trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقالات) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| عنوان =بحثی درباره مرجعیت و روحانیت | |||
| تصویر =کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت.PNG | |||
| اندازه تصویر = | |||
| توضیح_تصویر = | |||
| نامهای دیگر = | |||
| نویسنده =مرتضی مطهری و دیگران | |||
| تاریخ نگارش =۱۳۴۱ش | |||
| موضوع =اجتهاد، تقلید و روحانیت | |||
| سبک =مجموعه مقالات | |||
| زبان =فارسی | |||
| ویراستار =مرتضی مطهری | |||
| به تصحیح = | |||
| به کوشش = | |||
| تصویرگر = | |||
| طراح جلد = | |||
| تعداد جلد =۱ | |||
| تعداد صفحات = | |||
| قطع = | |||
| مجموعه = | |||
| ترجمه به دیگر زبانها= | |||
| ناشر =شرکت سهامی انتشار | |||
| محل نشر =تهران | |||
| تاریخ نشر =۱۳۴۱ش | |||
| نوبت چاپ = | |||
| شمارگان = | |||
| شابک = | |||
| نوع رسانه = | |||
| وبسایت ناشر = | |||
| نام کتاب = <!-- نام کتاب به زبان فارسی --> | |||
| مترجم = <!-- مترجم به فارسی --> | |||
| مشخصات نشر = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی --> | |||
| نسخه الکترونیکی = | |||
}} | |||
{{درگاه|حوزه و روحانیت}} | {{درگاه|حوزه و روحانیت}} | ||
'''بحثی درباره مرجعیت و روحانیت''' مجموعه مقالاتی درباره مرجعیت و | '''بحثی درباره مرجعیت و روحانیت''' مجموعه مقالاتی درباره مرجعیت و روحانیت، که با دیدگاهی نو نوشته شده است. این کتاب در زمان انتشار مورد توجه و اقبال فراوان قرار گرفت و انتقاداتی را نیز به همراه داشت. این کتاب نوعی خودانتقادی از سوی روحانیان قلمداد شده که به دنبال اصلاح سازمان مرجعیت و روحانیت و هماهنگکردن آن با اقتضائات زمانه بودند. | ||
کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت یکی از آثار سیاسی مهم دهه چهل شمسی و حاوی نظرات مهم درباره موضوعات درونی سازمان مذهبی شیعه، یعنی مرجعیت و روحانیت، قلمداد شده است. پس از درگذشت [[آیتالله بروجردی]] در سال ۱۳۴۱ش و پایان مرجعیت فراگیر او در جهان تشیع، در میان مقلدان و متخصصان تشتتی درباره آینده مرجعیت و [[تقلید]] بهوجود آمد. این سرگردانی و تشتت موجب شد تا شماری از روحانیان فعال در عرصه فرهنگ عمومی اسلامی تلاش کنند تا وضعیت آرمانی مورد نظر خود را درباره کیفیت مناسبات میان مرجعیت و مردم ارائه دهند. | کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت یکی از آثار سیاسی مهم دهه چهل شمسی و حاوی نظرات مهم درباره موضوعات درونی سازمان مذهبی شیعه، یعنی مرجعیت و روحانیت، قلمداد شده است. پس از درگذشت [[آیتالله بروجردی]] در سال ۱۳۴۱ش و پایان مرجعیت فراگیر او در جهان تشیع، در میان مقلدان و متخصصان تشتتی درباره آینده مرجعیت و [[تقلید]] بهوجود آمد. این سرگردانی و تشتت موجب شد تا شماری از روحانیان فعال در عرصه فرهنگ عمومی اسلامی تلاش کنند تا وضعیت آرمانی مورد نظر خود را درباره کیفیت مناسبات میان مرجعیت و مردم ارائه دهند. | ||
خط ۱۵: | خط ۴۹: | ||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت مجموعه مقالاتی است که از دیدگاهی نو به مباحثی درباره مرجعیت و تقلید و جایگاه روحانیت در جامعه با هدف اصلاح درونی سازمان مرجعیت و روحانیت پرداخته است.<ref>درخشه، جلال، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۸۰ش، ص۲۹۶–۲۹۷.</ref> این کتاب یکی از آثار سیاسی مهم دهه چهل شمسی و حاوی نظرات مهم درباره موضوعات درونی سازمان مذهبی شیعه، یعنی [[مرجعیت]] و روحانیت، قلمداد شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۲۹۷.