automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
یکی دیگر از اقدامات پیامبر برای جلوگیری از توطئه و گمراهی [[مسلمانان]] پس از وفاتشان، درخواست قلم و کاغذ بود که عمر بن خطاب با متهم کردن پیامبر به هذیانگویی، مانع از نوشتن وصیت پیامبر(ص)گردید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت،دار صادر، بیتا؛ ج۲، ص۱۸۷؛ مسلم، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، ج۵، ص۷۶؛ ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة، محقق محمد رشاد سالم، ریاض، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۹.</ref> در کتب قدیمی [[شیعه]] مثل کتاب سلیم بن قیس که از تابعین رسول خدا(ص) است نقل شده که آبان به ابی عیاش از سلیم نقل میکند به اتفاق جمعی از شیعیان در خانه [[عبدالله بن عباس]] بودیم که یادی از رسول خدا(ص) و هنگام وفات آن حضرت شد. ابنعباس به گریه افتاد و گفت در نزد حضرت بودیم در روزی که رحلت کردند، فرمودند برایم کتف (گوسفندی) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشده و با هم اختلاف نکنید…<ref>کتاب سلیم بن قیس (تابعین)، تحقیق محمد باقر انصاری، ص۳۲۵.</ref>{{پایان پاسخ}} | یکی دیگر از اقدامات پیامبر برای جلوگیری از توطئه و گمراهی [[مسلمانان]] پس از وفاتشان، درخواست قلم و کاغذ بود که عمر بن خطاب با متهم کردن پیامبر به هذیانگویی، مانع از نوشتن وصیت پیامبر(ص)گردید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت،دار صادر، بیتا؛ ج۲، ص۱۸۷؛ مسلم، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، ج۵، ص۷۶؛ ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة، محقق محمد رشاد سالم، ریاض، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۹.</ref> در کتب قدیمی [[شیعه]] مثل کتاب سلیم بن قیس که از تابعین رسول خدا(ص) است نقل شده که آبان به ابی عیاش از سلیم نقل میکند به اتفاق جمعی از شیعیان در خانه [[عبدالله بن عباس]] بودیم که یادی از رسول خدا(ص) و هنگام وفات آن حضرت شد. ابنعباس به گریه افتاد و گفت در نزد حضرت بودیم در روزی که رحلت کردند، فرمودند برایم کتف (گوسفندی) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشده و با هم اختلاف نکنید…<ref>کتاب سلیم بن قیس (تابعین)، تحقیق محمد باقر انصاری، ص۳۲۵.</ref>{{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | ==منابع== |