ضرورت وجود امام و حجت خدا در زمین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹: خط ۹:


== ضرورت وجود امام از دیدگاه شیعه امامیه ==
== ضرورت وجود امام از دیدگاه شیعه امامیه ==
امامیّه بر این امر اتّفاق کلمه دارند که واجب است در هر زمان امامی به عنوان حجّت خدای عزّ و جلّ بر بندگان مکلّفش وجود داشته باشد، تا با وجود وی مصلحت در دین صورت اتمام پیدا کند.<ref>مارتین مکدرموت، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ترجمه احمد آرام‏، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1372ش، ص 160.</ref>شیخ مفید، در آغاز کتاب «الافصاح فی امامة امیر المؤمنین» خود که آن را برای دفاع از جانشینی بلافصل حضرت علی(ع) به جای پیغمبر(ص) نوشته، استدلال مختصری مبتنی بر آیات قرآن و حدیث و اجماع بر ضرورت وجود امام کرده است:
امامیّه بر این امر اتّفاق کلمه دارند که واجب است در هر زمان امامی به عنوان حجّت خدای عزّ و جلّ بر بندگان مکلّفش وجود داشته باشد، تا با وجود وی مصلحت در دین صورت اتمام پیدا کند.<ref>مارتین مکدرموت، اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ترجمه احمد آرام‏، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش، ص ۱۶۰.</ref>شیخ مفید، در آغاز کتاب «الافصاح فی امامة امیر المؤمنین» خود که آن را برای دفاع از جانشینی بلافصل حضرت علی(ع) به جای پیغمبر(ص) نوشته، استدلال مختصری مبتنی بر آیات قرآن و حدیث و اجماع بر ضرورت وجود امام کرده است:


۱. در قرآن آمده است: «ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید، از خدا و رسول و اولیای امور خودتان فرمانبرداری کنید».<ref>سوره نساء، آیه 59</ref> پس خدا معرفت ائمّه را از آن جهت واجب کرد که فرمانبرداری ایشان را واجب ساخت، همان گونه که شناختن خود و شناختن پیامبرش را(ص). همچنین خداوند متعال فرموده است: «روزی که بخوانیم هر دسته از مردم را به امام ایشان، پس کسانی که نامه آنان به دست راستشان داده شود، نامه خود را بخوانند و به اندازه تار میان هسته خرما بر ایشان ستم نخواهد شد».<ref>سوره بنی اسرائیل، آیه 71.</ref> و این درست نیست که کسی به چیزی خوانده شود که دانستن و شناختن آن بر وی واجب نباشد.<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الافصاح فی امامة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، نجف، حیدریه، چ2، 1950م، ص 3.</ref>
۱. در قرآن آمده است: «ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید، از خدا و رسول و اولیای امور خودتان فرمانبرداری کنید».<ref>سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پس خدا معرفت ائمّه را از آن جهت واجب کرد که فرمانبرداری ایشان را واجب ساخت، همان گونه که شناختن خود و شناختن پیامبرش را(ص). همچنین خداوند متعال فرموده است: «روزی که بخوانیم هر دسته از مردم را به امام ایشان، پس کسانی که نامه آنان به دست راستشان داده شود، نامه خود را بخوانند و به اندازه تار میان هسته خرما بر ایشان ستم نخواهد شد».<ref>سوره بنی اسرائیل، آیه ۷۱.</ref> و این درست نیست که کسی به چیزی خوانده شود که دانستن و شناختن آن بر وی واجب نباشد.<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الافصاح فی امامة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، نجف، حیدریه، ج۲، ۱۹۵۰م، ص ۳.</ref>


۲. این حدیث از پیغمبر(ص) به تواتر رسیده است که گفت: «هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد، همچون کسی است که بر جاهلیّت مرده باشد». این حدیث صراحت دارد بر اینکه جاهل بودن نسبت به امام سبب بیرون رفتن از اسلام است.<ref>الافصاح فی امامة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، ص 3- 4.</ref>
۲. این حدیث از پیغمبر(ص) به تواتر رسیده است که گفت: «هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خود را نشناسد، همچون کسی است که بر جاهلیّت مرده باشد». این حدیث صراحت دارد بر اینکه جاهل بودن نسبت به امام سبب بیرون رفتن از اسلام است.<ref>الافصاح فی امامة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، ص۳ . ۴.</ref>


۳. در مورد اجماع، باید بگوییم که اختلافی میان اهل اسلام در این مسئله نیست که شناختن ائمّه مسلمانان بر همگان واجب است همچون واجب بودن بیشتر فرایض دینی.<ref>الافصاح فی امامة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، ص4.</ref>
۳. در مورد اجماع، باید بگوییم که اختلافی میان اهل اسلام در این مسئله نیست که شناختن ائمّه مسلمانان بر همگان واجب است همچون واجب بودن بیشتر فرایض دینی.<ref>الافصاح فی امامة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب، ص۴.</ref>


