نقش فتواهای عالمان اهل‌سنت در تکفیر شیعیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:


اما اینکه شیعه در مسئله امامت قائل به نص پیامبر اسلام(صلی‌الله علیه و آله) است نه‌تنها موجب کفر نبوده بلکه عین اسلام است و از متون اهل سنت نیز منصوص بودن امام قابل‌اثبات است.  
اما اینکه شیعه در مسئله امامت قائل به نص پیامبر اسلام(صلی‌الله علیه و آله) است نه‌تنها موجب کفر نبوده بلکه عین اسلام است و از متون اهل سنت نیز منصوص بودن امام قابل‌اثبات است.  
معیار حقانیت امامت
ازنظر شیعه امامیه معیار حقانیت امامت اتصال آن به‌حق است و حق بالذات تنها خداوند متعال است. خداوند در سوره حج آیه ۶ بعد از بیان قدرت و بیان سببیت خودش برای ایجاد نظام‌های حق و موجودیت حق در عالم ممکنات چنین می‌فرماید: «ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یحْیی الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیر». خداوند متعال در این آیه شریفه حق را منحصر در خود دانسته است. پس مراد از «حق» در آیه شریفه خود حق است نه حق وصفی و غیر مستقل که بر موجودات ممکن اطلاق می¬شود.<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳ ص۳۴۵، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین ، چ۵، ۱۴۱۷ق.‏</ref> در آیه «ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِی الْكَبِیر» <ref>الحج، ۶۲.</ref> نیز حق را منحصر در خودش نموده و باطل را منحصر در غیر خودش کرده؛ مگر اموری را که خودش آن را محقق کرده باشد.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۴۰۲.</ref>
پس خداوند متعال بر طبق آیات شریفه حق بالذات و مستقل است و فقط اوست که می¬تواند در تکوین و تشریع تصرف کند و برای غیر خدا قدرت تصرف در هستی و حق تصرف در تشریع وجود ندارد؛ زیرا غیر خدا هیچ‌گونه حقیّتی از خود ندارد؛ هر چه که دارد از خداست و از طرف حق بالذات به او داده‌شده است.
با توجه به اینکه حق بالذات خداست، پس امامت در صورتی حق خواهد بود و زمانی بار اعتقادی و ایمانی خواهد داشت که از طرف خداوند جعل‌شده باشد و تنها در صورتی اعتقاد به حقانیت امامت قابل‌پذیرش است که این مقام به خداوند متصل باشد و در صورت عدم اتصال امامت و خلافت به خدای متعال، این منصب با مناصبی که در عالَم سیاست در جهان وجود دارد، هیچ تفاوتی نخواهد داشت. به‌عبارت‌دیگر امامت و خلافتی که از طرف خداوند جعل نشده باشد، از حقانیت وصفی هم برخوردار نیست؛ پس هیچ ارزش دینی و اعتقادی ندارد. در همین راستا در شرح مقاصد از فخررازی مطلبی نقل‌شده مبنی بر اینکه خلافت از طرف پیامبر زمانی صدق می‌کند که خود پیامبر کسی را جانشین خودش قرار دهد و امام بیعت و امثال این‌ها نمی‌تواند خلافت رسول خدا باشد.<ref>سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج‏۵ ص۲۳۴، الشریف الرضی‏، قم، چ۱، ۱۴۰۹ق. مقدمه و تحقیق و تعلیق: دكتر عبد الرحمن عمیره‏.</ref>
این مطالب اقتضا می‌کند که امام و جانشین پیامبر اسلام(صلی‌الله علیه و آله) باید از طرف خداوند و توسط رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) معرفی و منصوب‌شده باشد تا رنگ خدایی پیداکرده و بار اعتقادی و ایمانی داشته باشد. شیعه امامیه اعتقاد قاطع دارد که پیامبر اسلام(صلی‌الله علیه و آله) از این وظیفه الهی خود کوتاهی نکرده و امام و جانشین بعد از خود را برای امت اسلامی معرفی کرده است.
متکلمین اهل سنت این مطلب را پذیرفته‌اند که بعد از وفات رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) نباید منصب امامت و خلافت خالی باقی گذاشته می‌شد. آنان در این رابطه به خطبه ابوبکر که در هنگام فوت آن حضرت گفت که باید برای اقامه این دین کسی باشد که همگی او را بپذیرند، تمسک جسته و می‌گویند حتی یک نفر هم نگفته که نیازی به آن نیست. ازاین‌رو مردم پیوسته در هرزمانی تا امروز بر نصب امام اتفاق داشته و دلیل آن‌هم این است که با نصب امام از ضررهای زیادی جلوگیری شده و برآورده شدن مقصود شارع در معاملات، مناکحات، جهاد، حدود، مقاصات و اظهار شعار شرع در اعیاد و جمعه و تأمین مصالح دنیوی و اخروی مردم بدون امامی که از طرف شارع وجود داشته باشد امکان‌پذیر نیست، به‌ویژه که اختلافات درخواست‌ها، تشتت آراء و دشمنی در بین مردم باعث هلاکت آنان شده و این باتجربه ثابت گردیده که در هنگام فوت حاکمان، فتنه‌هایی ایجادشده که زندگی مردم را به اختلال کشانده است. پس در نصب امام که از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مصالح مسلمین است از این مضرات جلوگیری می‌شود.<ref>میر سید شریف، شرح المواقف، ج‏۸، ص۳۴۶، قم، شریف رضی، چ۱، ۱۳۲۵ق. تصحیح: بدرالدین نعسانی.</ref>
اینکه اهمیت و ضرورت امامت در این حد است که ابوبکر و متکلیمن اسلامی آن را تشخیص داده، قطعاً رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) از اهمیت و ضرورت آن آگاه‌تر بوده و به همین دلیل آن حضرت وظیفه داشته جایگاه امامت را با معرفی امام بعد از خود، خالی نگذارد. و این مطلب عقیده شیعه را بر منصوص بودن امامت محکم‌تر می‌گرداند؛ زیرا اگر پیامبر خدا(صلی‌الله علیه و آله) کسی را به‌عنوان جانشین و امام نصب نکرده باشد العیاذ بالله در وظیفه‌اش کوتاهی کرده است.
ازنظر مذهب شیعه و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) افزون بر اینکه قاعده لطف اقتضاء می‌کند که امام باید از طرف خداوند و به‌وسیله پیامبرش معرفی گردد،<ref>. علامه حلی، جمال الدین أبی منصور حسن بن یوسف، الباب الحادی عشر، ص۱۰، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامى، چ۱، ۱۳۶۵ش.</ref> امامت مقامی است که هدایت بشر و راهنمایی آنان به‌سوی كمال مطلوب و انجام صحیح عبادت خداوند، از اهداف اصلی و فلسفه وجودی آن به شمار می‌آیند. با توجه به نقص و ضعف انسان‌های عادی و نیازمندی خود آنان به هدایتگر الهی، این مسئولیت خطیر از شئون انسان‌های عادی نیست، پس به‌حکم عقل برای این مقام باید كسی از طرف خداوند نصب و تعیین گردد كه از پشتوانه علمی خداوند و تأییدات غیبی الهی برخوردار باشد.
علامه طباطبایی بر لزوم اینکه امام خودش باید هدایت‌شده باشد، برهان را این‌چنین اقامه می‌كند:‌ «قوام امامت كه از یك نوع شرافت و عظمت برخوردار است ممكن نیست مگر توسط كسی كه نفس او با لذات سعید باشد؛ زیرا كسی كه ذات او متلبس به ظلم و شقاوت باشد [او نمی‌تواند سعادت و نجات دیگران را تأمین کند بلکه] سعادت او با هدایت غیر امکان‌پذیر است. ریشه این استدلال عقلی قرآن کریم است. آیه «أَ فَمَنْ یهْدی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمَّنْ لا یهِدِّی إِلاَّ أَنْ یهْدى‏ فَما لَكُمْ كَیفَ تَحْكُمُونَ»<ref>. یونس، ۳۵.( آیا كسی كه هدایت به حق می‌كند برای پیروی شایسته‌تر است یا آن كس كه خود هدایت نمی‌شود مگر اینكه هدایتش كنند، شما را چه مى‏شود، چگونه داورى مى‏كنید).</ref> ناظر به همین برهان عقلی است. در این آیه مباركه هادی به‌سوی حق در مقابل مهتدی به غیر قرار داده‌شده است و این مقابله اقتضاء می‌كند كه هادی به‌سوی حق باید خودش بالذات مهتدی باشد و مهتدی به غیر نمی‌تواند هادی به‌سوی حق باشد.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن‏، ج۱، ص۲۷۳ - ۲۷۵.</ref>
با این استدلال قرآنی ازنظر شیعه امامیه فقط کسی صلاحیت نشستن بر مسند امامت را دارد که از طرف خداوند برای این منصب برگزیده‌شده باشد تا پیروی از او بر مردم لازم گردد و در غیر این صورت اطاعت از کسی که خود نیاز به هدایت شدن دارد، نه‌تنها دلیلی بر آن وجود ندارد؛ بلکه غیر‌معقول و برخلاف احادیث و آیات قرآن است.


==منابع==
==منابع==
۷٬۲۳۰

ویرایش