۴۸۶
ویرایش
Am.gashool (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Am.gashool (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== نظریه اول: === | === نظریه اول: === | ||
گروهی از فقهاء معتقد هستند که وصیت مزبور بطور مطلق باطل نیست؛ زیرا این وصیت در بردارنده یک وصیت تملیکی است؛ چون | گروهی از فقهاء معتقد هستند که وصیت مزبور بطور مطلق باطل نیست؛ زیرا این وصیت در بردارنده یک وصیت تملیکی است؛ چون معنای محرومیت یکی از وراث از ارث آن است که سهم او به سایر ورثه تملیک گردد؛ پس چنین وصیتی به منزله آن است که وصیت به تملیک تمامی ترکه برای سایر وراث شده باشد؛ ولی از آن جهت که موصی، نمیتواند به بیشتر از ثلث مال وصیت کند، مازاد بر ثلث توقف بر اجازه وارث دارد؛ در نتیجه مقداری از ثلث که سهم وارث محروم است، به وی تعلق نمیگیرد بلکه به وارث دیگر انتقال پیدا میکند و انتقال بقیه سهم وارث محروم (غیر از ثلث) توقف بر اجازه وارث محروم دارد که اگر اجازه داد، وصیت نافذ میشود. | ||
این نظریه را علامه در کتاب مختلف و بسیاری از فقهای دیگر از جمله صاحب جواهر قائل شدهاند. ظاهر قانون مدنی این است که از این نظریه پیروی کرده است؛ زیرا در ماده ۸۳۷ قانون مدنی جمله «نافذ نیست» آمده است.<ref>محقق داماد، سیدمصطفی، بررسی فقهی و حقوقی وصیت، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۳، ص۸۸.</ref> | این نظریه را علامه در کتاب مختلف و بسیاری از فقهای دیگر از جمله صاحب جواهر قائل شدهاند. ظاهر قانون مدنی این است که از این نظریه پیروی کرده است؛ زیرا در ماده ۸۳۷ قانون مدنی جمله «نافذ نیست» آمده است.<ref>محقق داماد، سیدمصطفی، بررسی فقهی و حقوقی وصیت، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۳، ص۸۸.</ref> |
ویرایش