|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
|
| |
|
| ==معنای کلمه عرش== | | ==معنای کلمه عرش== |
| از کلمه [[عرش الهی|عرش]] تعابیر مختلفی ارائه شده است. با تأمل در احادیث و روایات وارده از [[ائمه اطهار(ع)]] به دو تعبیر علم و قدرت برمیخوریم که به نوع کاملی از احاطه بر بندگان و مخلوقات اشاره دارد.<ref>ر. ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> عرش در اصل به معنی سقف یا شیئی سقف دار است و به تختهای بلند همانند تختهای سلاطین گذشته نیز عرش گفته میشود. اما این کلمه بعدها به معنی قدرت نیز به کار رفته است.
| | عرش در اصل به معنی سقف یا شیئی سقفدار است و به تختهای بلند همانند تختهای سلاطین گذشته نیز عرش گفته میشود. اما این کلمه بعدها به معنی قدرت نیز به کار رفته است. در احادیث و روایات وارده از [[ائمه اطهار(ع)]] به دو تعبیر علم و قدرت برمیخوریم که به نوع کاملی از احاطه بر بندگان و مخلوقات اشاره دارد.<ref>ر. ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> |
|
| |
|
| همان گونه که واژه تخت در فارسی نیز به همین معنی استعمال میشود. وقتی میگویند فلان کس بر تخت نشست یا تختش فرو ریخت کنایه از این است که به قدرت رسید یا قدرتش نابود شد. هم چنین وقتی میگویند پادشاهی بر تخت شاهی نشست یعنی علاوه بر اینکه بر زیردستان خود قدرت دارد، دارای علم نیز هست و به کم و زیاد امور جامعه و مردم آگاه است. پس هنگامی که حق تعالی میفرماید: {{قرآن|الرحمن علی العرش استوی}} (طه / ۵.) منظور آن است که بر تخت قدرت و علم بر مخلوقات نشست؛ بنابراین عرش هم به معنای علم است و هم به معنای قدرت، کنایه از اینکه به همه مخلوقات احاطه دارد آن هم احاطه همراه با علم و قدرت.
| | تعبیر{{قرآن|الرحمن علی العرش استوی}} (طه / ۵.) به معنای قدرت و علم بر مخلوقات است. در زبان فارسی نیز زمانی که میگویند پادشاه بر تخت نشست کنایه از این است که به قدرت رسید. |
|
| |
|
| ==معنای کلمه ماء در آیه== | | ==معنای کلمه ماء در آیه== |
| اما کلمه ماء که در آیه مورد بحث است بعضی از مفسران گفتهاند ماء برای چیزی که مایع و مذاب باشد به کار میرود مثلاً قرآن در [[سوره مرسلات]] آیه ۲۰ راجع به [[خلقت انسان]] میفرماید: {{قرآن|الم نخلقکم من ماء مهین|ترجمه= آیا ما شما را از آب بیارزش نیافریدیم؟}} از این آیه به خوبی استفاده میشود کلمه ماء برای غیر از آب معمولی هم به کار میرود، بر همین اساس میتوان، نظریه آن دسته از مفسرانی که گفتهاند منظور از کلمه ماء مواد اولیه موجودات باشد که به صورت مایع و مذاب بوده است را به این صورت تفسیر کرد که علم و قدرت خدا مافوق و محیط ماده مذاب اولیه موجودات بود که آنها را به این صورت آفریده که مشاهده میشوند (یعنی خداوند از چنان علم و قدرتی برخوردار است که توانست از چنین مایعی، جهانی این چنینی خلق کند) آیه ۳۰ [[سوره انبیاء]] هم این معنا را تأیید میکند و میفرماید: {{قرآن|أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ}} یعنی آیا آن افرادی که کافر شدند ندیدند (و نمیبینند) که آسمانها و زمین، به یکدیگر پیوسته بودند بعداً ما آنها را گشودیم و از یکدیگر جدا کردیم.<ref>نجفی، محمد جواد، تفسیر آسان، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۲۲۷.</ref>
| | برخی مفسران ماء را کنایه برای مایعی دانستهاند. برای نمونه در [[سوره مرسلات]] راجع به [[خلقت انسان]] میفرماید: {{قرآن|الم نخلقکم من ماء مهین|۲۰ |
| | | ترجمه = آیا ما شما را از آب بیارزش نیافریدیم؟ |
| | }} از این آیه استفاده میشود کلمه ماء برای غیر آب معمولی نیز به کار میرود، بر همین اساس میتوان، نظریه آن دسته از مفسرانی که گفتهاند. |
|
| |
|
| برخی دیگر از مفسرین مانند [[علامه طباطبائی]] ماء در آیه مذکور را عبارت از همین آب معمولی گرفتهاند که حیات همه موجودات به آن وابسته است. ایشان میفرمایند: آنچه ما از موجودات زنده میبینیم از آب آفریده شدهاند پس ماده آب، ماده حیات هر جنبنده است پس بر آب بودن عرش کنایه است از اینکه مالکیت خدای تعالی در آن روز (خلقت آسمانها و زمین) مستقر بر این آب بود که گفتیم مایع حیات و زندگی است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۲۴.</ref> | | برخی دیگر مانند [[علامه طباطبائی]]، ماء در آیه {{قرآن|و کان عرشه علی الماء|۷ |
| | | سوره = هود |
| | | آیه = ۷ |
| | | ترجمه = و عرش او، بر آب قرار داشت. |
| | }} را آب معمولی دانستهاند که حیات همه موجودات به آن وابسته است.<ref name=":0">طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۲۴.</ref> |
|
| |
|
| ==معنا و مفهوم آیه== | | ==معنا و مفهوم آیه== |
| از مطالب سابق نتایج زیر حاصل میشود:
| | مفسران با توجه معانی که برای ماء و عرش در آیه {{قرآن|و کان عرشه علی الماء|۷ |
| | |
| ۱. از آیه {{قرآن|و کان عرشه علی الماء|۷
| |
| | سوره = هود | | | سوره = هود |
| | آیه = ۷ | | | آیه = ۷ |
| | ترجمه = و عرش او، بر آب قرار داشت. | | | ترجمه = و عرش او، بر آب قرار داشت. |
| }} میفهمیم که معنای عرش، علم و قدرت است و وقتی میگوییم خداوند بر عرش قرار گرفت یعنی بر مخلوقات خود احاطه علمی و قدرت دارد مثل کسی که از بالا به منطقه ای نگاه کند. | | }} معتقدند |
| | |
| ۲. منظور از ماء، یا مواد اولیه عالم است که خداوند از روی علم و قدرت خود آن را تبدیل به جهانی به این عظمت و قابل زندگی برای ما نمود یا مایع حیات و آب است که قسمت اعظم اجزای صاحبان روح را تأمین میکند، در هر صورت معلوم میشود اصل حیات عالم از ماء است و هم چنین اصل زندگی و حیات در جهان به آن وابسته است. به عبارت دیگر اگر منظور از ماء، مایع اولیه باشد، به این معناست که اصل حیات و شروع آن از این ماده مذاب بوده است و اگر منظور از ماء آب معمولی و مایع حیات باشد به این معناست که اصل حیات موجودات عالم به آن وابسته است؛ و البته این هم نشانی از علم و قدرت خداست.
| |
|
| |
|
| | # بر آب بودن عرش؛ کنایه است از اینکه مالکیت خداوند در آن روز (خلقت آسمانها و زمین) مستقر بر این آب بود که این آب، مایع حیات و زندگی است.<ref name=":0" /> اصل حیات عالم از ماء است و هم چنین اصل زندگی و حیات در جهان به آن وابسته است. به عبارت دیگر اگر منظور از ماء، مایع اولیه باشد، به این معناست که اصل حیات و شروع آن از این ماده مذاب بوده است و اگر منظور از ماء آب معمولی و مایع حیات باشد به این معناست که اصل حیات موجودات عالم به آن وابسته است؛ و البته این هم نشانی از علم و قدرت خداست. |
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
|
| |
|