تحجر از دیدگاه شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


تحجر از موضوعاتی است که شهید مطهری در کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش بسیار زیاد با آن مبارزه کرده است. او تحجر را جریانی خطرناک و آسیب‌زا در درون اسلام می‌داند. تحجر نزد شهید مطهری یکی از اسباب اصلی عقب‌ماندگی و انحطاط مسلمانان و مانع فهم درست دین است. مطهری، خوارج و جریان اخباری‌گری را از مصادیق اصلی تحجر می‌داند. مطهری متحجرین را کسانی می داند که دچار جمود فکری هستند و حاضر نیستند به اندیشه‌ها و عقاید غیر از خود توجه‌ای نشان دهند.  
تحجر نزد [[شهید مطهری]] یکی از اسباب اصلی عقب‌ماندگی و انحطاط مسلمانان و مانع فهم درست دین است. [[تحجر]] از موضوعاتی است که مرتضی مطهری در کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش بسیار زیاد با آن مبارزه کرده است. او تحجر را جریانی خطرناک و آسیب‌زا در درون اسلام می‌داند و خوارج و جریان اخباری‌گری را از مصادیق اصلی تحجر می‌داند. مطهری متحجرین را کسانی می‌داند که دچار جمود فکری هستند و حاضر نیستند به اندیشه‌ها و عقاید غیر از خود توجه‌ای نشان دهند.  


در ادبیات شهید مطهری، واژگان جمود و قشری‌گری و خشک‌مقدس‌ها، با تحجر هم‌پوشانی دارد و گاه جریانات متحجر در اسلام را با این عناوین معرفی می‌کند.  
در ادبیات شهید مطهری، واژگان جمود، قشری‌گری، مرتجعین و خشک‌مقدس‌ها، با تحجر هم‌پوشانی دارد و گاه جریانات متحجر در اسلام را با این عناوین معرفی می‌کند.  
[[پرونده:مطهری یک.jpg|بندانگشتی| شهید مطهری جریان متحجرین را همواره از عوامل انحطاط مسلمانان می‌دانست.|289x289پیکسل]]
[[پرونده:مطهری یک.jpg|بندانگشتی| شهید مطهری جریان متحجرین را همواره از عوامل انحطاط مسلمانان می‌دانست.|289x289پیکسل]]
== ویژگی متحجرین ==
== ویژگی متحجرین ==
خط ۱۴: خط ۱۴:




شهید مطهری معتقد است متحجرین، کهنه‌گراها و مرتجعینی هستند که تلاش می‌کنند تا قطعه تاریخی صدر اسلام را با تمام ویژگی‌ها و مختصات پدیداری‌اش، نظیر شرایط جغرافیایی، اجتماعی و روانی در زمان حال و آینده باز تولید کنند. آنها از هر چه نو است متنفرند و جز با کهنه خو نمی‌گیرند، از نظر آنها دین مأمور حفظ آثار باستانی است و نزول قرآن برای آن است که جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. آنها معتقدند که هر وضعی که در قدیم بوده است، جزء مسائل و شعایر دینی است و باید حفظ و نگهداری شوند. آنها از اسلام جز آموزه‌های بسته، رسوب شده و انعطاف‌ناپذیر ندارند و همواره راکد و تحول ناپذیرند...<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.</ref>
 
شهید مطهری معتقد است متحجرین، کهنه‌گراها و مرتجعینی هستند که تلاش می‌کنند تا قطعه تاریخی صدر اسلام را با تمام ویژگی‌ها و مختصات پدیداری‌اش، نظیر شرایط جغرافیایی، اجتماعی و روانی در زمان حال و آینده باز تولید کنند. آنها از هر چه نو است متنفرند و جز با کهنه خو نمی‌گیرند، از نظر آنها دین مأمور حفظ آثار باستانی است و نزول قرآن برای آن است که جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. آنها معتقدند که هر وضعی که در قدیم بوده است، جزء مسائل و شعایر دینی است و باید حفظ و نگهداری شوند. آنها از اسلام جز آموزه‌های بسته، رسوب شده و انعطاف‌ناپذیر انتظار ندارند و همواره راکد و تحول ناپذیرند.<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۹، ص۱۱۸.</ref>


او انسانِ گرفتار تعصب‌ها و تحجرها را از آزادی معنوی و عقلی محروم می‌داند.<ref>مطهری، مرتضی، پانزده گفتار، تهران، صدرا، ۱۲۸۹، ص۲۵۵.</ref>  وی اعتقاد دارد بعضی‌ها به حکم جمودی که دارند خیال می‌کنند دین اسلام آمده است که اوضاع عالم را از هر جهت ثابت نگه دارد، دنیا را به شکل موزه حفظ آثار باستانی درآورد. از این رو با هر چیز تازهای مخالفند و ای بسا که آن چیز تازه با هدف‌های دین اسلام سازگارتر است. اینها اسیر عادات و مأنوسات خودشان هستند و به آن عادات و مأنوسات رنگ دینی و مذهبی می‌دهند.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref>
او انسانِ گرفتار تعصب‌ها و تحجرها را از آزادی معنوی و عقلی محروم می‌داند.<ref>مطهری، مرتضی، پانزده گفتار، تهران، صدرا، ۱۲۸۹، ص۲۵۵.</ref>  وی اعتقاد دارد بعضی‌ها به حکم جمودی که دارند خیال می‌کنند دین اسلام آمده است که اوضاع عالم را از هر جهت ثابت نگه دارد، دنیا را به شکل موزه حفظ آثار باستانی درآورد. از این رو با هر چیز تازهای مخالفند و ای بسا که آن چیز تازه با هدف‌های دین اسلام سازگارتر است. اینها اسیر عادات و مأنوسات خودشان هستند و به آن عادات و مأنوسات رنگ دینی و مذهبی می‌دهند.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref>
خط ۲۰: خط ۲۱:
شهید مطهری در یادداشت‌هایش آورده است که متحجرین نزد [[آیت‌الله بروجردی]] آمدند و به ایشان پیشنهاد کردند تلفن را بردارید.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref> در جایی دیگر می‌گوید هرچه دانشمند بزرگ تاکنون اسلام داشته، این خشک‌مقدس‌ها می‌گویند: این مسلمان نبوده، کافر بوده؛ این شیعه نبوده است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۶، ص۶۰۹.</ref>
شهید مطهری در یادداشت‌هایش آورده است که متحجرین نزد [[آیت‌الله بروجردی]] آمدند و به ایشان پیشنهاد کردند تلفن را بردارید.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref> در جایی دیگر می‌گوید هرچه دانشمند بزرگ تاکنون اسلام داشته، این خشک‌مقدس‌ها می‌گویند: این مسلمان نبوده، کافر بوده؛ این شیعه نبوده است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۶، ص۶۰۹.</ref>


شهید مطهری اخبارییون را نیز یکی از مهمترین گروه‌های متحجرین می‌داند که جمود زیادی بین آنان حاکم است.<ref>مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۹..</ref>
شهید مطهری [[اخبارییون]] را نیز یکی از مهمترین گروه‌های متحجرین می‌داند که جمود زیادی بین آنان حاکم است.<ref>مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۹..</ref>


== خوارج ==
== خوارج ==


شهید مطهری خوارج را از اولین متحجران می‌داند که امام علی با آنها مبارزه کرد و اگر این مبارزه نبود «جامعه اسلامی در جمود و تقشّر و تحجّر و حماقت و نادانی فرو می‌رفت.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۶، ص۶۱۷.</ref>
شهید مطهری خوارج را از اولین متحجران می‌داند که [[امام علی(ع)]] با آنها مبارزه کرد و اگر این مبارزه نبود «جامعه اسلامی در جمود و تقشر و تحجر و حماقت فرو می‌رفت.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۶، ص۶۱۷.</ref>


شهید مطهری نقل می‌کند: «امام علی(ع) درباره خوارج می‌گوید:«ثُمَّ انْتُمْ شِرارُ النّاس» شما بدترین مردم هستید. به این مقدس مآب‌ها می‌گوید: شما بدترین مردم هستید. چرا؟ ما اگر باشیم می‌گوییم: بالأخره هرچه باشد آدم‌های بیضرری هستند، آدم‌های خوبی هستند. ولی آیا می‌دانید چرا علی می‌گوید شما بدترین مردم هستید؟ می‌گوید شما به این دلیل بسیار مردم بدی هستید که تیرهایی هستید در دست شیطانها؛ شیطان شما را به منزله تیر قرار می‌دهد، در کمان خودش می‌گذارد و هدف خود را می‌کوبد.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۶، ص۶۰۸.</ref>
مرتض مطهری نقل می‌کند: «امام علی(ع) درباره خوارج می‌گوید:«ثُمَّ انْتُمْ شِرارُ النّاس» شما بدترین مردم هستید. به این مقدس مآب‌ها می‌گوید: شما بدترین مردم هستید. ما اگر باشیم می‌گوییم: بالأخره هرچه باشد آدم‌های بیضرری هستند، آدم‌های خوبی هستند. ولی آیا می‌دانید چرا علی می‌گوید شما بدترین مردم هستید؟ می‌گوید شما به این دلیل بسیار مردم بدی هستید که تیرهایی هستید در دست شیطان‌ها؛ شیطان شما را به منزله تیر قرار می‌دهد، در کمان خودش می‌گذارد و هدف خود را می‌کوبد.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۶، ص۶۰۸.</ref>


اولین جریان جمودی که در دنیای اسلام پیش آمد همین جمودی است که خوارج به خرج دادند . اگر بخواهید بفهمید جمود با دنیای اسلام چه کرده است، همین موضوع را در نظر بگیرید که علی بن ابی طالب را چی کشت ؟ یک وقت‌ می‌گوئیم علی را کی کشت و یک وقت می‌گوئیم چی کشت ؟ اگر بگوئیم علی را کی کشت ؟ البته عبدالرحمن بن ملجم ، واگر بگوئیم علی را چی کشت، باید بگوئیم جمود و خشکه مقدسی . همین‌هایی که آمده بودند علی را بکشند از سر شب تا صبح عبادت می‌کردند .<ref>مطهری،‌ مرتضی،‌ اسلام و مقتضیات زمان ۱، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۲۲.</ref>
او با اعتقاد بر اینکه جمود ضررهای زیادی بر دنیای اسلام زده است بر این نظر است که حضرت علی(ع) را خشک‌مقدس‌ها و کسانی که از سر شب تا صبح عبادت می‌کردند اما دچار تحجر بودند کشتند. او تفکری که قاتل حضرت علی(ع) است را جمود فکری در اسلام می‌داند.<ref>مطهری،‌ مرتضی،‌ اسلام و مقتضیات زمان ۱، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۲۲.</ref>


به اعتقاد مطهری دو جریان قشری و جمود در جهان اسلام وجود دارد: یکی جریان خوارج که شکم زنی را به جرم عدم تمکین شوهرش از تبرّی پاره کردند. و دیگر جریان [[اشعری‌گری]] در [[اهل‌سنت]] و [[اخباری‌گری]] در [[شیعه]] که تا حدی هنوز هم جلو اجتهاد آزاد را گرفته است.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref> خوارج نتیجه آمیختگی عقاید دینی با جهالت و تعصب خشک است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۴، ص۸۲۰.</ref>
مطهری فقه خوارج را فقه مخصوصی می‌داند که بسیار جامد است. خوارج معتقد هستند تمام فِرَق اسلامی کافرند غیر از خودشان. و هرکسی که [[گناه کبیره]] مرتکب بشود کافر است. خوارج یک فقه به اصطلاح تنگ و تاریک به وجود آوردند. به همین دلیل بعدها منقرض شدند، چون اساساً فقه خوارج فقه عملی نبود.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران،‌صدرا، ۱۳۸۹، ج۲۱، ص۹۰.</ref> خوارج نتیجه آمیختگی عقاید دینی با جهالت و تعصب خشک است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۴، ص۸۲۰.</ref>


مطهری فقه خوارج را فقه مخصوصی می‌داند که بسیار جامد است. خوارج معتقد هستند تمام فِرَق اسلامی کافرند غیر از خودشان. و هرکسی که گناه کبیره مرتکب بشود کافر است. خوارج یک فقه به اصطلاح مضیق، تنگ و تاریک به وجود آوردند. به همین دلیل بعدها منقرض شدند، چون اساساً فقه خوارج فقه عملی نبود.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران،‌صدرا، ۱۳۸۹، ج۲۱، ص۹۰.</ref>
به اعتقاد مطهری دو جریان قشری و جمود در جهان اسلام وجود دارد: یکی جریان خوارج که شکم زنی را به جرم عدم تمکین شوهرش از تبرّی پاره کردند. و دیگر جریان [[اشعری‌گری]] در [[اهل‌سنت]] و [[اخباری‌گری]] در [[شیعه]] که تا حدی هنوز هم جلو اجتهاد آزاد را گرفته است.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref>  


== جمود و قشری‌گری ==
== جمود و قشری‌گری ==
خط ۴۱: خط ۴۲:




او یکی از بیماری‌های اجتماعی جامعه اسلامی را «تقشر و تحجر» می‌داند. تقشر مانع جریان علم و حقیقت می‌شود. بعضی از مردم نسبت به دین حالت تقشّر پیدا می‌کنند و فقط به ظروف اهمیت می‌دهند نه به معنی. و بعضی حالت تحجّر و توقف.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref>


مطهری یکی از کسان پیشرو میان عالمان اسلامی که با جمود و تحجر مبارزه کرد را [[شیخ طوسی]] می‌داند که اجتهاد شیعه با او و [[کتاب مبسوط]] شروع شد، که نوعی خروج از جمود بود.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۲.</ref> شهید مطهری درباره شیخ طوسی می‌گوید شور و ایمان و دلباختگی او به اسلام هرگز او را به‌سوی جمود سوق نداده است.<ref>مطهری، مرتضی،‌ تکامل اجتماعی انسان، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۸۵.</ref> او برای سازگاری دین و زمان و مکان، خروج از جهالت و جمود فکری میان مسلمانان را لازم و ضروری می داند.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۴۰.</ref>
او یکی از بیماری‌های اجتماعی جامعه اسلامی را «تقشر و تحجر» می‌داند. تقشر مانع جریان علم و حقیقت می‌شود. بعضی از مردم نسبت به دین حالت تقشر پیدا می‌کنند و فقط به ظروف اهمیت می‌دهند نه به معنی. و بعضی حالت تحجّر و توقف.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۱.</ref> برای سازگاری دین و زمان و مکان، خروج از جهالت و جمود فکری میان مسلمانان را لازم و ضروری است.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۴۰.</ref>
 
مطهری یکی از کسان پیشرو میان عالمان اسلامی که با جمود و تحجر مبارزه کرد را [[شیخ طوسی]] می‌داند که اجتهاد شیعه با او و [[کتاب مبسوط]] شروع شد؛ که نوعی خروج از جمود بود.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۰، ص۱۳۲.</ref> شهید مطهری درباره شیخ طوسی می‌گوید شور و ایمان و دلباختگی او به اسلام هرگز او را به‌سوی جمود سوق نداده است.<ref>مطهری، مرتضی،‌ تکامل اجتماعی انسان، تهران، صدرا، بیتا، ص۱۸۵.</ref>  


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش