حضرت یحیی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۳
خط ۴: خط ۴:
حضرت یحیی(ع) که بود؟
حضرت یحیی(ع) که بود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}حضرت یحیی(ع) از پیامبران الهی و فرزند حضرت زکریا(ع) است. حضرت زکریا در پیری از خداوند درخواست فرزندی نمود و خداوند دعای او را مستجاب کرد و یحیی متولد شد. نام یحیی را خداوند بر او گذارد. نام او در قرآن آمده است. القاب و اوصاف خاصی درباره او در قرآن آمده است از جمله در سوره مریم گفته شده که به یحیی پرهیزکاری، پاکی،‌ حکمت، داده شده است.
{{پاسخ}}حضرت یحیی(ع) از پیامبران الهی و فرزند حضرت زکریا(ع) است. حضرت زکریا در پیری از خداوند درخواست فرزندی نمود و خداوند دعای او را مستجاب کرد و یحیی متولد شد. نام یحیی را خداوند بر او گذارد. نام یحیی پنج بار در قرآن آمده است. القاب و اوصاف خاصی درباره او در قرآن آمده است از جمله در سوره مریم گفته شده که به یحیی پرهیزکاری، پاکی،‌ حکمت، داده شده است.


یحیی در قرآن تصدیق کننده عیسی معرفی شده است و گفته شده در کودکی به او «حکم» عطا شده است. مفسران درباره حکم نظرات متفاوتی بیان کرده اند. برخی آن را نبوت و برخی آن را دانایی و حکمت دانسته اند.
یحیی در قرآن تصدیق کننده عیسی معرفی شده است و گفته شده در کودکی به او «حکم» عطا شده است. مفسران درباره حکم نظرات متفاوتی بیان کرده اند. برخی آن را نبوت و برخی آن را دانایی و حکمت دانسته اند.
خط ۱۶: خط ۱۶:
در نزد مسیحیان یحیی پسرخاله عیسی و تعمیددهنده او است. وی عیسی را تعمی داد داد و چون عیسی اظهار نبوت کرد به وی ایمان آورد. یحیی را در زبان های اروپایی «ژان» یا «جان» می نامند.<ref>رهبریان، محمدرضا، «یحیی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، سرپرست علمی: سید سلمان صفوی، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۶، ص۱۱۸۳.</ref>
در نزد مسیحیان یحیی پسرخاله عیسی و تعمیددهنده او است. وی عیسی را تعمی داد داد و چون عیسی اظهار نبوت کرد به وی ایمان آورد. یحیی را در زبان های اروپایی «ژان» یا «جان» می نامند.<ref>رهبریان، محمدرضا، «یحیی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، سرپرست علمی: سید سلمان صفوی، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۶، ص۱۱۸۳.</ref>


احوال یحیی در اقوال صوفیه نمونه ای از کمال زهد و تقشف (سخت گذرانی) و نشانه استغراق در خوف و حزن در سلوک الی الله عنوان شده است. ابن عربی می گوید چون یحیی به انقباض و خوف و خشیت موصوف بود و حزن و بکا و رهبت معروف، از این رو یحیی مظهر صفات جلال حق است.<ref>رهبریان، محمدرضا، «یحیی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، سرپرست علمی: سید سلمان صفوی، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۶، ص۱۱۸۴.</ref>
احوال یحیی در اقوال صوفیه نمونه‌ای از کمال زهد و تقشف (سخت گذرانی) و نشانه استغراق در خوف و حزن در سلوک الی الله عنوان شده است. ابن عربی می‌گوید چون یحیی به انقباض و خوف و خشیت موصوف بود و حزن و بکا و رهبت معروف، از این رو یحیی مظهر صفات جلال حق است.<ref>رهبریان، محمدرضا، «یحیی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، سرپرست علمی: سید سلمان صفوی، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۶، ص۱۱۸۴.</ref>


در بين انبيا معروف است كه حضرت يحيى(ع) خيلى زود تحت تأثير موعظه قرار مى‌گرفت و تأثر و انقلاب شديدى در ايشان پديد مى‌آمد. تا آنجا كه هرگاه حضرت زكريا مى‌خواست بنى‌اسرائيل را موعظه كند، به جانب چپ و راست نگاه مى‌كرد و اگر حضرت يحيى حاضر بود، نام بهشت و جهنم را نمى‌برد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی،  پندهاي الاهی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، ۱۳۹۱، ص۲۲.</ref>
در بين انبيا معروف است كه حضرت يحيى(ع) خيلى زود تحت تأثير موعظه قرار مى‌گرفت و تأثر و انقلاب شديدى در ايشان پديد مى‌آمد. تا آنجا كه هرگاه حضرت زكريا مى‌خواست بنى‌اسرائيل را موعظه كند، به جانب چپ و راست نگاه مى‌كرد و اگر حضرت يحيى حاضر بود، نام بهشت و جهنم را نمى‌برد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی،  پندهاي الاهی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، ۱۳۹۱، ص۲۲.</ref>
خط ۳۲: خط ۳۲:
نام یحیی در قرآن (سوره انعام آیه ۸۶) همراه موسی، هارون، زکریا، عیسی و الیاس، و چند پیامبر دیگر از صالحان و انبیا شمرده شده است.<ref>خرمشاهی، قوام الدین، «یحیی»، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج۲، ص۲۳۶۸.</ref>  
نام یحیی در قرآن (سوره انعام آیه ۸۶) همراه موسی، هارون، زکریا، عیسی و الیاس، و چند پیامبر دیگر از صالحان و انبیا شمرده شده است.<ref>خرمشاهی، قوام الدین، «یحیی»، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج۲، ص۲۳۶۸.</ref>  


در آیات ۱۲ تا ۱۵ مریم مواهب ده‌گانه‌اى كه خدا به يحيى داده بود، و يا او به توفيق الهى كسب كرد، اشاره مى‌كند:
در آیات ۱۲ تا ۱۵ سوره مریم مواهب ده‌گانه‌اى كه خداوند به يحيى داده بیان می‌کند:


۱. «ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درايت را در كودكى به او داديم» (وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا). ۲. «و به او رحمت و محبت (نسبت به بندگان) از سوى خود بخشيديم» (وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا). ۳. «و به او پاكى (روح و جان و پاكى عمل) داديم» (وَ زَكاةً). ۴. «و او پرهيز كار بود» (وَ كانَ تَقِيًّا). و از آنچه خلاف فرمان پروردگار بود، دورى مى‌كرد. ۵. «او نسبت به پدر و مادرش نيكو كار بود» (وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ). ۶. «و جبّار (و متكبر) و عصيانگر نبود» (وَ لَمْ يَكُنْ جَبَّاراً). ۷. «او معصيت كار و آلوده به گناه نبود» (عَصِيًّا). ۸ و ۹ و ۱۰ و چون او جامع اين صفات بر جسته و افتخارات بزرگ بود، «سلام بر او، آن روز كه تولّد يافت، و آن روز كه مى‌ميرد، و آن روز كه زنده بر انگيخته مى‌شود»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۳، ص۸۱.</ref>
۱. «ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درايت را در كودكى به او داديم.» ۲. «و به او رحمت و محبت (نسبت به بندگان) از سوى خود بخشيديم.» ۳. «و به او پاكى (روح و جان و پاكى عمل) داديم.» ۴. «و او پرهيزكار بود.» و از آنچه خلاف فرمان پروردگار بود، دورى مى‌كرد. ۵. «او نسبت به پدر و مادرش نيكو كار بود.» ۶. «و جبّار (و متكبر) و عصيانگر نبود» ۷. «او معصيت كار و آلوده به گناه نبود.» ۸ و ۹ و ۱۰. «سلام بر او، آن روز كه تولّد يافت، و آن روز كه مى‌ميرد، و آن روز كه زنده بر انگيخته مى‌شود»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۳، ص۸۱.</ref>


واژه قرآنی «حصور» تنها یک بار در آیه 39 سوره آل عمران و در توصیف یحیی نبی(ع)، آمده است. عموم مفسران و مترجمان، این واژه را با عدم تمایل یحیی(ع) به ازدواج و عفت وی نسبت به زنان مرتبط دانسته اند. برخی گفته اند این واژه بر پرهیزکاری سخت گیرانه، خویشتن داری یا کف نفس یحیی(ع) دلالت دارد.<ref>مکوند،‌ محمود، فلاح پور، امیرحسین، «بازخوانی مفهوم قرآنی «حصور» در توصیف یحیی نبی (ع)»، نشریه مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی » دوره ۴، شماره ۴، (زمستان ۱۳۹۹).</ref>
واژه قرآنی «حصور» تنها یک بار در آیه ۳۹ سوره آل عمران و در توصیف یحیی نبی(ع)، آمده است. عموم مفسران و مترجمان، این واژه را با عدم تمایل یحیی(ع) به ازدواج و عفت وی نسبت به زنان مرتبط دانسته اند. برخی گفته اند این واژه بر پرهیزکاری سخت گیرانه، خویشتن داری یا کف نفس یحیی(ع) دلالت دارد.<ref>مکوند،‌ محمود، فلاح پور، امیرحسین، «بازخوانی مفهوم قرآنی «حصور» در توصیف یحیی نبی (ع)»، نشریه مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی » دوره ۴، شماره ۴، (زمستان ۱۳۹۹).</ref>


=== تصدیق‌کننده کلمه الهی ===
=== تصدیق‌کننده کلمه الهی ===
یکی از القاب حضرت یحیی در آیه قرآن {{قرآن|مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ|ترجمه=کلمه خدا [= مسیح‌] را تصدیق می‌کند|سوره=آل عمران|آیه=۳۹}} آمده یعنی یحیی تصدیق کننده کلمه الهی خواهد بود آن کلمه الهی حضرت عیسی(ع) می‌باشد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۳ه، ج۱۴، ص۱۶۹؛ سید بن طاووس، سعد السعود، قم، دارالذخائر، ص۲۲۱.</ref>
یکی از القاب حضرت یحیی در آیه قرآن {{قرآن|مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ|ترجمه=کلمه خدا [= مسیح‌] را تصدیق می‌کند|سوره=آل عمران|آیه=۳۹}} آمده یعنی یحیی تصدیق کننده کلمه الهی خواهد بود آن کلمه الهی حضرت عیسی(ع) می‌باشد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۳ه، ج۱۴، ص۱۶۹؛ سید بن طاووس، سعد السعود، قم، دارالذخائر، ص۲۲۱.</ref>


جمله‏ «مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ» دلالت دارد بر اينكه يحيى (ع) از مبلغين دين عيسى (ع) بوده و بنا بر اين منظور از "كلمه" همان عيسى مسيح است، كه در ذيل همين آيات در بشارتى كه به مريم مى‏دهد عيسى را كلمه خود مى‏خواند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۳، ص۲۷۷.</ref>
جمله‏ «مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ» دلالت دارد بر اينكه يحيى (ع) از مبلغين دين عيسى (ع) بوده و بنا بر اين منظور از "كلمه" همان عيسى مسيح است، كه در ذيل همين آيات در بشارتى كه به مريم مى‏دهد عيسى را كلمه خود مى‏خواند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۳، ص۲۷۷.</ref>


يحيى شش ماه از عيسى (ع) بزرگ‏تر بود و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق كرد و به سوى او دعوت نمود، و چون در ميان مردم به زهد و پاكدامنى، اشتهار تام داشت گرايش او به مسيح ع اثر عميقى در توجه مردم به او گذاشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۲، ص۵۳۴.</ref>
يحيى شش ماه از عيسى (ع) بزرگ‏تر بود و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق كرد و به سوى او دعوت نمود، و چون در ميان مردم به زهد و پاكدامنى، اشتهار تام داشت گرايش او به مسيح (ع) اثر عميقى در توجه مردم به او گذاشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۲، ص۵۳۴.</ref>


=== اعطای حکم در کودکی ===
=== اعطای حکم در کودکی ===
خط ۵۳: خط ۵۰:
حكم" در اين آيه به فهم و عقل و نيز به حكمت و به معرفت آداب خدمت و همچنين به فراست صادق و نيز به نبوت تفسير شده، و ليكن از مثل آيه شريفه:" وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ"و نيز آيه‏" أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ" و غير اين دو از آياتى كه كلمه حكم در آنها آمده استفاده مى‏شود كه حكم غير از نبوت است و تفسير آن به نبوت تفسير صحيحى نيست، و همچنين تفسيرش به معرفت آداب خدمت يا فراست صادق يا عقل هيچ يك درست نيست زيرا از لفظ آيه و همچنين از جهت معنا چيزى كه دلالت بر يكى از آنها بكند وجود ندارد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref> می‌توان در باره معناى حكم در آيه مورد بحث احتمالى داده و چيزى فهميد، آرى با در نظر گرفتن اينكه حكمت بناء نوع (مفيد نوعى) از حكم است مى‏توان گفت: مراد به حكم همان علم به معارف حقه الهيه و كشف حقايقى كه در پرده غيب است، و از نظر عادى پنهان است مى‏باشد، و شايد آن مفسرى هم كه حكم را به فهم تفسير كرده نظرش همين بوده است، بنا بر اين معناى آيه اين مى‏شود: ما به او علم به معارف حقيقى داديم در حالى كه او كودكى نابالغ بوده است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref>
حكم" در اين آيه به فهم و عقل و نيز به حكمت و به معرفت آداب خدمت و همچنين به فراست صادق و نيز به نبوت تفسير شده، و ليكن از مثل آيه شريفه:" وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ"و نيز آيه‏" أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ" و غير اين دو از آياتى كه كلمه حكم در آنها آمده استفاده مى‏شود كه حكم غير از نبوت است و تفسير آن به نبوت تفسير صحيحى نيست، و همچنين تفسيرش به معرفت آداب خدمت يا فراست صادق يا عقل هيچ يك درست نيست زيرا از لفظ آيه و همچنين از جهت معنا چيزى كه دلالت بر يكى از آنها بكند وجود ندارد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref> می‌توان در باره معناى حكم در آيه مورد بحث احتمالى داده و چيزى فهميد، آرى با در نظر گرفتن اينكه حكمت بناء نوع (مفيد نوعى) از حكم است مى‏توان گفت: مراد به حكم همان علم به معارف حقه الهيه و كشف حقايقى كه در پرده غيب است، و از نظر عادى پنهان است مى‏باشد، و شايد آن مفسرى هم كه حكم را به فهم تفسير كرده نظرش همين بوده است، بنا بر اين معناى آيه اين مى‏شود: ما به او علم به معارف حقيقى داديم در حالى كه او كودكى نابالغ بوده است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref>


داديم يحيى را حكمت كه آن فهم تورات بود و نفقه در احكام دين‏<ref>كاشانى، فتح‏ الله بن شكرالله‏، منهج الصادقين في إلزام المخالفين‏، تهران، كتابفروشى اسلاميه‏، بی‌تا، ج۵، ص۳۸۴.</ref>
داديم يحيى را حكمت كه آن فهم تورات بود و نفقه در احكام دين‏<ref>كاشانى، فتح‏ الله بن شكرالله‏، منهج الصادقين في إلزام المخالفين‏، تهران، كتابفروشى اسلاميه‏، بی‌تا، ج۵، ص۳۸۴.</ref> حکم در این آیه به معنای دانایی،‌ خردورزی، سنجیده کاری و درک صحیح شریعت است.<ref>قرآن کریم، ترجمه و پانوشت‌های توضیحی: محمدعلی کوشا، تهران، نی، ۱۴۰۱، ص۳۰۶.</ref> ما در حالى يحيى را پيامبرى داديم كه كودكى سه ساله بود.<ref>طبرسى، فضل بن حسن‏، ترجمه تفسير جوامع الجامع‏، ترجمه علی عبدالحميدى و دیگران، مشهد، آستان قدس رضوى‏، ۱۳۷۵، ج۴، ص۳۰.</ref>
 
 
 
حکم در این آیه به معنای دانایی،‌ خردورزی، سنجیده کاری و درک صحیح شریعت است.<ref>قرآن کریم، ترجمه و پانوشت‌های توضیحی: محمدعلی کوشا، تهران، نی، ۱۴۰۱، ص۳۰۶.</ref>
 
ما در حالى يحيى را پيامبرى داديم كه كودكى سه ساله بود.<ref>طبرسى، فضل بن حسن‏، ترجمه تفسير جوامع الجامع‏، ترجمه علی عبدالحميدى و دیگران، مشهد، آستان قدس رضوى‏، ۱۳۷۵، ج۴، ص۳۰.</ref>
 
=== کتاب ===
=== کتاب ===
در قرآن خطاب به یحیی گفته شده است: {{قرآن|يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ|ترجمه=اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير|سوره=مریم|آیه=۱۲}} معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از «كتاب» در اينجا «تورات» است، حتى ادعاى اجماع و اتفاق در اين زمينه كرده‏‌اند. ولى بعضى اين احتمال را داده‏‌اند كه او كتابى ويژه خود داشت (همانند زبور داود) البته نه كتابى كه متضمن آئينى جديد و مذهب تازه‌‏اى باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۲۳ و ۲۴.
در قرآن خطاب به یحیی گفته شده است: {{قرآن|يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ|ترجمه=اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير|سوره=مریم|آیه=۱۲}} معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از «كتاب» در اينجا «تورات» است، حتى ادعاى اجماع و اتفاق در اين زمينه كرده‏‌اند. ولى بعضى اين احتمال را داده‏‌اند كه او كتابى ويژه خود داشت (همانند زبور داود) البته نه كتابى كه متضمن آئينى جديد و مذهب تازه‌‏اى باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۲۳ و ۲۴.
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۹۰

ویرایش