automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}}'''غزوه بنیقُرَیظه''' جنگ پیامبر(ص) با قبیله بنی قریظه بود. این غزوه در اوایل سال پنجم قمری به سبب پیمانشکنی این قوم یهود ساکن مدینه رخ داد. این قوم برخلاف پیمان خود با مسلمانان، در [[جنگ احزاب]] با دشمنان اسلام هم پیمان شدند و علیه مسلمانان شوریدند. پس از پایان جنگ، پیامبر آنان را محاصره کرد و آنان خود را تسلیم کردند. در منابع تاریخی آمده است که پیامبر و سران قبیله بنی قریظه، با حکمیت فردی از سران اوس، به نام سَعدبن مُعاذ توافق کردند و او حکم به کشتار مردان و اسارت زنان قبیله داد و پیامبر(ص) نیز قبول کرد. | {{پاسخ}}'''غزوه بنیقُرَیظه''' جنگ پیامبر(ص) با قبیله بنی قریظه بود. این غزوه در اوایل سال پنجم قمری به سبب پیمانشکنی این قوم یهود ساکن مدینه رخ داد. این قوم برخلاف پیمان خود با مسلمانان، در [[جنگ احزاب]] با دشمنان اسلام هم پیمان شدند و علیه مسلمانان شوریدند. پس از پایان جنگ، پیامبر آنان را محاصره کرد و آنان خود را تسلیم کردند. در منابع تاریخی آمده است که پیامبر و سران قبیله بنی قریظه، با حکمیت فردی از سران اوس، به نام سَعدبن مُعاذ توافق کردند و او حکم به کشتار مردان و اسارت زنان قبیله داد و پیامبر(ص) نیز قبول کرد. | ||
داستان قتل مردان قبیله بنی قریظه و اسارت زنان، مورد مناقشه محققان تاریخ است. برخی گفتهاند نمیتوان به روایات داستان بنی قریظه به خاطر تعارض و سخیف بودن برخی از منقولات آن اتکا و اعتماد کرد و آن را با آیه ۵۶ [[محتوای سوره احزاب|سوره احزاب]] در تضاد میبینند. محمدعلی ایازی قرآنپژوه گفته است این رؤسای قوم بودند که پیمانشکنی کرده و به پیامبر(ص) اعلام جنگ دادند و بر طبق قاعده، همانان باید مجازات و کشته شوند، نه دیگران. | داستان قتل مردان قبیله بنی قریظه و اسارت زنان، مورد مناقشه محققان تاریخ است. برخی گفتهاند نمیتوان به روایات داستان بنی قریظه به خاطر تعارض و سخیف بودن برخی از منقولات آن اتکا و اعتماد کرد و آن را با آیه ۵۶ [[محتوای سوره احزاب|سوره احزاب]] در تضاد میبینند. محمدعلی ایازی قرآنپژوه گفته است این رؤسای قوم بودند که پیمانشکنی کرده و به پیامبر(ص) اعلام جنگ دادند و بر طبق قاعده، همانان باید مجازات و کشته شوند، نه دیگران. | ||
[[سیدجعفر شهیدی]] مورخ، باور کردن این داستان را دشوار میداند و میگوید سیرت پیامبر(ص) در جنگهای پیش از بنی قریظه مشخص است و همیشه عطوفت و بخشش را بر انتقام و کشتار مقدم میداشته است. | [[سیدجعفر شهیدی]] مورخ، باور کردن این داستان را دشوار میداند و میگوید سیرت پیامبر(ص) در جنگهای پیش از بنی قریظه مشخص است و همیشه عطوفت و بخشش را بر انتقام و کشتار مقدم میداشته است. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۲: | ||
== پیمانشکنی بنی قریظه == | == پیمانشکنی بنی قریظه == | ||
