automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (اصلاح) |
جز (اصلاح) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
شمسالدین محمد حافظ از شاعران غزلسرا و حافظ قرآن در قرن هشتم هجری است که به ادعای برخی هرچند در دوره حکومت شاهان اهل سنت میزیسته است اما بر مذهب شیعه بوده است. | |||
==زندگینامه و تحصیلات== | ==زندگینامه و تحصیلات== | ||
شمسالدین محمد حافظ غزل سرای عرفانی در آغاز قرن هشتم هجری، در شیراز متولد شد. از دوران کودکی وی اطلاعات چندانی وجود ندارد. اجداد حافظ اصلاً از کوپای (کوهپایه) اصفهان بودهاند. نیای او در ایام حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمدهاند. شغل پدرش را بازرگانی و مادرش را از اهالی کازرون دانستهاند، به علت فوت پدر با مادرش در تنگدستی زندگی میکرد و مجبور بود در کنار تحصیل کار کند. | شمسالدین محمد حافظ غزل سرای عرفانی در آغاز قرن هشتم هجری، در شیراز متولد شد. از دوران کودکی وی اطلاعات چندانی وجود ندارد. اجداد حافظ اصلاً از کوپای (کوهپایه) اصفهان بودهاند. نیای او در ایام حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمدهاند. شغل پدرش را بازرگانی و مادرش را از اهالی کازرون دانستهاند، به علت فوت پدر با مادرش در تنگدستی زندگی میکرد و مجبور بود در کنار تحصیل کار کند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۵: | ||
در عصر حافظ اکثر نقاط ایران، حاکمان اهلسنت حکمرانی میکردند. در دوره حکومت غزنویان حاکمان بسیار سختگیری میکردند تا جایی که کتابهای شیعه و مراکز علمی آنها را به آتش کشیدند و بسیاری از شیعیان کشته شدند. بر این اساس عرفا و شعرای بزرگ و علمای اسلام بیشتر در حالت تقیه زندگی میکردند و فضای سیاسی اقتضاء میکرد که خردمندان اظهار عقیده و مذهب ننمایند، بلکه در نوعی استتار به فعالیت فرهنگی بپردازند و از فرصتهای به وجود آمده به نشر فرهنگ و علوم بپردازند، درباره حافظ نیز وضع اینگونه است و هیچکس با قاطعیت نمیتواند بگوید که حافظ شیرازی سنی مذهب (پیرو اهلسنت) است. همه اتفاق دارند که حافظ از دانشمندان و ادیبان بزرگ جهان اسلام و ایران است و هرگز نمیتوان حافظ را در قید مذهب محصور کرد و او را به گروهی خاص منتسب داشت. او از نظر عرفان و شناخت به جایگاه و مرتبهای رسیده بود که به جز پیروی از اسلام راستین و مکتب اهلبیت نمیتوان به آن جایگاه رسید، اما بنا بر اقتضای زمانه از اظهار و آشکار کردن این اندیشهها معذور بودند، قراینی در دیوان و آثار او وجود دارد که نشان از علاقه او به خاندان پیامبر و امیرالمؤمنین دارد، چنانکه مولوی و سعدی و عطار از این ویژگی برخوردار هستند و هر یک از آنها در اشعار خود ارادت کاملی به اهلبیت اظهار کردهاند، حافظ در جایی نجات و رسیدن به کمال را اینگونه ممکن میداند: | در عصر حافظ اکثر نقاط ایران، حاکمان اهلسنت حکمرانی میکردند. در دوره حکومت غزنویان حاکمان بسیار سختگیری میکردند تا جایی که کتابهای شیعه و مراکز علمی آنها را به آتش کشیدند و بسیاری از شیعیان کشته شدند. بر این اساس عرفا و شعرای بزرگ و علمای اسلام بیشتر در حالت تقیه زندگی میکردند و فضای سیاسی اقتضاء میکرد که خردمندان اظهار عقیده و مذهب ننمایند، بلکه در نوعی استتار به فعالیت فرهنگی بپردازند و از فرصتهای به وجود آمده به نشر فرهنگ و علوم بپردازند، درباره حافظ نیز وضع اینگونه است و هیچکس با قاطعیت نمیتواند بگوید که حافظ شیرازی سنی مذهب (پیرو اهلسنت) است. همه اتفاق دارند که حافظ از دانشمندان و ادیبان بزرگ جهان اسلام و ایران است و هرگز نمیتوان حافظ را در قید مذهب محصور کرد و او را به گروهی خاص منتسب داشت. او از نظر عرفان و شناخت به جایگاه و مرتبهای رسیده بود که به جز پیروی از اسلام راستین و مکتب اهلبیت نمیتوان به آن جایگاه رسید، اما بنا بر اقتضای زمانه از اظهار و آشکار کردن این اندیشهها معذور بودند، قراینی در دیوان و آثار او وجود دارد که نشان از علاقه او به خاندان پیامبر و امیرالمؤمنین دارد، چنانکه مولوی و سعدی و عطار از این ویژگی برخوردار هستند و هر یک از آنها در اشعار خود ارادت کاملی به اهلبیت اظهار کردهاند، حافظ در جایی نجات و رسیدن به کمال را اینگونه ممکن میداند: | ||
:: حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان بصدق بدرقه رهت شود همت شحنهٔ نجف | :: حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان بصدق * * * بدرقه رهت شود همت شحنهٔ نجف | ||
شارحان اشعار حافظ این بیت را چنین توضیح دادهاند: | شارحان اشعار حافظ این بیت را چنین توضیح دادهاند: |