trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''ضرورت تشکیل حکومت دینی از نظر شیعه''' مبتنی بر | |||
== آیات قرآن و ضرورت تشکیل حکومت == | |||
== آیات قرآن == | |||
از نظر محققان، بر ضرورت تشکیل حکومت در آیاتی از قرآن اشاره شده است. همچنین، در قرآن آیاتی وجود دارد که اجرای مفاد آن جز از طریق برقراری حاکمیت شرعی امکانپذیر نیست. از نظر محققان این آیات به طور غیرمستقیم (از راه ملازمه) بر وجوب برپایی حکومت اسلامی دلالت دارند.<ref>آصفی، محمدمهدی، مبانی نظری حکومت اسلامی (بررسی فقهی تطبیقی)، تهران، معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقريب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۱.</ref> برخی از محققان اسلامی در کتابهای خود برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت دینی به چند دسته از آیات استدلال کردهاند.<ref>معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهيد، ص۱۱۹-۱۲۱؛ نیز: صالحی نجف آبادی، نعمتالله، ولایت فقیه حکومت صالحان، تهران، امید فردا، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۰-۱۵۳.</ref> | از نظر محققان، بر ضرورت تشکیل حکومت در آیاتی از قرآن اشاره شده است. همچنین، در قرآن آیاتی وجود دارد که اجرای مفاد آن جز از طریق برقراری حاکمیت شرعی امکانپذیر نیست. از نظر محققان این آیات به طور غیرمستقیم (از راه ملازمه) بر وجوب برپایی حکومت اسلامی دلالت دارند.<ref>آصفی، محمدمهدی، مبانی نظری حکومت اسلامی (بررسی فقهی تطبیقی)، تهران، معاونت فرهنگی مجمع جهانی تقريب مذاهب اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۱.</ref> برخی از محققان اسلامی در کتابهای خود برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت دینی به چند دسته از آیات استدلال کردهاند.<ref>معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهيد، ص۱۱۹-۱۲۱؛ نیز: صالحی نجف آبادی، نعمتالله، ولایت فقیه حکومت صالحان، تهران، امید فردا، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۰-۱۵۳.</ref> | ||
''' | '''دسته اول: آیات دلالتکننده بر ضرورت اقامه عدالت''' | ||
برخی آیات بیانگر اهداف و آرمانهایی است که تنها در پرتو تشکیل حکومت اسلامی محقق میشوند؛ مانند آیاتی که خواهان برقراری قسط و عدل در جامعه و نافی هرگونه ظلم و ستم هستند: | برخی آیات بیانگر اهداف و آرمانهایی است که تنها در پرتو تشکیل حکومت اسلامی محقق میشوند؛ مانند آیاتی که خواهان برقراری قسط و عدل در جامعه و نافی هرگونه ظلم و ستم هستند: | ||
{{قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ|ترجمه=همانا ما پیامبرانمان را همراه با پدیدههای روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب آسمانی و میزان (سنجه) فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند}} | {{قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ|ترجمه=همانا ما پیامبرانمان را همراه با پدیدههای روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب آسمانی و میزان (سنجه) فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند}}.<ref>سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> | ||
''' | '''دسته دوم: آیات مرتبط با ساختار دفاعی نظام اسلامی''' | ||
برخی آیات بیانگر قوانین هستند که مردم بهصورت پراکنده و انفرادی توان انجام آن را ندارند و تنها با سازماندهی و بسیج نیروها میتوان زمینه اجرای آن را فراهم کرد. بسیج و سازماندهی مردم بدون اقتدار حکومت ممکن نیست.<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۲۴.</ref> فرع دینی «جهاد اسلامی»، که در آیات فراوانی بدان تصریح شده، دارای چنین خصوصیاتی است:<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۲۵.</ref> | برخی آیات بیانگر قوانین هستند که مردم بهصورت پراکنده و انفرادی توان انجام آن را ندارند و تنها با سازماندهی و بسیج نیروها میتوان زمینه اجرای آن را فراهم کرد. بسیج و سازماندهی مردم بدون اقتدار حکومت ممکن نیست.<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۲۴.</ref> فرع دینی «جهاد اسلامی»، که در آیات فراوانی بدان تصریح شده، دارای چنین خصوصیاتی است:<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۲۵.</ref> | ||
{{قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّه وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ|ترجمه=و برای [برخورد با] آنها هرچه از نیرو و اسبهای ورزیده در توان دارید آماده کنید، [بهحدی] که دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری جز آنها را، که شما آنها را نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد، با آن بترسانید}} | {{قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّه وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ|ترجمه=و برای [برخورد با] آنها هرچه از نیرو و اسبهای ورزیده در توان دارید آماده کنید، [بهحدی] که دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری جز آنها را، که شما آنها را نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد، با آن بترسانید}}.<ref>سوره انفال، آیه۶۰.</ref> | ||
دسته | '''دسته سوم: آیات دلالتکننده بر نقش حاکمیت در هدایت مردم''' | ||
گروه دیگری از آیات تأثیر حاکمان و پیشوایان را در هدایت و ضلالت مردم بیان میکند: | |||
{{قرآن|یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَه فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ|ترجمه=روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود و [بهجای چشمههای زلال بهشت] آنها را وارد آتش میکند و چه بد آبشخوری است که بر آن وارد میشوند!}}.<ref>سوره هود، آیه ۹۸.</ref> | |||
دسته چهارم: | '''دسته چهارم: آیات دلالتکننده بر ملازمه قدرت با حکومت''' | ||
برخی آیات | برخی آیات بر ملازمه بین قدرت و حکومت دلالت دارد: | ||
و در | {{قرآن|وَکَذَلِکَ مَکَّنِّا لِیُوسُفَ فِی الأَرْضِ|ترجمه=و این چنین یوسف را در آن سرزمین متمکّن ساختیم!}}؛<ref>سوره یوسف، آیه ۲۱.</ref>نیز آیهای که درباره ذوالقرنین است: {{قرآن|إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِن کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا|ترجمه=ما به او در روی زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم}}.<ref>سوره کهف، آیه ۸۴.</ref> | ||
علامه طباطبایی | علامه طباطبایی منظور از تمکن در زمین را قدرتبخشیدن میداند؛ یعنی هرچه از امور مربوط به اداره زندگی است انجام دهند، بیآنکه کسی مانع آنها شود.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق، ج۱۴، ص۴۲۴.</ref> | ||
دسته پنجم: نقش حکومت در اجرای احکام | '''دسته پنجم: آیات دلالتکننده بر نقش حکومت در اجرای احکام''' | ||
بعضی از آیات بیانگر احکامی است که اجرای کامل آن نیازمند قدرت است و زمینه تحقق آنها بدون پشتوانه حکومت اسلامی فراهم نمیشود؛ مانند آیاتی که احکام کیفری را بیان میکند: | بعضی از آیات بیانگر احکامی است که اجرای کامل آن نیازمند قدرت است و زمینه تحقق آنها بدون پشتوانه حکومت اسلامی فراهم نمیشود؛ مانند آیاتی که احکام کیفری را بیان میکند:<ref>آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۳۲.</ref> | ||
{السَّارِقُ وَالسَّارِقَه فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کَسَبَا نَکَالاً مِّنَ اللّهِ | {{قرآن|السَّارِقُ وَالسَّارِقَه فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کَسَبَا نَکَالاً مِّنَ اللّهِ|ترجمه=دستان مرد و زن دزد را به کیفر کاری که کردهاند، ببُرید که عقوبتی الهی است}}<ref>سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> همچنین آیاتی که دلالت بر اجرای حد زنا، مجازات محارب و… دارد از همین دسته آیات است.<ref>صفی، مبانی نظری حکومت اسلامی، تهران، ص۳۱-۳۴.</ref> | ||
== | == ضرورت تشکیل حکومت در روایات == | ||
