۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== رویکردهای تفسیر علمی == | == رویکردهای تفسیر علمی == | ||
رویکردها به تفسیر علمی،<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک. رضایی، همان، ص۳۷۴–۳۸۰.</ref> سه نوع است: | رویکردها به تفسیر علمی،<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک. رضایی، همان، ص۳۷۴–۳۸۰.</ref> سه نوع است: | ||
* گاهی برخی از مفسرین<ref>غزالی، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.</ref> خواستهاند علوم را از قرآن استخراج کنند و در حقیقت، سخن آنها ناظر به آیاتی مثل {{قرآن|تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ | * گاهی برخی از مفسرین<ref>غزالی، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.</ref> خواستهاند علوم را از قرآن استخراج کنند و در حقیقت، سخن آنها ناظر به آیاتی مثل {{قرآن|تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ | ||
| سوره = نحل | | سوره = نحل | ||
| آیه = ۸۹ | | آیه = ۸۹ | ||
}} بوده است؛ چون قرآن بیانکنندهٔ همه چیز است، پس همهٔ مطالب باید در ظواهر قرآن وجود داشته باشد؛ زرکشی در «البرهان» آورده است که برخی، از آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها | }} بوده است؛ چون قرآن بیانکنندهٔ همه چیز است، پس همهٔ مطالب باید در ظواهر قرآن وجود داشته باشد؛ زرکشی در «البرهان» آورده است که برخی، از آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها | ||
| سوره = زلزال | | سوره = زلزال | ||
| آیه = ۱ | | آیه = ۱ | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| آیه = ۸۰ | | آیه = ۸۰ | ||
}} آنجا که خداوند از قول حضرت ابراهیم(ع) نقل میکند که «وقتی من بیمار شدم اوست که شفا میدهد.» علم پزشکی را از آن استخراج کردهاند<ref>غزالی، همان، ص۲۷.</ref> و از حروف مقطعهٔ اوایل سورهها علم جبر را استفاده کردهاند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.</ref> این روش، از نگاه برخی مفسرین روش صحیحی نیست؛ زیرا همهٔ علوم و ریزهکاریها، ظرافتها، فرمولهای فیزیک، شیمی و غیره در ظواهر قرآن وجود ندارد و استخراج آنها از قرآن کاری بیثمر و بیمعنا است. | }} آنجا که خداوند از قول حضرت ابراهیم(ع) نقل میکند که «وقتی من بیمار شدم اوست که شفا میدهد.» علم پزشکی را از آن استخراج کردهاند<ref>غزالی، همان، ص۲۷.</ref> و از حروف مقطعهٔ اوایل سورهها علم جبر را استفاده کردهاند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.</ref> این روش، از نگاه برخی مفسرین روش صحیحی نیست؛ زیرا همهٔ علوم و ریزهکاریها، ظرافتها، فرمولهای فیزیک، شیمی و غیره در ظواهر قرآن وجود ندارد و استخراج آنها از قرآن کاری بیثمر و بیمعنا است. | ||
* گاهی منظور از تفسیر علمی، تحمیل و تطبیق نظریههای علمی بر قرآن است؛ برخی از مفسرین سعی کردهاند نظریههای اثبات شدهٔ علوم را به آیات قرآن تحمیل کنند؛ مثلاً عبدالرزاق نوفل، نویسندهٔ معروف مصری، دربارهٔ آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها | * گاهی منظور از تفسیر علمی، تحمیل و تطبیق نظریههای علمی بر قرآن است؛ برخی از مفسرین سعی کردهاند نظریههای اثبات شدهٔ علوم را به آیات قرآن تحمیل کنند؛ مثلاً عبدالرزاق نوفل، نویسندهٔ معروف مصری، دربارهٔ آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها | ||
| سوره = اعراف | | سوره = اعراف | ||
| آیه = ۱۸۹ | | آیه = ۱۸۹ | ||
}}؛ «اوست خدایی که همهٔ شما را از یک تن آفریده و از او نیز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گیرد.» میگوید: «انفسکم»، یعنی پروتون، و «زوجها»، یعنی الکترون و «لیسکن الیها»، یعنی حالت آرامشی که بین این الکترون و پروتون برقرار شده و در نتیجه، این اتم از هم نمیپاشد و الکترون بهطور مرتب به دور مرکز اتم که پروتون و الکترون است میچرخد.<ref>عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.</ref> | }}؛ «اوست خدایی که همهٔ شما را از یک تن آفریده و از او نیز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گیرد.» میگوید: «انفسکم»، یعنی پروتون، و «زوجها»، یعنی الکترون و «لیسکن الیها»، یعنی حالت آرامشی که بین این الکترون و پروتون برقرار شده و در نتیجه، این اتم از هم نمیپاشد و الکترون بهطور مرتب به دور مرکز اتم که پروتون و الکترون است میچرخد.<ref>عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.</ref> این سخن با ظاهر آیه و با معنای لغوی و اصطلاحی آیه سازگاری ندارد. روشن است که این روش صحیحی نیست. علامه طباطبایی (ره) در مقدمهٔ المیزان به مسئلهٔ تطبیق میپردازد و آن را رد میکند؛ و میفرماید: اینگونه تفسیر علمی در یک قرن اخیر در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی بعضی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۶.</ref> | ||
این سخن با ظاهر آیه و با معنای لغوی و اصطلاحی آیه سازگاری ندارد. روشن است که این روش صحیحی نیست. علامه طباطبایی (ره) در مقدمهٔ المیزان به مسئلهٔ تطبیق میپردازد و آن را رد میکند؛ و میفرماید: اینگونه تفسیر علمی در یک قرن اخیر در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی بعضی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۶.</ref> | |||
* گاهی منظور از تفسیر علمی این است که برای فهم بهتر آیات قرآن از علوم استفاده شود؛ یعنی علوم را برای فهم بهتر آیات قرآن و روشن کردن و کشف معانی و مقصود خداوند تبارک و تعالی استخدام کرد؛ به عبارت دیگر، هرچه علم بشر پیشرفت کند، موجب فهم بهتر برخی از آیات قرآن میشود، بدون اینکه قصد استخراج علوم را از قرآن داشته باشیم. | * گاهی منظور از تفسیر علمی این است که برای فهم بهتر آیات قرآن از علوم استفاده شود؛ یعنی علوم را برای فهم بهتر آیات قرآن و روشن کردن و کشف معانی و مقصود خداوند تبارک و تعالی استخدام کرد؛ به عبارت دیگر، هرچه علم بشر پیشرفت کند، موجب فهم بهتر برخی از آیات قرآن میشود، بدون اینکه قصد استخراج علوم را از قرآن داشته باشیم. | ||
مثلاً این آیهٔ شریفه، که چندین بار در قرآن آمده است: {{قرآن|إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ… | مثلاً این آیهٔ شریفه، که چندین بار در قرآن آمده است: {{قرآن|إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ… | ||
| سوره = بقره | | سوره = بقره | ||
| آیه = ۱۷۳ | | آیه = ۱۷۳ | ||
}} «همانا خداوند، خون، میته و گوشت خوک را بر شما حرام کرده است.» | }} «همانا خداوند، خون، میته و گوشت خوک را بر شما حرام کرده است.» با یشرفت علوم بشری روشن میشود که خوردن خون، مردار، خوک و شراب چه ضررهایی برای بشر دارد. این پیشرفتهای علمی، موجب روشنتر شدن معنای این آیات و فلسفهٔ حرمت میشود؛<ref>محمد حسین طباطبایی، همان، ج۱۱، ص۲۸۶، بحث روایی.</ref> | ||
با یشرفت علوم بشری روشن میشود که خوردن خون، مردار، خوک و شراب چه ضررهایی برای بشر دارد. این پیشرفتهای علمی، موجب روشنتر شدن معنای این آیات و فلسفهٔ حرمت میشود؛<ref>محمد حسین طباطبایی، همان، ج۱۱، ص۲۸۶، بحث روایی.</ref> | |||
قرآن در جایی دیگر میفرماید: {{قرآن|وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ | قرآن در جایی دیگر میفرماید: {{قرآن|وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ | ||
| سوره = حجر | | سوره = حجر |
ویرایش