دعا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲
خط ۴۷: خط ۴۷:


== دعا در ادب فارسی ==
== دعا در ادب فارسی ==
دعا از مهمترین مفاهیمی است که در کتب صوفیان و عارفان بدان پرداخته شده است. در تصوفِ اسلامی دعا و مناجات به صورتِ گفتگویی عاشقانه با خداوند برگزار می‌شود. در [[رساله قشیریه]] آمده است دعا كليد حاجت‌ها و راحت درماندگان و پناهگاه درويشان‌ و غمگسار نيازمندان است‌.<ref>ترجمه رساله قشيريه، عثماني، حسن بن احمد، ص۴۳۶.</ref> از شاعرانی که دعا در آثار او جایگاه ویژه‌ای دارد سنایی است که در این موضوع از دیدگاه عرفان ناب می‌نگرد و در انتقال اندیشه‌های خود در این زمینه، همچون سایر اندیشه‌های عرفانی، به دیگر عارفانِ پس ازخود، سهمِ بسزایی داشته است؛ به طوری که در بسیاری از موضوعات عرفانی، عارفانِ بزرگی همچون: عطّار و مولوی وامدار وی به شمار می‌روند.<ref>اندیشه‌های عرفانی سنایی در بابِ دعا (با تکیه بر حدیقه الحقیقه)، خدابخش  اسداللهی، متن‌شناسی ادب فارسی، دوره جدید، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰.</ref>{{جعبه نقل‌قول|ما حاصل خود در سر خمخانه نهادیم*** محصول دعا در ره جانانه نهادیم. حافظ}}دعا در اشعار [[حافظ]] جایگاه ویژه‌ای دارد و ابیات زیادی در این موضوع سروده است. کلمه دعا ۵۳ بار در دیوان حافظ تکرار شده است. اخلاص و صدق، طلب از خداوند، استمرار در دعا، دعا در حالت غم، نیازمند بودن داعی، وقت شناسی در دعا، توکل، از شرایط دعا از نظر حافظ است.<ref>شهد دعا در اشعار حافظ، ایوب هاشمی، عرفان اسلامي (اديان و عرفان)،                                                  تابستان ۱۳۸۹، دوره ۶، شماره ۲۶، از صفحه ۷۵ تا صفحه ۸۸.</ref> حافظ درباره مناجات سحرگاهی می گوید: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.
دعا از مهمترین مفاهیمی است که در کتب صوفیان و عارفان بدان پرداخته شده است. در تصوفِ اسلامی دعا و مناجات به صورتِ گفتگویی عاشقانه با خداوند برگزار می‌شود. در [[رساله قشیریه]] آمده است دعا كليد حاجت‌ها و راحت درماندگان و پناهگاه درويشان‌ و غمگسار نيازمندان است‌.<ref>ترجمه رساله قشيريه، عثماني، حسن بن احمد، ص۴۳۶.</ref> از شاعرانی که دعا در آثار او جایگاه ویژه‌ای دارد سنایی است که در این موضوع از دیدگاه عرفان ناب می‌نگرد و در انتقال اندیشه‌های خود در این زمینه، همچون سایر اندیشه‌های عرفانی، به دیگر عارفانِ پس ازخود، سهمِ بسزایی داشته است؛ به طوری که در بسیاری از موضوعات عرفانی، عارفانِ بزرگی همچون: عطّار و مولوی وامدار وی به شمار می‌روند.<ref>اندیشه‌های عرفانی سنایی در بابِ دعا (با تکیه بر حدیقه الحقیقه)، خدابخش  اسداللهی، متن‌شناسی ادب فارسی، دوره جدید، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰.</ref>{{جعبه نقل‌قول|ما حاصل خود در سر خمخانه نهادیم*** محصول دعا در ره جانانه نهادیم. حافظ}}


مولوی اعتقاد دارد کشش و گرایش به دعا را هم خود خدا در انسان پدید می‌آورد. مولانا خود اذعان دارد سرمایه‌ای جز دعا در کف ندارد. از نظر مولوی انسان در قالب دعا با خداوند به گفتگو می‌پردازد.<ref>بررسي مباني دعا از منظر مولوي با تاکيد بر مثنوي، قنبري بخشعلي, مکي آبادي طيبه، مطالعات نقد ادبي (پژوهش ادبي)، پاييز ۱۳۹۲، شماره ۳۲.</ref> مولوی دعا را مقصد می‌داند و کاری به اجابت و رد آن ندارد<ref>مثنوی، به نقل از مقاله نگرش ساختار شکنانه مولانا در مفهوم ''دعا، نگین بی نظیر، نشریه نامه فرهنگستان، ۱۳۸۶، دوره ۹ شماره ۴''</ref>: ای اخی دست از دعا کردن مدار/ با اجابت یا رد اویت چه کار. دعا از منظر [[مولوی]] می‌تواند قضا و قدر را هم تغییر دهد:  
=== دعا نزد حافظ ===
دعا در اشعار [[حافظ]] جایگاه ویژه‌ای دارد و ابیات زیادی در این موضوع سروده است. کلمه دعا ۵۳ بار در دیوان حافظ تکرار شده است. اخلاص و صدق، طلب از خداوند، استمرار در دعا، دعا در حالت غم، نیازمند بودن داعی، وقت شناسی در دعا، توکل، از شرایط دعا از نظر حافظ است.<ref>شهد دعا در اشعار حافظ، ایوب هاشمی، عرفان اسلامي (اديان و عرفان)،                                                  تابستان ۱۳۸۹، دوره ۶، شماره ۲۶، از صفحه ۷۵ تا صفحه ۸۸.</ref> حافظ درباره مناجات سحرگاهی می گوید: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند.
 
=== دعا نزد مولوی ===
نماز و دعا یکی از مشخصه‌های مهم آثار مولاناست. و دعا را برترین راه مراوده با خداوند می‌داند.<ref>شیمل، آنماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰. ص۱۷۸ و ۱۸۵.</ref> مولانا دعا را از الطافی می داند که خداوند به انسان داده است و باب گفتگو با خود را باز کرده است.<ref>شیمل، آنماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰. ص۱۸۴.</ref> « این دعا هم بخشش و تعلیم تست\ گرنه در گلخن، گلستان از چه رُست.»<ref>مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش توفیق سبحانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳، دفتر دوم، بیت ۲۴۵۳ صفحه ۲۵۰،</ref>مولوی اعتقاد دارد کشش و گرایش به دعا را هم خود خدا در انسان پدید می‌آورد. مولانا خود اذعان دارد سرمایه‌ای جز دعا در کف ندارد. از نظر مولوی انسان در قالب دعا با خداوند به گفتگو می‌پردازد.<ref>بررسي مباني دعا از منظر مولوي با تاکيد بر مثنوي، قنبري بخشعلي, مکي آبادي طيبه، مطالعات نقد ادبي (پژوهش ادبي)، پاييز ۱۳۹۲، شماره ۳۲.</ref> مولوی دعا را مقصد می‌داند و کاری به اجابت و رد آن ندارد<ref>مثنوی، به نقل از مقاله نگرش ساختار شکنانه مولانا در مفهوم ''دعا، نگین بی نظیر، نشریه نامه فرهنگستان، ۱۳۸۶، دوره ۹ شماره ۴''</ref>: ای اخی دست از دعا کردن مدار/ با اجابت یا رد اویت چه کار. دعا از منظر [[مولوی]] می‌تواند قضا و قدر را هم تغییر دهد:  
{{شعر|چون قضا آید نبینی غیر پوست***دشمنان را بازنشناسی ز دوست
{{شعر|چون قضا آید نبینی غیر پوست***دشمنان را بازنشناسی ز دوست


۱۵٬۲۵۶

ویرایش