</ref> | کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت مجموعه مقالاتی است که از دیدگاهی نو به مباحثی درباره مرجعیت و تقلید و جایگاه روحانیت در جامعه با هدف اصلاح درونی سازمان مرجعیت و روحانیت پرداخته است.<ref>درخشه، جلال، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۸۰ش، ص۲۹۶–۲۹۷.</ref> این کتاب یکی از آثار سیاسی مهم دهه چهل شمسی و حاوی نظرات مهم درباره موضوعات درونی سازمان مذهبی شیعه، یعنی [[مرجعیت]] و روحانیت، قلمداد شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۲۹۷.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۶۳: | ||
این فضا، شماری از روحانیان فعال در عرصه فرهنگ عمومی اسلامی را به چارهاندیشی برانگیخت. آنان تلاش کردند تا زمانی که مرجعیت واحدی بر اوضاع مسلط نیست وضعیت آرمانی مورد نظر خود را درباره کیفیت مناسبات میان [[مرجعیت]] و مردم ارائه دهند.<ref>جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی و سیاسی (۱۳۲۰–۱۳۵۷ش)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۸.</ref> برای چارهجویی جلساتی از سوی دبیرخانه انجمنهای اسلامی ایران برگزار شد.<ref>مطهری، و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، مقدمه مرتضی مطهری، ص۴۲.</ref> در این جلسات، در ابتدا قرار میشود تا موضوعات و دغدغهها موجود در زمینه مرجعیت و روحانیت مشخص شود و هر موضوع توسط متخصصی انتخاب شود و در سمیناری ارائه گردد. اما به دلیل وجود مشکلات، برگزاری سمینار ملغی میشود و گفتارها بهصورت مجموعه مقالاتی ارائه میشود.<ref>مطهری، و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، مقدمه مرتضی مطهری، ص۴۷–۴۸.</ref> | این فضا، شماری از روحانیان فعال در عرصه فرهنگ عمومی اسلامی را به چارهاندیشی برانگیخت. آنان تلاش کردند تا زمانی که مرجعیت واحدی بر اوضاع مسلط نیست وضعیت آرمانی مورد نظر خود را درباره کیفیت مناسبات میان [[مرجعیت]] و مردم ارائه دهند.<ref>جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی و سیاسی (۱۳۲۰–۱۳۵۷ش)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۸.</ref> برای چارهجویی جلساتی از سوی دبیرخانه انجمنهای اسلامی ایران برگزار شد.<ref>مطهری، و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، مقدمه مرتضی مطهری، ص۴۲.</ref> در این جلسات، در ابتدا قرار میشود تا موضوعات و دغدغهها موجود در زمینه مرجعیت و روحانیت مشخص شود و هر موضوع توسط متخصصی انتخاب شود و در سمیناری ارائه گردد. اما به دلیل وجود مشکلات، برگزاری سمینار ملغی میشود و گفتارها بهصورت مجموعه مقالاتی ارائه میشود.<ref>مطهری، و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، مقدمه مرتضی مطهری، ص۴۷–۴۸.</ref> | ||
نویسندگان کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت شماری از روحانیان فعال در عرصه فرهنگ عمومی اسلامی قلمداد شدهاند.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی و سیاسی، ص۱۳۸.</ref> بهجز [[مهدی بازرگان]]، باقی نویسندگان این مجموعه مقالات روحانی بودند.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی و سیاسی، ص۱۳۸.</ref> گفته شده که فهرست نام نویسندگان این مجموعه مقالات وزن علمی و اجتماعی این کتاب و میزان تأثیر آن در آگاهی جامعه از مقوله مرجعیت و روحانیت و اصلاح کاستیهای این نهاد دینی و اجتماعی را آشکار میکند.<ref>مطهری و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، تهران، یادداشت ناشر چاپ سوم، ص۳.