الهی نبودن ادیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezvani}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}


خط ۶: خط ۵:
{{پایان شبهه}}
{{پایان شبهه}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''الهی نبودن ادیان''' یا '''رونوشت ادیان از یکدیگر''' از شبهه‌های ضد دینی در راستای نفی ادیان است. ادیان توحیدی و آسمانی در حقیقت یک دین هستند که نشان از وجود ماهیتی یکسان با خدایی واحد دارند؛ که هدف واحد این ادیان یعنی یکتاپرستی را می‌رساند. پافشاری عیسی(ع) بر شریعت و احکام درستی بود که در تورات وجود داشت؛ اما مسیحیت بعد از وی دچار تحریف شده و شریعت را از آن حذف نمود و مسیحیت بعد از عیسی غیر از آنچیزی است که عیسی معرفی نمود. در اسلام نیز ایدئولوژی پیامبر اسلام با سخنان یهودیان، یکی نیست. بلکه اسلام همان واقعیتی را تبلیغ می‌کند که توسط موسی(ع) تبلیغ شد. یهودیت حاضر با یهودیت و تورات زمان موسی متفاوت و این دین نیز همانند مسیحیت دچار تحریف کشته و در خدمت اهداف بشری درآمد. در قرآن هیچ خاطراتی از محمد(ص) نقل نشده و محتوای قرآن شرح زندگی پیامبر اسلام نیست. به گواهی تاریخ، همه ادیان الهی با استعمار و استثمار به مبارزه پرداختند و همه کافران و مشرکان در مقابل ادیان توحیدی ایستادند که شرح این وقایع در کتاب‌های همه ادیان ابراهیمی آمده و ادعای قدرت‌طلبی و استصماری بودن ادیان را نفی می‌کند.
'''الهی نبودن ادیان''' یا '''رونوشت ادیان از یکدیگر''' از شبهه‌های ضد دینی در راستای نفی ادیان است. [[ادیان توحیدی]] و آسمانی در حقیقت یک دین هستند که نشان از وجود ماهیتی یکسان با خدایی واحد دارند؛ که هدف واحد این ادیان یعنی [[یکتاپرستی]] را می‌رساند. پافشاری [[عیسی(ع)]] بر شریعت و احکام درستی بود که در [[تورات]] وجود داشت؛ اما [[مسیحیت]] بعد از وی دچار تحریف شده و شریعت را از آن حذف نمود و مسیحیت بعد از عیسی غیر از آنچیزی است که عیسی معرفی نمود. در [[اسلام]] نیز ایدئولوژی [[پیامبر اسلام]] با سخنان یهودیان، یکی نیست. بلکه اسلام همان واقعیتی را تبلیغ می‌کند که توسط [[موسی(ع)]] تبلیغ شد. یهودیت حاضر با یهودیت و تورات زمان موسی متفاوت و این دین نیز همانند مسیحیت دچار تحریف کشته و در خدمت اهداف بشری درآمد. در [[قرآن]] هیچ خاطراتی از محمد(ص) نقل نشده و محتوای قرآن شرح زندگی پیامبر اسلام نیست. به گواهی تاریخ، همه ادیان الهی با استعمار و استثمار به مبارزه پرداختند و همه [[کافران]] و [[مشرکان]] در مقابل ادیان توحیدی ایستادند که شرح این وقایع در کتاب‌های همه ادیان ابراهیمی آمده و ادعای قدرت‌طلبی و استثماری بودن ادیان را نفی می‌کند.


==مانیفست واحد ادیان ابراهیمی==
==مانیفست واحد ادیان ابراهیمی==
ادیان توحیدی و آسمانی در حقیقت یک دین هستند. ادیان توحیدی توسط پیامبران الهی از سوی خدای واحد ارسال‌شده و طبع مسئله اقتضا می‌کند که همه ادیان باید دارای یک مانیفست واحد باشند که مبتنی بر توحید، نبوت و معاد است. به گفته علامه طباطبایی، دین در پیش خدا یک دین است و هیچ اختلافی در آن وجود ندارد و آن دین اسلام است که عبارت از تسلیم در برابر حق است. و لو از نظر کمی و کیفی در شرایع انبیائش اختلاف وجود دارد، لکن درعین‌حال یک‌چیز بیش نیست و بین شرایع پیامبران اختلاف با تضاد و تنافی وجود ندارد.<ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>  
ادیان توحیدی و آسمانی در حقیقت یک دین هستند. ادیان توحیدی توسط پیامبران الهی از سوی خدای واحد ارسال‌شده و طبع مسئله اقتضا می‌کند که همه ادیان باید دارای یک مانیفست واحد باشند که مبتنی بر توحید، نبوت و معاد است. به گفته [[علامه طباطبایی]]، دین در پیش خدا یک دین است و هیچ اختلافی در آن وجود ندارد و آن دین اسلام است که عبارت از تسلیم در برابر حق است. و لو از نظر کمی و کیفی در شرایع انبیائش اختلاف وجود دارد، لکن درعین‌حال یک‌چیز بیش نیست و بین شرایع پیامبران اختلاف با تضاد و تنافی وجود ندارد.<ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>  


اسلام همان دین حنیف است که بنایش بر توحید نهاده شده است و دین همه انبیاء، دین توحیدی بوده است. اگر ادیان از مانیفست واحد برخوردار نبودند قطعاً الهی بودن این ادیان مورد تردید قرار می‌گرفت. وحدت مانیفست نه‌تنها خدشه‌ای بر ادیان توحیدی وارد نمی‌کند، بلکه دلیل واضح بر اثبات خدای واحد است که این ادیان را در زمان‌های مختلف بر پیامبران متعدد برای هدایت بشر ارسال نموده است.
اسلام همان [[دین حنیف]] است که بنایش بر توحید نهاده شده است و دین همه انبیاء، دین توحیدی بوده است. اگر ادیان از مانیفست واحد برخوردار نبودند قطعاً الهی بودن این ادیان مورد تردید قرار می‌گرفت. وحدت مانیفست نه‌تنها خدشه‌ای بر ادیان توحیدی وارد نمی‌کند، بلکه دلیل واضح بر اثبات خدای واحد است که این ادیان را در زمان‌های مختلف بر پیامبران متعدد برای هدایت بشر ارسال نموده است.


==نقش رومیان در تأسیس مسیحیت==
==نقش رومیان در تأسیس مسیحیت==
این مدعا که رومیان برای جلوگیری از گسترش یهودیت، مسیح (ع) را اختراع نمودند، ادعای ناشیانه و غیر عالمانه است. زیرا مسیح (ع) برای تأیید شریعت حضرت موسی(ع) در معارضه با بت‌پرستان رومی مبعوث گردید. عموم سخنان عیسی(ع) پیرامون اصلاح جامعه یهودی بوده و شریعت که در دین یهود نقش بسیار پررنگی داشته است، به‌صورت کلی مورد تأیید عیسی(ع) قرارگرفته است.  
این مدعا که رومیان برای جلوگیری از گسترش یهودیت، مسیح(ع) را اختراع نمودند، ادعای ناشیانه و غیر عالمانه است. زیرا مسیح(ع) برای تأیید شریعت حضرت موسی(ع) در معارضه با بت‌پرستان رومی مبعوث گردید. عموم سخنان عیسی(ع) پیرامون اصلاح جامعه یهودی بوده و شریعت که در دین یهود نقش بسیار پررنگی داشته است، به‌صورت کلی مورد تأیید عیسی(ع) قرارگرفته است.  


عیسی(ع) به‌صراحت گفته است که تصمیمی بر ردّ تورات و شریعت ندارد: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم، نیامده‌ام تا باطل‌نمایم بلکه تا تمام کنم، زیرا هرآینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطه از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود، پس هر که یکی از این احکام کوچک‌ترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود؛ امّا هر که به عمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد».<ref>انجیل متی، ۵: ۱۷–۱۹.</ref>
عیسی(ع) به‌صراحت گفته است که تصمیمی بر ردّ تورات و شریعت ندارد: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم، نیامده‌ام تا باطل‌نمایم بلکه تا تمام کنم، زیرا هرآینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطه از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود، پس هر که یکی از این احکام کوچک‌ترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود؛ امّا هر که به عمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد».<ref>انجیل متی، ۵: ۱۷–۱۹.</ref>
خط ۲۱: خط ۲۰:


==تحریف مسیحیت پس از عیسی(ع) توسط پولُس ==
==تحریف مسیحیت پس از عیسی(ع) توسط پولُس ==
پولُس کسی است که مسیحیت را به نفع رومیان بت‌پرست در برابر دین یهودیت قرارداد. او داستانی برای مسیحی شدن خود ساخت و خود را شاگرد عیسی مسیح می‌دانست. این در حالی بود که جامعه مسیحی، او را از آزاردهندگان مسیحیان می‌دانستند.<ref>هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه گروه مترجمان، ص۱۷.</ref> مسیحیان اولیه معتقد بودند که پولس یک رسول معتبر و اصیل نیست بلکه او برای اینکه پیام خود را بهتر به غیر یهودیان برساند، از شرایط و مقتضیات مشروع و حقایق بنیادی دور شده است.<ref>دایرةالمعارف کتاب مقدس(Holy Bible Encyclopedia)، مسئول ترجمه بهرام محمدیان، ص۲۹۲.</ref>
پولُس کسی است که مسیحیت را به نفع رومیان [[بت‌پرست]] در برابر دین یهودیت قرارداد. او داستانی برای مسیحی شدن خود ساخت و خود را شاگرد عیسی مسیح می‌دانست. این در حالی بود که جامعه مسیحی، او را از آزاردهندگان مسیحیان می‌دانستند.<ref>هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه گروه مترجمان، ص۱۷.</ref> مسیحیان اولیه معتقد بودند که پولس یک رسول معتبر و اصیل نیست بلکه او برای اینکه پیام خود را بهتر به غیر یهودیان برساند، از شرایط و مقتضیات مشروع و حقایق بنیادی دور شده است.<ref>دایرةالمعارف کتاب مقدس(Holy Bible Encyclopedia)، مسئول ترجمه بهرام محمدیان، ص۲۹۲.</ref>


پولس بعد از اعلام مسیحیتش<ref>ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۳.</ref> بی‌درنگ در دمشق در موعظه‌هایش ابراز داشت که عیسی پسر خداست.<ref>اعمال رسولان، ۹: ۲۰.</ref> او بعد از این تحول در مناطق مختلف آسیا و اروپا برای مسیحی کردن مردم به موعظه و تبلیغ پرداخت و تأکید بر این داشت که موانع دینی و اجتماعی میان یهودیان و غیر یهودیان برچیده شده است.<ref>جان ر. هینلز، فرهنگ ادیان جهان، ترجمه گروه مترجمان، ص۱۶۶.</ref>  
پولس بعد از اعلام مسیحیتش<ref>ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۳.</ref> بی‌درنگ در دمشق در موعظه‌هایش ابراز داشت که عیسی پسر خداست.<ref>اعمال رسولان، ۹: ۲۰.</ref> او بعد از این تحول در مناطق مختلف آسیا و اروپا برای مسیحی کردن مردم به موعظه و تبلیغ پرداخت و تأکید بر این داشت که موانع دینی و اجتماعی میان یهودیان و غیر یهودیان برچیده شده است.<ref>جان ر. هینلز، فرهنگ ادیان جهان، ترجمه گروه مترجمان، ص۱۶۶.</ref>  
خط ۳۰: خط ۲۹:


==یکی نبودن ایدئولوژی پیامبر اسلام با سخنان یهودیان==
==یکی نبودن ایدئولوژی پیامبر اسلام با سخنان یهودیان==
اما این شبهه که پیامبر اسلام(ص) ایدئولوژی خود را از گفتار یهودیان گرفته، نیز از عدم آگاهی نسبت به تاریخ ادیان ناشی شده است؛ زیرا اولاً هیچ دلیلی تاریخی بر این ادعا وجود ندارد. ثانیاً محتوای شرک‌آلود تورات به خاطر تحریفی که در آن صورت گرفته است نیز ادعای برگرفته شدن قرآن از تورات را باطل می‌کند. تورات در مورد خدا دیدگاه غیرتوحیدی و خداشناسی انسان انگارانه (دروغ،<ref>خداوند دروغ می‌گوید: خداوند گفت از این درخت نخورید که می‌میرید ۲: ۱۷.</ref> بخل،<ref>خداوند بخل می‌ورزد: خداوند نمی‌خواست آدم و حوا از درخت علم و حیات بخورند و دانا شوند و زندگی جاویدان پیدا کنند.</ref>...) و تشبیه<ref>فروم، اریک، همانند خدایان خواهید شد، ترجمه نادرپور خلخالی، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۱؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ترجمه و تألیف مستر هاکس، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش، ص۵۰.</ref>و، شرک<ref>برخی صاحب نظران الهیات مسیحی معتقدند که اصل تثلیث به نحو تلویحی و به نوعی، آماده‌سازی بلندمدت در این جمله عهد عتیق بیان شده است؛ ماسون، دنیز، قرآن وکتاب مقدس، پیشین، ص ۱۲۸؛ وجود شریک برای خداوند: آدم پس از خوردن از درخت نیک و بد مثل ما شده است.</ref> و تجسیم<ref>نسبت جسمانیت به خداوند: عصر آن روز شنیدند خداوند در باغ راه می‌رود ۳: ۸.</ref> را بیان می‌دارد درحالی‌که قرآن نه‌تنها هیچ‌یکی از اوصاف یادشده را به خداوند نسبت نمی‌دهد بلکه خداوند متعال را بری از صفات مخلوق می‌داند و صفات کمالی و جلالی را برای خداوند متعال اثبات می‌کند.<ref>ایزوتسو، توشی هیکو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمدآرام، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۱ش، ص ۱۱۹.</ref> همچنین دیدگاه تورات نسبت به انبیاء الهی کاملاً با دیدگاه قرآن در تضاد است.
اما این شبهه که [[پیامبر اسلام(ص)]] ایدئولوژی خود را از گفتار یهودیان گرفته، نیز از عدم آگاهی نسبت به تاریخ ادیان ناشی شده است؛ زیرا اولاً هیچ دلیلی تاریخی بر این ادعا وجود ندارد. ثانیاً محتوای شرک‌آلود تورات به خاطر تحریفی که در آن صورت گرفته است نیز ادعای برگرفته شدن قرآن از تورات را باطل می‌کند. تورات در مورد خدا دیدگاه غیرتوحیدی و خداشناسی انسان انگارانه (دروغ،<ref>خداوند دروغ می‌گوید: خداوند گفت از این درخت نخورید که می‌میرید ۲: ۱۷.</ref> بخل،<ref>خداوند بخل می‌ورزد: خداوند نمی‌خواست آدم و حوا از درخت علم و حیات بخورند و دانا شوند و زندگی جاویدان پیدا کنند.</ref>...) و تشبیه<ref>فروم، اریک، همانند خدایان خواهید شد، ترجمه نادرپور خلخالی، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۱؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ترجمه و تألیف مستر هاکس، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ش، ص۵۰.</ref>و، شرک<ref>برخی صاحب نظران الهیات مسیحی معتقدند که اصل تثلیث به نحو تلویحی و به نوعی، آماده‌سازی بلندمدت در این جمله عهد عتیق بیان شده است؛ ماسون، دنیز، قرآن وکتاب مقدس، پیشین، ص ۱۲۸؛ وجود شریک برای خداوند: آدم پس از خوردن از درخت نیک و بد مثل ما شده است.</ref> و تجسیم<ref>نسبت جسمانیت به خداوند: عصر آن روز شنیدند خداوند در باغ راه می‌رود ۳: ۸.</ref> را بیان می‌دارد درحالی‌که قرآن نه‌تنها هیچ‌یکی از اوصاف یادشده را به خداوند نسبت نمی‌دهد بلکه خداوند متعال را بری از صفات مخلوق می‌داند و صفات کمالی و جلالی را برای خداوند متعال اثبات می‌کند.<ref>ایزوتسو، توشی هیکو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمدآرام، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۱ش، ص ۱۱۹.</ref> همچنین دیدگاه تورات نسبت به انبیاء الهی کاملاً با دیدگاه قرآن در تضاد است.


با توجه به اینکه همه کتب آسمانی منشأ وحیانی دارند، وجود تعالیم مشابه در کتاب‌های آسمانی دلیل بر این نمی‌شود که قرآن از تورات یا انجیل نسخه‌برداری‌شده است؛ بلکه طبع مسئله اقتضا می‌کند که باید شباهت‌هایی در آموزه‌های آن‌ها وجود داشته باشد اگر این شباهت‌ها در این کتابها وجود نمی‌داشت دلیل بر این می‌شد که این کتابها از یک مبدأ صادر و نازل نشده است.
با توجه به اینکه همه کتب آسمانی منشأ وحیانی دارند، وجود تعالیم مشابه در کتاب‌های آسمانی دلیل بر این نمی‌شود که قرآن از تورات یا انجیل نسخه‌برداری‌شده است؛ بلکه طبع مسئله اقتضا می‌کند که باید شباهت‌هایی در آموزه‌های آن‌ها وجود داشته باشد اگر این شباهت‌ها در این کتابها وجود نمی‌داشت دلیل بر این می‌شد که این کتابها از یک مبدأ صادر و نازل نشده است.
خط ۴۳: خط ۴۲:


این ادعا سخنی غیرعالمانه و نادرست است و تاریخچه ادیان الهی، خلاف آن را ثابت می‌کند. ستمگران و صاحبان سرمایه در برابر ادیان توحیدی مخالفت آشکار نموده و در مقابل این ادیان، استکبار می‌جسته و مانع از گرایش مردم به آن می‌شده‌اند. در قرآن کریم به این مطلب در آیات متعددی اشاره شده‌است:
این ادعا سخنی غیرعالمانه و نادرست است و تاریخچه ادیان الهی، خلاف آن را ثابت می‌کند. ستمگران و صاحبان سرمایه در برابر ادیان توحیدی مخالفت آشکار نموده و در مقابل این ادیان، استکبار می‌جسته و مانع از گرایش مردم به آن می‌شده‌اند. در قرآن کریم به این مطلب در آیات متعددی اشاره شده‌است:
* '''قوم صالح''': قرآن در داستان حضرت صالح(ع) می‌فرماید: «اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا (براستی) شما یقین دارید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده‌شده است؟» آن‌ها گفتند: «ما به آنچه او بدان مأموریت یافته، ایمان آورده‌ایم».<ref>سوره اعراف: ۷۵ - ۷۶.</ref>
* '''قوم صالح''': قرآن در داستان [[حضرت صالح(ع)]] می‌فرماید: «اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا (براستی) شما یقین دارید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده‌شده است؟» آن‌ها گفتند: «ما به آنچه او بدان مأموریت یافته، ایمان آورده‌ایم».<ref>سوره اعراف: ۷۵ - ۷۶.</ref>
* '''قوم شعیب''': در داستان حضرت شعیب(ع) می‌فرماید: «اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: «ای شعیب! به‌یقین، تو و کسانی را که به تو ایمان آورده‌اند، از شهر و دیار خود بیرون خواهیم کرد، یا به آیین ما بازگردید» گفت: «آیا (می‌خواهید ما را بازگردانید) اگرچه مایل نباشیم؟! اشراف زورمند از قوم او که کافر شده بودند گفتند: «اگر از شعیب پیروی کنید، شما هم زیانکار خواهید شد!».  
* '''قوم شعیب''': در داستان [[حضرت شعیب(ع)]] می‌فرماید: «اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: «ای شعیب! به‌یقین، تو و کسانی را که به تو ایمان آورده‌اند، از شهر و دیار خود بیرون خواهیم کرد، یا به آیین ما بازگردید» گفت: «آیا (می‌خواهید ما را بازگردانید) اگرچه مایل نباشیم؟! اشراف زورمند از قوم او که کافر شده بودند گفتند: «اگر از شعیب پیروی کنید، شما هم زیانکار خواهید شد!».  
* '''فرعون''': فرعون و اطرافیان او نیز با حضرت موسی(ع) به مخالفت پرداخت و خواست تا موسی و قومش را از بین ببرد. هنگامی‌که حضرت موسی به فرعون گفت من فرستاده خدا هستم، مرفهین و سرمایه‌داران قوم فرعون او را به سحر و جادو متهم نمودند و پس‌ازآنکه که بر ساحران فرعون با معجزه غالب گردید، اشراف قوم فرعون (به فرعون) گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی که در زمین فساد کنند، و تو و خدایانت را رها سازد؟!» گفت: «به‌زودی پسرانشان را می‌کشیم، و دخترانشان را زنده نگه می‌داریم (تا به ما خدمت کنند) و ما بر آن‌ها کاملاً مسلّطیم!»<ref>رک: آیات ۱۰۴–۱۲۷ سوره اعراف.</ref>
* '''فرعون''': [[فرعون]] و اطرافیان او نیز با [[حضرت موسی(ع)]] به مخالفت پرداخت و خواست تا موسی و قومش را از بین ببرد. هنگامی‌که حضرت موسی به فرعون گفت من فرستاده خدا هستم، مرفهین و سرمایه‌داران قوم فرعون او را به سحر و جادو متهم نمودند و پس‌ازآنکه که بر ساحران فرعون با معجزه غالب گردید، اشراف قوم فرعون (به فرعون) گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی که در زمین فساد کنند، و تو و خدایانت را رها سازد؟!» گفت: «به‌زودی پسرانشان را می‌کشیم، و دخترانشان را زنده نگه می‌داریم (تا به ما خدمت کنند) و ما بر آن‌ها کاملاً مسلّطیم!»<ref>رک: آیات ۱۰۴–۱۲۷ سوره اعراف.</ref>


* '''مزد انبیا بر عهده خدا''': در آیات قرآن کریم بازگوه شده که پیامبران الهی هیچ مزدی را در قبال رسالت و هدایت بشر از مردم نخواسته و تأکید بر این داشته که مزد و اجرت آنان بر عهده خداوند است. آیه «وَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ آن أَجْرِیَ إِلاَّ عَلی رَبِّ الْعالَمینَ» به صورت مکرر از سوی پیامبران در قرآن نقل گردیده است.<ref>رک: شعراء، آیات ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۸۰، هود، ۵۱، سبأ ۴۷.</ref>
* '''مزد انبیا بر عهده خدا''': در آیات قرآن کریم بازگوه شده که پیامبران الهی هیچ مزدی را در قبال رسالت و هدایت بشر از مردم نخواسته و تأکید بر این داشته که مزد و اجرت آنان بر عهده خداوند است. آیه «وَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ آن أَجْرِیَ إِلاَّ عَلی رَبِّ الْعالَمینَ» به صورت مکرر از سوی پیامبران در قرآن نقل گردیده است.<ref>رک: شعراء، آیات ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۸۰، هود، ۵۱، سبأ ۴۷.</ref>
خط ۶۴: خط ۶۳:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
۷٬۲۳۰

ویرایش