automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا حضرت خضر پیامبر بود؟ | آیا حضرت خضر پیامبر بود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}'''پیامبر بودن حضرت خضر''' مورد اختلاف عالمان اسلامی است. در قرآن کریم، از حضرت خضر نامی به میان نیامده است. ولی در داستان سفر موسی و بنده ای از بندگان خداوند، اکثر مفسران آن بنده را خضر | {{پاسخ}}'''پیامبر بودن حضرت خضر''' مورد اختلاف عالمان اسلامی است. در قرآن کریم، از حضرت خضر نامی به میان نیامده است. ولی در داستان سفر موسی و بنده ای از بندگان خداوند، اکثر مفسران آن بنده را خضر میدانند. بسیاری از اندیشمندان اسلامی بر این باورند که حضرت خضر یکی از انبیای الهی است. برخی معتقدند هیچ دلیل قرآنی و روایی مبنی بر نبی بودن خضر وجود ندارد و علم لدنی او به سبب آن بود که خضر طبق گفته قرآن بنده صالح خداوند بود. | ||
== | == نبی بودن یا عبد صالح بودن خضر == | ||
درباره شخصیت و مقام خضر بین دانشمندان اسلامی اختلاف است: نبی، ولی، رسول، عبد صالح خدا، و فرشته بودن او، از جمله نظریاتی است که درباره خضر مطرح است.<ref>ذوقی هریس، محمد، و حسین هنرخواه، «تحلیل شخصیت و جایگاه خضر از منظر قرآن و روایات»، معرفت کلامی، سال دوازدهم، پاییز و زمستان ۱۴۰۰، شماره ۲، ص۱۱۲.</ref> | درباره شخصیت و مقام خضر بین دانشمندان اسلامی اختلاف است: نبی، ولی، رسول، عبد صالح خدا، و فرشته بودن او، از جمله نظریاتی است که درباره خضر مطرح است.<ref>ذوقی هریس، محمد، و حسین هنرخواه، «تحلیل شخصیت و جایگاه خضر از منظر قرآن و روایات»، معرفت کلامی، سال دوازدهم، پاییز و زمستان ۱۴۰۰، شماره ۲، ص۱۱۲.</ref> | ||
در قرآن کریم، از حضرت خضر نامی به میان نیامده است. ولی در آیات ۶۵ تا ۸۲ سوره کهف داستان اسرارآمیز درباره موسی و بنده ای از بندگان خداوند حکایت | در قرآن کریم، از حضرت خضر نامی به میان نیامده است. ولی در آیات ۶۵ تا ۸۲ سوره کهف داستان اسرارآمیز درباره موسی و بنده ای از بندگان خداوند حکایت میکند که بیشتر مفسران بلکه جمهور علما معتقدند این «بنده خدا»، خضر بوده است.<ref>ذوقی هریس، محمد، و حسین هنرخواه، «تحلیل شخصیت و جایگاه خضر از منظر قرآن و روایات»، معرفت کلامی، سال دوازدهم، پاییز و زمستان ۱۴۰۰، شماره ۲، ص۱۱۳.</ref> | ||
بسیاری از اندیشمندان اسلامی بر این باورند که حضرت خضر یکی از انبیای الهی است. برخی معتقدند هیچ دلیل قرآنی و روایی مبنی بر نبی بودن خضر وجود ندارد و علم لدنی او به سبب آن بود که خضر طبق گفته قرآن بنده صالح خداوند بود.<ref>ذوقی هریس، محمد، و حسین هنرخواه، «تحلیل شخصیت و جایگاه خضر از منظر قرآن و روایات»، معرفت کلامی، سال دوازدهم، پاییز و زمستان ۱۴۰۰، شماره ۲، ص۱۱۴ و ۱۲۵.</ref> | بسیاری از اندیشمندان اسلامی بر این باورند که حضرت خضر یکی از انبیای الهی است. برخی معتقدند هیچ دلیل قرآنی و روایی مبنی بر نبی بودن خضر وجود ندارد و علم لدنی او به سبب آن بود که خضر طبق گفته قرآن بنده صالح خداوند بود.<ref>ذوقی هریس، محمد، و حسین هنرخواه، «تحلیل شخصیت و جایگاه خضر از منظر قرآن و روایات»، معرفت کلامی، سال دوازدهم، پاییز و زمستان ۱۴۰۰، شماره ۲، ص۱۱۴ و ۱۲۵.</ref> | ||
علامه طباطبایی میفرماید: خضر، پیغمبر مرسلی بوده که خدا به سوی قومش مبعوث فرموده بود و او مردم خود را به سوی توحید و قبول رسالت انبیاء و فرستادگان خدا و کتابهای او دعوت میکرده است.<ref>طبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ج۶، ص۴۸۹–۴۸۸.</ref> | علامه طباطبایی میفرماید: خضر، پیغمبر مرسلی بوده که خدا به سوی قومش مبعوث فرموده بود و او مردم خود را به سوی توحید و قبول رسالت انبیاء و فرستادگان خدا و کتابهای او دعوت میکرده است.<ref>طبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ج۶، ص۴۸۹–۴۸۸.</ref> | ||
در | در آیات الٰهی نامی از آن عبدصالح برده نشده است، اما برای نخستینبار، در حلقهٔ تفسیری ابنعباس از سوی دو شاگرد او ــ عبیدالله بن عبدالله و سعید بن جبیر ــ این مطلب که راهبر موسی در آن اسفار، خضر بوده است، و نیز موسای این قصه همان موسی بن عمران است، مطرح میشود و ارجاع نهایی هر دو مورد به روایتی از ابی بن کعب میرسد.<ref>حاجمنوچهری، فرامرز، «خضر»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۲، ذیل مدخل.</ref> | ||
در جلد اول اصول | در جلد اول اصول کافی روایات متعددی نقل شده است که دلالت بر این دارد که این مرد عالم، پیامبر نبود بلکه دانشمندی همچون «ذو القرنین» و «آصف ابن برخیا» بوده است. در حالی که از پارهای دیگر از روایات استفاده میشود او دارای مقام نبوت بود، و ظاهر بعضی تعبیرات آیات فوق نیز همین است، زیرا در یک مورد میگوید «من این کار را از نزد خود نکردم» و در جای دیگر میگوید «ما میخواستیم چنین و چنان شود»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۱۰.</ref> | ||
</ref> | |||
روایاتی وجود دارد | روایاتی وجود دارد که آن جناب پیغمبری مرسل بوده که خدا به سوی قومش مبعوثش فرموده بود، و او مردم خود را به سوی توحید و اقرار به انبیاء و فرستادگان خدا و کتابهای او دعوت میکرده و معجزهاش این بوده که روی هیچ چوب خشکی نمینشست مگر آنکه سبز میشد و بر هیچ زمین بی علفی نمینشست مگر آنکه سبز و خرم میگشت، و اگر او را خضر نامیدند به همین جهت بوده است و این کلمه با اختلاف مختصری در حرکاتش در عربی به معنای سبزی است، و گرنه اسم اصلیاش تالی بن ملکان بن عابر بن ارفخشد بن سام بن نوح است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص ۴۸۷ و ۴۸۸.</ref> | ||
و در | و در بعضی از اخبار مانند روایت عیاشی از برید از یکی از دو امام باقر یا صادق(ع) آمده که: خضر و ذو القرنین دو مرد عالم بودند نه پیغمبر. و لیکن آیات نازله در داستان خضر و موسی خالی از این ظهور نیست که وی نبی بوده، و چطور ممکن است بگوییم نبوده در حالی که در آن آیات آمده که حکم بر او نازل شده است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص ۴۸۷ و ۴۸۸.</ref> | ||
و از اخبار | و از اخبار متفرقهای که از امامان اهل بیت(ع) نقل شده برمیآید که او تا کنون زنده است و هنوز از دنیا نرفته. و از قدرت خدای سبحان هیچ دور نیست که بعضی از بندگان خود را عمری طولانی دهد و تا زمانی طولانی زنده نگهدارد. برهانی عقلی هم بر محال بودن آن نداریم و به همین جهت نمیتوانیم انکارش کنیم.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص ۴۸۷ و ۴۸۸.</ref> | ||
</ref> | |||
== آیه ۱۸ سوره کهف == | == آیه ۱۸ سوره کهف == | ||
قرطبی که از مفسران | قرطبی که از مفسران [[اهلسنت]] میباشد، در ذیل آیه {{قرآن|فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْما|ترجمه=بندهای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و از نزد خود بدو دانشی آموخته بودیم.|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۶۵}} چنین میگوید: "بنا بر قول اکثریت و بر طبق احادیث قطعی، مراد از عبد در آیه شریفه همان حضرت "[[خضر]]" است."<ref>قرطبی، محمد بن احمد الانصاری، جامع احکام القرآن، بیروت، مؤسسه تاریخ عربی، ۱۴۰۵، ج۱۱، ص۱۶.</ref> | ||
درباره علم در آیه میفرماید که این «علم» نیز مانند «رحمت»، علمی است که غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و از راه اکتساب و استدلال به دست نمیآید. دلیل بر این مطلب جمله «من لدنّا» است که میرساند منظور از آن علم «علم لدنی» و غیر اکتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده میشود که مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج۱۳، ص۴۷۴.</ref> | درباره علم در آیه میفرماید که این «علم» نیز مانند «رحمت»، علمی است که غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و از راه اکتساب و استدلال به دست نمیآید. دلیل بر این مطلب جمله «من لدنّا» است که میرساند منظور از آن علم «علم لدنی» و غیر اکتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده میشود که مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج۱۳، ص۴۷۴.</ref> | ||
در [[مجمعالبیان]] نیز ذیل این آیه چنین آمده است: "موسی و جوان همراه او به بندهای از بندگان خدا رسیدند که بر صخرهای نشسته بود و بر آن نماز میگزارد و او "خضر" بود. [[وقتی حضرت موسی]] بر او سلام کرد، در جواب گفت: و علیک السلام ای پیامبر بنی اسرائیل. موسی از او سؤال کرد که از کجا میدانی من کیستم؟ چه کسی به تو خبر داده که من پیامبرم؟ خضر در جواب موسی گفت: آن کسی که تو را نزد من راهنمایی نموده است".<ref>طبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ج۶، ص۷۴۶–۷۴۵.</ref> | |||
در [[مجمعالبیان]] نیز ذیل این آیه چنین | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
خط ۵۵: | خط ۵۰: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
خط ۶۲: | خط ۵۷: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
{{پانویس}} |