</ref> | نویسندگان کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت شماری از روحانیان فعال در عرصه فرهنگ عمومی اسلامی قلمداد شدهاند.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی و سیاسی، ص۱۳۸.</ref> بهجز [[مهدی بازرگان]]، باقی نویسندگان این مجموعه مقالات روحانی بودند.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی و سیاسی، ص۱۳۸.</ref> گفته شده که فهرست نام نویسندگان این مجموعه مقالات وزن علمی و اجتماعی این کتاب و میزان تأثیر آن در آگاهی جامعه از مقوله مرجعیت و روحانیت و اصلاح کاستیهای این نهاد دینی و اجتماعی را آشکار میکند.<ref>مطهری و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، تهران، یادداشت ناشر چاپ سوم، ص۳.</ref> | ||
== مقالات == | == مقالات == | ||
[[پرونده:چاپ جدید کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت.PNG|بندانگشتی|چاپ جدید کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت|274x274پیکسل]] | |||
کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت از ده مقاله تشکیل شده که هر مقاله به بحثی درباره مرجعیت، [[تقلید]] و نظام روحانیت شیعه میپردازد:<ref>مطهری، و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، مقدمه مرتضی مطهری، ص۴۸.</ref> | کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت از ده مقاله تشکیل شده که هر مقاله به بحثی درباره مرجعیت، [[تقلید]] و نظام روحانیت شیعه میپردازد:<ref>مطهری، و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، مقدمه مرتضی مطهری، ص۴۸.</ref> | ||
=== اجتهاد و تقلید در اسلام و شیعه === | === اجتهاد و تقلید در اسلام و شیعه === | ||
[[ | '''سید محمدحسین طباطبایی''' (۱۲۸۱–۱۳۶۰ش)، مشهور به [[علامه طباطبایی]]، فقیه، فیلسوف و مفسر قرآن، در این مقاله به این پرسش پاسخ میدهد که چرا [[اجتهاد]] و تقلید مقولهای ضروری از نظر انسانی و سپس اسلامی است. او چالشهای موجود در مورد تقلید انسان عاقل از دیگری را در این مقاله پاسخ میدهد؛ او تقلید کورکورانه را بهشدت رد میکند و آن را مغایر با [[قرآن]] و اسلام و فطرت انسانی قلمداد مینماید. او اسلام را آیینی معرفی میکند که به همه ساحات حیات انسانی توجه کرده و دستوراتی مطابق با آن ساحات صادر کرده است. از نظر او، هر انسان مکلفی موظف به پیروی از آن دستورها (شریعت) است. علامه با اشاره به کلیبودن بیانات دینی تصریح میکند که برای بهدست آوردن جزئیات [[احکام]] راهی جز پیمودن طریق استدلال وجود ندارد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۲۹۹–۳۰۰.</ref> | ||
علامه طباطبایی اجتهاد را برای همه [[مسلمانان]] غیرممکن دانسته و معتقد است تنها عده معدودی توانایی چنین استنباطی خواهند داشت و دیگران باید تقلید کنند. او موضوع اجتهاد و تقلید را از اساسیترین و عمومیترین مسائل حیاتی انسان قلمداد کرده و معتقد است که هر انسانی که پای به دایره اجتماع میگذارد، ناگزیر از تقلید و پیروی اجتهاد دیگری است و تنها در بخش کوچکی از حیات خود به اجتهاد میپردازد. او در نهایت اجتهاد و تقلید را مقولهای فطری تلقی میکند؛ البته نه تقلید بیخردانه که، از نظر او از پستترین و مذمومترین صفات انسانی است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۲۹۹–۳۰۰.</ref> | علامه طباطبایی اجتهاد را برای همه [[مسلمانان]] غیرممکن دانسته و معتقد است تنها عده معدودی توانایی چنین استنباطی خواهند داشت و دیگران باید تقلید کنند. او موضوع اجتهاد و تقلید را از اساسیترین و عمومیترین مسائل حیاتی انسان قلمداد کرده و معتقد است که هر انسانی که پای به دایره اجتماع میگذارد، ناگزیر از تقلید و پیروی اجتهاد دیگری است و تنها در بخش کوچکی از حیات خود به اجتهاد میپردازد. او در نهایت اجتهاد و تقلید را مقولهای فطری تلقی میکند؛ البته نه تقلید بیخردانه که، از نظر او از پستترین و مذمومترین صفات انسانی است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۲۹۹–۳۰۰.</ref> | ||
