۸٬۳۱۸
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
واژهای که در روایت بهکار برده شده، واژه «شیطان» است؛<ref>«یَا مُحَمَّدُ هَذَا شَیْطَانٌ…».</ref> باید دید مقصود از این لفظ چیست؛ آیا مقصود شیطان به معنای اسم عام (اسم جنس) است که به هر موجود اذیتکننده، خواه انسان باشد یا غیر انسان،<ref>«الشَّیطانُ اسم لکلّ عارم من الجنّ و الإنس و الحیوانات»؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۵۴.</ref> اطلاق میشود، یا مقصود شیطان به معنای اسم خاص (عَلَم)؛ یعنی ابلیس است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است؟<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۹۲.</ref> | واژهای که در روایت بهکار برده شده، واژه «شیطان» است؛<ref>«یَا مُحَمَّدُ هَذَا شَیْطَانٌ…».</ref> باید دید مقصود از این لفظ چیست؛ آیا مقصود شیطان به معنای اسم عام (اسم جنس) است که به هر موجود اذیتکننده، خواه انسان باشد یا غیر انسان،<ref>«الشَّیطانُ اسم لکلّ عارم من الجنّ و الإنس و الحیوانات»؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۵۴.</ref> اطلاق میشود، یا مقصود شیطان به معنای اسم خاص (عَلَم)؛ یعنی ابلیس است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است؟<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۹۲.</ref> | ||
۱. ظاهراً مقصود از «شیطان» در این روایت، به معنای عام آن است؛ یعنی موجودی (جنّ) که اذیت میکند و موجبات ناراحتی را پیش میآورد و این برای همه انسانها حتی معصومان(ع) وجود دارد که گاهی برای آنها با اذیت و آزار گرفتاریهای دنیوی ایجاد میکند. چنانکه بخشی از متن این روایت چنین چیزی را تأیید میکند؛ آنجا که امام صادق (ع) میفرماید: «رسول اکرم (ص) از جای برخاست و پس از اینکه دو رکعت نماز بجا آورد با خدای خویش در اینباره مناجات کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد یک شیطانی است که او را دِهار (یا زُها<ref>اختلاف نسخه میان تفسیر قمی و بحار الانوار.</ref>) میگویند، او است که باعث این خواب وحشتناک فاطمه شده، اوست که مؤمنین را اذیت و دچار خوابهای وحشتناک و محزون میکند».<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۶؛ بحار الأنوار، ج۴۳، ص۹۱.</ref> پس این یک چیز فراگیر و عادی برای انسانها است. | ۱. ظاهراً مقصود از «شیطان» در این روایت، به معنای عام آن است؛ یعنی موجودی (جنّ) که اذیت میکند و موجبات ناراحتی را پیش میآورد و این برای همه انسانها حتی معصومان(ع) وجود دارد که گاهی برای آنها با اذیت و آزار گرفتاریهای دنیوی ایجاد میکند. چنانکه بخشی از متن این روایت چنین چیزی را تأیید میکند؛ آنجا که امام صادق(ع) میفرماید: «رسول اکرم (ص) از جای برخاست و پس از اینکه دو رکعت نماز بجا آورد با خدای خویش در اینباره مناجات کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد یک شیطانی است که او را دِهار (یا زُها<ref>اختلاف نسخه میان تفسیر قمی و بحار الانوار.</ref>) میگویند، او است که باعث این خواب وحشتناک فاطمه شده، اوست که مؤمنین را اذیت و دچار خوابهای وحشتناک و محزون میکند».<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۶؛ بحار الأنوار، ج۴۳، ص۹۱.</ref> پس این یک چیز فراگیر و عادی برای انسانها است. | ||
