۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
درباره ملاک و مناط احکام عقلی نظریات گوناگونی مطرح شده است. بعضی آن را رعایت اغراض و مصالح میدانند و عدهای کمال و نقص نفسانی را داعی و ملاک حکم عقل به حُسن و قبح افعال دانستهاند و… لکن نظریهای که ما برگزیدهایم این است که این مفاهیم کلی با فطرت و سرشت پاک و طبیعت معنوی و ملکوتی انسان هماهنگ است. ناگفته معلوم است که کمال و نقص نفسانی هم تفسیری جز این ندارد و بر این اساس، ثبات و عمومیّت و جاودانی بودن اصول اخلاقی، استوار میگردد. پس آنچه در آئینه فطرت به صورت پاکی و کمال و نیکویی نمودار است؛ همگانی و همیشگی است و آنکه به صورت پلیدی و نقص و زشتی انعکاس یافته است نیز عمومی و ثابت میباشد؛ بنابراین در پیشگاه عقل و فطرت، اصول و پایههای فجور و تقوی، پلیدی و پاکی، هویدا و معلوم است. فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (سوره شمس، آیه ۸)<ref>سبحانی، جعفر، حُسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۷، ص۱۲۰.</ref>». | درباره ملاک و مناط احکام عقلی نظریات گوناگونی مطرح شده است. بعضی آن را رعایت اغراض و مصالح میدانند و عدهای کمال و نقص نفسانی را داعی و ملاک حکم عقل به حُسن و قبح افعال دانستهاند و… لکن نظریهای که ما برگزیدهایم این است که این مفاهیم کلی با فطرت و سرشت پاک و طبیعت معنوی و ملکوتی انسان هماهنگ است. ناگفته معلوم است که کمال و نقص نفسانی هم تفسیری جز این ندارد و بر این اساس، ثبات و عمومیّت و جاودانی بودن اصول اخلاقی، استوار میگردد. پس آنچه در آئینه فطرت به صورت پاکی و کمال و نیکویی نمودار است؛ همگانی و همیشگی است و آنکه به صورت پلیدی و نقص و زشتی انعکاس یافته است نیز عمومی و ثابت میباشد؛ بنابراین در پیشگاه عقل و فطرت، اصول و پایههای فجور و تقوی، پلیدی و پاکی، هویدا و معلوم است. فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (سوره شمس، آیه ۸)<ref>سبحانی، جعفر، حُسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۷، ص۱۲۰.</ref>». | ||
«حسن و قبح امور، از فطرت انسانی سرچشمه میگیرد، فطرتی که در تمام انسانها یکسان بوده و در تمام ادوار یک نوع غرایز و تمایلات بر او حکومت کرده است و آفرینش با یک رشته امور خمیره شده و در عمق ذات او قرار گرفته است… انسان قرن بیستم از نظر فطرت و روحیه و غریزه و تمایلات ثابت، همان انسان قرن دهم است… مثلاً دروغ، خیانت، هرزگی و بی بند و باری پیوسته زشت و بد و تباه کننده اجتماع بوده و هست، از این نظر باید تحریم و ممنوعیت آنها ابدی و دائمی باشد؛ زیرا اگر چه قیافه اجتماع عوض میشود، ولی زیان این اعمال همانست که بوده است… همچنین قوانین مربوط به تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی و سجایای انسانی.<ref> | «حسن و قبح امور، از فطرت انسانی سرچشمه میگیرد، فطرتی که در تمام انسانها یکسان بوده و در تمام ادوار یک نوع غرایز و تمایلات بر او حکومت کرده است و آفرینش با یک رشته امور خمیره شده و در عمق ذات او قرار گرفته است… انسان قرن بیستم از نظر فطرت و روحیه و غریزه و تمایلات ثابت، همان انسان قرن دهم است… مثلاً دروغ، خیانت، هرزگی و بی بند و باری پیوسته زشت و بد و تباه کننده اجتماع بوده و هست، از این نظر باید تحریم و ممنوعیت آنها ابدی و دائمی باشد؛ زیرا اگر چه قیافه اجتماع عوض میشود، ولی زیان این اعمال همانست که بوده است… همچنین قوانین مربوط به تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی و سجایای انسانی.<ref>سبحانی، حُسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ص۱۳۸.</ref>» | ||
«بنابراین در این گونه امور اخلاقی و مسائل دیگری که براساس فطریات و غرایز انسانی است، قوانین هزار و چهارصد سال پیش با یک واقع بینی خاص، که مبنی بر شناخت حقیقت انسان و ارزیابی غرایز او وضع شده است، میتواند اجتماع کنونی و همچنین اجتماعات آینده را به وضع خوبی اداره کند. و این خود اساس یک رشته «اخلاق جاودان» را تشکیل میدهد.<ref>سبحانی، حُسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ص۱۴۰.</ref>» | «بنابراین در این گونه امور اخلاقی و مسائل دیگری که براساس فطریات و غرایز انسانی است، قوانین هزار و چهارصد سال پیش با یک واقع بینی خاص، که مبنی بر شناخت حقیقت انسان و ارزیابی غرایز او وضع شده است، میتواند اجتماع کنونی و همچنین اجتماعات آینده را به وضع خوبی اداره کند. و این خود اساس یک رشته «اخلاق جاودان» را تشکیل میدهد.<ref>سبحانی، حُسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ص۱۴۰.</ref>» |