automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۸۱۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
ابدال چه کسانی هستند؟ | ابدال چه کسانی هستند؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}'''اَبْدال،''' در تصوف به بندگان خاص خداوند اطلاق میشوند که دارای مراتب مخصوصی هستند. اَبدالْ انسانهای کاملی هستند که ایمان و اعتقاد راسخ دارند و سالکان الی الله برای سیر و سلوک روحانی خود به آنها تکیه میکنند. داشتن کرامات، سلامت قلب، سخاوت نفس و رضا از حق را از ویژگیهای ابدال برشمردهاند. | {{پاسخ}}'''اَبْدال،''' در اصطلاح تصوف به بندگان خاص خداوند اطلاق میشوند که دارای مراتب مخصوصی هستند. اَبدالْ انسانهای کاملی هستند که ایمان و اعتقاد راسخ دارند و سالکان الی الله برای سیر و سلوک روحانی خود به آنها تکیه میکنند. داشتن کرامات، سلامت قلب، سخاوت نفس و رضا از حق را از ویژگیهای ابدال برشمردهاند. | ||
تعداد ابدال در منابع [[تصوف]] مختلف است؛ برخی آنان را چهل نفر و بعضی سیصد نفر میدانند. گاهی ابدال عنوان هفت تن از مردان حق است که وجودشان در احوال هفت اقلیم تأثیر دارد. برخی لفظ ابدال را واژهای عام برای تمام طبقات | تعداد ابدال در منابع [[تصوف]] مختلف است؛ برخی آنان را چهل نفر و بعضی سیصد نفر میدانند. گاهی ابدال عنوان هفت تن از مردان حق است که وجودشان در احوال هفت اقلیم تأثیر دارد. برخی لفظ ابدال را واژهای عام برای تمام طبقات اولیاء میدانند. | ||
== تعریف == | == تعریف == | ||
اَبْدال، جمع بَدَل یا بِدْل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف. این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق میشود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بودهاند. | اَبْدال، جمع بَدَل یا بِدْل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف است. این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق میشود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بودهاند.<ref>قمی، عباس، ''سفینة البحار''، نجف، ۱۳۵۲–۱۳۵۵ ق، ص۶۴.</ref> | ||
دربارهٔ وجه تسمیهٔ این گروه به ابدال اختلاف است. به موجب برخی از روایات شیعه، اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده میشوند، ابدال نامیده شدهاند.<ref>قمی، عباس، ''سفینة البحار''، نجف، ۱۳۵۲–۱۳۵۵ ق، ص۶۴.</ref>بعضی گفتهاند که چون تعداد ابدال ثابت است و به محض درگذشتِ یکی از آنان، فرد دیگری جانشین او میگردد، چنین نامیده شدهاند.<ref>آملی، حیدر، ''المقدمات من کتاب نصّ النصوص فی شرح فصوص الحکم''، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۵۳ ش، ص۲۷۶.</ref> گاه نیز گفته شده است که چون آنان میتوانند به هنگام ضرورت صورتی مثالی یا شخصی روحانی را بهعنوان بدل به جای بگذارند و جایگاه خود را ترک کنند، ابدال خوانده شدهاند.<ref>ابن عربی، محییالدین، ''الفتوحات المکّیه''، بیروت دارصادر، ص۷.</ref> [[ابن عربی]] تبدیل صفات مذمومه به صفات محموده را که از خصوصیّات ابدال است بهعنوان یکی از وجوه تسمیهٔ آنان ذکر میکند.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> | |||
[[محمد استعلامی]] ادیب و عرفانپژوه درباره ابدال گفته است در این جهان، وارستگانی هستند که رهروان حق چه آنها را بشناسند و چه نشناسند در سیر و سلوک خود به آنها تکیه میکنند. | در تعریف ابدال، گفته شده که آنها، عدّه مُعینی از مردان خدا هستند که جهان، به وجود آنها برپاست و هیچگاه از وجود آنها، خالی نمیشود.<ref>محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، بیتا، بیجا، ج۱۲، ص۸۴.</ref> | ||
[[محمد استعلامی]] ادیب و عرفانپژوه درباره ابدال گفته است در این جهان، وارستگانی هستند که رهروان حق چه آنها را بشناسند و چه نشناسند در سیر و سلوک خود به آنها تکیه میکنند. ابدال و ابرار و اخیار و [[اوتاد]] و نقبا و اقطاب همه مردانی هستند که عاشقانِ حق، به تأثیر روحانی آنها در سیر الی الله معتقدند و همه این عنوانها به یک معنای کلی برمیگردند: انسانهای کامل، واصلان به حق، وارستگانی که ایمان و اعتقاد آنها استوار است و دیگران میتوانند به هدایت آنها تکیه کنند.<ref>استعلامی، محمد، «ابدال» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۱، ص۱۶۵ و ۱۶۶.</ref> | |||
== تعداد و اوصاف == | == تعداد و اوصاف == | ||
[[ابوطالب مکّی]] در قوت القلوب پس از ذکر روایتی از طریق اهل بیت(ع) دربارهٔ اهمیت صبر و رضا، یادآور میشود که رضا از حق و رحمت نسبت به خلق و سلامت قلب و ناصح مسلمین بودن و سخاوت نفس، مقام ابدال در میان صدّیقین است. [[خواجه عبدالله انصاری]]، کرامات را خاص ابدال و زهّاد میداند، زیرا اظهار کرامات میتواند موجب مکر و غرور شود و این ابدال هستند که از مکر و غرور آن ایمنند. وی همچنین احتراز از کشتن جانوران را از خصوصیات ابدال بهشمار میآورد. [[هُجویری]] پس از ذکر طبقات اولیا که ابدال از آن جملهاند، یادآور میشود که خصوصیت آنان این است که یکدیگر را میشناسند و در امور محتاج به اذن یکدیگرند. [[ابنعربی]] مینویسد: هر یک از ابدال منسوب به یکی از انبیاست که فیوضات معنوی را از قلب آن پیامبر دریافت میکند.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> | [[ابوطالب مکّی]] در قوت القلوب پس از ذکر روایتی از طریق اهل بیت(ع) دربارهٔ اهمیت صبر و رضا، یادآور میشود که رضا از حق و رحمت نسبت به خلق و سلامت قلب و ناصح مسلمین بودن و سخاوت نفس، مقام ابدال در میان صدّیقین است. [[خواجه عبدالله انصاری]]، کرامات را خاص ابدال و زهّاد میداند، زیرا اظهار کرامات میتواند موجب مکر و غرور شود و این ابدال هستند که از مکر و غرور آن ایمنند. وی همچنین احتراز از کشتن جانوران را از خصوصیات ابدال بهشمار میآورد. [[هُجویری]] پس از ذکر طبقات اولیا که ابدال از آن جملهاند، یادآور میشود که خصوصیت آنان این است که یکدیگر را میشناسند و در امور محتاج به اذن یکدیگرند. [[ابنعربی]] مینویسد: هر یک از ابدال منسوب به یکی از انبیاست که فیوضات معنوی را از قلب آن پیامبر دریافت میکند.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> | ||