسانی و شهوانی خود را سرکوب نکرده بلکه از راه حلال به تعدیل شهوت و نیاز خود می پردازد. | ||
==شبهه نفی معصومیت== | ==شبهه نفی معصومیت== | ||
برخی از کسانی که به روشن فکران مذهبی شهرت یافتهاند، بی گناهی را گناهی بزرگ برای بشر میشمارند با این استدلال که طینت آدمی را با اراده و اختیار سرشتهاند و آنان که این ویژگی را ندارند، یا حیوان یا فرشتهاند. | برخی از کسانی که به روشن فکران مذهبی شهرت یافتهاند، بی گناهی را گناهی بزرگ برای بشر میشمارند با این استدلال که طینت آدمی را با اراده و اختیار سرشتهاند و آنان که این ویژگی را ندارند، یا حیوان یا فرشتهاند. | ||
انسان مطیع و رام، حیوانی است که کار میکند، بار میبرد و زندگی غریزی میکند. راستی چه نعمت بزرگی است قدر نه گفتن و عصیان کردن و چه متعالی اند کسانی که به قلهٔ رفیع عصیان صعود میکنند… نمیگوییم عصیان خوب است و باید عصیان کرد، بلکه میگوییم انسان، با عصیان، اراده و آگاهی و قدرت خود را ثابت میکند… اگر بنا شود که بر فرض محال انسان هرگز گناه نکند، در آن صورت یا حیوان است یا فرشته، و به هر حال، انسان نیست. | انسان مطیع و رام، حیوانی است که کار میکند، بار میبرد و زندگی غریزی میکند. راستی چه نعمت بزرگی است قدر نه گفتن و عصیان کردن و چه متعالی اند کسانی که به قلهٔ رفیع عصیان صعود میکنند… نمیگوییم عصیان خوب است و باید عصیان کرد، بلکه میگوییم انسان، با عصیان، اراده و آگاهی و قدرت خود را ثابت میکند… اگر بنا شود که بر فرض محال انسان هرگز گناه نکند، در آن صورت یا حیوان است یا فرشته، و به هر حال، انسان نیست. | ||
احمد امین مصری نیز پیراستگی از گناه را ناشدنی میشمارد و با اشاره به وجود گرایشهای گوناگون در آدمی، برای انسان عاری از گناه، جای گاهی جز پندار نمیشناسد. قسمتی از سخنان او چنین است: | احمد امین مصری نیز پیراستگی از گناه را ناشدنی میشمارد و با اشاره به وجود گرایشهای گوناگون در آدمی، برای انسان عاری از گناه، جای گاهی جز پندار نمیشناسد. قسمتی از سخنان او چنین است: | ||
خط ۲۱: | خط ۲۲: | ||
===انسان برتر، نه برتر از انسان=== | ===انسان برتر، نه برتر از انسان=== | ||
در طول تاریخ، بسیاری از افراد به دلیل بشر بودن انبیا، پیامبری شان را زیر سؤال برده و از پذیرش دعوتشان روی برتافته اند. پیام آوران آسمانی نیز با تأکید بر بشر بودن خویش، موهبت الهی را دلیل دست یابی به این مقامات ویژه دانستهاند {{قرآن|إِنْ نَحْنُ إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللّه یَمُنُّ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ|ترجمه=ما جز بشری مثل شما نیستیم ولی خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منّت مینهد|سوره=ابراهیم|آیه=۱۱}}. | در طول تاریخ، بسیاری از افراد به دلیل بشر بودن انبیا، پیامبری شان را زیر سؤال برده و از پذیرش دعوتشان روی برتافته اند. پیام آوران آسمانی نیز با تأکید بر بشر بودن خویش، موهبت الهی را دلیل دست یابی به این مقامات ویژه دانستهاند: {{قرآن|إِنْ نَحْنُ إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللّه یَمُنُّ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ|ترجمه=ما جز بشری مثل شما نیستیم ولی خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منّت مینهد|سوره=ابراهیم|آیه=۱۱}}. | ||
بنابراین، نباید از همانندی در انسانیّت به گمراهی بیفتیم و هیچ انسانی را شایستهٔ ارتباط با جهانی دیگر و دست یابی به مقامات والایی چون عصمت ندانیم. ما اگر خود چهرهٔ حقیقی گناه را، چنانکه باید، درک نکردهایم و آن ارادهٔ قوی برای دوری از آنها را در خود نمیبینیم و خویشتن را اسیر دامهای شیطانی مییابیم، نباید همگان را با خود مقایسه کرده، هر سخنی را که فراتر از سطح اندیشهٔ ما است انکار کنیم. | بنابراین، نباید از همانندی در انسانیّت به گمراهی بیفتیم و هیچ انسانی را شایستهٔ ارتباط با جهانی دیگر و دست یابی به مقامات والایی چون عصمت ندانیم. ما اگر خود چهرهٔ حقیقی گناه را، چنانکه باید، درک نکردهایم و آن ارادهٔ قوی برای دوری از آنها را در خود نمیبینیم و خویشتن را اسیر دامهای شیطانی مییابیم، نباید همگان را با خود مقایسه کرده، هر سخنی را که فراتر از سطح اندیشهٔ ما است انکار کنیم. | ||
===توانایی انجام گناه، نه آلودگی به آن=== | ===توانایی انجام گناه، نه آلودگی به آن=== | ||
آنچه رهزن | آنچه رهزن اندیشه عصمت ستیزان قرار گرفته، این پندار است که با وجود گرایشهای نفسانی، گریزی از آلودگی به گناه نیست. غافل از آن که در کنار امیالی که آدمی را به زشتیها فرا میخواند، همواره گرایش به خوبی نیز وجود دارد و در معصومان، این گرایشها هیچگاه راهی برای به بار نشستن امیال دستهٔ اول باقی نمیگذارد؛ و به اصطلاح، در این انسانهای والا، مقتضی انجام گناه، همواره مانعی در پیش روی خود میبیند و از فعالیت بازمیماند. | ||
===تعدیل قوا، نه سرکوب آنها=== | ===تعدیل قوا، نه سرکوب آنها=== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |