automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
معجزه [[شقالقمر]] به اذن الهی به دست پیامبر اکرم(ص) در مکه و قبل از هجرت، انجام گرفت و مسلمانان چه شیعه و چه اهل تسنّن در این مطلب، شکّی ندارند. قرآن مجید و روایات مستفیض (نزدیک به متواتر) بر این معجزه دلالت دارند.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۷۲ج ۱۹، ص۵۵، (با تلخیص و تصرّف)؛ و ر.ک. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۱۸–۱۹.</ref> | معجزه [[شقالقمر]] به اذن الهی به دست پیامبر اکرم(ص) در مکه و قبل از هجرت، انجام گرفت و مسلمانان چه شیعه و چه اهل تسنّن در این مطلب، شکّی ندارند. قرآن مجید و روایات مستفیض (نزدیک به متواتر) بر این معجزه دلالت دارند.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۷۲ج ۱۹، ص۵۵، (با تلخیص و تصرّف)؛ و ر.ک. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۱۸–۱۹.</ref> | ||
داستان شقالقمر از این قرار است که «مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو پاره کن! فرمود: اگر این کار را کنم ایمان میآورید؟ عرض کردند آری ـ و آن شب، شب چهاردهم ماه بود ـ پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد آن چه را خواستهاند به او بدهد، ناگهان ماه به دو پاره شد و رسول الله آنها را یک یک صدا میزد و میفرمود: ببینید.»<ref>. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۹؛ به نقل از مجمع البیان و کتابهای تفسیری دیگری ذیل آیه ۱ سوره قمر.</ref> بدین ترتیب در سال پنجم، قبل از هجرت، خداوند متعال چنین معجزهای را به دست پیامبر اکرم(ص) جاری میکند؛ که ماه به دو نیم تبدیل شده، مردم آن را میبینند؛ سپس دوباره به حالت اول برمی گردد، هر چند مشرکین، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند که این عمل (معجزه)، سحر میباشد. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: {{قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ | داستان شقالقمر از این قرار است که «مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو پاره کن! فرمود: اگر این کار را کنم ایمان میآورید؟ عرض کردند آری ـ و آن شب، شب چهاردهم ماه بود ـ پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد آن چه را خواستهاند به او بدهد، ناگهان ماه به دو پاره شد و رسول الله آنها را یک یک صدا میزد و میفرمود: ببینید.»<ref>. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۹؛ به نقل از مجمع البیان و کتابهای تفسیری دیگری ذیل آیه ۱ سوره قمر.</ref> بدین ترتیب در سال پنجم، قبل از هجرت، خداوند متعال چنین معجزهای را به دست پیامبر اکرم(ص) جاری میکند؛ که ماه به دو نیم تبدیل شده، مردم آن را میبینند؛ سپس دوباره به حالت اول برمی گردد، هر چند مشرکین، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند که این عمل (معجزه)، سحر میباشد. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: {{قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ|۱|وَ إِنْ یَرَوْا آیَه یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ|۲ | ||
| سوره = سوره قمر | |||
| آیه = ۱و۲. | |||
| ترجمه = قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت؛ و اگر معجزهای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است. | | ترجمه = قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت؛ و اگر معجزهای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است. | ||
}}<ref>قمر/ ۱ و ۲، ترجمه بهرام پور.</ref> | }}<ref>قمر/ ۱ و ۲، ترجمه بهرام پور.</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۴: | ||
'''اعجاز پیامبر''' | '''اعجاز پیامبر''' | ||
تفسیر نمونه در ذیل آیات مذکور مینویسد: «گرچه بعضی از کوتهنظران اصرار دارند که این معجزه را طوری توجیه کنند که از صورت یک امر خارقالعاده خارج شود؛ چنانکه گفتهاند: آیه فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به حوادث قبل از قیامت است؛ ولی قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان میدهد که «شقّالقمر» واقع شده است. به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با جمله {{قرآن|و کذبّوا و اتبعوا اهوائهم}} که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست. افزون بر اینها روایات فراوانی در کتب اسلامی در زمینه وقوع این اعجاز، نقل شده، که در حد شهرت یا تواتر است، و لذا قابل انکار نمیباشد. اما داستان محال بودن خرق (شکافتن) و التیام (پیوستن) در افلاک<ref>. به عقیده پیووان علم هیئت قدیم، آسمانهای نهگانه به شکل پوست پیاز لایه در لایه قرار گرفته است که شکافتن و آن گاه به هم پیوسن آنها امر محال تلقی میشده است.</ref> (طبق عقیده ابطال شده بطلمیوس) مطلبی بی اساس و غیر علمی است، چرا که با دلائل عقلی ثابت شده که خرق و تخریب در آسمانها، کاملاً ممکن است، مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شقالقمر در زمان پیامبر اکرم(ص) میدانند،»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref> | تفسیر نمونه در ذیل آیات مذکور مینویسد: «گرچه بعضی از کوتهنظران اصرار دارند که این معجزه را طوری توجیه کنند که از صورت یک امر خارقالعاده خارج شود؛ چنانکه گفتهاند: آیه فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به حوادث قبل از قیامت است؛ ولی قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان میدهد که «شقّالقمر» واقع شده است. به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با جمله {{قرآن|و کذبّوا و اتبعوا اهوائهم|۳ | ||
}} که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست. افزون بر اینها روایات فراوانی در کتب اسلامی در زمینه وقوع این اعجاز، نقل شده، که در حد شهرت یا تواتر است، و لذا قابل انکار نمیباشد. اما داستان محال بودن خرق (شکافتن) و التیام (پیوستن) در افلاک<ref>. به عقیده پیووان علم هیئت قدیم، آسمانهای نهگانه به شکل پوست پیاز لایه در لایه قرار گرفته است که شکافتن و آن گاه به هم پیوسن آنها امر محال تلقی میشده است.</ref> (طبق عقیده ابطال شده بطلمیوس) مطلبی بی اساس و غیر علمی است، چرا که با دلائل عقلی ثابت شده که خرق و تخریب در آسمانها، کاملاً ممکن است، مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شقالقمر در زمان پیامبر اکرم(ص) میدانند،»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref> | |||
'''شقالقمر در روایات''' | '''شقالقمر در روایات''' |