دلیل بدعت بودن نماز تراویح: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارجاعات = | بازبینی =')
(ابرابزار)
خط ۴: خط ۴:
  |شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
  |شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
  |شاخه فرعی۲ = عقاید شیعه
  |شاخه فرعی۲ = عقاید شیعه
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا شيعيان نماز تراويح را بدعت مي‌دانند؟
چرا شیعیان نماز تراویح را بدعت می‌دانند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قبل از آن كه به دلايل بدعت بودن نماز تروايج بپردازيم لازم است كه تعريفي از واژه بدعت ارائه شود.
قبل از آن که به دلایل بدعت بودن نماز تروایج بپردازیم لازم است که تعریفی از واژه بدعت ارائه شود.


آنچه از تعاريف لغت‌شناسان بدست مي‌آيد اتفاق نظر همه آنها در ارائه يك معناي واحدي است كه گفته‌اند: «وقتي گفته مي‌شود فلاني در اين امر بدعت كرده» معنايش اين است كه چيز جديد و نويي كه سابقه نداشته آورده است و گفته‌اند كه بدعت به اين معناست كه بعد از اين كه دين كامل شد چيزي را به عنوان دين در ميان مردم جا انداخت.<ref>. ر.ك: الصحاح تاج اللغه و صحاح الوبيه الجوهري، اسماعيل بن حماد، ج۳، ص۱۱۸۳ وسبع چهارم، دارالعلم، بيروت.</ref>
آنچه از تعاریف لغت‌شناسان بدست می‌آید اتفاق نظر همه آنها در ارائه یک معنای واحدی است که گفته‌اند: «وقتی گفته می‌شود فلانی در این امر بدعت کرده» معنایش این است که چیز جدید و نویی که سابقه نداشته آورده است و گفته‌اند که بدعت به این معناست که بعد از این که دین کامل شد چیزی را به عنوان دین در میان مردم جا انداخت.<ref>. ر.ک. الصحاح تاج اللغه و صحاح الوبیه الجوهری، اسماعیل بن حماد، ج۳، ص۱۱۸۳ وسبع چهارم، دارالعلم، بیروت.</ref>


پس روشن مي‌شود كه به هر چيز جديد و نويني اين واژه اطلاق مي‌شود اما بدعتي كه بر حرمت آن نص وارد شده است به اين معناست كه بعد از پيامبر اسلام(ص) و از روي هواي نفس و... چيزي را در دين وارد نمايند.<ref>. ر.ك: البدعه مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه، سبحاني، جعفر، ص۲۳، به نقل از العين، ناشر مؤسسه امام صادق.</ref>
پس روشن می‌شود که به هر چیز جدید و نوینی این واژه اطلاق می‌شود اما بدعتی که بر حرمت آن نص وارد شده است به این معناست که بعد از پیامبر اسلام(ص) و از روی هوای نفس و… چیزی را در دین وارد نمایند.<ref>. ر.ک. البدعه مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه، سبحانی، جعفر، ص۲۳، به نقل از العین، ناشر مؤسسه امام صادق.</ref>


و ابن حزم گفته است: بدعت در دين آن است كه نه در قرآن و نه از رسول خدا(ص) چيزي در رابطه با آن عمل نرسيده باشد.<ref>. ر.ك: البدعه مفهومها حدها آثارها و مواردها، علامه سبحاني، جعفر، ص۲۶، ناشر مؤسسه امام صادق.</ref>
و ابن حزم گفته است: بدعت در دین آن است که نه در قرآن و نه از رسول خدا(ص) چیزی در رابطه با آن عمل نرسیده باشد.<ref>. ر.ک. البدعه مفهومها حدها آثارها و مواردها، علامه سبحانی، جعفر، ص۲۶، ناشر مؤسسه امام صادق.</ref>


از اينها كه بگذريم ابن اثير مي‌گويد: بدعت دو گونه است؛ بدعت هوا و بدعت گمراه هر چيزي كه بر خلاف دستورات خدا و پيامبر اسلام(ص) باشد آن عمل مورد مذمت و انكار است بعد روايتي از پيامبر(ص) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرموده است كه: هر كسي كه يك سنت بدي را پي‌ريزي كند تا روز قيامت وزر و وبال آن عمل و كسي كه بدان عمل مي‌كند بر عهده آن شخص خواهد بود آنگاه اضافه كرده و مي‌گويد سخن عمر ـ كه درباره نماز تراويح گفته است (چه خوب بدعتي هست اين نماز) ـ از اين قبيل بدعت‌هاي مذموم است.<ref>. ر.ك: البدعه مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه سبحاني، جعفر، ص۲۷، ناشر مؤسسه امام صادق به نقل از نهايه ابن اثير، ج۱، ص۷۹.</ref>
از اینها که بگذریم ابن اثیر می‌گوید: بدعت دو گونه است؛ بدعت هوا و بدعت گمراه هر چیزی که بر خلاف دستورات خدا و پیامبر اسلام(ص) باشد آن عمل مورد مذمت و انکار است بعد روایتی از پیامبر(ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرموده است که: هر کسی که یک سنت بدی را پی‌ریزی کند تا روز قیامت وزر و وبال آن عمل و کسی که بدان عمل می‌کند بر عهده آن شخص خواهد بود آنگاه اضافه کرده و می‌گوید سخن عمر ـ که درباره نماز تراویح گفته است (چه خوب بدعتی هست این نماز) ـ از این قبیل بدعت‌های مذموم است.<ref>. ر.ک. البدعه مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه سبحانی، جعفر، ص۲۷، ناشر مؤسسه امام صادق به نقل از نهایه ابن اثیر، ج۱، ص۷۹.</ref>


بعد از اين كه واژه بدعت روشن شد بحث خود را با ذكر دلايل بدعت بودن نماز تروايح ادامه مي‌دهيم.
بعد از این که واژه بدعت روشن شد بحث خود را با ذکر دلایل بدعت بودن نماز تروایح ادامه می‌دهیم.


نماز تروايح از جمله آن بدعت‌هايي است كه تشريع نشده است و از زبان وحي و پيامبر در مورد آن چيزي بيان نگرديده است.
نماز تروایح از جمله آن بدعت‌هایی است که تشریع نشده است و از زبان وحی و پیامبر در مورد آن چیزی بیان نگردیده است.


==۱ . عنوان تراويح در روايات وجود ندارد.==
== ۱. عنوان تراویح در روایات وجود ندارد. ==
حتی روایاتی که در کتب صحیح مسلم و صحیح بخاری درباره نافله ماه رمضان وارد شده است عنوانی به نام تراویح ندارند بلکه آنچه مطرح شده است عنوان «قیام شهر رمضان» است.<ref>. ر.ک.صیح بخاری، ابو عبدالله محمدبن اسماعیل، ج۱، باب فضل من قام رمضان، رقم ۳۴۲، نشر دارالمعرفه، بیروت، بی‌تا.</ref> لذا اگر نماز تراویح یک عبادت مشروع باشد باید نام و عنوان آن در متن روایات و فرمایشات پیامبر(ص) مطرح شده باشد در حالی که چنین نیست. البته ناگفته پیداست که شیعیان نافله‌های ماه مبارک رمضان را منکر نیستند بلکه در کتب روایی و فقهی شیعه هم درباره فضیلت اقامه آن نافله‌ها روایات و فتاوایی هم هست.<ref>. وسائل الشیعه، حرالعاملی، شیخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان باب دهم، ح ۱–۵.</ref> مهم این است که از نظر شیعیان نافله ماه رمضان به صورت فرادی خوانده می‌شود و اگر کسی نماز مستحبی را به صورت جماعت اقامه کند بدعت و غیر مشروع می‌باشد.<ref>. وسائل الشیعه، حرالعاملی، شیخ محمدبن الحسن، ج۱۳، ص۱۴۰، نشر دارالکتب اسلامیه.</ref>


حتي رواياتي كه در كتب صحيح مسلم و صحيح بخاري درباره نافله ماه رمضان وارد شده است عنواني به نام تراويح ندارند بلكه آنچه مطرح شده است عنوان «قيام شهر رمضان» است.<ref>. ر.ك:صيح بخاري، ابو عبدالله محمدبن اسماعيل، ج۱، باب فضل من قام رمضان، رقم ۳۴۲، نشر دارالمعرفه، بيروت، بي‌تا.</ref> لذا اگر نماز تراويح يك عبادت مشروع باشد بايد نام و عنوان آن در متن روايات و فرمايشات پيامبر(ص) مطرح شده باشد در حالي كه چنين نيست. البته ناگفته پيداست كه شيعيان نافله‌هاي ماه مبارك رمضان را منكر نيستند بلكه در كتب روايي و فقهي شيعه هم درباره فضيلت اقامه آن نافله‌ها روايات و فتاوايي هم هست.<ref>. وسائل الشيعه، حرالعاملي، شيخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان باب دهم، ح ۱-۵.</ref> مهم اين است كه از نظر شيعيان نافله‌ ماه رمضان به صورت فرادي خوانده مي‌شود و اگر كسي نماز مستحبي را به صورت جماعت اقامه كند بدعت و غير مشروع مي‌باشد.<ref>. وسائل الشيعه، حرالعاملي، شيخ محمدبن الحسن، ج۱۳، ص۱۴۰، نشر دارالكتب اسلاميه.</ref>
== ۲) عدم مشروعیت جماعت در نمازهای مستحبی. ==
شیعیان معتقدند که برپایی نمازهای مستحبی به جز نماز استقاء به صورت جماعت مشروع نیست و بدعت در دین خدا است براساس روایات صحیح شیعه و اهل سنت خواندن نمازهای نافله ماه مبارک رمضان به صورت جماعت بدعت است و پیامبر اسلام(ص) از انجام چنین کاری نهی فرموده است.<ref>. وسائل الشیعه، حرالعاملی، شیخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان، باب ۱۰ ح ۱-۲-۴.</ref>


==۲) عدم مشروعيت جماعت در نمازهاي مستحبي.==
== ۳) اعتراف عمر بر بدعت بودن نماز تروایح ==
براساس حدیث عبدالرحمان بن عبدالقاری، عمر در زمان حکومت خود نافله‌های ماه مبارک رمضان را که به صورت فرادی توسط مسلمانان اقامه می‌شد به جماعت برگزار کرد و به دستور وی ابیّ بن کعب عهده‌دار امامت جماعت برای نافله‌ها شد! وقتی عمر صفوف مردم را دید بسیار خوشحال شد و گفت: (این‌گونه نماز مستحبی خواندن چه نیکو بدعتی است!)<ref>. ر.ک. صیح بخاری، ابوعبدیه محمد بن اسماعیل، ج۱، باب فضل من قام شهر رمضان، قم، ۳۴۲، نشر دارالمعرفه، بیروت.</ref>


شيعيان معتقدند كه برپايي نمازهاي مستحبي به جز نماز استقاء به صورت جماعت مشروع نيست و بدعت در دين خدا است براساس روايات صحيح شيعه و اهل سنت خواندن نمازهاي نافله ماه مبارك رمضان به صورت جماعت بدعت است و پيامبر اسلام(ص) از انجام چنين كاري نهي فرموده است.<ref>. وسائل الشيعه، حرالعاملي، شيخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان، باب ۱۰ ح ۱-۲-۴.</ref>
مطابق نقل الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، سیوطی در تاریخ خلفا، یکی از بدعت‌های عمر را بر برپایی نافله‌های ماه رمضان به صورت جماعت شمرده است.<ref>. ر.ک. الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، الجزیری، عبدالرحمن، غروی، سیدمحمد مازح، شیخ یاسر، ج۱، ص۴۷۳، طبع اول، نشر دارالثقلین، بیروت.</ref>


==۳) اعتراف عمر بر بدعت بودن نماز تروايح==
۴) مطرح نبودن برگزاری نافله‌ها به صورت جماعت در زمان پیامبر(ص) برخی از روایات موجود در کتاب صحیح بخاری حاکی از آن است که چند شبی را مردم به دنبال پیامبر اسلام(ص) نماز نافله رمضان را به ایشان اقتداء کردند لیکن پیامبر(ص) از این کار امتناع می‌کند.<ref>. ر.ک. صحیح بخاری، ابوعبدیه محمد بن اسماعیل، ج۱، رقم، ۳۴۲، باب فضل من قام رمضان، نشر دارالمعرفه، بیروت، بی‌تا.</ref>


براساس حديث عبدالرحمان بن عبدالقاري، عمر در زمان حكومت خود نافله‌هاي ماه مبارك رمضان را كه به صورت فرادي توسط مسلمانان اقامه مي‌شد به جماعت برگزار كرد و به دستور وي ابيّ بن كعب عهده‌دار امامت جماعت براي نافله‌ها شد! وقتي عمر صفوف مردم را ديد بسيار خوشحال شد و گفت: (اين‌گونه نماز مستحبي خواندن چه نيكو بدعتي است!)<ref>. ر.ك: صيح بخاري، ابوعبديه محمد بن اسماعيل، ج۱، باب فضل من قام شهر رمضان، قم، ۳۴۲، نشر دارالمعرفه، بيروت.</ref>
با توجه به معنای لغوی بدعت و با عنایت به تعریف اصطلاحی آن عنوانی به نام نماز تراویح وجود ندارد و اگر مراد از نماز تروایح نافله‌های رمضان است شیعه منکر آن نیست بلکه برگزاری آنها به صورت جماعت بدعت در دین خداست.
 
مطابق نقل الفقه علي المذاهب الاربعه و مذهب اهل البيت، سيوطي در تاريخ خلفا، يكي از بدعت‌هاي عمر را بر برپايي نافله‌هاي ماه رمضان به صورت جماعت شمرده است.<ref>. ر.ك: الفقه علي مذاهب الاربعه و مذهب اهل البيت، الجزيري، عبدالرحمن، غروي، سيدمحمد مازح، شيخ ياسر، ج۱، ص۴۷۳، طبع اول، نشر دارالثقلين، بيروت.</ref>
 
۴) مطرح نبودن برگزاري نافله‌ها به صورت جماعت در زمان پيامبر(ص) برخي از روايات موجود در كتاب صحيح بخاري حاكي از آن است كه چند شبي را مردم به دنبال پيامبر اسلام(ص) نماز نافله رمضان را به ايشان اقتداء كردند ليكن پيامبر(ص) از اين كار امتناع مي‌كند.<ref>.ر.ك: صحيح بخاري، ابوعبديه محمد بن اسماعيل، ج۱، رقم‌، ۳۴۲، باب فضل من قام رمضان، نشر دارالمعرفه، بيروت، بي‌تا.</ref>
 
با توجه به معناي لغوي بدعت و با عنايت به تعريف اصطلاحي آن عنواني به نام نماز تراويح وجود ندارد و اگر مراد از نماز تروايح نافله‌هاي رمضان است شيعه منكر آن نيست بلكه برگزاري آنها به صورت جماعت بدعت در دين خداست.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱ . مفتاح الكرامه في قواعد العلامه، سيدجواد العاملي حسيني، ج۳، ص۲۵۵-۲۵۹، نشر احياء التراث العربي.
== مطالعه بیشتر ==
۱. مفتاح الکرامه فی قواعد العلامه، سیدجواد العاملی حسینی، ج۳، ص۲۵۵–۲۵۹، نشر احیاء التراث العربی.


۲ . مالك الافهام، زين‌الدين بن علي العاملي، الشهيد الثاني، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷، نشر مؤسسه اسلاميه، قم.
۲. مالک الافهام، زین‌الدین بن علی العاملی، الشهید الثانی، ج۱، ص۲۷۶–۲۷۷، نشر مؤسسه اسلامیه، قم.


۳ . الحاوي الكبير في فقه مذهب الشافعي، ابوالحسن الماوردي اسبوي، ج۲، ص۲۹۰.
۳. الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ابوالحسن الماوردی اسبوی، ج۲، ص۲۹۰.


۴ . الفني و اشرع الكبير في فقه الامام احمد بن حنبل، موفق الدين و شمس الدين ابنا قرامه، جاول، ص۸۳۴.
۴. الفنی و اشرع الکبیر فی فقه الامام احمد بن حنبل، موفق الدین و شمس الدین ابنا قرامه، جاول، ص۸۳۴.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}