بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== اعتبار اجتماعی و سیاسی == | == اعتبار اجتماعی و سیاسی == | ||
علامه مجلسی به دلیل جایگاه شاخص دینی و | علامه مجلسی به دلیل جایگاه شاخص دینی و علمیاش مورد توجه و رجوع عامه مردم و ارباب قدرت بود. او امام جماعت، صاحب منبر وعظ و تدریس در مهمترین مسجد پایتخت حکومت صفوی بود. همچنین، او در [[مسجد جامع اصفهان]] امامت نماز جماعت و جمعه را برعهده داشت. در ماه رمضان به منبر میرفت و با تکیه بر احادیث و اخبار ائمه اطهار(ع) به ارشاد عامه مردم میپرداخت. نیز، مجلسی در رفع حوائج عامه مردم و دفع ظلم ظالمان نسبت به آنان و رفع خصومت میانشان میکوشید.<ref>علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۲۰۷–۲۱۳.</ref> | ||
علامه مجلسی اولین بار در شصتسالگی از سوی [[شاه سلیمان صفوی]] به [[منصب شیخ الاسلامی]] منصوب شد. منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب دینی در ساختار سیاسی دولت شیعی صفویان بود. بار دیگر، مجلسی پس از مرگ شاه سلیمان توسط [[شاه سلطان حسین صفوی]] در این منصب ابقا شد.<ref>حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۶–۱۷.</ref> متن فرمان این دو پادشاه جایگاه والای دینی، سیاسی و اجتماعی علامه مجلسی را در آن روزگار روشن میکند.<ref>برای نمونه حکم شاه سلطان حسین در: رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم، انصاریان، ۴۱۲–۴۱۴.</ref> | علامه مجلسی اولین بار در شصتسالگی از سوی [[شاه سلیمان صفوی]] به [[منصب شیخ الاسلامی]] منصوب شد. منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب دینی در ساختار سیاسی دولت شیعی صفویان بود. بار دیگر، مجلسی پس از مرگ شاه سلیمان توسط [[شاه سلطان حسین صفوی]] در این منصب ابقا شد.<ref>حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۶–۱۷.</ref> متن فرمان این دو پادشاه جایگاه والای دینی، سیاسی و اجتماعی علامه مجلسی را در آن روزگار روشن میکند.<ref>برای نمونه حکم شاه سلطان حسین در: رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم، انصاریان، ۴۱۲–۴۱۴.</ref> | ||
علامه مجلسی در دروان تصدّی مقام شیخ الاسلامی علاوه بر انجام وظایف اصلی این منصب، چون قضاوت و رسیدگی به [[امور حسبیّه]] و نظارت بر وضعیت دینی جامعه، | علامه مجلسی در دروان تصدّی مقام شیخ الاسلامی علاوه بر انجام وظایف اصلی این منصب، چون قضاوت و رسیدگی به [[امور حسبیّه]] و نظارت بر وضعیت دینی جامعه، فعالیتهای دیگری نیز انجام داد که در منابع تاریخی به آنها اشاره شده است. شرکت در مراسم تاجگذاری آخرین پادشاه صفوی و بستن شمشیر سلطنت بر کمر شاه سلطان حسین، کاری که تا پیش از آن صوفیان انجام میدادند، از جمله این فعالیتهاست. از پس این رخداد، شاه از مجلسی خواست تا در عوض این خدمت پاداشی بخواهد و مجلسی منع شرابخواری، کبوتربازی و جنگ طایفگی را از شاه درخواست میکند و شاه نیز میپذیرد.<ref>حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۹۶–۹۷.</ref> | ||
شکستن بتهای هندوهای ساکن در اصفهان از دیگر اقدامات علامه مجلسی در دوران شیخ الاسلامی اوست. آگاهی مجلسی بر وجود بت و [[بتپرستی]] در اصفهان و وجود بت در دربار صفوی موجب دستور او برای شکست این بتها شد.<ref>علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۲۱۳–۲۱۴.</ref> | شکستن بتهای هندوهای ساکن در اصفهان از دیگر اقدامات علامه مجلسی در دوران شیخ الاسلامی اوست. آگاهی مجلسی بر وجود بت و [[بتپرستی]] در اصفهان و وجود بت در دربار صفوی موجب دستور او برای شکست این بتها شد.<ref>علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۲۱۳–۲۱۴.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
بر آثار علمی و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علامه مجلسی نقدهایی وارد شده است. نقدهای وارد شده بر آثار علمی علامه مجلسی عموماً بر نوع نگاه او به روایات و نحوه گزینش و تفسیر آنها بر میگردد. این نقدها بیشتر متوجه مهمترین کتاب او بحارالانوار بوده است.<ref>برای نمونهای از این نقدها ن. ک: سید جلالالدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، انتشارات امیرکبیر، ص ۹۲۸؛ نیز: سید محمدحسین طباطبایی، مجموعه رسائل، قم، بوستان کتاب، ج۳، ص ۲۱–۷۹.</ref> نقدهای واردشده بر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مجلسی اکثراً در نگاشتههای [[مستشرقان]] دیده میشود. | بر آثار علمی و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی علامه مجلسی نقدهایی وارد شده است. نقدهای وارد شده بر آثار علمی علامه مجلسی عموماً بر نوع نگاه او به روایات و نحوه گزینش و تفسیر آنها بر میگردد. این نقدها بیشتر متوجه مهمترین کتاب او بحارالانوار بوده است.<ref>برای نمونهای از این نقدها ن. ک: سید جلالالدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، انتشارات امیرکبیر، ص ۹۲۸؛ نیز: سید محمدحسین طباطبایی، مجموعه رسائل، قم، بوستان کتاب، ج۳، ص ۲۱–۷۹.</ref> نقدهای واردشده بر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مجلسی اکثراً در نگاشتههای [[مستشرقان]] دیده میشود. | ||
اولین منتقد مجلسی در این ساحت [[سر جان ملکم]] (۱۷۶۹ – ۱۸۳۳م)، دیپلمات انگلیسی، است. او در کتاب خود درباره تاریخ | اولین منتقد مجلسی در این ساحت [[سر جان ملکم]] (۱۷۶۹ – ۱۸۳۳م)، دیپلمات و نویسنده انگلیسی، است. او در کتاب خود درباره تاریخ ایرانْ علامه مجلسی را متهم به آزار و تعقیب دگراندیشان دینی، از جمله [[صوفیان]]، و پیروان سایر ادیان میکند.<ref>سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت، تهران، انتشارات افسون، ج ۱، ص ۴۰۱–۴۰۲.</ref> [[ادوراد براون]] (۱۸۶۲–۱۹۲۶م)، مستشرق مشهور انگلیسی، نیز در کتاب تاریخ ادبیات خود مجلسی را متهم به بیرحمی و تعصب دینی در ماجرای تعقیب و قتل صوفیان میکند.<ref>ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران، انتشارات مروارید، ج ۴، ص ۱۱۵.</ref> اتهام آزار اقلیتهای دینی و دگراندیشان مذهبی از سوی مستشرقان دیگری نیز به علامه مجلسی وارد شده است. [[لارنس لکهارت]]،<ref>لارنس لکهارت، انقراض سلسله صفویه، ترجمه اسماعیل دولتشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۶۲–۶۴.</ref> [[رُهر بُرن]]،<ref>رُهر بُرن، نظام ایالات در دوره صفویه، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص ۵۷–۵۸</ref> [[کامل مصطفی الشیبی]]<ref>کامل مصطفی الشیبی، تشیع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۳۹۹–۴۰۰.</ref> و [[رودی مته]]<ref>رودی مته، زوال صفویه و سقوط اصفهان، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، انتشارات نامک، ص ۳۱۱.</ref> از جمله این افراد بهشمار میروند. | ||
عدهای از محققان انتساب برخی از این اتهامات به علامه مجلسی را رد کردهاند و به دفاع از او پرداختهاند. از جمله این افراد میتوان به [[علی دوانی]]،<ref>علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۸۹–۵۱۹.</ref> [[رسول جعفریان]]،<ref>رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ج ۲، ص ۵۸۶–۵۹۳.</ref> [[حامد الگار]]<ref>حامد الگار، «علامه مجلسی از دیدگاه خاورشناسان»، کتاب ماه دین، ش ۳۴، ص ۶۶–۷۰.</ref> و [[سید ابراهیم سیدعلوی]]<ref>سید ابراهیم سیدعلوی، «مجلسی از دیدگاه مستشرقان و ایرانشناسان»، کیهان اندیشه، ش ۳۱، ص ۷۴–۸۶</ref> اشاره کرد. از نظر آنان برخی از این اتهامات از نظر تاریخی کذب است و برخی دیگر با تفسیری نادرست و مغرضانه ارائه شده است. | عدهای از محققان انتساب برخی از این اتهامات به علامه مجلسی را رد کردهاند و به دفاع از او پرداختهاند. از جمله این افراد میتوان به [[علی دوانی]]،<ref>علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۸۹–۵۱۹.</ref> [[رسول جعفریان]]،<ref>رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ج ۲، ص ۵۸۶–۵۹۳.</ref> [[حامد الگار]]<ref>حامد الگار، «علامه مجلسی از دیدگاه خاورشناسان»، کتاب ماه دین، ش ۳۴، ص ۶۶–۷۰.</ref> و [[سید ابراهیم سیدعلوی]]<ref>سید ابراهیم سیدعلوی، «مجلسی از دیدگاه مستشرقان و ایرانشناسان»، کیهان اندیشه، ش ۳۱، ص ۷۴–۸۶</ref> اشاره کرد. از نظر آنان برخی از این اتهامات از نظر تاریخی کذب است و برخی دیگر با تفسیری نادرست و مغرضانه ارائه شده است. |