غزوه بنی قریظه در اواخر ذیقعده و اوایل ذیحجه سال پنجم هجری، آخرین جنگ مسلمانان با [[یهود مدینه]] بود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج۳، ص۶۰۳. تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش.</ref> [[حضرت محمد(ص)]] در همان روز پراکنده شدن دشمنان در جنگ خندق (احزاب) به جنگ بنی قریظه رفت. علت جنگ، پیمانشکنی بنی قریظه و خیانت آنان به مسلمانان از طریق همکاری با گروههای شرکت کننده (احزاب) در جنگ خندق بود. مسلمانان بنی قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین ۱۵ تا ۲۵ روز گزارش شده است. بنی قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط [[بنینضیر]] تسلیم شوند. بنینضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و مدینه را ترک کرده بودند. ولی پیامبر(ص) حکمیت را به سَعدبن مُعاذ، از اشراف اوس، واگذار نمود. بنی قریظه نیز حکمیت سعدبن معاذ را پذیرفتند، زیرا اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. سعد حکم به قتل مردان قبیله، اسارت زنان و کودکان و ضبط اموالشان داد. تعداد مردان بنیقریظه و پسران بالغشان، بین ششصد تا هشتصد نفر گزارش شده است.<ref>آهنچی، آذر، «بنی قُریظه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل مدخل، ۱۳۹۳ش؛ مدرسی، سید محمد تقی، زندگانی پیامبر گرامی اسلام محمد مصطفی(ص)، انتشارات محبان الحسین(ع)، قم، ۱۳۸۹ش ص۵۷. ؛ طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۱۷۰.</ref> | غزوه بنی قریظه در اواخر ذیقعده و اوایل ذیحجه سال پنجم هجری، آخرین جنگ مسلمانان با [[یهود مدینه]] بود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج۳، ص۶۰۳. تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش.</ref> [[حضرت محمد(ص)]] در همان روز پراکنده شدن دشمنان در جنگ خندق (احزاب) به جنگ بنی قریظه رفت. علت جنگ، پیمانشکنی بنی قریظه و خیانت آنان به مسلمانان از طریق همکاری با گروههای شرکت کننده (احزاب) در جنگ خندق بود. مسلمانان بنی قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین ۱۵ تا ۲۵ روز گزارش شده است. بنی قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط [[بنینضیر]] تسلیم شوند. بنینضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و مدینه را ترک کرده بودند. ولی پیامبر(ص) حکمیت را به سَعدبن مُعاذ، از اشراف اوس، واگذار نمود. بنی قریظه نیز حکمیت سعدبن معاذ را پذیرفتند، زیرا اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. سعد حکم به قتل مردان قبیله، اسارت زنان و کودکان و ضبط اموالشان داد. تعداد مردان بنیقریظه و پسران بالغشان، بین ششصد تا هشتصد نفر گزارش شده است.<ref>آهنچی، آذر، «بنی قُریظه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل مدخل، ۱۳۹۳ش؛ مدرسی، سید محمد تقی، زندگانی پیامبر گرامی اسلام محمد مصطفی(ص)، انتشارات محبان الحسین(ع)، قم، ۱۳۸۹ش ص۵۷. ؛ طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۱۷۰.</ref> | ||
== تردید محققان در گزارش منابع تاریخی == | == تردید محققان در گزارش منابع تاریخی == | ||
محققان گفتهاند نمیتوان به روایات داستان بنیقریظه به خاطر تعارض و سخیف بودن برخی از منقولات آن اتکا و اعتماد کرد و گفتهاند موضوع غزوه بنی قریظه، تسلیم و کشته شدن نبوده و آیه ۵۶ سوره احزاب سخن از درگیری میان مسلمانان و این قبیله دارد که در نهایت، گروهی از آنان کشته و عدهای اسیر شدند و آن روایات، برساخته کسانی است که با اهداف خاص به آن پرداختهاند.<ref>ایازی، محمدعلی، «تأملی پیرامون روایت کشتن یهودیان بنی قریظه در منابع تاریخ و تفسیر»، پژوهشهای قرآنی، سال هجدهم، پاییز ۱۳۹۱ش، شماره ۳، ص۱۲۱.</ref> گفته شده است این ماجرا، یعنی اعدام همه مردان و اسارت زنان و فرزندان ایشان، در حرکت تاریخ صدر اسلام نظیر نداشته و با رفتارهای دیگر پیامبر سازگار نیست! روایاتی که این حادثه را نقل کرده، به جز در جزئیات و مسایل غیر مهم، در چند جا دارای اختلاف و تشتت و تناقض است؛ در محل زندانیان یا شکل کشتن و تعداد کشتهها و کیفیت اجرا و مجری این فرمان.<ref>ایازی، محمدعلی، «تأملی پیرامون روایت کشتن یهودیان بنی قریظه در منابع تاریخ و تفسیر»، پژوهشهای قرآنی، سال هجدهم، پاییز ۱۳۹۱ش، شماره ۳، ص۱۳۰ و ۱۳۵.</ref> | محققان گفتهاند نمیتوان به روایات داستان بنیقریظه به خاطر تعارض و سخیف بودن برخی از منقولات آن اتکا و اعتماد کرد و گفتهاند موضوع غزوه بنی قریظه، تسلیم و کشته شدن نبوده و آیه ۵۶ سوره احزاب سخن از درگیری میان مسلمانان و این قبیله دارد که در نهایت، گروهی از آنان کشته و عدهای اسیر شدند و آن روایات، برساخته کسانی است که با اهداف خاص به آن پرداختهاند.<ref>ایازی، محمدعلی، «تأملی پیرامون روایت کشتن یهودیان بنی قریظه در منابع تاریخ و تفسیر»، پژوهشهای قرآنی، سال هجدهم، پاییز ۱۳۹۱ش، شماره ۳، ص۱۲۱.</ref> گفته شده است این ماجرا، یعنی اعدام همه مردان و اسارت زنان و فرزندان ایشان، در حرکت تاریخ صدر اسلام نظیر نداشته و با رفتارهای دیگر پیامبر سازگار نیست! روایاتی که این حادثه را نقل کرده، به جز در جزئیات و مسایل غیر مهم، در چند جا دارای اختلاف و تشتت و تناقض است؛ در محل زندانیان یا شکل کشتن و تعداد کشتهها و کیفیت اجرا و مجری این فرمان.<ref>ایازی، محمدعلی، «تأملی پیرامون روایت کشتن یهودیان بنی قریظه در منابع تاریخ و تفسیر»، پژوهشهای قرآنی، سال هجدهم، پاییز ۱۳۹۱ش، شماره ۳، ص۱۳۰ و ۱۳۵.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
برای فهم این حادثه نباید از وجود کسانی مانند محمد بن کعب قرظی، که در قصهگویی شهرت دارد و وجود نوادگان سعد بن معاذ در میان راویان این داستان و حضور یهودیان مسلمان شده در تعریف و تمجید از این قبیله یهودی و تصویر چهرهای مظلوم ولی باشهامت و راسخ در آیین یهود، غافل شد که موارد دیگری از این نمونهها در منابع تاریخی مسلمانان راه یافته و نباید به سادگی از آن گذشت.<ref>ایازی، محمدعلی، «تأملی پیرامون روایت کشتن یهودیان بنی قریظه در منابع تاریخ و تفسیر»، پژوهشهای قرآنی، سال هجدهم، پاییز ۱۳۹۱ش، شماره ۳، ص۱۴۰.</ref> | برای فهم این حادثه نباید از وجود کسانی مانند محمد بن کعب قرظی، که در قصهگویی شهرت دارد و وجود نوادگان سعد بن معاذ در میان راویان این داستان و حضور یهودیان مسلمان شده در تعریف و تمجید از این قبیله یهودی و تصویر چهرهای مظلوم ولی باشهامت و راسخ در آیین یهود، غافل شد که موارد دیگری از این نمونهها در منابع تاریخی مسلمانان راه یافته و نباید به سادگی از آن گذشت.<ref>ایازی، محمدعلی، «تأملی پیرامون روایت کشتن یهودیان بنی قریظه در منابع تاریخ و تفسیر»، پژوهشهای قرآنی، سال هجدهم، پاییز ۱۳۹۱ش، شماره ۳، ص۱۴۰.</ref> | ||
برخی محققان تاریخ گفتهاند اگر هفتصد تا نهصد مرد از بنی قریظه کشته شده باشند، شمار زنان و فرزندان آنها تقریباً سه تا چهار برابر این تعداد بوده؛ یعنی تقریباً بیش از سه هزار نفر به اسارت مسلمانان درآمدهاند. این تعداد نسبت به جمعیت آن زمان مسلمانان، عدد اندکی | برخی محققان تاریخ گفتهاند اگر هفتصد تا نهصد مرد از بنی قریظه کشته شده باشند، شمار زنان و فرزندان آنها تقریباً سه تا چهار برابر این تعداد بوده؛ یعنی تقریباً بیش از سه هزار نفر به اسارت مسلمانان درآمدهاند. این تعداد نسبت به جمعیت آن زمان مسلمانان، عدد اندکی نیست؛ بنابراین اگر چنین جماعتی در میان مسلمانان حضور داشتند، باید دستکم نقشی محدود از آنها در تاریخ اسلام مشاهده میشد، اما هیچ اثری از اسرای بنی قریظه در تاریخ نیست که مثلاً گفته شده باشد این فرد از کودکان اسیر بنی قریظه بود و مثلاً فرد درست یا منحرفی بود یا این زن مادر فلان شخص است که از یهودیان اسیر بنی قریظه بوده. چنین نقلهایی در تاریخ وجود ندارد؛ درحالیکه در موارد اینچنینی ردّپاهای تاریخی وجود دارد.<ref>«[https://imanoor.com/blog/بنی-قریظه/ بنی قریظه]»، درسهای تاریخ معصومین از رجبی دوانی، سایت ایمانور، تاریخ بازدید: ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
=== نقد سیدجعفر شهیدی به نظر مشهور === | === نقد سیدجعفر شهیدی به نظر مشهور === | ||
سیدجعفر شهیدی، پژوهشگر تاریخ اسلام، معتقد است نکات مبهم این داستان «متتبع دقیق» را از آنچه شهرت یافته بازمیدارد یا به تردیدهایی میافکند.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> او نقدهای زیادی به روایت مشهور غزوه بنیقریظه دارد که به این شرح است: | سیدجعفر شهیدی، پژوهشگر تاریخ اسلام، معتقد است نکات مبهم این داستان «متتبع دقیق» را از آنچه شهرت یافته بازمیدارد یا به تردیدهایی میافکند.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> او نقدهای زیادی به روایت مشهور غزوه بنیقریظه دارد که به این شرح است: | ||
* در حالی که [[ابن اسحاق]] پایان داستان بنی قریظه را چنین نوشته و [[طبری]] هم عین نوشته او را در کتاب خود آورده است، [[واقدی]] متوفای ۲۰۷ق، صورت دیگری را نیز ضبط کرده که عبارت او مضطرب است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> | * در حالی که [[ابن اسحاق]] پایان داستان بنی قریظه را چنین نوشته و [[طبری]] هم عین نوشته او را در کتاب خود آورده است، [[واقدی]] متوفای ۲۰۷ق، صورت دیگری را نیز ضبط کرده که عبارت او مضطرب است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> | ||
* این داستان را گرد آن هالهای از ابهام و بلکه تاریکی فراگرفته که در قرن اخیر دستاویزی برای شرقشناسان مخصوصاً یهودیان اسلامشناس شده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> | * این داستان را گرد آن هالهای از ابهام و بلکه تاریکی فراگرفته که در قرن اخیر دستاویزی برای شرقشناسان مخصوصاً یهودیان اسلامشناس شده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> | ||
* باور کردن این داستان دشوار است. نخستین چیزی که باعث تردید میشود شمار کشتهشدگان است که آن را ششصد، هفتصد، هشتصد تا نهصد تن نوشتهاند. چگونه [[امام علی(ع)]] یا علی(ع) و زبیر، نهصد تن را در یک روز سر بریدند؟ نهصد تن مرد بالغ در قومی، بهطور تقریب نشانه چهارهزارتن یا بیشتر انسان است. آیا شمار بنی قریظه بدین عدد میرسید؟ مگر در آن روزگار در مدینه و پیرامون آن چند هزار تن زندگی میکردند که چهار هزار تن در آبادیهای بنی قریظه ساکن باشند؟<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> | * باور کردن این داستان دشوار است. نخستین چیزی که باعث تردید میشود شمار کشتهشدگان است که آن را ششصد، هفتصد، هشتصد تا نهصد تن نوشتهاند. چگونه [[امام علی(ع)]] یا علی(ع) و زبیر، نهصد تن را در یک روز سر بریدند؟ نهصد تن مرد بالغ در قومی، بهطور تقریب نشانه چهارهزارتن یا بیشتر انسان است. آیا شمار بنی قریظه بدین عدد میرسید؟ مگر در آن روزگار در مدینه و پیرامون آن چند هزار تن زندگی میکردند که چهار هزار تن در آبادیهای بنی قریظه ساکن باشند؟<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> | ||
* داستان کشتار یهودیان بنی قریظه از آغاز بر اساس همچشمیهای [[اوس]] و [[خزرج]] بنیاد شده است. گوینده داستان محتملا از طایفه خزرج است یا داستان به سود آنان بازگو میکند میخواهد حشمت قوم خود را در دیده پیغمبر(ص) بیش از رقیبان خود بنمایاند.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> | * داستان کشتار یهودیان بنی قریظه از آغاز بر اساس همچشمیهای [[اوس]] و [[خزرج]] بنیاد شده است. گوینده داستان محتملا از طایفه خزرج است یا داستان به سود آنان بازگو میکند میخواهد حشمت قوم خود را در دیده پیغمبر(ص) بیش از رقیبان خود بنمایاند.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> | ||
* اختلافی که بین چگونگی کشته شدن اسیران دیده میشود درخور توجه است. ابن اسحاق میگوید همه را در کنار خندق سر بریدند و واقدی میگوید اسیران را بر خانوادههای اوس بخش کردند تا آنان با کشتن ایشان اطاعت خود را به پیغمبر نشان دهند. | * اختلافی که بین چگونگی کشته شدن اسیران دیده میشود درخور توجه است. ابن اسحاق میگوید همه را در کنار خندق سر بریدند و واقدی میگوید اسیران را بر خانوادههای اوس بخش کردند تا آنان با کشتن ایشان اطاعت خود را به پیغمبر نشان دهند. | ||
* سیرت پیامبر(ص) در جنگهای پیش از بنی قریظه مشخص است. او همیشه عطوفت و بخشش را بر انتقام و کشتار مقدم میداشته است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> | * سیرت پیامبر(ص) در جنگهای پیش از بنی قریظه مشخص است. او همیشه عطوفت و بخشش را بر انتقام و کشتار مقدم میداشته است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۵.</ref> | ||
* به نظر میرسد داستان بنی قریظه سالها پس از تاریخ واقعه و هنگامی که نسل حاضر در آن محاصره برافتاد به وسیله داستانگویی که از تیره خزرج بوده است دستکاری شده و به تحریر درآمده باشد، تا بدین وسیله نشان دهند که حرمت طایفه اوس نزد پیغمبر به اندازه طایفه خزرج نبود و برای همین است که پیغمبر هم پیمانهای خزرج را نکشت اما همپیمانان اوس را گردن زد. و نیز خواسته است نشان دهد که رئیس قبیله اوس جانب هم پیمانان خود را رعایت نکرده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۶.</ref> | * به نظر میرسد داستان بنی قریظه سالها پس از تاریخ واقعه و هنگامی که نسل حاضر در آن محاصره برافتاد به وسیله داستانگویی که از تیره خزرج بوده است دستکاری شده و به تحریر درآمده باشد، تا بدین وسیله نشان دهند که حرمت طایفه اوس نزد پیغمبر به اندازه طایفه خزرج نبود و برای همین است که پیغمبر هم پیمانهای خزرج را نکشت اما همپیمانان اوس را گردن زد. و نیز خواسته است نشان دهد که رئیس قبیله اوس جانب هم پیمانان خود را رعایت نکرده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۹۲ش. ص۹۶.</ref> | ||