== بررسی احادیث دال بر حجیت امام ==
== بررسی احادیث دال بر حجیت امام ==
احادیثی که درباره حجت بودن امام نقل شده بر دو نوع است در برخی از کلمه عالم و در برخی دیگر از کلمه امام استفاده شده است؛ مثلاً وقتی که از [[امام صادق(ع)]] سؤال می‌شود آیا زمین پایدار می‌ماند بدون عالمی زنده و آشکار که مردم به او پناه برند در [[حلال و حرام]] خود فرمود؟ اگر چنین باشد خدا پرستش نخواهد شد.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ‏قم، کتاب فروشی داوری‏، چ1، 1385 ش / 1966 م، ج1، ص 195.</ref> یا ابو بصیر از حضرت صادق(ع) نقل کرد که فرمود خداوند زمین را خالی از عالمی که عارف به زیادی و نقصان باشد نمی‌گذارد اگر مؤمنین چیزی به دین بیفزایند آن‌ها را متوجه نماید و اگر چیزی کم کنند بر ایشان تکمیل نماید….<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۹۶.</ref>
احادیثی که درباره حجت بودن امام نقل شده بر دو نوع است در برخی از کلمه عالم و در برخی دیگر از کلمه امام استفاده شده است؛ مثلاً وقتی که از [[امام صادق(ع)]] سؤال می‌شود آیا زمین پایدار می‌ماند بدون عالمی زنده و آشکار که مردم به او پناه برند در [[حلال و حرام]] خود فرمود؟ اگر چنین باشد خدا پرستش نخواهد شد.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ‏قم، کتاب فروشی داوری‏، چاپ اول، ۱۳۸۵ش / ۱۹۶۶م، ج۱، ص ۱۹۵.</ref> یا ابو بصیر از حضرت صادق(ع) نقل کرد که فرمود خداوند زمین را خالی از عالمی که عارف به زیادی و نقصان باشد نمی‌گذارد اگر مؤمنین چیزی به دین بیفزایند آن‌ها را متوجه نماید و اگر چیزی کم کنند بر ایشان تکمیل نماید….<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۹۶.</ref>


این گونه روایات افزون بر اینکه بر ضرورت وجود امام برروی زمین دلالت دارند، از وظیفه ای که برای امام مبنی بر بیان حلال و حرام و نیز حفظ دین از نقصان و زیادت نقل شده این وظیفه توسط نائبان خاص و عام امامان نیز قابل اجرا است. با توجه به اینکه در زمان حضور امام همه مسلمانان به امان دسترسی ندارند، چاره ای نیست که حلال و حرام خود را از نائبان امام بگیرند. این هدف با غیبت امام نیز توسط نائبان عام که عبارت از مراجع تقلید و روایان حدیث اهل بیت هستند، تحقق پیدا می‌کند. به همین دلیل در توقیعی از امام زمان نقل شده که فرمود: «و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، مصحح: غفاری، علی اکبر، تهران، اسلامیه‏، چ 2، 1395ق، ج‏2، ص484.</ref> پس نائبان عام امام نیز می‌توانند حجت خدا باشند.
این گونه روایات افزون بر اینکه بر ضرورت وجود امام برروی زمین دلالت دارند، از وظیفه ای که برای امام مبنی بر بیان حلال و حرام و نیز حفظ دین از نقصان و زیادت نقل شده این وظیفه توسط نائبان خاص و عام امامان نیز قابل اجرا است. با توجه به اینکه در زمان حضور امام همه مسلمانان به امان دسترسی ندارند، چاره ای نیست که حلال و حرام خود را از نائبان امام بگیرند. این هدف با غیبت امام نیز توسط نائبان عام که عبارت از مراجع تقلید و روایان حدیث اهل بیت هستند، تحقق پیدا می‌کند. به همین دلیل در توقیعی از امام زمان نقل شده که فرمود: «و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم.<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، مصحح: غفاری، علی اکبر، تهران، اسلامیه‏، چاپ دوم، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۴۴۸.</ref> پس نائبان عام امام نیز می‌توانند حجت خدا باشند.


نوع دوم احادیث، تعلیل فوق را ندارد و فقط بر وجود امام و [[حجت خدا]] بر روی زمین اعم از حاضر و غائب دلالت دارد تا زمین برقرار بماند و از بین نرود؛ مثلاً ابو حمزه گفت به حضرت صادق(ع) عرض کردم آیا زمین بدون امام پایدار می‌ماند؟ فرمود اگر یک ساعت بدون امام باشد زمین اهلش را فرو می‌برد. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چ۴، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص ۱۷۹.) یا این حدیث که از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: إن الحجة لا تقوم لله عز و جل علی خلقه إلا بإمام حتی یعرف.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج1، ص 177.</ref> این نوع احادیث بر ضرورت وجود امام دلالت دارند که بندگان خدا باید او را در زمان خودش بشناسند و بدون معرفت امام از دنیا نروند.
نوع دوم احادیث، تعلیل فوق را ندارد و فقط بر وجود امام و [[حجت خدا]] بر روی زمین اعم از حاضر و غائب دلالت دارد تا زمین برقرار بماند و از بین نرود؛ مثلاً ابو حمزه گفت به حضرت صادق(ع) عرض کردم آیا زمین بدون امام پایدار می‌ماند؟ فرمود اگر یک ساعت بدون امام باشد زمین اهلش را فرو می‌برد. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چ۴، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص ۱۷۹.) یا این حدیث که از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: إن الحجة لا تقوم لله عز و جل علی خلقه إلا بإمام حتی یعرف.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص ۱۷۷.</ref> این نوع احادیث بر ضرورت وجود امام دلالت دارند که بندگان خدا باید او را در زمان خودش بشناسند و بدون معرفت امام از دنیا نروند.


== عدم منافات غیبت امام با حجت بودن او ==
== عدم منافات غیبت امام با حجت بودن او ==
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش