الهی نبودن ادیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۶۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۲
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
مستشکل هیچ دلیل و مستندی برای ادعای خود ذکر نکرده است. تردیدی در این نیست که ادیان توحیدی و آسمانی دارای مانیفست و بیانیه واحدی هستند و این وحدت بیانیه که مبتنی بر توحید، نبوت و معاد است نه‌تنها هیچ خدشه‌ای بر این ادیان وارد نمی‌کند بلکه دلیل روشنی بر این است که همه این ادیان منشأ الهی دارند و توسط پیامبران اولوالعزم برای هدایت بشر آورده شده‌اند. این پیامبران قرن‌ها از هم فاصله داشته و این توهم که آنان ممکن است باهم تبانی نموده باشند تا بر یک مانیفست دینشان را برای مردم عرضه کنند غیرمعقول و ناصواب است. افزون بر دلایل عقلی که بر وجود خدای واحد و خالق اقامه‌شده، وجود همین پیامبران که از یک خدا سخن گفته و مردم را به‌سوی آن دعوت نموده دلیل مستقلی بر اثبات وجود خدا است.
مستشکل هیچ دلیل و مستندی برای ادعای خود ذکر نکرده است. تردیدی در این نیست که ادیان توحیدی و آسمانی دارای مانیفست و بیانیه واحدی هستند و این وحدت بیانیه که مبتنی بر توحید، نبوت و معاد است نه‌تنها هیچ خدشه‌ای بر این ادیان وارد نمی‌کند بلکه دلیل روشنی بر این است که همه این ادیان منشأ الهی دارند و توسط پیامبران اولوالعزم برای هدایت بشر آورده شده‌اند. این پیامبران قرن‌ها از هم فاصله داشته و این توهم که آنان ممکن است باهم تبانی نموده باشند تا بر یک مانیفست دینشان را برای مردم عرضه کنند غیرمعقول و ناصواب است. افزون بر دلایل عقلی که بر وجود خدای واحد و خالق اقامه‌شده، وجود همین پیامبران که از یک خدا سخن گفته و مردم را به‌سوی آن دعوت نموده دلیل مستقلی بر اثبات وجود خدا است.


مقدمه
==پاسخ شبهه==
==مانیفست واحد ادیان ابراهیمی==
ادیان توحیدی و آسمانی در حقیقت یک دین هستند. ادیان توحیدی توسط پیامبران الهی از سوی خدای واحد ارسال‌شده و طبع مسئله اقتضا می‌کند که همه ادیان باید دارای یک مانیفست واحد باشند که مبتنی بر توحید، نبوت و معاد است. به گفته علامه طباطبایی، دین در پیش خدا یک دین است و هیچ اختلافی در آن وجود ندارد و آن دین اسلام است که عبارت از تسلیم در برابر حق است. و لو از نظر کمی و کیفی در شرایع انبیائش اختلاف وجود دارد، لکن درعین‌حال یک‌چیز بیش نیست و بین شرایع پیامبران اختلاف با تضاد و تنافی وجود ندارد.<ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref>


در جامعه انسانی از گذشته تا حال بسیار بوده‌اند کسانی که با ادیان توحیدی و آسمانی خصومت داشته و به‌ویژه منکر خدای واحدی هستند که پیامبران را برای هدایت بشر مبعوث کرده است. درعین‌حال معمولاً از سوی آنان هیچ اعتراض و نقدی متوجه ادیان ساخته دست بشر و بت‌پرستی نشده و نمی‌شود. در این شبهه وحدت مانیفست و بیانیه واحد در بین ادیان الهی دلیل بر بطلان این ادیان تلقی گردیده و همچنین ادعاشده که دین اسلام از دین یهودیت گرفته‌شده و محتوای قرآن را خاطرات پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) تشکیل داده و چیزی برای ارائه کردن ندارد. سپس ادعاشده که ادیان توحیدی برای قدرت‌طلبی و استثمار طبقه فرودست تأسیس گردیده‌اند. در این مقاله به این شبهه که شامل چند شبهه فرعی می‌شود پاسخ‌داده‌شده است.
اسلام همان دین حنیف است که بنایش بر توحید نهاده شده است و دین همه انبیاء، دین توحیدی بوده است. اگر ادیان از مانیفست واحد برخوردار نبودند قطعاً الهی بودن این ادیان مورد تردید قرار می‌گرفت. وحدت مانیفست نه‌تنها خدشه‌ای بر ادیان توحیدی وارد نمی‌کند، بلکه دلیل واضح بر اثبات خدای واحد است که این ادیان را در زمان‌های مختلف بر پیامبران متعدد برای هدایت بشر ارسال نموده است.


پاسخ شبهه
==نقش رومیان در تأسیس مسیحیت==
این مدعا که رومیان برای جلوگیری از گسترش یهودیت، مسیح (ع) را اختراع نمودند، ادعای ناشیانه و غیر عالمانه است. زیرا مسیح (ع) برای تأیید شریعت حضرت موسی(ع) در معارضه با بت‌پرستان رومی مبعوث گردید. عموم سخنان عیسی(ع) پیرامون اصلاح جامعه یهودی بوده و شریعت که در دین یهود نقش بسیار پررنگی داشته است، به‌صورت کلی مورد تأیید عیسی(ع) قرارگرفته است.


در پاسخ شبهه اول گفته می‌شود که ادیان توحیدی و آسمانی در حقیقت یک دین است؛ زیرا ادیان توحیدی توسط پیامبران الهی از سوی خدای واحد ارسال‌شده و طبع مسئله اقتضا می‌کند که باید دارای یک مانیفست باشند که مبتنی بر توحید، نبوت و معاد است. طبق فرمایش علامه طباطبایی دین در پیش خدا یک دین است و هیچ اختلافی در آن وجود ندارد و آن دین اسلام است که عبارت از تسلیم در برابر حق است. ولو ازنظر کمی و کیفی در شرایع انبیائش اختلاف وجود دارد، لکن درعین‌حال یک‌چیز بیش نیست و بین شرایع پیامبران اختلاف با تضاد و تنافی وجود ندارد.<ref>محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳صص۱۲۰و۱۲۱.</ref> پس اسلام همان دین حنیف است که بنایش بر توحید نهاده شده است و دین همه انبیاء، دین توحیدی بوده است. اگر این ادیان از مانیفست واحد برخوردار نبودند قطعاً الهی بودن این ادیان موردتردید قرارگرفته و زیر سؤال می‌رفت. پس وحدت مانیفست نه‌تنها هیچ خدشه‌ای بر این ادیان وارد نمی‌کند، بلکه دلیل واضح بر اثبات خدای واحد است که این ادیان را در زمان‌های مختلف بر پیامبران متعدد برای هدایت بشر ارسال نموده است.
عیسی(ع) به‌صراحت گفته است که تصمیمی بر ردّ تورات و شریعت ندارد: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم، نیامده‌ام تا باطل‌نمایم بلکه تا تمام کنم، زیرا هرآینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطه از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود، پس هر که یکی از این احکام کوچک‌ترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود؛ امّا هر که به عمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد».<ref>انجیل متی، ۵: ۱۷–۱۹.</ref>


اینکه ادعاشده رومیان برای جلوگیری از گسترش یهودیت حضرت مسیح (علیه‌السلام) را اختراع نمود، ادعای بسیار ناشیانه و غیر عالمانه است؛ زیرا حضرت مسیح (علیه‌السلام) برای تأیید شریعت حضرت موسی (علیه‌السلام) در معارضه با بت‌پرستان رومی مبعوث گردید. عموم خطابات حضرت عیسی (علیه‌السلام) پیرامون اصلاح جامعه یهودی بوده و شریعت که در دین یهود نقش بسیار پررنگی داشته است، به‌صورت کلی مورد تأیید عیسی مسیح (علیه‌السلام) قرارگرفته است. او به‌صراحت می‌گوید که تصمیمی بر رد تورات و شریعت ندارد: «گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم نیامده‌ام تا باطل‌نمایم بلکه تا تمام کنم * زیرا هرآینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطه از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود * پس هر که یکی از این احکام کوچک‌ترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود؛ امّا هر که به عمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد».<ref>انجیل متی، ۵: ۱۷–۱۹.</ref>
بامطالعه عهد جدید به‌وضوح می‌توان فهمید که نه‌تنها حضرت عیسی (علیه‌السلام) به براندازی شریعت موسی(ع) دست نزد، بلکه بر آن بسیار پافشاری کرده و آثار این پافشاری در گفتار و رفتار او آشکار بود و در اناجیل هم‌نوا به برخی از آن‌ها اشاره‌شده است.


بامطالعه عهد جدید به‌وضوح می‌توان فهمید که نه‌تنها حضرت عیسی (علیه‌السلام) به براندازی شریعت حضرت موسی (علیه‌السلام) دست نزد، بلکه بر آن بسیار پافشاری کرده و آثار این پافشاری در گفتار و رفتار او آشکار بود و در اناجیل هم‌نوا به برخی از آن‌ها اشاره‌شده است.
==تحریف مسیحیت پس از عیسی(ع) توسط پولس==
پولُس کسی است که مسیحیت را به نفع رومیان بت‌پرست در برابر دین یهودیت قرارداد. او با داستانی که برای مسیحی شدن خود ساخت بیش از هر چیز دیگری جامعه جوان مسیحی را نگران ساخت؛ زیرا در این داستان کسی ظهور کرده بود که شاگرد مستقیم عیسی(ع) نبود. او که در آغاز به‌عنوان آزاردهنده مسیحیان شهرت یافته بود، در خوش‌بینانه‌ترین فرض، عیسی(ع) را از طریق سخنان مردم شناخته بود و درعین‌حال بر مبنای انگیزه‌ای کاملاً شخصی و ادعای اثبات‌ناپذیر، خود را شاگرد عیسی مسیح می‌دانست.  


اما کسی که مسیحیت را به نفع رومیان بت‌پرست در برابر دین یهودیت قرارداد پولس بود. او با داستانی که برای مسیحی شدن خود ساخت بیش از هر چیز دیگری جامعه جوان مسیحی را نگران ساخت؛ زیرا در این داستان کسی ظهور کرده بود که شاگرد مستقیم عیسی (علیه‌السلام) نبود. او که در آغاز به‌عنوان آزاردهنده مسیحیان شهرت یافته بود، در خوش‌بینانه‌ترین فرض، عیسی (علیه‌السلام) را از طریق سخنان مردم شناخته بود و درعین‌حال بر مبنای انگیزه‌ای کاملاً شخصی و ادعای اثبات‌ناپذیر، خود را شاگرد عیسی مسیح می‌دانست. رساله‌های منسوب به پولس و اعمال رسولان به‌عنوان تنها منبعی که از زندگی پولس خبر می‌دهند، بر این نکته توافق دارند که جامعه جوان مسیحی از نام پولس در هراس بود.<ref>هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه: گروه مترجمان، ص۱۷.</ref> مسیحیان اولیه معتقد بودند که پولس یک رسول معتبر و اصیل نیست بلکه او برای اینکه پیام خود را بهتر به غیر یهودیان برساند، از شرایط و مقتضیات مشروع و حقایق بنیادی دور شده است.<ref>دایرةالمعارف کتاب مقدس(Holy Bible Encyclopedia)، مسئول ترجمه: بهرام محمدیان، ص۲۹۲.</ref>
رساله‌های منسوب به پولس و اعمال رسولان به‌عنوان تنها منبعی که از زندگی پولس خبر می‌دهند، بر این نکته توافق دارند که جامعه جوان مسیحی از نام پولس در هراس بود.<ref>هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه گروه مترجمان، ص۱۷.</ref> مسیحیان اولیه معتقد بودند که پولس یک رسول معتبر و اصیل نیست بلکه او برای اینکه پیام خود را بهتر به غیر یهودیان برساند، از شرایط و مقتضیات مشروع و حقایق بنیادی دور شده است.<ref>دایرةالمعارف کتاب مقدس(Holy Bible Encyclopedia)، مسئول ترجمه بهرام محمدیان، ص۲۹۲.</ref>


پولس بعد از اعلام مسیحیتش که در فاصله سالهای ۳۳–۳۷م اتفاق افتاد<ref>ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز (جهان مذهبی)، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۳.</ref> بی‌درنگ در دمشق در موعظه‌هایش ابراز داشت که عیسی پسر خداست.<ref>اعمال رسولان، ۹: ۲۰.</ref> او بعدازاین تحول در مناطق مختلف آسیا و اروپا برای مسیحی کردن مردم به موعظه و تبلیغ پرداخت و تأکید بر این داشت که موانع دینی و اجتماعی میان یهودیان و غیر یهودیان برچیده شده است و این فرایند تنشی میان پولس و مسیحیان محافظه‌کار پدیدآورد.<ref>جان ر. هینلز، فرهنگ ادیان جهان، ترجمه: گروه مترجمان، ص۱۶۶.</ref> او به این باور بود که اقوام غیر یهودی لزومی ندارد به دین یهودی درآیند (به شریعت حضرت موسی (علیه‌السلام) عمل کند) بلکه معتقد بود که مژده نجات و رستگاری الهی امری همگانی است. این در حالی است که مسیحیان اولیه معتقد بودند پذیرش شریعت و عمل به آن در دین مسیحیت ضروری است. این تباین اعتقاد بین پولس و حواریون و مسیحیان<ref>ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز (جهان مذهبی)، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۴.</ref> و اینکه پولس مسیحیت یونانی مآب را تأسیس نمود، این اجبار را به وجود آورد که شورای رسولان اورشلیم در سال ۴۸م. علیه او قطعنامه‌ای صادر کنند؛<ref>هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه: گروه مترجمان، ص۲۲.</ref> او به دلیل این‌که شریعت دین یهود برای غیر یهودیان خوش‌آیند نیست، کنار گذاشتن احکام و الزامات یهودی را ضروری و عقلانی دانسته و در اولین شورای کلیسا در اورشلیم در سال ۴۹م. باوجود اکراه مشایخ کلیسا با آنان به توافق رسید<ref>کارل کائوتسکی، بنیادهای مسیحیت، ترجمه: عباس میلانی، ص۴۴.</ref> و موفق به کسب این رأی گردید که افراد غیر کلیمی اجازه داشته باشند بدون ختنه و پذیرش شریعت تورات به دین مسیح درآیند<ref>رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۳۴۷؛ جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص۶۱۶.</ref> و به‌این‌ترتیب جدایی مسیحیت از یهودیت به دست پولس صورت گرفت<ref>آکادمی علوم اتحاد شوروی، مبانی مسیحیت، ترجمه: از فرانسه به فارسی: اسدالله مبشری، ص۱۳۷.</ref> و مسیحیت از قید شریعت آزاد شد تا بتواند به یک دین جهانی تبدیل شود و عنوان رسول امت‌های غیر کلیمی را به خود اختصاص دهد.<ref>رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۳۴۷؛ جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص۶۱۶.</ref> درواقع پولس با این فعالیت خود، کافران را به دین مسیح دعوت نکرد بلکه با حذف شریعت و اعلام الوهیت حضرت مسیح (علیه‌السلام) مسیحیت را بر فرهنگ و عقاید آنان منطبق کرده و آن را جهانی نمود و درنهایت معمار مسیحیت کنونی شد به‌گونه‌ای که در نزد مسیحیان لقب دومین مؤسس مسیحیت را به خود اختصاص داد؟<ref>جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی اصغر حکمت، ص۶۱۳؛ جوان ا. ُ گریدی، مسیحیت و بدعتها، ترجمه: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، ص۴۷.</ref> و بنیان‌گذار مسیحیت غیر یهودی به‌شمار آمد!<ref>جان ر. هینلز، فرهنگ ادیان جهان، ترجمه: گروه مترجمان، ص۱۶۶.</ref>
پولس بعد از اعلام مسیحیتش که در فاصله سالهای ۳۳–۳۷م اتفاق افتاد<ref>ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۳.</ref> بی‌درنگ در دمشق در موعظه‌هایش ابراز داشت که عیسی پسر خداست.<ref>اعمال رسولان، ۹: ۲۰.</ref> او بعد از این تحول در مناطق مختلف آسیا و اروپا برای مسیحی کردن مردم به موعظه و تبلیغ پرداخت و تأکید بر این داشت که موانع دینی و اجتماعی میان یهودیان و غیر یهودیان برچیده شده است و این فرایند تنشی میان پولس و مسیحیان محافظه‌کار پدیدآورد.<ref>جان ر. هینلز، فرهنگ ادیان جهان، ترجمه گروه مترجمان، ص۱۶۶.</ref>  
 
او به این باور بود که اقوام غیر یهودی لزومی ندارد به دین یهودی درآیند بلکه معتقد بود که مژده نجات و رستگاری الهی امری همگانی است. این در حالی است که مسیحیان اولیه معتقد بودند پذیرش شریعت و عمل به آن در دین مسیحیت ضروری است. این تباین اعتقاد بین پولس و حواریون و مسیحیان<ref>ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز (جهان مذهبی)، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۴.</ref> و اینکه پولس مسیحیت یونانی مآب را تأسیس نمود، این اجبار را به وجود آورد که شورای رسولان اورشلیم در سال ۴۸م. علیه او قطعنامه‌ای صادر کنند؛<ref>هانس کونگ، متفکران بزرگ مسیحی، ترجمه: گروه مترجمان، ص۲۲.</ref> او به دلیل این‌که شریعت دین یهود برای غیر یهودیان خوش‌آیند نیست، کنار گذاشتن احکام و الزامات یهودی را ضروری و عقلانی دانسته و در اولین شورای کلیسا در اورشلیم در سال ۴۹م. باوجود اکراه مشایخ کلیسا با آنان به توافق رسید<ref>کارل کائوتسکی، بنیادهای مسیحیت، ترجمه: عباس میلانی، ص۴۴.</ref> و موفق به کسب این رأی گردید که افراد غیر کلیمی اجازه داشته باشند بدون ختنه و پذیرش شریعت تورات به دین مسیح درآیند<ref>رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۳۴۷؛ جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص۶۱۶.</ref> و به‌این‌ترتیب جدایی مسیحیت از یهودیت به دست پولس صورت گرفت<ref>آکادمی علوم اتحاد شوروی، مبانی مسیحیت، ترجمه: از فرانسه به فارسی: اسدالله مبشری، ص۱۳۷.</ref> و مسیحیت از قید شریعت آزاد شد تا بتواند به یک دین جهانی تبدیل شود و عنوان رسول امت‌های غیر کلیمی را به خود اختصاص دهد.<ref>رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۳۴۷؛ جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص۶۱۶.</ref> درواقع پولس با این فعالیت خود، کافران را به دین مسیح دعوت نکرد بلکه با حذف شریعت و اعلام الوهیت حضرت مسیح (علیه‌السلام) مسیحیت را بر فرهنگ و عقاید آنان منطبق کرده و آن را جهانی نمود و درنهایت معمار مسیحیت کنونی شد به‌گونه‌ای که در نزد مسیحیان لقب دومین مؤسس مسیحیت را به خود اختصاص داد؟<ref>جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی اصغر حکمت، ص۶۱۳؛ جوان ا. ُ گریدی، مسیحیت و بدعتها، ترجمه: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، ص۴۷.</ref> و بنیان‌گذار مسیحیت غیر یهودی به‌شمار آمد!<ref>جان ر. هینلز، فرهنگ ادیان جهان، ترجمه: گروه مترجمان، ص۱۶۶.</ref>


اما این شبهه که پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) ایدئولوژی خود را از گفتار یهودیان گرفته، نیز از عدم آگاهی نسبت به تاریخ ادیان ناشی شده است؛ زیرا اولاً هیچ دلیلی تاریخی بر این ادعا وجود ندارد. ثانیاً محتوای شرک‌آلود تورات به خاطر تحریفی که در آن صورت گرفته است نیز ادعای برگرفته شدن قرآن از تورات را باطل می‌کند. تورات در مورد خدا دیدگاه غیرتوحیدی و خداشناسی انسان انگارانه (دروغ،<ref>خداوند دروغ می‌گوید: خداوند گفت از این درخت نخورید که می می‌رید ۲: ۱۷.</ref> بخل،<ref>خداوند بخل می‌ورزد: خداوند نمی‌خواست آدم و حوا از درخت علم و حیات بخورند و دانا شوند و زندگی جاویدان پیدا کنند</ref>...) و تشبیه<ref>فروم، اریک، همانند خدایان خواهید شد، ترجمه نادرپور خلخالی، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۷، ص۱۳۱؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ترجمه و تألیف مستر هاکس، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷، ص۵۰.</ref>و، شرک<ref>برخی صاحب نظران الهیات مسیحی معتقدند که اصل تثلیث به نحو تلویحی و به نوعی، آماده‌سازی بلندمدت در این جمله عهد عتیق بیان شده است؛ ماسون، دنیز، قرآن وکتاب مقدس، پیشین، ص ۱۲۸؛ وجود شریک برای خداوند: آدم پس از خوردن از درخت نیک و بد مثل ما شده است</ref> و تجسیم<ref>نسبت جسمانیت به خداوند: عصر آن روز شنیدند خداوند در باغ راه می‌رود ۳: ۸</ref> را بیان می‌دارد درحالی‌که قرآن نه‌تنها هیچ‌یکی از اوصاف یادشده را به خداوند نسبت نمی‌دهد بلکه خداوند متعال را بری از صفات مخلوق می‌داند و صفات کمالی و جلالی را برای خداوند متعال اثبات می‌کند.<ref>ایزوتسو، توشیهیکو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمدآرام، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۱، ص ۱۱۹.</ref> همچنین دیدگاه تورات نسبت به انبیاء الهی کاملاً با دیدگاه قرآن در تضاد است.
اما این شبهه که پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) ایدئولوژی خود را از گفتار یهودیان گرفته، نیز از عدم آگاهی نسبت به تاریخ ادیان ناشی شده است؛ زیرا اولاً هیچ دلیلی تاریخی بر این ادعا وجود ندارد. ثانیاً محتوای شرک‌آلود تورات به خاطر تحریفی که در آن صورت گرفته است نیز ادعای برگرفته شدن قرآن از تورات را باطل می‌کند. تورات در مورد خدا دیدگاه غیرتوحیدی و خداشناسی انسان انگارانه (دروغ،<ref>خداوند دروغ می‌گوید: خداوند گفت از این درخت نخورید که می می‌رید ۲: ۱۷.</ref> بخل،<ref>خداوند بخل می‌ورزد: خداوند نمی‌خواست آدم و حوا از درخت علم و حیات بخورند و دانا شوند و زندگی جاویدان پیدا کنند</ref>...) و تشبیه<ref>فروم، اریک، همانند خدایان خواهید شد، ترجمه نادرپور خلخالی، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۷، ص۱۳۱؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ترجمه و تألیف مستر هاکس، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷، ص۵۰.</ref>و، شرک<ref>برخی صاحب نظران الهیات مسیحی معتقدند که اصل تثلیث به نحو تلویحی و به نوعی، آماده‌سازی بلندمدت در این جمله عهد عتیق بیان شده است؛ ماسون، دنیز، قرآن وکتاب مقدس، پیشین، ص ۱۲۸؛ وجود شریک برای خداوند: آدم پس از خوردن از درخت نیک و بد مثل ما شده است</ref> و تجسیم<ref>نسبت جسمانیت به خداوند: عصر آن روز شنیدند خداوند در باغ راه می‌رود ۳: ۸</ref> را بیان می‌دارد درحالی‌که قرآن نه‌تنها هیچ‌یکی از اوصاف یادشده را به خداوند نسبت نمی‌دهد بلکه خداوند متعال را بری از صفات مخلوق می‌داند و صفات کمالی و جلالی را برای خداوند متعال اثبات می‌کند.<ref>ایزوتسو، توشیهیکو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمدآرام، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۱، ص ۱۱۹.</ref> همچنین دیدگاه تورات نسبت به انبیاء الهی کاملاً با دیدگاه قرآن در تضاد است.
۷٬۲۳۰

ویرایش