دلیل دیگری که بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی میتوان اقامه کرد روایاتی است که از پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و امامان معصوم(ع) به دست ما رسیده است و بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان، اعم از عصر حضور معصوم(ع) یا غیبت تأکید دارند. برای رعایت اختصار فقط به نقل چند دسته از این احادیث اکتفا میکنیم. | دلیل دیگری که بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی میتوان اقامه کرد روایاتی است که از پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و امامان معصوم(ع) به دست ما رسیده است و بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در هر زمان، اعم از عصر حضور معصوم(ع) یا غیبت تأکید دارند. برای رعایت اختصار فقط به نقل چند دسته از این احادیث اکتفا میکنیم. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۰: | ||
یکی دیگر از دلایل ضرورت تشکیل حکومت دینی، سنت و رویه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است. ایشان پس از هجرت به مدینه، اقدام به تأسیس دولت اسلامی کردند و علاوه بر آموزش و تربیت و ابلاغ وحی و تبیین احکام، شخصاً سرپرستی و رهبری جامعه دینی را در بخشهای مختلف قضایی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی بر عهده گرفتند.<ref>خمینی، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، صص ۳۴–۲۶.</ref> | یکی دیگر از دلایل ضرورت تشکیل حکومت دینی، سنت و رویه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است. ایشان پس از هجرت به مدینه، اقدام به تأسیس دولت اسلامی کردند و علاوه بر آموزش و تربیت و ابلاغ وحی و تبیین احکام، شخصاً سرپرستی و رهبری جامعه دینی را در بخشهای مختلف قضایی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی بر عهده گرفتند.<ref>خمینی، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، صص ۳۴–۲۶.</ref> | ||
== | == دلایل ضرروت تشکیل حکومت از نظر عقل == | ||
برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی دلایل عقلی متعددی اقامه شده که از آن جمله، اصل تنزل تدریجی است؛ به این بیان که اسلام آخرین دین و قانون الهی، و در عین حال، کاملترین و جامعترینِ ادیان است که از سوی خداوند بر خاتم پیامبران حضرت محمد| نازل شد. این دین به همه نیازهای انسان توجه کرده است و برای یکایک آنها دستور و برنامه دارد. | برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی دلایل عقلی متعددی اقامه شده که از آن جمله، اصل تنزل تدریجی است؛ به این بیان که اسلام آخرین دین و قانون الهی، و در عین حال، کاملترین و جامعترینِ ادیان است که از سوی خداوند بر خاتم پیامبران حضرت محمد| نازل شد. این دین به همه نیازهای انسان توجه کرده است و برای یکایک آنها دستور و برنامه دارد. | ||
خط ۸۱: | خط ۷۷: | ||
احکام و قوانین اسلام منحصر به زمان و مکان خاصی نیست؛ بلکه دینی جهانی و جاودانی برای همه نسلها و تمام عصرهاست و هیچگاه تعطیلی نمیپذیرد. از این روی، اجرا و انجام آن قوانین در ابعاد گسترده فرهنگی، حقوقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نیاز به وجود یک تشکیلات حکومتی دارد؛ زیرا با نبود آن بسیاری از احکام اسلامی تعطیل میشود که خداوند حکیم راضی به آن نیست؛ لذا برای تحقق این منظور، نیاز به حکومت دینی ضروری میباشد. | احکام و قوانین اسلام منحصر به زمان و مکان خاصی نیست؛ بلکه دینی جهانی و جاودانی برای همه نسلها و تمام عصرهاست و هیچگاه تعطیلی نمیپذیرد. از این روی، اجرا و انجام آن قوانین در ابعاد گسترده فرهنگی، حقوقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نیاز به وجود یک تشکیلات حکومتی دارد؛ زیرا با نبود آن بسیاری از احکام اسلامی تعطیل میشود که خداوند حکیم راضی به آن نیست؛ لذا برای تحقق این منظور، نیاز به حکومت دینی ضروری میباشد. | ||
== | == نقش اجماع بر ضرورت تشکیل حکومت == | ||
فقها و متکلمین برپایی حکومت اسلامی را امری اجماعی دانستهاند. در ادامه به نمونههایی از آن اشاره میکنیم: | فقها و متکلمین برپایی حکومت اسلامی را امری اجماعی دانستهاند. در ادامه به نمونههایی از آن اشاره میکنیم: | ||