automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۲۲۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== تیتر یک == | == تیتر یک == | ||
فقه اسلامی آنطور که فقها در قرون دوم و سوم برای ما نوشتهاند و نیز علوم قرآنی نیاز به بازبینی دارند بهویژه آن چیزهایی که بهعنوان اصل یا ثابت در دین شناخته میشوند. ما امروزه بهشدت نیازمند بازخوانی و بازبینی آنچه احکام و ادله شرعی نامیده میشود هستیم.شحرور جریان سید جمال و شاگردانش را جریانی تقلیلگرا میدانست و عقیده داشت که آنها سعی دارند مسائل معاصر اجتماعی و فرهنگی دنیای معاصر را به مسائل اجتماعی و فرهنگی قرن اول هجری و به همان تاریخ و جغرافیا ارجاع دهند که این یک تقلیل غلط است. گروههای دیگری مثل لیبرالها، مارکسیستها و ناسیونالیستها نیز اهتمامی به اسلام ندارند و نتیجه نهایی آنها حذف اسلام است. بنابراین خود او در پی پاسخ به این سؤال برمیآید و پاسخ او بازخوانی دین با نگاهی مجدد به قرآن بهعنوان منبع اصلی دین و رهایی از سنتهای غلطی است که همچون بند مانع پاسخدهی مناسب به نیازهای معاصر است. برای مثال او در مورد فقه مینویسد: فقه اسلامی آنطور که فقها در قرون دوم و سوم برای ما نوشتهاند و نیز علوم قرآنی نیاز به بازبینی دارند بهویژه آن چیزهایی که بهعنوان اصل یا ثابت در دین شناخته میشوند. ما امروزه بهشدت نیازمند بازخوانی و بازبینی آنچه احکام و ادله شرعی نامیده میشود هستیم. ازنظر شحرور رسالت اسلام جاودانه و برای همه تاریخ بشر است برای همین لازم است تعالیمش هم با تغییرات جامعه بشری سازگار باشد. او با اشاره به اینکه رسالت پیامبر مخصوص همه زمانها و مکانهاست مینویسد: آیا رسالت پیامبر فقط مخصوص مکه و مدینه بود؟ هرگز! این رسالت برای توکیو و پاریس و مونترال هم هست و فقط هم مخصوص قرن 7 میلادی (اول هجری) نیست بلکه مخصوص قرن 21 هم هست. تراث قدسیت ندارند. ازنظر شحرور تنها خدا و کتابش قدسیت دارند و عصمت نیز تنها برای خدا و رسولان آنهم در محدوده رسالتشان باقی است و غیر از اینها، هرچه که هست و با هر عنوانی که هست قابل نقد و بررسی است چراکه کار انسانی است و کار انسانی قابلیت خطا و اشتباه دارد.حرور در مورد پیامبران دو شأن جداگانه در نظر میگیرد و ازنظر او هر پیامبری دو شأن نبوی و رسولی دارد. شأن رسولی پیامبر همان رسالت محمدی است که در ام الکتاب بیان شده است و شامل شعارها، ارزشها و حدود است و پیامبر در این زمینه مقتدا و الگوست. اما شأن نبوی پیامبر که شامل دستورات اجتماعی سیاسی و اقوال ایشان درباره لباس و اخلاق و عادات است تاریخمند بوده و حکم شرعی را شکل نمیدهد. بهطور خلاصه شحرور برای پیامبران یک شخصیت حقیقی و یک شخصیت حقوقی قائل است که تنها شأن حقوقی یا به عبارتی رسولی آن قابل الگوگیری و شامل حکم شرعی است. این کتاب که حاصل نهایی اندیشه او در باب قرآن و بهنوعی دین اسلام است در سال 1990 منتشر شد و جنجالهای زیادی را هم برانگیخت بهنحویکه انتشارش در کشورهایی مثل عربستان و مصر و قطر و امارات ممنوع شد و نقدهای بسیاری از فقهای سنتی و حتی نواندیشانی چون ارکون و ابوزید به آن وارد شد. شحرور بیان میکند که اسلام از روز اول برای زن حق سیاسی قائل شد چراکه اولین انسانی که درراه اسلام شهید شد سمیه بود و این زنان بودند که همپای مردان در پیمان عقبه اول و دوم با پیامبر بیعت کردند. منصب سیاسی یا قضاوت نداشتن برای زنان در زمان پیامبر به فضای جامعه آن روز برمیگردد چراکه رسم اعراب این بود که به زنان چنین مسئولیتهایی ندهند و این مسئله هیچ ربطی به پیامبر ندارد بلکه مربوط به اعراب جاهلی است. بنابراین آغاز آزادی زن از زمان پیامبر بود و طبق شرایط هر عصری این آزادی ادامه دارد تا جایی که از حدود الهی پای فراتر ننهد. نتیجه مطالعات شحرور در حدود 14 کتاب انتشاریافته است که مهمترین و جنجالیترین آن «الکتاب والقرآن، قراءه معاصره» است. او در تمام این سالها علاوه بر تأملات دینی به تدریس در دانشگاههای سوریه هم مشغول بود و در کنار آن در ساخت بسیاری از سازهها و تأسیسات مهم سوریه نقش داشت. <ref>رفیعی، مهدی، نگاهی به اندیشههای محمد شحرور، اندیشمند قرآنگرای سوری، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید:۱۴۰۱.</ref>{{پایان پاسخ}} | فقه اسلامی آنطور که فقها در قرون دوم و سوم برای ما نوشتهاند و نیز علوم قرآنی نیاز به بازبینی دارند بهویژه آن چیزهایی که بهعنوان اصل یا ثابت در دین شناخته میشوند. ما امروزه بهشدت نیازمند بازخوانی و بازبینی آنچه احکام و ادله شرعی نامیده میشود هستیم.شحرور جریان سید جمال و شاگردانش را جریانی تقلیلگرا میدانست و عقیده داشت که آنها سعی دارند مسائل معاصر اجتماعی و فرهنگی دنیای معاصر را به مسائل اجتماعی و فرهنگی قرن اول هجری و به همان تاریخ و جغرافیا ارجاع دهند که این یک تقلیل غلط است. گروههای دیگری مثل لیبرالها، مارکسیستها و ناسیونالیستها نیز اهتمامی به اسلام ندارند و نتیجه نهایی آنها حذف اسلام است. بنابراین خود او در پی پاسخ به این سؤال برمیآید و پاسخ او بازخوانی دین با نگاهی مجدد به قرآن بهعنوان منبع اصلی دین و رهایی از سنتهای غلطی است که همچون بند مانع پاسخدهی مناسب به نیازهای معاصر است. برای مثال او در مورد فقه مینویسد: فقه اسلامی آنطور که فقها در قرون دوم و سوم برای ما نوشتهاند و نیز علوم قرآنی نیاز به بازبینی دارند بهویژه آن چیزهایی که بهعنوان اصل یا ثابت در دین شناخته میشوند. ما امروزه بهشدت نیازمند بازخوانی و بازبینی آنچه احکام و ادله شرعی نامیده میشود هستیم. ازنظر شحرور رسالت اسلام جاودانه و برای همه تاریخ بشر است برای همین لازم است تعالیمش هم با تغییرات جامعه بشری سازگار باشد. او با اشاره به اینکه رسالت پیامبر مخصوص همه زمانها و مکانهاست مینویسد: آیا رسالت پیامبر فقط مخصوص مکه و مدینه بود؟ هرگز! این رسالت برای توکیو و پاریس و مونترال هم هست و فقط هم مخصوص قرن 7 میلادی (اول هجری) نیست بلکه مخصوص قرن 21 هم هست. تراث قدسیت ندارند. ازنظر شحرور تنها خدا و کتابش قدسیت دارند و عصمت نیز تنها برای خدا و رسولان آنهم در محدوده رسالتشان باقی است و غیر از اینها، هرچه که هست و با هر عنوانی که هست قابل نقد و بررسی است چراکه کار انسانی است و کار انسانی قابلیت خطا و اشتباه دارد.حرور در مورد پیامبران دو شأن جداگانه در نظر میگیرد و ازنظر او هر پیامبری دو شأن نبوی و رسولی دارد. شأن رسولی پیامبر همان رسالت محمدی است که در ام الکتاب بیان شده است و شامل شعارها، ارزشها و حدود است و پیامبر در این زمینه مقتدا و الگوست. اما شأن نبوی پیامبر که شامل دستورات اجتماعی سیاسی و اقوال ایشان درباره لباس و اخلاق و عادات است تاریخمند بوده و حکم شرعی را شکل نمیدهد. بهطور خلاصه شحرور برای پیامبران یک شخصیت حقیقی و یک شخصیت حقوقی قائل است که تنها شأن حقوقی یا به عبارتی رسولی آن قابل الگوگیری و شامل حکم شرعی است. این کتاب که حاصل نهایی اندیشه او در باب قرآن و بهنوعی دین اسلام است در سال 1990 منتشر شد و جنجالهای زیادی را هم برانگیخت بهنحویکه انتشارش در کشورهایی مثل عربستان و مصر و قطر و امارات ممنوع شد و نقدهای بسیاری از فقهای سنتی و حتی نواندیشانی چون ارکون و ابوزید به آن وارد شد. شحرور بیان میکند که اسلام از روز اول برای زن حق سیاسی قائل شد چراکه اولین انسانی که درراه اسلام شهید شد سمیه بود و این زنان بودند که همپای مردان در پیمان عقبه اول و دوم با پیامبر بیعت کردند. منصب سیاسی یا قضاوت نداشتن برای زنان در زمان پیامبر به فضای جامعه آن روز برمیگردد چراکه رسم اعراب این بود که به زنان چنین مسئولیتهایی ندهند و این مسئله هیچ ربطی به پیامبر ندارد بلکه مربوط به اعراب جاهلی است. بنابراین آغاز آزادی زن از زمان پیامبر بود و طبق شرایط هر عصری این آزادی ادامه دارد تا جایی که از حدود الهی پای فراتر ننهد. نتیجه مطالعات شحرور در حدود 14 کتاب انتشاریافته است که مهمترین و جنجالیترین آن «الکتاب والقرآن، قراءه معاصره» است. او در تمام این سالها علاوه بر تأملات دینی به تدریس در دانشگاههای سوریه هم مشغول بود و در کنار آن در ساخت بسیاری از سازهها و تأسیسات مهم سوریه نقش داشت. <ref>رفیعی، مهدی، نگاهی به اندیشههای محمد شحرور، اندیشمند قرآنگرای سوری، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید:۱۴۰۱.</ref> | ||
== تیتر دو == | |||
او در سال ۱۹۶۴ میلادی از دانشگاه دولتی مسکو فارغ التحصیل شد. محمد شحرور در شوروی با فلسفه مارکسیسم، آشنا و دچار بحران ایمان شد. با این حال در نهایت، ایمان دینی خود را باز یافت اما دیگر مانند دیانت سنتی نبود.. از نظر شحرور گرچه متن قرآن ثابت است اما تفسیر آن به هیچ عنوان نمیتواند ثابت باشد زیرا اگر قرآن «جاودانه» است پس پیام «جاودانه» قرآن را در هر عصری باید متناسب با بایستههای آن عصر فهمید. بنابراین اشتباه بزرگ مسلمانان این است که برای فهم قرآن به تفسیر گذشتگان تکیه میکنند به جای آنکه در هر عصری بر اساس بایستههای آن عصر دست به تفسیر دوباره قرآن بزنند. شحرور ایدههای قرآنشناختی خود را نخستینبار در کتاب پرآوازه و جنجالی «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» (خوانشی امروزی از کتاب و قرآن) بیان کرد. ایده این کتاب، نخستینبار در هنگام دانشجویی شحرور در مسکو و با آشنایی فردینان دو سوسور و ادوارد ساپیر به ذهن او رسید. او ایدههای کتاب را در دوبلین بسط داد و تا سال ۱۹۸۴ کامل کرد و نوشتن کتاب را از سال ۱۹۸۶ آغاز کرد. این کتاب هشتصد صفحهای در سال ۱۹۹۰ میلادی در دمشق و بیروت منتشر شد و در کشورهای عربی با استقبال بسیاری مواجه شد؛ به گونهای که در شش سال بیست هزار نسخه از آن تنها در سوریه و پانزده هزار نسخه در لبنان فروش رفت. عربستان سعودی این کتاب را ممنوع کرد و بر اثر فشارهای عربستان، فروش آن در امارات، قطر، و مصر نیز ممنوع شد. با این حال، اما تا سال ۱۹۹۱ سه هزار نسخه از آن تنها در مصر به شکل پنهانی فروش رفت. برآورد میشود که ۱۵۰۰۰ نسخه از «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» در عربستان به صورت زیرزمینی فروش رفته باشد. همچنین نسخههای کپیشده و چاپهای زیرزمینی آن کتاب دستبهدست شد. اما قابوس بن سعید در عمان نسخههایی از این کتاب را به سران حکومت خود هدیه کرد و از آنها خواست آن را بخوانند. محمد شحرور در «الکتاب و القرآن» استدلال میکند که اسلام دست به تشویق عقلانیت، آزادی بشر و معرفتآموزی میزند و از این رو اسلام برای همه زمانها است. اگر اسلام برای همه زمانها باشد آنگاه تفسیر قرآن نمیتواند ثابت باشد و در نتیجه مسلمانان نباید تحولات مدرن را نادیده بگیرند. از نظر او ما باید قرآن را طوری بخوانیم که انگار پیامبر اسلام همین حالا و نه چهارده سده پیش از دنیا رفته است. بنابراین پیام قرآن را از باید با درک امروزی و نه بر پایه فهم پیشینیان فهمید. از نظر او هیچ تفسیری از قرآن، از جمله تفسیر فقیهانه، مقدس نیست. محمد شحرور میگوید تفسیر قرآن، بر پایه فقه و حدیث است و باید تفسیر فقه و حدیث بر پایه قرآن باشد. او میگوید اگر در عصر پیامبر، زنان قاضی نبودند یا جایگاه سیاسی نداشتند، این بدان معنا نیست که در هیچ عصری نباید چنین جایگاهی داشته باشند و در زمانه کنونی میتوان متناسب با عدالت عصر، برای زنان و مردان حقوق برابر قائل شد بی آنکه از روح عدالت قرآنی فراتر رفت. سیاری از روحانیان سنی به شحرور حمله کردند و او را «گمراه» خواندند. در همان سال ۱۹۹۰ محمدسعید رمضان البوطی در مقالهای این اثر را «توطئهای صهیونیستی علیه قرآن» خواند. شدیدترین حمله، از سوی محمد ناصرالدین آلبانی بود که شحرور را به آشکارا «کمونیست ملحد» خواند. یوسف قرضاوی، مفتی مصری نزدیک به اخوانالمسلمین نیز گفته بود شحرور دین تازهای آورده است. اما شحرور بارها تأکید کرده بود دین تازهای نیاورده بلکه به دنبال پروراندن فقه قرآنی نوین است. با این حال شحرور، هیچ گاه بخاطر افکارش در سوریه یا دیگر کشورهای عربی به دادگاه نرفت و هیچ گاه رسماً (چه از سوی دادگاه و چه با صدور فتوی) به «خروج از اسلام» متهم نشد. تا سال ۲۰۰۰ میلادی یعنی ده سال پس از انتشار «الکتاب و القرآن» هجده کتاب از سوی محافظهکاران مذهبی و چندین کتاب بدون نام نویسنده در نقد این اثر منتشر شد. شماری از روشنفکران و اسلامشناسان دانشگاهی نیز پژوهشهای محمد شحرور را زیر سوال بردند. محمد ارکون، محمد شحرور را مهندسانی خودخوانده سر از اسلامشناسی درآورده دانست که طرح فکری او «راستکیشی» (ارتدوکسی) اسلامی در لباسی تازه است. از نظر ارکون، شحرور هیچگاه برداشت راستکیشانه از وحی اسلامی (کلام ثابت فرابشری) را به پرسش نمیگیرد بلکه میخواهد با دورانسازی فهم دین تلقی راستکیشانه از وحی را از گزند نقد محفوظ دارد. نصر ابوزید، شیوه بازتفسیر شحرور در واژگان کلیدی قرآن را نقد کرد. از نظر ابوزید، شحرور با نادیده گرفتن قواعد زبانشناختی و نیز زبانشناسی فرهنگی با خوانشی «ذوقی و سوگیرانه» معناهای تازهای از واژههای قرآنی بیرون میکشد. محمد شحرور در کتاب دوم خود به نام «دراسات إسلامیه معاصره فی الدوله والمجتمع» (پژوهشهای اسلامی امروزی درباره حکومت و اجتماع) که در سال ۱۹۹۴ میلادی منتشر شد مبانی نظری حکومت سکولار لیبرال (دولت مدنی) را پیریزی و با حکومت دینی مخالفت کرد. او اشاره میکند که قرآن، سه گونه استبداد را محکوم کرده اما فقه اسلامی به آن کموبیش بیاعتنا بوده است: استبداد سیاسی که نمود قرآنی آن «فرعون»، استبداد دینی که نمود قرآنی آن «هامان» از درباریان فرعون، و استبداد اقتصادی که نمود قرآنی آن «قارون» است. از شحرور تنها یک کتاب «دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت» (الدین والسلطه؛ قراءه معاصره للحاکمیه) به زبان فارسی برگردان شده است. این برگردان، کار عبدالله ناصری طاهری و سمیهسادات طباطبایی، تهران: انتشاراتمروارید در سال ۱۳۹۷ خورشیدی) است. همچنین چند مقاله نیز در نقد آرای قرآنشناختی او در مجلات پژوهشی ایران منتشر شدهاند.<ref>ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین،تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰،تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
== منابع == | == منابع == |