۶۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در جنوب غربی اروپا ناحیهای است که از جنوب و شرق به دریای مدیترانه، از غرب به اقیانوس اطلس و از شمال به خلیج بیسکای محدود شده و به شبه جزیره ایبری<ref>Ibria</ref> شهرت دارد که از کوهستانیترین مناطق قاره اروپاست و در زیبایی به بهشت روی زمین معروف شده است. | در جنوب غربی اروپا ناحیهای است که از جنوب و شرق به دریای مدیترانه، از غرب به اقیانوس اطلس و از شمال به خلیج بیسکای محدود شده و به شبه جزیره ایبری<ref>Ibria</ref> شهرت دارد که از کوهستانیترین مناطق قاره اروپاست و در زیبایی به بهشت روی زمین معروف شده است. | ||
پس از انحطاط امپراطوری روم این سرزمین رو به افول نهاد و با تسلط اقوام «ویزیگت» بر آنجا مردم تحت فشارهای شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی قرار گرفتند. اربابان کلیسا نیز | پس از انحطاط امپراطوری روم این سرزمین رو به افول نهاد و با تسلط اقوام «ویزیگت» بر آنجا مردم تحت فشارهای شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی قرار گرفتند. اربابان کلیسا نیز به این ظلمها دامن زدند.<ref>ر.ک: گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی.</ref> | ||
به این ترتیب مردم به دنبال دریچهای برای رسیدن به آزادی و عدالت بودند. شنیدن آوازه [[حکومت اسلامی]] که در فاصله نه چندان دور استقرار داشت، سبب شد تا از [[مسلمان|مسلمانان]] برای فتح منطقه دعوت کنند.<ref>ر.ک: منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، ص۷۸۵، و مونتگومری وات، اسپانیای اسلامی، ترجمه محمدعلی طالقانی، ص۱۱ و ۱۲.</ref> | به این ترتیب مردم به دنبال دریچهای برای رسیدن به آزادی و عدالت بودند. شنیدن آوازه [[حکومت اسلامی]] که در فاصله نه چندان دور استقرار داشت، سبب شد تا از [[مسلمان|مسلمانان]] برای فتح منطقه دعوت کنند.<ref>ر.ک: منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، ص۷۸۵، و مونتگومری وات، اسپانیای اسلامی، ترجمه محمدعلی طالقانی، ص۱۱ و ۱۲.</ref> | ||
سرانجام در سال ۹۲ق مسلمانان عرب و بربرهای شمال آفریقا تحت فرماندهی «طارق بن زیاد» از تنگه میان [[مراکش]] و اسپانیا (تنگه جبل الطارق) وارد این شبه جزیره شده و در مدت حداکثر پنج سال آن را | سرانجام در سال ۹۲ق مسلمانان عرب و بربرهای شمال آفریقا تحت فرماندهی «طارق بن زیاد» از تنگه میان [[مراکش]] و اسپانیا (تنگه جبل الطارق) وارد این شبه جزیره شده و در مدت حداکثر پنج سال آن را فتح کردند.<ref>ارسلان، شکیب، تاریخ فتوحات اسلامی و اروپا، ترجمه علی دوانی، ص۴۵ و ۴۶.</ref> | ||
== عوامل تأثیرگذار در پیروزی مسلمانان == | == عوامل تأثیرگذار در پیروزی مسلمانان == | ||
برای فتح اندلس دلایلی گفته شده است از جمله: | |||
* نیروی ایمان و شجاعت در سپاه [[اسلام]]. | * نیروی ایمان و شجاعت در سپاه [[اسلام]]. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===اندلس جزیی از حکومت شام=== | ===اندلس جزیی از حکومت شام=== | ||
در این دوره، که از فتح اندلس و تأسیس حکومت اسلامی در آن ( | در این دوره، که از فتح اندلس و تأسیس حکومت اسلامی در آن (۹۲ق) شروع شد و در سال ۱۳۸ق به پایان رسید، اندلس زیر نظر حکومت [[بنی امیه|بنیامیه]] در [[شام]] بود و فرمانروایش مستقیم از شام انتخاب میشد. | ||
===حکومت مستقل بنیامیه در اندلس=== | ===حکومت مستقل بنیامیه در اندلس=== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
===ملوک الطوایفی اول=== | ===ملوک الطوایفی اول=== | ||
پس از نمایان | پس از نمایان شدن سستی و بیلیاقتی که در زوایای حکومت اموی اندلس رسوخ کرده بود، از نخستین سالهای قرن پنجم هجری حکومتهای مستقل در نقاط مختلف، پیدرپی ظهور کردند و در مجموع ۲۶ حکومت مستقل بهوجود آمدند که هر یک برای گسترش قلمرو خود با همسایگانش درگیر بود. برای دستیابی به مقصود خویش به مسیحیان شمال باج میداد تا همکاری آنان را جلب کند و البته آنان هم از فرصت استفاده کرده، و زمینه را برای فتح خود فراهم کردند.<ref>همان، ص۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> | ||
===مرابطین=== | ===مرابطین=== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
===ملوک الطوایفی دوم=== | ===ملوک الطوایفی دوم=== | ||
با سست شدن پایههای حکومت مرابطین در اواخر دوره فرمانروایی آنها دوباره دولتهای مستقل و کوچک قد | با سست شدن پایههای حکومت مرابطین در اواخر دوره فرمانروایی آنها دوباره دولتهای مستقل و کوچک قد عَلَم کرده و حکومت مستقل تشکیل دادند. | ||
=== موحدون === | === موحدون === | ||
این سلسله که در شمال افریقا پایهگذاری گردیده | این سلسله که در شمال افریقا پایهگذاری گردیده بود، در سال ۵۴۱ق وارد شبه جزیره ایبری شد و با شکست مرابطین و دیگر دولتهای کوچک، حکومت را به دست گرفت و در طول ۱۲۷ سال اندلس را به آرامش نسبی رساند.<ref>همان، ص۱۶۱ ـ ۱۶۴.</ref> | ||
=== ملوک الطوایفی سوم === | === ملوک الطوایفی سوم === | ||
با شکست موحدون از مسیحیان و تضعیف دولت مرکزی برای بار سوم دولتهای کوچک در گوشه و کنار اندلس سر | با شکست موحدون از مسیحیان و تضعیف دولت مرکزی برای بار سوم دولتهای کوچک در گوشه و کنار اندلس سر برآورده و به رقابت پرداختند. این بهترین فرصت را برای پادشاهان مسیحی فراهم کرد تا ضربه نهایی را بر حکومت اسلامی در اندلس وارد سازند، بهطوری که در پایان قرن هفتم هجری، تنها «غرناطه» به عنوان آخرین دژ اسلام در اندلس باقی ماند و آن هم در سال ۸۹۷ق فتح شد.<ref>همان، ص۱۹۴ ـ ۱۹۸.</ref> بدین ترتیب اندلس اسلامی از اوج تمدن فاصله گرفت و ساقط شد.<ref>ارسلان، شکیب، تمدن اسلام و عرب، ص۳۴۳.</ref> | ||
==دلایل شکست== | ==دلایل شکست== |
ویرایش