=== شرایط و وظایف مرجع === | === شرایط و وظایف مرجع === | ||
[[سید ابوالفضل موسوی مجتهد زنجانی]] در این مقاله، ضمن تأکید بر فطری و طبیعیبودن رجوع جاهل به عالم، نکته جدیدی بر آنچه که دیگران در مقالات خود بیان کردهاند اضافه نمیکند و صرفاً نقش عناصر و علمای آگاه در مورد مسائل دینی در شرایط جدید و نیازهای موجود را بسیار مهم قلمداد میکند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۲.</ref> | [[سید ابوالفضل موسوی مجتهد زنجانی]] (۱۲۷۹–۱۳۷۱ش)، مجتهد دینی و روحانی ملیگرا و از اعضای [[جبهه ملی]]، در این مقاله، ضمن تأکید بر فطری و طبیعیبودن رجوع جاهل به عالم، نکته جدیدی بر آنچه که دیگران در مقالات خود بیان کردهاند اضافه نمیکند و صرفاً نقش عناصر و علمای آگاه در مورد مسائل دینی در شرایط جدید و نیازهای موجود را بسیار مهم قلمداد میکند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۲.</ref> | ||
=== اجتهاد در اسلام === | === اجتهاد در اسلام === | ||
این مقاله [[مرتضی مطهری]] در کنار [[مقاله «مشکل اساسی در سازمان روحانیت» شهید مطهری|مقاله «مشکل اساسی در سازمان روحانیت»]] نسبت به سایر مقالات این کتاب با ارزشتر قلمداد شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۲–۳۰۳.</ref> مطهری در این مقاله اجتهاد را جزء افتخارات [[فقه شیعه]] دانسته و [[اخباریگری]] را، که به رکود در موضوع اجتهاد میانجامد، جریان فکری خردستیز در عالم تشیع معرفی میکند. مطهری سپس به موضوع [[تقلید]] میپردازد، و با تقسیمبندی آن به تقلید مشروع و تقلید ممنوع، تقلید کورکورانه و سرسپردگی را در نظر اسلام رد کرده و تقلید مشروع، که تقلید از مجتهدان است، را مشروع قلمداد میکند. مطهری بحث ممنوعیت جواز تقلید از میت در فقه را از جمله مسائل بسیار مهم و اساسی فقه شیعه میداند و آن را باعث تکامل [[علوم اسلامی]] میداند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۳–۳۰۴.</ref> | این مقاله [[مرتضی مطهری]] (۱۲۹۸–۱۳۵۸ش)، مشهور به [[شهید مطهری]]، فقیه و اسلامشناس، در کنار [[مقاله «مشکل اساسی در سازمان روحانیت» شهید مطهری|مقاله «مشکل اساسی در سازمان روحانیت»]] نسبت به سایر مقالات این کتاب با ارزشتر قلمداد شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۲–۳۰۳.</ref> مطهری در این مقاله اجتهاد را جزء افتخارات [[فقه شیعه]] دانسته و [[اخباریگری]] را، که به رکود در موضوع اجتهاد میانجامد، جریان فکری خردستیز در عالم تشیع معرفی میکند. مطهری سپس به موضوع [[تقلید]] میپردازد، و با تقسیمبندی آن به تقلید مشروع و تقلید ممنوع، تقلید کورکورانه و سرسپردگی را در نظر اسلام رد کرده و تقلید مشروع، که تقلید از مجتهدان است، را مشروع قلمداد میکند. مطهری بحث ممنوعیت جواز تقلید از میت در فقه را از جمله مسائل بسیار مهم و اساسی فقه شیعه میداند و آن را باعث تکامل [[علوم اسلامی]] میداند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۳–۳۰۴.</ref> | ||
مطهری با انتقاد از وضعیت [[مرجعیت شیعه]] و ناکارآمدیهای آن را برای جهان جدید در پایان مقاله خود دو پیشنهاد مشخص برای پویایی اجتهاد مطرح میکند: یکی اینکه لزومی ندارد مردم در همه مسائل خود از یک نفر تقلید کنند و بهتر است فقه نیز مانند سایر علوم در عصر جدید تخصصی شود؛ دیگری پیشنهاد همکاری و همفکری میان فقها برای رشد علمی و انطباق با زمانه است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۳–۳۰۴.</ref> | مطهری با انتقاد از وضعیت [[مرجعیت شیعه]] و ناکارآمدیهای آن را برای جهان جدید در پایان مقاله خود دو پیشنهاد مشخص برای پویایی اجتهاد مطرح میکند: یکی اینکه لزومی ندارد مردم در همه مسائل خود از یک نفر تقلید کنند و بهتر است فقه نیز مانند سایر علوم در عصر جدید تخصصی شود؛ دیگری پیشنهاد همکاری و همفکری میان فقها برای رشد علمی و انطباق با زمانه است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۳–۳۰۴.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۸۷: | ||
=== انتظارات مردم از مراجع === | === انتظارات مردم از مراجع === | ||
[[ | مهدى بازرگان (۱۲۸۶–۱۳۷۳ش)، مشهور به [[مهندس بازرگان]]، سیاستمدار و پژوهشگر نوگرای دینی و قرآنی، در مقاله خود بهدلیل روحانى نبودنش از منظرى متفاوت و بیرونى به مشکلات مرجعیت و [[روحانیت]] نگریسته است. مقاله او بهلحاظ محتوا، که دربرگیرنده انتظارات مردم از مراجع و روحانیت است، بسیار مهم تلقى شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸-۳۰۹.</ref> بازرگان در این مقاله با پذیرش این نکته که اسلام دینى سیاسى و اجتماعى است، نتیجه مىگیرد که چنین دینى باید بتواند به پرسشهاى عصر جدید پاسخ دهد. او سازوکار [[اجتهاد]] در شیعه را جهت پاسخگویى به این پرسشها ارزیابى مىکند و از این لحاظ کارکرد مراجع و روحانیت را در عصر جدید خلاف انتظاراتى قلمداد مىکند که از آنها وجود دارد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۹.</ref> دیدگاههاى بازرگان در مورد دستگاه روحانیت یکى از مهمترین نقدهایى دانسته شده که در این مجموعه مقالات مطرح شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۹.</ref> بازرگان این دستگاه را به هیچ عنوان مناسب با شرایط و مقتضیات زمانه نمىداند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۹.</ref> | ||
=== روحانیت در اسلام و در میان مسلمین === | === روحانیت در اسلام و در میان مسلمین === | ||
{{نوشتار اصلی|مقاله «روحانیت در اسلام و در میان مسلمین» شهید بهشتی}} | {{نوشتار اصلی|مقاله «روحانیت در اسلام و در میان مسلمین» شهید بهشتی}} | ||
[[سید محمد بهشتى]] در مقاله خود، ضمن توضیح سازمان روحانیت در سایر ادیان، این سؤال اساسى را مطرح مىکند که آیا اسلام طبقه روحانیت دارد؛ طبقهای که اختصاصی باشد و نگهبانى از دین وظیفه اختصاصى آن باشد و براى انجام آن مزایاى مالى و غیرمالى خاص مقرر شده باشد. پاسخ بهشتى به این سؤال منفى است؛ زیرا از نظر او در اسلام کسب علم و معارف در انحصار طبقه خاصى نیست و براى روحانیت هیچگونه امتیاز طبقاتى مقرر نشده است. از نظر بهشتی، در اسلام سِمت خاصی به نام روحانیت، نظیر آنچه در ادیان دیگر است، وجود ندارد. بهشتى با طرح [[وجوب کفایى]] تحقیق در رشتههاى مختلف علوم دینی در شرایط غیبت، ضرورت وجود روحانیت را اثبات میکند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> | [[سید محمد بهشتى]] (۱۳۰۷–۱۳۶۰ش)، مشهور به [[شهید بهشتی]]، از چهرههای مشهور نهضت اسلامی و از رهبران انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ش، در مقاله خود، ضمن توضیح سازمان روحانیت در سایر ادیان، این سؤال اساسى را مطرح مىکند که آیا اسلام طبقه روحانیت دارد؛ طبقهای که اختصاصی باشد و نگهبانى از دین وظیفه اختصاصى آن باشد و براى انجام آن مزایاى مالى و غیرمالى خاص مقرر شده باشد. پاسخ بهشتى به این سؤال منفى است؛ زیرا از نظر او در اسلام کسب علم و معارف در انحصار طبقه خاصى نیست و براى روحانیت هیچگونه امتیاز طبقاتى مقرر نشده است. از نظر بهشتی، در اسلام سِمت خاصی به نام روحانیت، نظیر آنچه در ادیان دیگر است، وجود ندارد. بهشتى با طرح [[وجوب کفایى]] تحقیق در رشتههاى مختلف علوم دینی در شرایط غیبت، ضرورت وجود روحانیت را اثبات میکند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> | ||
=== مشکل اساسی در سازمان روحانیت === | === مشکل اساسی در سازمان روحانیت === | ||
خط ۷۳: | خط ۹۹: | ||
=== تمرکز و عدم تمرکز در مرجعیت و فتوا === | === تمرکز و عدم تمرکز در مرجعیت و فتوا === | ||
[[سید محمود طالقانى]] در مقاله خود، ضمن تأکید بر این که ابدیت آیین اسلام به اصل اجتهاد وابسته است، با بیان دلایلى معتقد است که تمرکز در فتوا نه دلیل فقهى دارد، نه به مصلحت [[دین]] و جامعه اسلامی است. او حتی تمرکز را موجب استبداد دینى میداند که خلاف کارویژه روحانیت است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۷.</ref> طالقانی اداره شورایى مرجعیت را مناسبتر به حال اسلام و مسلمانان میداند. راهکار او تشکیل شوراى فتوایى به ریاست یک یا چند تن از علماى بزرگ و مورد قبول عامه در یکى از مراکز علمى در هر ماه یا چند ماه یکبار است تا مسائل اختلافى و موضوعات مطرح گردد و از طرف مجتهدان ابراز نظر شود. طالقانى در این نظریه خود مشخصاً لحاظ مقتضیات زمان و مکان را براى [[اجتهاد]] و صدور فتوا مورد توجه قرار داده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> | [[سید محمود طالقانى]] (۱۲۸۹–۱۳۵۸ش) [[فقیه]]، مفسر قرآن، محقق نوگرای اسلامی، از چهرههای شاخص [[نهضت ملی|نهضت آزادی ایران]] و از پایهگذاران انقلاب اسلامی، در مقاله خود، ضمن تأکید بر این که ابدیت آیین اسلام به اصل اجتهاد وابسته است، با بیان دلایلى معتقد است که تمرکز در فتوا نه دلیل فقهى دارد، نه به مصلحت [[دین]] و جامعه اسلامی است. او حتی تمرکز را موجب استبداد دینى میداند که خلاف کارویژه روحانیت است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۷.</ref> طالقانی اداره شورایى مرجعیت را مناسبتر به حال اسلام و مسلمانان میداند. راهکار او تشکیل شوراى فتوایى به ریاست یک یا چند تن از علماى بزرگ و مورد قبول عامه در یکى از مراکز علمى در هر ماه یا چند ماه یکبار است تا مسائل اختلافى و موضوعات مطرح گردد و از طرف مجتهدان ابراز نظر شود. طالقانى در این نظریه خود مشخصاً لحاظ مقتضیات زمان و مکان را براى [[اجتهاد]] و صدور فتوا مورد توجه قرار داده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> | ||
نظریه و راهکار طالقانى در خصوص شورایىشدن فتوا و مرجعیت را اولین پیشنهاد در نوع خود در رهبرى دینى شیعه در امور تکلیفى بهشمار بردهاند و آن را بسیار شایان توجه دانستهاند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> طالقانی وجوب رجوع به اعلم در تقلید، که نظر بسیارى از فقهاى متأخر است، را رد مىکند و معتقد است که موضوع آن یا محال است یا براى مردم دشوار است و اساساً با سهلبودن شریعت اسلام سازگاری ندارد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> | نظریه و راهکار طالقانى در خصوص شورایىشدن فتوا و مرجعیت را اولین پیشنهاد در نوع خود در رهبرى دینى شیعه در امور تکلیفى بهشمار بردهاند و آن را بسیار شایان توجه دانستهاند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> طالقانی وجوب رجوع به اعلم در تقلید، که نظر بسیارى از فقهاى متأخر است، را رد مىکند و معتقد است که موضوع آن یا محال است یا براى مردم دشوار است و اساساً با سهلبودن شریعت اسلام سازگاری ندارد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> | ||
