automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
ابدال چه کسانی هستند؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}'''اَبْدال،''' جمع بَدَل یا بِدْل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف. این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق میشود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بودهاند. تعداد ابدال ثابت و معیّن است و هر گاه عمر یکی از آنان به پایان رسید، فرد دیگری از طبقۀ فروترِ اولیا جایگزین او میگردد. دربارۀ وجه تسمیۀ این گروه به ابدال اختلاف است. به موجب برخی از روایات شیعه، اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده میشوند، ابدال نامیده شدهاند<ref>قمی، عباس، ''سفینة البحار''، نجف، ۱۳۵۲-۱۳۵۵ ق، ص۶۴.</ref> بعضی گفتهاند که چون تعداد ابدال ثابت است و به محض درگذشتِ یکی از آنان، فرد دیگری جانشین او میگردد، چنین نامیده شدهاند.<ref>آملی، حیدر، ''المقدمات من کتاب نصّ النصوص فی شرح فصوص الحکم''، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۵۳ ش، ص۲۷۶.</ref> گاه نیز گفته شده است که چون آنان میتوانند به هنگام ضرورت صورتی مثالی و یا شخصی روحانی را بهعنوان بدل به جای بگذارند و جایگاه خود را ترک کنند، ابدال خوانده شدهاند.<ref>ابن عربی، محییالدین، ''الفتوحات المکّیه''، بیروت دارصادر،ص۷.</ref> ابن عربی تبدیل صفات مذمومه به صفات محموده را که از خصوصیّات ابدال است بهعنوان یکی از وجوه تسمیۀ آنان ذکر میکند (۱ / ۱۶۰). اصطلاح ابدال عمدتاً در میان عرفا و صوفّیه کاربرد داشته است، اما همواره مستند به روایاتی بوده که در این زمینه نقل شده است. ابن خلدون بر این اعتقاد است که پیدایش اعتقاد به قطب و ابدال در میان صوفیه، از اعتقاد شیعیان به امام و نقیبان نشأت یافته است.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> | {{پاسخ}}'''اَبْدال،''' جمع بَدَل یا بِدْل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف. این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق میشود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بودهاند. تعداد ابدال ثابت و معیّن است و هر گاه عمر یکی از آنان به پایان رسید، فرد دیگری از طبقۀ فروترِ اولیا جایگزین او میگردد. دربارۀ وجه تسمیۀ این گروه به ابدال اختلاف است. به موجب برخی از روایات شیعه، اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده میشوند، ابدال نامیده شدهاند<ref>قمی، عباس، ''سفینة البحار''، نجف، ۱۳۵۲-۱۳۵۵ ق، ص۶۴.</ref> بعضی گفتهاند که چون تعداد ابدال ثابت است و به محض درگذشتِ یکی از آنان، فرد دیگری جانشین او میگردد، چنین نامیده شدهاند.<ref>آملی، حیدر، ''المقدمات من کتاب نصّ النصوص فی شرح فصوص الحکم''، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۵۳ ش، ص۲۷۶.</ref> گاه نیز گفته شده است که چون آنان میتوانند به هنگام ضرورت صورتی مثالی و یا شخصی روحانی را بهعنوان بدل به جای بگذارند و جایگاه خود را ترک کنند، ابدال خوانده شدهاند.<ref>ابن عربی، محییالدین، ''الفتوحات المکّیه''، بیروت دارصادر،ص۷.</ref> ابن عربی تبدیل صفات مذمومه به صفات محموده را که از خصوصیّات ابدال است بهعنوان یکی از وجوه تسمیۀ آنان ذکر میکند (۱ / ۱۶۰). اصطلاح ابدال عمدتاً در میان عرفا و صوفّیه کاربرد داشته است، اما همواره مستند به روایاتی بوده که در این زمینه نقل شده است. ابن خلدون بر این اعتقاد است که پیدایش اعتقاد به قطب و ابدال در میان صوفیه، از اعتقاد شیعیان به امام و نقیبان نشأت یافته است.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref> |