trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
این روایت در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و اهلسنت آمده است. متن حدیث چنین است: | این روایت در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و اهلسنت آمده است. متن حدیث چنین است: | ||
{{عربی بزرگ |عن جابر بن عبدالله قال: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ هُوَ يَجْثُو بِهِمَا وَ يَقُولُ نِعْمَ الْجَمَلُ جَمَلُكُمَا وَ نِعْمَ الْعَدْلَانِ أَنْتُمَا.|ترجمه=از جابر بن عبدالله نقل شده که گفت بر پیامبر(ص) وارد شدم و آن حضرت بر چهار دست و پا حرکت میکرد و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر پشت حضرت سوار بودند و پیامبر(ص) برای آن دو خم میشد و میفرمود: چه خوب شتری است شتر شما و چه خوب سوارکارانی هستید شما.}} | {{عربی بزرگ |عن جابر بن عبدالله قال: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ هُوَ يَجْثُو بِهِمَا وَ يَقُولُ نِعْمَ الْجَمَلُ جَمَلُكُمَا وَ نِعْمَ الْعَدْلَانِ أَنْتُمَا.|ترجمه=از جابر بن عبدالله نقل شده که گفت بر پیامبر(ص) وارد شدم و آن حضرت بر چهار دست و پا حرکت میکرد و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر پشت حضرت سوار بودند و پیامبر(ص) برای آن دو خم میشد و میفرمود: چه خوب شتری است شتر شما و چه خوب سوارکارانی هستید شما.}} | ||
== منابع و راویان == | == منابع و راویان == | ||
این روایت با الفاظ مختلف و معنای متشابه در تعدادی از منابع اهلسنت نقل شده است؛ از جمله: | این روایت با الفاظ مختلف و معنای متشابه در تعدادی از منابع اهلسنت نقل شده است؛ از جمله: | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
* ذهبی (۶۷۳-۷۴۸ق)، رجالی و محدث اهلسنت، در دو کتاب ''سیر اعلام النبلاء''<ref>ذهبی، شمسالدين محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق مجموعة من المحققين بإشراف شعيب الأرناؤوط، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref> و ''میزان الاعتدال'' این روایت را آورده و در کتاب دوم آن را غیر صحیح دانسته است.<ref>ذهبی، شمسالدين محمد بن أحمد، ميزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقيق علی محمد البجاوی، بیروت، دار المعرفة للطباعة والنشر،۱۳۸۲ق، ج۴، ص۹۷.</ref> | * ذهبی (۶۷۳-۷۴۸ق)، رجالی و محدث اهلسنت، در دو کتاب ''سیر اعلام النبلاء''<ref>ذهبی، شمسالدين محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق مجموعة من المحققين بإشراف شعيب الأرناؤوط، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref> و ''میزان الاعتدال'' این روایت را آورده و در کتاب دوم آن را غیر صحیح دانسته است.<ref>ذهبی، شمسالدين محمد بن أحمد، ميزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقيق علی محمد البجاوی، بیروت، دار المعرفة للطباعة والنشر،۱۳۸۲ق، ج۴، ص۹۷.</ref> | ||
این روایت در منابع شیعه با الفاظ مختلف و معانی متشابه آمده است. در منابع حدیثی شیعه این روایت از منابع روایی اهلسنت نقل شده است. از جمله: | |||
این روایت | * ابن شهرآشوب (۴۸۸-۵۸۸ق)، فقیه و محدث شیعه، در کتاب ''مناقب'' خود این روایت را از طرق اهلسنت نقل کرده است.<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل أبیطالب، تحقیق محمدحسین آشتیانی، سید هاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۳۸۷.</ref> | ||
* اربلی (درگذشته ۶۹۲ق)، محدث و مورخ شیعه، این روایت را در کتاب ''کشف الغمة'' خود آورده است.<ref>اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة فی معرفة الأئمة( ط- القديمة) تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنى هاشمى، ۱۳۸۱ق.</ref> | |||
* علامه حلی (۶۴۸-۷۲۶ق) این روایت را در کتاب ''کشف الیقین'' خود از جابر بن عبدالله انصاری آورده است.<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، تهران وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مؤسسة الطبع و النشر، ۱۴۱۱ق، ص۳۰۷.</ref> | |||
* علامه مجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق) این راویت را با صورتهای مختلف در بحارالانوار آورده است.<ref>مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بِحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۸۵-۲۸۶.</ref> | |||
سفیان | این روایت از طرق مختلف از سفیان ثوری (۹۷-۱۶۱ق)، فقیه و محدث صوفی، از ابی الزبیر و او از جابر بن عبدالله انصاری، از صحابیان مشهور رسول خدا(ص)، نقل شده است. در طریق دیگری هم این روایت از عمر بن خطاب نقل شده است. | ||
== منابع == | == منابع == |