=== تقلید اعلم یا شورای فتوا === | === تقلید اعلم یا شورای فتوا === | ||
[[سید مرتضى جزایرى]] در این مقاله شرط اعلمبودن مرجع را رد مىکند و شورایىبودن مرجعیت را مىپذیرد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> گفته شده که جزایرى در این مقاله، مانند طالقانی، به شکل قابل توجهى گرایش به نگرشهاى دموکراتیک به مباحث اسلامی دارد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> طرح شورایىبودن مرجعیت براى فهم مسائل دینى توسط این دو و اصرار آنها در توجیه فقهى این نظریه و مبتنىکردن آن بر مقوله [[اجماع]] و شهرت از جمله دیدگاههاى جدید در اندیشه این متفکران شیعه قلمداد شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> | [[سید مرتضى جزایرى]] (۱۳۰۹–۱۳۸۷ش)، فقیه شیعه و از نویسندگان نوگرای دینی و از مبارزان علیه [[رژیم پهلوی]]، در این مقاله شرط اعلمبودن مرجع را رد مىکند و شورایىبودن مرجعیت را مىپذیرد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> گفته شده که جزایرى در این مقاله، مانند طالقانی، به شکل قابل توجهى گرایش به نگرشهاى دموکراتیک به مباحث اسلامی دارد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> طرح شورایىبودن مرجعیت براى فهم مسائل دینى توسط این دو و اصرار آنها در توجیه فقهى این نظریه و مبتنىکردن آن بر مقوله [[اجماع]] و شهرت از جمله دیدگاههاى جدید در اندیشه این متفکران شیعه قلمداد شده است.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۸.</ref> | ||
=== مزایا و خدمات مرحوم آیتالله بروجردی === | |||
{{نوشتار اصلی|مزایا و خدمات مرحوم آیتالله بروجردی}} | |||
[[مرتضی مطهری]] در این مقاله به خدمات و خصوصیات مثبت عملی سید حسین طباطبایی بروجردی، مشهور به [[آیتالله بروجردی]]، در مقام مرجعیت میپردازد. نوگرایی در اجتهاد، آشنایی به علوم مؤثر در عمقیافتن اجتهاد، علاقه به [[تقریب بین مذاهب اسلامی]]، اعزام مبلغ به اروپا، کمک به تأسیس مراکز آموزشی و نظاممندکردن سازمان اداری روحانیت از جمله مواردی است که مطهری به آنها بهعنوان مزایا و خدمات آیتالله بروجردی اشاره میکند.<ref>مطهری و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص۳۰۱-۳۱۷.</ref> | [[مرتضی مطهری]] در این مقاله به خدمات و خصوصیات مثبت عملی سید حسین طباطبایی بروجردی، مشهور به [[آیتالله بروجردی]]، در مقام مرجعیت میپردازد. نوگرایی در اجتهاد، آشنایی به علوم مؤثر در عمقیافتن اجتهاد، علاقه به [[تقریب بین مذاهب اسلامی]]، اعزام مبلغ به اروپا، کمک به تأسیس مراکز آموزشی و نظاممندکردن سازمان اداری روحانیت از جمله مواردی است که مطهری به آنها بهعنوان مزایا و خدمات آیتالله بروجردی اشاره میکند.<ref>مطهری و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص۳۰۱-۳۱۷.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[منشور روحانیت امام خمینی]] | |||
* [[جریانهای فکری در حوزه معاصر قم (کتاب)]] | |||
* [[حوزه و بایستهها (کتاب)]] | |||
* [[روحانیت و تجدد (کتاب)]] | |||
== منابع == | == منابع == |