مفهوم و اقسام تفسیر علمی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

آدرس دهی آیات و ویرایش متن
(ابرابزار)
(آدرس دهی آیات و ویرایش متن)
خط ۱۶: خط ۱۶:
== تفسیر علمی و اقسام آن ==
== تفسیر علمی و اقسام آن ==
در تفسیر علمی قرآن از ابزار علوم تجربی استفاده می‌شود؛ به تعبیر دیگر، استخدام علوم تجربی برای فهم آیات قرآن که نتایج مشخصی را به دنبال دارد؛
در تفسیر علمی قرآن از ابزار علوم تجربی استفاده می‌شود؛ به تعبیر دیگر، استخدام علوم تجربی برای فهم آیات قرآن که نتایج مشخصی را به دنبال دارد؛
تفسیر علمی گاهی از باب استخدام و تأیید محتوای آیات از علوم تجربی و به شکل اعتدالی است که به آن تفسیر «علمی اعتدالی» گفته می‌شود؛ در این روش با استفاده از برخی مباحث روز، به تبیین آیاتی که متضمن مباحث علمی است پرداخته می‌شود؛ وقتی که قرآن می‌فرماید: {{قرآن|رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ الرحمن ۱۷}} مطابق تفسیر علمی، بحث مشرق‌ها و مغرب‌های متعدد در این آیه با کروی بودن زمین مرتبط است. دیدگاه اعتدالی نه مطابقت کامل آیات با مباحث علمی و پذیرش به دلیل مطابقت داشتن و نه طرد ارتباط قرآن با علم و کنارگذاشتن مباحث علمی و بیگانه جلوه دادن این دو با یکدیگر را می‌پذیرد.
تفسیر علمی گاهی از باب استخدام و تأیید محتوای آیات از علوم تجربی و به شکل اعتدالی است که به آن تفسیر «علمی اعتدالی» گفته می‌شود؛ در این روش با استفاده از برخی مباحث روز، به تبیین آیاتی که متضمن مباحث علمی است پرداخته می‌شود؛ وقتی که قرآن می‌فرماید: {{قرآن|رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ
| سوره = الرحمن
| آیه = ۱۷
}} مطابق تفسیر علمی، بحث مشرق‌ها و مغرب‌های متعدد در این آیه با کروی بودن زمین مرتبط است. دیدگاه اعتدالی نه مطابقت کامل آیات با مباحث علمی و پذیرش به دلیل مطابقت داشتن و نه طرد ارتباط قرآن با علم و کنارگذاشتن مباحث علمی و بیگانه جلوه دادن این دو با یکدیگر را می‌پذیرد.


شکل دوّم، شکل افراطی است که برخی از تفسیرهای علمی از این روش بهره برده‌اند؛ در این روش تطبیق آیات قرآن با یافته‌ها یا حتی فرضیه‌های علمی است. می‌توان تفسیر طنطاوی،<ref>ر. ک. الطنطاوی جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن.</ref> فکری<ref>ر. ک. علی فکری، القرآن ینیوع العلوم و الفرقان.</ref> را یکی از نمونه‌های این روش دانست.
شکل دوّم، شکل افراطی است که برخی از تفسیرهای علمی از این روش بهره برده‌اند؛ در این روش تطبیق آیات قرآن با یافته‌ها یا حتی فرضیه‌های علمی است. می‌توان تفسیر طنطاوی،<ref>ر. ک. الطنطاوی جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن.</ref> فکری<ref>ر. ک. علی فکری، القرآن ینیوع العلوم و الفرقان.</ref> را یکی از نمونه‌های این روش دانست.
خط ۲۷: خط ۳۰:
== رویکردهای تفسیر علمی ==
== رویکردهای تفسیر علمی ==
رویکردها به تفسیر علمی،<ref>برای مطالعه بیش‌تر ر.ک. رضایی، همان، ص۳۷۴–۳۸۰.</ref> سه نوع است:
رویکردها به تفسیر علمی،<ref>برای مطالعه بیش‌تر ر.ک. رضایی، همان، ص۳۷۴–۳۸۰.</ref> سه نوع است:
* گاهی برخی از مفسرین<ref>غزالی، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.</ref> خواسته‌اند علوم را از قرآن استخراج کنند و در حقیقت، سخن آنها ناظر به آیاتی مثل {{قرآن|تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ}}سورهٔ نحل، آیهٔ ۸۹ بوده است؛ چون قرآن بیان‌کنندهٔ همه چیز است، پس همهٔ مطالب باید در ظواهر قرآن وجود داشته باشد؛ زرکشی در «البرهان» آورده است که برخی، از آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها}}سورهٔ زلزال، آیهٔ ۱ بر اساس حروف ابجد پیش‌بینی نموده‌اند که در سال ۷۰۲ زلزله‌ای صورت می‌گیرد و این اتفاق رخ داده است؛ یا از آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ}}سورهٔ شعرا، آیهٔ ۸۰ آن‌جا که خداوند از قول حضرت ابراهیم(ع) نقل می‌کند که «وقتی من بیمار شدم اوست که شفا می‌دهد.» علم پزشکی را از آن استخراج کرده‌اند<ref>غزالی، همان، ص۲۷.</ref> و از حروف مقطعهٔ اوایل سوره‌ها علم جبر را استفاده کرده‌اند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.</ref> این روش، از نگاه برخی مفسرین روش صحیحی نیست؛ زیرا همهٔ علوم و ریزه‌کاری‌ها، ظرافت‌ها، فرمول‌های فیزیک، شیمی و غیره در ظواهر قرآن وجود ندارد و استخراج آنها از قرآن کاری بی‌ثمر و بی‌معنا است.
* گاهی برخی از مفسرین<ref>غزالی، جواهر القرآن، ص۳۷، فصل خامس.</ref> خواسته‌اند علوم را از قرآن استخراج کنند و در حقیقت، سخن آنها ناظر به آیاتی مثل {{قرآن|تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ
* گاهی منظور از تفسیر علمی، تحمیل و تطبیق نظریه‌های علمی بر قرآن است؛ برخی از مفسرین سعی کرده‌اند نظریه‌های اثبات شدهٔ علوم را به آیات قرآن تحمیل کنند؛ مثلاً عبدالرزاق نوفل، نویسندهٔ معروف مصری، دربارهٔ آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها}} سورهٔ اعراف، آیهٔ ۱۸۹؛ «اوست خدایی که همهٔ شما را از یک تن آفریده و از او نیز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گیرد.» می‌گوید: «انفسکم»، یعنی پروتون، و «زوجها»، یعنی الکترون و «لیسکن الیها»، یعنی حالت آرامشی که بین این الکترون و پروتون برقرار شده و در نتیجه، این اتم از هم نمی‌پاشد و الکترون به‌طور مرتب به دور مرکز اتم که پروتون و الکترون است می‌چرخد.<ref>عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.</ref>
| سوره = نحل
| آیه = ۸۹
}} بوده است؛ چون قرآن بیان‌کنندهٔ همه چیز است، پس همهٔ مطالب باید در ظواهر قرآن وجود داشته باشد؛ زرکشی در «البرهان» آورده است که برخی، از آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها
| سوره = زلزال
| آیه = ۱
}} بر اساس حروف ابجد پیش‌بینی نموده‌اند که در سال ۷۰۲ زلزله‌ای صورت می‌گیرد و این اتفاق رخ داده است؛ یا از آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ
| سوره = شعرا
| آیه = ۸۰
}} آن‌جا که خداوند از قول حضرت ابراهیم(ع) نقل می‌کند که «وقتی من بیمار شدم اوست که شفا می‌دهد.» علم پزشکی را از آن استخراج کرده‌اند<ref>غزالی، همان، ص۲۷.</ref> و از حروف مقطعهٔ اوایل سوره‌ها علم جبر را استفاده کرده‌اند.<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۸۱.</ref> این روش، از نگاه برخی مفسرین روش صحیحی نیست؛ زیرا همهٔ علوم و ریزه‌کاری‌ها، ظرافت‌ها، فرمول‌های فیزیک، شیمی و غیره در ظواهر قرآن وجود ندارد و استخراج آنها از قرآن کاری بی‌ثمر و بی‌معنا است.
* گاهی منظور از تفسیر علمی، تحمیل و تطبیق نظریه‌های علمی بر قرآن است؛ برخی از مفسرین سعی کرده‌اند نظریه‌های اثبات شدهٔ علوم را به آیات قرآن تحمیل کنند؛ مثلاً عبدالرزاق نوفل، نویسندهٔ معروف مصری، دربارهٔ آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها
| سوره = اعراف
| آیه = ۱۸۹
}}؛ «اوست خدایی که همهٔ شما را از یک تن آفریده و از او نیز جفتش را مقدر داشت، تا به او انس و آرام گیرد.» می‌گوید: «انفسکم»، یعنی پروتون، و «زوجها»، یعنی الکترون و «لیسکن الیها»، یعنی حالت آرامشی که بین این الکترون و پروتون برقرار شده و در نتیجه، این اتم از هم نمی‌پاشد و الکترون به‌طور مرتب به دور مرکز اتم که پروتون و الکترون است می‌چرخد.<ref>عبدالرزاق نوفل، قرآن و العلم الحدیث، ص۱۵۶.</ref>


این سخن با ظاهر آیه و با معنای لغوی و اصطلاحی آیه سازگاری ندارد. روشن است که این روش صحیحی نیست. علامه طباطبایی (ره) در مقدمهٔ المیزان به مسئلهٔ تطبیق می‌پردازد و آن را رد می‌کند؛ و می‌فرماید: این‌گونه تفسیر علمی در یک قرن اخیر در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی بعضی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۶.</ref>
این سخن با ظاهر آیه و با معنای لغوی و اصطلاحی آیه سازگاری ندارد. روشن است که این روش صحیحی نیست. علامه طباطبایی (ره) در مقدمهٔ المیزان به مسئلهٔ تطبیق می‌پردازد و آن را رد می‌کند؛ و می‌فرماید: این‌گونه تفسیر علمی در یک قرن اخیر در مصر و ایران رایج شد و موجب بدبینی بعضی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۶.</ref>
* گاهی منظور از تفسیر علمی این است که برای فهم بهتر آیات قرآن از علوم استفاده شود؛ یعنی علوم را برای فهم بهتر آیات قرآن و روشن کردن و کشف معانی و مقصود خداوند تبارک و تعالی استخدام کرد؛ به عبارت دیگر، هرچه علم بشر پیش‌رفت کند، موجب فهم بهتر برخی از آیات قرآن می‌شود، بدون این‌که قصد استخراج علوم را از قرآن داشته باشیم.
* گاهی منظور از تفسیر علمی این است که برای فهم بهتر آیات قرآن از علوم استفاده شود؛ یعنی علوم را برای فهم بهتر آیات قرآن و روشن کردن و کشف معانی و مقصود خداوند تبارک و تعالی استخدام کرد؛ به عبارت دیگر، هرچه علم بشر پیش‌رفت کند، موجب فهم بهتر برخی از آیات قرآن می‌شود، بدون این‌که قصد استخراج علوم را از قرآن داشته باشیم.


مثلاً این آیهٔ شریفه، که چندین بار در قرآن آمده است: {{قرآن|إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ…}}سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۷۳ «همانا خداوند، خون، میته و گوشت خوک را بر شما حرام کرده است.»
مثلاً این آیهٔ شریفه، که چندین بار در قرآن آمده است: {{قرآن|إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَه وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ…
| سوره = بقره
| آیه = ۱۷۳
}} «همانا خداوند، خون، میته و گوشت خوک را بر شما حرام کرده است.»


با یشرفت علوم بشری روشن می‌شود که خوردن خون، مردار، خوک و شراب چه ضررهایی برای بشر دارد. این پیشرفت‌های علمی، موجب روشن‌تر شدن معنای این آیات و فلسفهٔ حرمت می‌شود؛<ref>محمد حسین طباطبایی، همان، ج۱۱، ص۲۸۶، بحث روایی.</ref>
با یشرفت علوم بشری روشن می‌شود که خوردن خون، مردار، خوک و شراب چه ضررهایی برای بشر دارد. این پیشرفت‌های علمی، موجب روشن‌تر شدن معنای این آیات و فلسفهٔ حرمت می‌شود؛<ref>محمد حسین طباطبایی، همان، ج۱۱، ص۲۸۶، بحث روایی.</ref>


قرآن در جایی دیگر می‌فرماید: {{قرآن|وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ}}سورهٔ حجر، آیهٔ ۲۲؛ «و ما بادها را فرستادیم که عمل لقاح را انجام دهند.» در این آیه لقاح (آبستن کردن) گیاهان به وسیلهٔ باد به روشنی بیان شده است و حال آن‌که بعد از قرن‌ها، علم بشر کشف کرده است که ابرها با بار مثبت و منفی در اثر برخورد با هم بارور می‌شوند؛<ref>عباسعلی سرفرازی، رابطهٔ علم و دین، ص۳۶.</ref> بنابراین، این اشارهٔ علمی قرآن، ما را به این‌جا می‌رساند که نازل‌کنندهٔ قرآن از همهٔ اسرار جهان اطلاع داشته است؛ و کشف‌های علمی، مثل نیروی جاذبه، توسط نیوتون و دیگران، مفادی از این آیات را برای ما روشن‌تر می‌کند، بدون این‌که نظریه‌ای بر قرآن تحمیل یا مطلبی خلاف واقع از قرآن استخراج شود.
قرآن در جایی دیگر می‌فرماید: {{قرآن|وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ
| سوره = حجر
| آیه = ۲۲
}}؛ «و ما بادها را فرستادیم که عمل لقاح را انجام دهند.» در این آیه لقاح (آبستن کردن) گیاهان به وسیلهٔ باد به روشنی بیان شده است و حال آن‌که بعد از قرن‌ها، علم بشر کشف کرده است که ابرها با بار مثبت و منفی در اثر برخورد با هم بارور می‌شوند؛<ref>عباسعلی سرفرازی، رابطهٔ علم و دین، ص۳۶.</ref> بنابراین، این اشارهٔ علمی قرآن، ما را به این‌جا می‌رساند که نازل‌کنندهٔ قرآن از همهٔ اسرار جهان اطلاع داشته است؛ و کشف‌های علمی، مثل نیروی جاذبه، توسط نیوتون و دیگران، مفادی از این آیات را برای ما روشن‌تر می‌کند، بدون این‌که نظریه‌ای بر قرآن تحمیل یا مطلبی خلاف واقع از قرآن استخراج شود.


پس، تفسیر علمی به سه قسم تقسیم می‌شود:
پس، تفسیر علمی به سه قسم تقسیم می‌شود:
خط ۴۳: خط ۶۴:
# تحمیل و تطبیق بر قرآن؛ بر این دو روش ایرادهایی وارد بود.
# تحمیل و تطبیق بر قرآن؛ بر این دو روش ایرادهایی وارد بود.
# استخدام علوم در فهم قرآن؛ این روش صحیح است.
# استخدام علوم در فهم قرآن؛ این روش صحیح است.
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
۱٬۴۰۷

ویرایش