از اینرو، شیطان در این روایت نمیتواند به معنای ابلیس (اسم خاص) باشد؛ چون قدرت ابلیس بر اضلال و گمراهی است و فقط شامل کسانی میشود که از دایره بندگی و توحید بیرون رفته و تمایل به شیطان و القائات او پیدا کنند؛ چنانچه قرآن از قول خود شیطان میگوید: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!».<ref>سوره ص، ۸۲ – ۸۳.</ref> پس شیطان، به مرحله انبیاء، امامان (ع) و حضرت فاطمه (س) که دارای مقام عصمت و مخلصان هستند، راه ندارد. | از اینرو، شیطان در این روایت نمیتواند به معنای ابلیس (اسم خاص) باشد؛ چون قدرت ابلیس بر اضلال و گمراهی است و فقط شامل کسانی میشود که از دایره بندگی و توحید بیرون رفته و تمایل به شیطان و القائات او پیدا کنند؛ چنانچه قرآن از قول خود شیطان میگوید: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!».<ref>سوره ص، ۸۲ – ۸۳.</ref> پس شیطان، به مرحله انبیاء، امامان(ع) و حضرت فاطمه (س) که دارای مقام عصمت و مخلصان هستند، راه ندارد. | ||
۲. بر فرض گفته شود که مقصود از شیطان در روایت، همان ابلیس باشد، به وسیله لشکریان خود قدرت بر اذیت و آزار و رنج انداختن دارد. ابلیس میتواند بهوسیله لشکریان خود در انسانهای عادی و غیر معصوم در محدوده نفس (روح) و بدن آنها هر دو تصرف نماید (گمراهی و اذیت)، اما در انسانهای عالی؛ یعنی پیامبران و ائمه اطهار «ع» و حضرت فاطمه (س) تنها میتواند در حوزه جسم شریفشان (و نه نفس پاکشان) در پارهای از امور عادی اثر بگذارد (تنها اذیت کند). | ۲. بر فرض گفته شود که مقصود از شیطان در روایت، همان ابلیس باشد، به وسیله لشکریان خود قدرت بر اذیت و آزار و رنج انداختن دارد. ابلیس میتواند بهوسیله لشکریان خود در انسانهای عادی و غیر معصوم در محدوده نفس (روح) و بدن آنها هر دو تصرف نماید (گمراهی و اذیت)، اما در انسانهای عالی؛ یعنی پیامبران و ائمه اطهار «ع» و حضرت فاطمه (س) تنها میتواند در حوزه جسم شریفشان (و نه نفس پاکشان) در پارهای از امور عادی اثر بگذارد (تنها اذیت کند). | ||
== آزار دادن از سوی شیطان == | == آزار دادن از سوی شیطان == | ||
[[علامه طباطبائی]] درباره اینکه شیطان میتواند انسانها را آزار بدهد اعتقاد دارد شیطان میتواند در پارهای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین (ع) که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. ایشان شواهدی از قرآن آورده است که نشان میدهد شیطان میتواند در ذهن و جسم پیامبران و معصومان راه یابد و آنها را بدین وسیله آزار دهد. در اینجا تنها به بیان دو مورد بسنده میشود: | [[علامه طباطبائی]] درباره اینکه شیطان میتواند انسانها را آزار بدهد اعتقاد دارد شیطان میتواند در پارهای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین(ع) که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. ایشان شواهدی از قرآن آورده است که نشان میدهد شیطان میتواند در ذهن و جسم پیامبران و معصومان راه یابد و آنها را بدین وسیله آزار دهد. در اینجا تنها به بیان دو مورد بسنده میشود: | ||
'''الف'''. قرآن از زبان وصی و همراه [[حضرت موسی (ع)]]؛ یعنی یوشع بن نون (که بنا بر قولی پیامبر نیز بوده است) میفرماید:{{قرآن|فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا|ترجمه=من ماهى را فراموش كردم، و جز شيطان، [كسى] آن را از ياد من نبرد، تا به يادش باشم، و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت.|سوره=کهف|آیه=۶۳}} | '''الف'''. قرآن از زبان وصی و همراه [[حضرت موسی(ع)]]؛ یعنی یوشع بن نون (که بنا بر قولی پیامبر نیز بوده است) میفرماید:{{قرآن|فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا|ترجمه=من ماهى را فراموش كردم، و جز شيطان، [كسى] آن را از ياد من نبرد، تا به يادش باشم، و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت.|سوره=کهف|آیه=۶۳}} | ||
آنچه در قرآن کریم از خصائص انبیاء و سایر معصومین شمرده شده، همانا عصمت است که به خاطر داشتن آن، از تأثیر شیطان در نفوسشان ایمناند، و شیطان نمیتواند در دلهای آنان وسوسه کند. اما تأثیرش در بدنهای انبیاء یا اموال و اولاد و سایر متعلقات ایشان، به اینکه از این راه وسیله ناراحتی آنان را فراهم سازد، نه تنها هیچ دلیلی بر امتناع آن در دست نیست، بلکه دلیل بر امکان وقوع آن هست، و آن همین آیه شریفه است. از این آیه برمیآید که شیطان اینگونه دخل و تصرفها را در دلهای معصومین دارد. البته چنین تصرفهایی به اذن خدا میباشد، به این معنا که خدا از این تصرفات جلوگیری نمیکند؛ چون مداخله شیطان را مطابق مصلحت میبیند، مثلاً میخواهد مقدار صبر و حوصله بندهاش معیّن شود. و لازمه این حرف این نیست که شیطان بدون مشیت و اذن خدا هر چه دلش خواست بکند و هر بلایی که خواست بر سر بندگان خدا بیاورد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۰۹ – ۲۱۰.</ref> | آنچه در قرآن کریم از خصائص انبیاء و سایر معصومین شمرده شده، همانا عصمت است که به خاطر داشتن آن، از تأثیر شیطان در نفوسشان ایمناند، و شیطان نمیتواند در دلهای آنان وسوسه کند. اما تأثیرش در بدنهای انبیاء یا اموال و اولاد و سایر متعلقات ایشان، به اینکه از این راه وسیله ناراحتی آنان را فراهم سازد، نه تنها هیچ دلیلی بر امتناع آن در دست نیست، بلکه دلیل بر امکان وقوع آن هست، و آن همین آیه شریفه است. از این آیه برمیآید که شیطان اینگونه دخل و تصرفها را در دلهای معصومین دارد. البته چنین تصرفهایی به اذن خدا میباشد، به این معنا که خدا از این تصرفات جلوگیری نمیکند؛ چون مداخله شیطان را مطابق مصلحت میبیند، مثلاً میخواهد مقدار صبر و حوصله بندهاش معیّن شود. و لازمه این حرف این نیست که شیطان بدون مشیت و اذن خدا هر چه دلش خواست بکند و هر بلایی که خواست بر سر بندگان خدا بیاورد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۰۹ – ۲۱۰.</ref> | ||
'''ب'''. چنانکه قرآن از قول [[حضرت ایوب(ع)]] حکایت میکند که فرمود: {{قرآن|أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ|ترجمه=مرا شيطان به رنج و عذاب افكنده است.|سوره=ص|آیه=۴۱}} ولی شیطان بر او تسلط پیدا نکرد بلکه او را آزار داد که نه تنها از مقام شکر ایوب(ع) کاسته نشد بلکه افزوده گشت. انبیاء (ع) از آنچه برگشتش به نافرمانی خدا باشد (از آن جمله سهلانگاری در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ایذاء و آزار شیطان، حتی آنهایی که مربوط به معصیت نیست؛ زیرا در نفی اینگونه تصرفات دلیلی در دست نیست، بلکه قرآن کریم اینگونه تصرفات را برای شیطان در انبیاء و معصومین(ع) اثبات نموده است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۴۱.</ref> | '''ب'''. چنانکه قرآن از قول [[حضرت ایوب(ع)]] حکایت میکند که فرمود: {{قرآن|أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ|ترجمه=مرا شيطان به رنج و عذاب افكنده است.|سوره=ص|آیه=۴۱}} ولی شیطان بر او تسلط پیدا نکرد بلکه او را آزار داد که نه تنها از مقام شکر ایوب(ع) کاسته نشد بلکه افزوده گشت. انبیاء(ع) از آنچه برگشتش به نافرمانی خدا باشد (از آن جمله سهلانگاری در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ایذاء و آزار شیطان، حتی آنهایی که مربوط به معصیت نیست؛ زیرا در نفی اینگونه تصرفات دلیلی در دست نیست، بلکه قرآن کریم اینگونه تصرفات را برای شیطان در انبیاء و معصومین(ع) اثبات نموده است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۴۱.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |