automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== نوآوریهای اصولی و نظرات اجتهادی == | == نوآوریهای اصولی و نظرات اجتهادی == | ||
* ریشههای نخستین فکر جداسازی امارات از اصول، به وحید بهبهانی بر میگردد و پیش از وحید، فقها فرقی ما بین این دو نوع دلیل نمیگذاشتند. چنانکه فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت، هنوز نیز بین امارات و اصول، قائل به جدایی نیستند و امارات و اصول را یکجا و در ضمن بحث از دلیلهای شرعیه میآورند. سر آغاز جداسازی این دو گونه دلیل از همدیگر، برای نخستین بار نزد وحید بهبهانی است.<ref>آصفی، محمد مهدی، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref> [[شیخ انصاری]] در آغاز مقصد سوم از [[فرائد الاصول]]، یادآوری میکند: «جدا ساختن امارات از اصول، و امارات را دلیلهای اجتهادی، و اصول را دلیلهای فقاهتی نامیدن، از وحید بهبهانی است.»<ref>فرائد الاصول، شیخ مرتضی انصاری، ج1، ص309، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم. به نقل از: آصفی، محمد مهدی، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref> | * ریشههای نخستین فکر جداسازی امارات از اصول، به وحید بهبهانی بر میگردد و پیش از وحید، فقها فرقی ما بین این دو نوع دلیل نمیگذاشتند. چنانکه فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت، هنوز نیز بین امارات و اصول، قائل به جدایی نیستند و امارات و اصول را یکجا و در ضمن بحث از دلیلهای شرعیه میآورند. سر آغاز جداسازی این دو گونه دلیل از همدیگر، برای نخستین بار نزد وحید بهبهانی است.<ref>آصفی، محمد مهدی، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref> [[شیخ انصاری]] در آغاز مقصد سوم از [[فرائد الاصول]]، یادآوری میکند: «جدا ساختن امارات از اصول، و امارات را دلیلهای اجتهادی، و اصول را دلیلهای فقاهتی نامیدن، از وحید بهبهانی است.»<ref>فرائد الاصول، شیخ مرتضی انصاری، ج1، ص309، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم. به نقل از: آصفی، محمد مهدی، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref> | ||
* وحید بهبهانی، بنیانگذار دستهبندی تازهای از شک و تقسیم آن به شک در تکلیف و شک در مکلفٌبه است. این کار فتح بابی بود که فتحهای فراوانی را در این علم به دنبال داشت و بیتردید علم اصول جدید، وامدار این تجزیه و تقسیمبندی است که وحید در بحث شک انجام داده است.<ref>آصفی، محمد مهدی، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>[[پرونده:الفوائد الحائریه.jpg|بندانگشتی| | * وحید بهبهانی، بنیانگذار دستهبندی تازهای از شک و تقسیم آن به شک در تکلیف و شک در مکلفٌبه است. این کار فتح بابی بود که فتحهای فراوانی را در این علم به دنبال داشت و بیتردید علم اصول جدید، وامدار این تجزیه و تقسیمبندی است که وحید در بحث شک انجام داده است.<ref>آصفی، محمد مهدی، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.</ref>[[پرونده:الفوائد الحائریه.jpg|بندانگشتی|«الفوائد الحائریه» اثر وحید بهبهبانی|228x228px]] | ||
* به نظر وحید در آثار اصولیاش، بر خلاف قول استرآبادی و پیروان او، استنباط و اجتهاد در عصر امامان رایج بود و به همین دلیل در آن روزگار نیز اصول فقه وجود داشت و کار مجتهدان اصولی، تنها گسترش و تعمیق مباحث و تدوین دانش اصول بود. از اینرو قول استرآبادی که آغاز اجتهاد و اصول فقه را به ابن جنید و ابن ابی عقیل و پس از آن دو به شیخ مفید و سپس به علاّمة حلّی (متوفی ۷۲۶) نسبت داده، اشتباه است.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | * به نظر وحید در آثار اصولیاش، بر خلاف قول استرآبادی و پیروان او، استنباط و اجتهاد در عصر امامان رایج بود و به همین دلیل در آن روزگار نیز اصول فقه وجود داشت و کار مجتهدان اصولی، تنها گسترش و تعمیق مباحث و تدوین دانش اصول بود. از اینرو قول استرآبادی که آغاز اجتهاد و اصول فقه را به ابن جنید و ابن ابی عقیل و پس از آن دو به شیخ مفید و سپس به علاّمة حلّی (متوفی ۷۲۶) نسبت داده، اشتباه است.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | ||
* رأی دیگر وحید در مقابل اخباریان، ردّ ادعای قطعی الصّدور بودن احادیث بود. وی ضمن تقدیر از مؤلفانِ آثار و بیانِ اعتبار آنها، بر ظنّی الصّدور بودن روایاتشان تأکید کرد، اهمیت پژوهشهای رجالی و حدیثشناسی را یادآور شد و ادعای علم آفرین بودن مجموعه روایات را گزاف دانست.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | * رأی دیگر وحید در مقابل اخباریان، ردّ ادعای قطعی الصّدور بودن احادیث بود. وی ضمن تقدیر از مؤلفانِ آثار و بیانِ اعتبار آنها، بر ظنّی الصّدور بودن روایاتشان تأکید کرد، اهمیت پژوهشهای رجالی و حدیثشناسی را یادآور شد و ادعای علم آفرین بودن مجموعه روایات را گزاف دانست.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | ||
== آثار == | == آثار == | ||
[[الفوائد الحائریه]]: وحید در کتاب الفوائد الرجالیه، مبنای قبول خبر را به گونهای سامان داده است که حجیت خبر موثوقٌبه جانشین حجیت خبر ثقه شده است؛ یعنی، از افراط و تفریط پیشینیان (اخباری و اصولی) در قبول روایات دوری کرده است.<ref>طباطبایی، محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>[[پرونده:کتاب وحید بهبهانی نوشته علی دوانی.jpg|بندانگشتی| | [[الفوائد الحائریه]]: وحید در کتاب الفوائد الرجالیه، مبنای قبول خبر را به گونهای سامان داده است که حجیت خبر موثوقٌبه جانشین حجیت خبر ثقه شده است؛ یعنی، از افراط و تفریط پیشینیان (اخباری و اصولی) در قبول روایات دوری کرده است.<ref>طباطبایی، محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>[[پرونده:کتاب وحید بهبهانی نوشته علی دوانی.jpg|بندانگشتی|کتابی درباره وحید بهبهانی نوشته علی دوانی|212x212px]][[الإجتهاد و الأخبار]]: این کتاب بیانگر معیارهای وحید در تفکر اجتهادی است.<ref>طباطبایی، محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref> وی کتاب الاجتهاد و الاخبار را که نوعی دفاعیّه از مسلک اجتهاد است، در ۱۱۵۵ در بهبهان تألیف کرد و در آن مبانی اخباریگری را به باد انتقاد گرفت. وحید در این کتاب نمونههایی از سخنان بیپایه اخباریان و نیز مباحثات خود را با آنها نقل و از برخورد توهین آمیز اخباریان با علمای دین بشدت انتقاد کرده است.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | ||
دیگر آثار: شرح مفتاح الفقه ملامحسن فیض کاشانی (۸جلد)، حاشیه بر مدارک، رسالهای در جبر و اختیار، فوائد رجالیه، حاشیه بر شرح ارشاد مولانا اردبیلی، حاشیه بر وافی، رسالهای در اصالة برائت.<ref>شیخ عباس قمی، اَلْفَوائدُ الرّضَویّة فی اَحْوالِ عُلَماء الْمَذْهَبِ الْجَعْفَریّة، باقری بیدهندی، ناصر (محقق)، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۵، ج۲، ص۶۵۷.</ref> | دیگر آثار: شرح مفتاح الفقه ملامحسن فیض کاشانی (۸جلد)، حاشیه بر مدارک، رسالهای در جبر و اختیار، فوائد رجالیه، حاشیه بر شرح ارشاد مولانا اردبیلی، حاشیه بر وافی، رسالهای در اصالة برائت.<ref>شیخ عباس قمی، اَلْفَوائدُ الرّضَویّة فی اَحْوالِ عُلَماء الْمَذْهَبِ الْجَعْفَریّة، باقری بیدهندی، ناصر (محقق)، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۵، ج۲، ص۶۵۷.</ref> |