روزه از نگاه مولانا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


جنبه مذهبی واقعی شعر مولانا در تلمیحات و اشارات بیشمار او به روزه آشکار می‌شود، و پاره ای از این اشعار در ستایش روزه ماه مبارک رمضان است.


معنی روزه نزدیکتر شدن به زندگی فرشتگان و ملائک است: قوت جبریل از مطبخ نبود. بود از دیدار خلاق وجود. همچنین این قوت ابدال حق. هم زحق دان نز طعام و از طبق.


مولانا ادعا می‌کند بزرگترین ستون از پنج ستون دین روزه است: گرچه ایمان هست مبنی بر بنای پنج رکن. لیک والله هست از آن اعظم الارکان صیام.


مولانا روزه را منجنیقی می‌بیند که با آن برج و باروی قلعه ظلمت و کفر ویران می‌شود: بزن این منجنیق صوم قلعه کفر و ظلمت بر.


روزه با عیسی نیز پیوند می‌یابد زیرا مگر مریم نذر نکرده بود که روزه بگیرد و چون نمی‌توانست سخن بگوید، کودک نوزادش بر پاکیزگی و پاکی او شهادت داد. چون جایگاه عیسی در آسمان چهارم است، روزه می‌تواند مرد مؤمن را نیز به علیین برساند. روزه نم زمزم شد، در عیسی مریم شد. بر طارم چارم شد او در سفر روزه.
== روزه در قالب تشبیه ==
 
جنبه مذهبی واقعی شعر مولانا در تلمیحات و اشارات بیشمار او به روزه آشکار می‌شود، و پاره ای از این اشعار در ستایش روزه ماه مبارک رمضان است.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>
روزه همیشه یاریگر است و از این رو در نظر مولانا روزه همچون مادری است که در ماه مبارک رمضان به نزد کودکانش می‌آید:
 
سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه. مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>


== روزه در قالب تشبیه ==
در آثار مولانا، ماه رمضان و روزه و صوم و صیام به چیزهای گوناگونی مانند شده است. وی در دیوان شمس یا همان دیوان کبیر، گاه ماه رمضان را «بند دهان» خوانده است: «ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد / زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند» و در ادامهٔ همین غزل، روزه را به قدحی از شراب مانند می‌کند که بازار همه باده‌های دنیایی را می‌شکند و بی جام و باده بزمی سراسر طرب برپا می‌دارد: «آمد قدح روزه، بشکست قدح‌ها را / تا منکر این عشرت بی باده طرب بیند» در جایی دیگر هم از روزه با تعبیر «مِی لعل رمضانی» یاد می‌کند؛ اما گاه نیز روزه را آتشی می‌داند که پلیدی‌های نفس را می‌سوزاند، از این رو همچون شرابِ آتش‌گون طراوت و مغزِ جان را سبب می‌شود: «اگر آتش است روزه، تو زلال بین نه کوزه / تری دماغت آرد چو شراب همچو آذر» در بخش‌های دیگری از دیوان شمس، مولانا روزه را به صورت اضافه تشبیهی، با این ترکیب‌ها یاد کرده است: «منجنیقِ صوم»، «قافِ صیام»، «سنگِ صوم»، «شِکرِ روزه»، «شررِ روزه»، «صفرای صیام»، «سپرِ روزه» و «اسب تازیِ صیام»
در آثار مولانا، ماه رمضان و روزه و صوم و صیام به چیزهای گوناگونی مانند شده است. وی در دیوان شمس یا همان دیوان کبیر، گاه ماه رمضان را «بند دهان» خوانده است: «ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد / زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند» و در ادامهٔ همین غزل، روزه را به قدحی از شراب مانند می‌کند که بازار همه باده‌های دنیایی را می‌شکند و بی جام و باده بزمی سراسر طرب برپا می‌دارد: «آمد قدح روزه، بشکست قدح‌ها را / تا منکر این عشرت بی باده طرب بیند» در جایی دیگر هم از روزه با تعبیر «مِی لعل رمضانی» یاد می‌کند؛ اما گاه نیز روزه را آتشی می‌داند که پلیدی‌های نفس را می‌سوزاند، از این رو همچون شرابِ آتش‌گون طراوت و مغزِ جان را سبب می‌شود: «اگر آتش است روزه، تو زلال بین نه کوزه / تری دماغت آرد چو شراب همچو آذر» در بخش‌های دیگری از دیوان شمس، مولانا روزه را به صورت اضافه تشبیهی، با این ترکیب‌ها یاد کرده است: «منجنیقِ صوم»، «قافِ صیام»، «سنگِ صوم»، «شِکرِ روزه»، «شررِ روزه»، «صفرای صیام»، «سپرِ روزه» و «اسب تازیِ صیام»


مولانا در غزلی روزه را به منجنیقی مانند کرده که می‌تواند دیوار قلعه تیرگی و ظلمتِ کفرِ درون را ویران کند: «به گرد قلعه ظلمت نماندی سنگ یک پاره / اگر خود منجنیق صوم دایم سوی باره [= دیوار] ستی؛ بزن این منجنیق صوم قلعه کفر و ظلمت بر / اگر بودی مسلمانی، مؤذن بر مناره ستی»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
مولانا در غزلی روزه را به منجنیقی مانند کرده که می‌تواند دیوار قلعه تیرگی و ظلمتِ کفرِ درون را ویران کند: «به گرد قلعه ظلمت نماندی سنگ یک پاره / اگر خود منجنیق صوم دایم سوی باره [= دیوار] ستی؛ بزن این منجنیق صوم قلعه کفر و ظلمت بر / اگر بودی مسلمانی، مؤذن بر مناره ستی»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
روزه همیشه یاریگر است و از این رو در نظر مولانا روزه همچون مادری است که در ماه مبارک رمضان به نزد کودکانش می‌آید:سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه. مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>


== جایگاه روزه از نظر مولانا ==
== جایگاه روزه از نظر مولانا ==
مولانا ادعا می‌کند بزرگترین ستون از پنج ستون دین روزه است: گرچه ایمان هست مبنی بر بنای پنج رکن. لیک والله هست از آن اعظم الارکان صیام.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>
قدر و جایگاه روزهٔ اصیل در نظر مولانا آنچنان بالا است که وی چندین قطعه شعر را به تمامی دربارهٔ روزه و بر اساس مضمون صوم و روزه‌داری سروده است. این عارف سده هفتم هجری حتی چندین غزل را با ردیف «روزه» و «صیام» سروده است، از جمله این غزل بلند که با ردیف «صیام» ساخته شده است:
قدر و جایگاه روزهٔ اصیل در نظر مولانا آنچنان بالا است که وی چندین قطعه شعر را به تمامی دربارهٔ روزه و بر اساس مضمون صوم و روزه‌داری سروده است. این عارف سده هفتم هجری حتی چندین غزل را با ردیف «روزه» و «صیام» سروده است، از جمله این غزل بلند که با ردیف «صیام» ساخته شده است:


automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۹۰

ویرایش